ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  گفتار مجری 2 ...

حضرت امام حسن ابن علی بن ابی طالب اولین فرزند امیرالمؤمنین(ع) و حضرت فاطمه(س) در شب نیمه رمضان سال سوم هجرت در مدینه به دنیا آمد. از لقب های معروف حضرت می توان مجتبی، سبط اکبر و کریم اهل البیت(ع) را نام برد. کنیه شریف حضرت ابامحمد است. حضرت امام حسن(ع) در 28 صفر سال 50 هجری حدود 47 سالگی به دستور معاویه و به دست همسرش جعده دختر اشعث بن قیس کندی مسموم گشت و به شهادت رسید و در قبرستان بقیع و در جوار حرم نبوی به خاک سپرده شد.

امام حسن(ع) دو بار همه اموالش را بین محرومان و تهی دستان خرج کرد و سه بار ثروتش را به دو نیم کرد. نیمی برای خود و نیمی برای فقرا و مستمندان.[43]

 امام حسن دارای پانزده فرزند یعنی 8 پسر و 7 دختر بوده اند که هفت فرزندش از سه زن آزاد و بقیه از کنیزان بوده اند. یعنی ازدواجی مانند سایر مردم آن عصر، نه چیز دیگری که به ناحق به ایشان نسبت داده اند.[44]

 هنگامی که جنازه امام حسن(ع) را به سوی بقیع حرکت می دادند مروان زیر تابوت آن حضرت آمد و جنازه را تشییع کرد. امام حسین(ع) به او فرمود: «آیا جنازه حسن را حمل می کنی، با اینکه همواره جرعه های اندوه را به او خوراندی؟» مروان پاسخ داد: «آری، این کارها را با کسی انجام دادم که حلم و خویشتن داری او با کوه ها برابری می کرد».[45]

به کوشش : سیدحسین ذاکرزاده

[43]. اسدالغابه، ج 2، ص 13.

[44]. اقتباس از: ترجمه ارشاد شیخ مفید(ره)، ج 2، ص 16.

[45]. منتهی الآمال، ج 1، ص 171.

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[دوشنبه 1395-03-31] [ 02:37:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  گفتار مجری 1 ...

شهامت و شجاعت امام حسن(ع)، از احتجاجات و مفاخراتش معلوم است و در دوران حیات خود نیز غالب اوقات در محاربات اسلامی شرکت داشته است؛ مع الوصف، عده ای کوتاه فکر و بی اطلاع، به علت اینکه او با معاویه صلح نموده است، او را از صحنه پیکار و میدان کارزار خارج نموده اند. در حالی که شرکت او در جنگ های اسلامی که مورد تأیید کلیه مورخان است، خود گواه شجاعت اوست. امام حسن(ع) در فتح قسمتی از منطقه (گیلان و مازندران) و همچنین در تسخیر شام و افریقا، سمت فرماندهی نیروها را بر عهده داشت و موقع قتل عثمان نیز در مقابل شورش گران، با کمال خونسردی و شهامت، به دستور علی(ع) از عثمان دفاع نمود. او فرزند همان علی(ع)، شیر بیشه شجاعت است که در زمان خلافت پدرش در جنگ های جمل و صفین و نهروان شرکت داشت و رموز و فنون جنگ را تحت نظر مستقیم پدرش فرا گرفته بود.[41]

بسیاری از مردم معتقدند که روح مناعت هاشمی که همواره چون عقابی بلند پرواز، قله های مرتفع را به زیر پا دارد، با رفتار حسین(ع) متناسب تر است تا رفتار حسن(ع)، و این یک نگرش ابتدایی و سطحی و دور از عمق و دقت است. حسن(ع) نیز در دیگر موقعیت ها و صحنه های زندگی اش، همان هاشمی شکوهمند و بلندپروازی بود که در افتخارات، هم پا و هم طراز پدر و برادر خود محسوب می شد و این هر سه، نمونه کامل و مثال عالی مصلحان مسلکی تاریخ بودند و آن گاه هر یک از ایشان جهادی و رسالتی و نقشی مخصوص خود داشت که از اعماق شرایط موجود و اوضاع و احوال او سرچشمه می گرفت و هر یک در جای خود چه از لحاظ شکل جهاد و چه از لحاظ شکوه و مجد و چه از لحاظ پی گیری حق از دست رفته و غصب شده، عملی مبتکرانه و بی سابقه بود.

l نوشیدن جام شهادت در موقعیت امام حسین(ع) و حفظ سرمایه زندگی به وسیله صلح در موقعیت امام حسن(ع)، به عنوان دو نقشه و دو وسیله برای جاودان داشتن مکتب و محکوم ساختن خصم، تنها راه حل های منطقی و عاقلانه ای بودند که با توجه به مشکلات هر یک از دو موقعیت، از آنها گریزی نبود و جز آنها، راه دیگری وجود نداشت. هر یک از این دو راه، در ظرف خود برترین وسیله تقرب به خدا و امتثال فرمان او بود؛ هرچند که از لحاظ دنیوی، چیزی جز محرومیت به همراه نداشت و باز هر یک، پیروزی حتمی و قاطعی بود که در طی تاریخ جلوه خود را آشکار ساخت گرچه در حین وقوع جز محرومیت و از دست دادن قدرت مظهری نداشت.[42]

به کوشش: میثم امانی

[41]. فضل الله کمپانی، حسن کیست؟، صص 61 ـ 62.

[42]. صلح امام حسن(ع)، صص 511 ـ 512.

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:35:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  امام حسن(ع) کیست؟ ...

در سرشت و طینت او، برترین نشانه های انسانیت وجود داشت. هر که او را می دید، به دیده اش بزرگ می آمد و هر که با او آمیزش داشت، بدو محبت می ورزید و هر دوست یا دشمنی که سخن یا خطبه او را می شنید، به آسانی درنگ می کرد تا او سخن خود را تمام کند و خطبه اش را به پایان برد.[32]

تواضعش چنان بود که روزی بر عده ای مستمند می گشت و آنها پاره های نان را بر زمین نهاده و خود روی زمین نشسته بودند و می خوردند. چون حسن بن علی را دیدند، گفتند: ای پسر رسول خدا! بیا با ما هم غذا شو. فوراً از مرکب فرود آمد و گفت: «خدا متکبران را دوست نمی دارد» و با آنان به غذا مشغول شد. آن گاه آنها را به میهمانی خود دعوت کرد؛ هم غذا به آنان داد و هم پوشاک.[33]

بخشش و کرم او آن چنان بود که مردی حاجت نزد او آورد، آن حضرت به او گفت: حاجتت را بنویس و به ما بده و چون نامه او را خواند، دو برابر خواسته اش بدو بخشید. یکی از حاضرین گفت: «این نامه چه قدر برای او پر برکت بود، ای پسر رسول خدا»! فرمود: برکت آن برای ما بیشتر بود؛ زیرا ما را از اهل نیکی ساخت. مگر نمی دانی که نیکی آن است که بی خواهش به کسی چیزی دهند و اما آنچه پس از خواهش می دهند، بهای ناچیزی است در برابر آبروی او (سائل). شاید آن کس شبی را با اضطراب و میان بیم و امید به سر برده و نمی دانسته که آیا در برابر عرض نیازش، دست رد به سینه او خواهی زد یا شادی قبول به او خواهی بخشید و اکنون با تن لرزان و دل پر تپش نزد تو آمده، آن گاه اگر تو فقط به قدر خواسته اش به او ببخشی، در برابر آبرویی که نزد تو ریخته، بهای اندکی به او داده ای».[34]

زهد و بی اعتنا او به زیور دنیا آن چنان بودکه محمد بن علی بن الحسین بن بابویه (متوفی به سال 381هـ . ق) کتابی را به نام «زهد الحسن علیه السلام» بدین صفت او اختصاص داد و در این باره همین بس که از همه دنیا یک باره به خاطر دین صرف نظر کرد.[35]

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:33:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  پا به پای آفتاب ...

در شبِ سه شنبه نیمه ماه مبارک رمضان، سال سوم هجرت، خانه علی(ع) و فاطمه(س) حال و هوای دیگری داشت. انگار ستاره درخشان دیگری در این خانه، نورش را به رخ عالم می کشید. کودکی که در قنداقه پیچیده شده بود، به دست جدّش، آخرین پیام آور پروردگار سپرده شد. ایشان از نام کودک پرسیدند. حضرت علی(ع) فرمود: «من در نام گذاری بر شما پیش دستی نمی کنم» و رسول خدا(ص) فرمود: «من نیز از پروردگارم». در این هنگام عطر حضور جبرائیل فضای خانه را معطر کرد و پیغام آورد: «ای محمد(ص)، خداوند سلام می رساند و می فرماید: «نسبت علی به تو، همانند نسبت هارون است به موسی، الّا اینکه پیامبری بعد تو نخواهد بود، بنابراین این نوزاد را هم نام پسر هارون کن.»[27] آن گاه اولین نور دیده علی و فاطمه «حسن» نامیده شد.

در هفتمین روز شکفتن این نو گل، رسول(ص) گوسفندی را قربانی کرد و یک رانِ آن را به همراه یک دینار طلا به قابله بخشید و موی سر نوردیده اش، حسن(ع) را تراشید و هم وزن آن نقره مسکوک، صدقه داد. بعد سر وی را با بوی خوش و زعفران خوشبو کرد[28] و فرمود: «مالیدن خون از کارهای جاهلیت است»[29] و با این عمل، سنت حسنه دیگری را جانشین رفتار جاهلانه عرب آن روز کرد.

حسن بن علی(ع) هفت سال زیر سایه مهربانی های پیامبر اکرم(ص) زندگی کرد و در همین سن او را از دست داد. اما همین سال های اندک، مجالی بود مغتنم، که حسن(ع) هر لحظه خودش را از بی کران دست های سخاوت جدش سیراب کند و هر چه می تواند ـ حتی با وجود سن کم ـ از او نور و روشنی بگیرد. جریانات و اتفاقاتی که در تاریخ ذکر شده به روشنی بیانگر این مطلب است.

اما بعد از هجرت غمناک و زودرس پدربزرگ، همه چیز رنگ و بوی دیگری گرفت و اوضاع برای خانواده رسول(ص) بسیار متغیر و سخت گردید. در این زمان بود که مردم با همه آن سفارش ها و نگرانی های پیامبر، حقیقت را پشت سر گذاشته، بی چراغ به سوی تاریکی شتافتند و غم و رنجی سنگین تر از فقدان رسول، خانواده وحی را دچار اندوه می کرد. این بود که بر اثر رنج ها و ظلم هایی که به خانواده رسول، به ویژه دختر گرامی اش فاطمه زهرا(س) و وصی و جانشین بر حقش علی(ع) روا گردید، پس از 75 یا 95 روز دوباره گرد یتیمی بر چهره کودکان علی(ع) نشست و آنها مادر مهربان و مظلومه خود را از دست دادند. حسن بن علی(ع) در آن زمان تلخ ترین روزگار خود را سپری می کرد.

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:30:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  در زلال کلام امام حسن(ع) ...

«پستی و فرومایگی یعنی: خرده بینی و مضایقه کردن در چیزهای بی ارزش».[18]

«خیر و سعادت خالص، شکر در برابر نعمت و صبر در برابر حوادث ناگوار است».[19]

«خاموشی و کنترل زبان، پوشش درماندگی و زینت آبروست. دارنده این صفت در آسایش است و هم دم او در امنیت می باشد».[20]

«کسی که قبل از سلام کردن، سخن گفت جواب او را ندهید».[21]

«معاشرت نیک با مردم، سَر عقل است».[22]

«ای فرزند آدم از حرام های الهی دوری کن تا عابد شوی؛

و به قسمت الهی راضی باش تا بی نیاز شوی؛

و با همسایه و هم نشین خود نیکی کن تا مسلمان شوی؛

و با مردم چنان رفتار کن که دوست داری با تو رفتار کنند، تا عادل شوی؛

ای فرزند آدم تو همواره از روز ولادت در حال از بین بردن عمرت هستی، پس از باقی مانده عمر برای آخرت خودت چیزی بردار؛ چرا که همانا مؤمن همواره می اندوزد و کافر همواره لذت می برد (و ریخت و پاش می کند و چیزی برای فردای قیامتش نمی گذارد».[23]

«و هر کس بر حسن اختیار خدا درباره خودش اعتماد کند، آرزو نمی کند که در حالی غیر از آنچه خدا برایش اختیار کرده، باشد».[24]

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:27:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  امام حسن(علیه السلام) از نگاه معصومین(علیه السلام) ...

پیامبر اعظم(ص)

«هر که دوست دارد سرور جوانان اهل بهشت را ببیند ، حسن بن علی(ع) را بنگرد».[2]

«حسن و حسین پسران من هستند. کسی که به آنان مهر ورزد، مرا دوست داشته است و کسی که به من مهر ورزد، خداوند او را دوست خواهد داشت و کسی که مورد مهر خداوند باشد، او را وارد بهشت می کند و کسی که این دو را دشمن دارد، مرا دشمنی ورزیده است و کسی که به من دشمنی کند، خداوند او را دشمن می دارد و چنین کسی را خداوند به رو در آتش درآورد».[3]

«هر که خواهان آن است که به دستاویز محکم خدا چنگ زند ـ همان که خداوند از آن در کتابش یاد کرده است ـ باید به علی بن ابی طالب و حسن و حسین مهر ورزد و ولایت آنان را داشته باشد؛ زیرا خدای ـ تبارک و تعالی ـ آن دو را از بالای عرش خود دوست دارد».[4]

«امام حسن گل خوشبو و برگزیده من از دنیاست. همانا این پسرم آقایی است که خداوند به سبب او بین دو گروه از مسلمانان را سازش می دهد. خدایا من او را دوست دارم و به دوست دار او نیز مهر می ورزم».[5]

«بهشت مشتاق چهار تن از خاندان من است که خداوند آنان را دوست دارد و مرا نیز به مهرورزی به آنان فرمان داده است و عبارتند از: علی بن ابی طالب(ع)، حسن(ع)، حسین(ع) و مهدی(عج) و او همان کسی است که عیسی بن مریم(ع) پشت سرش نماز می گزارد».[6]

«زمانی حسن بن علی(ع) در آغوش رسول خدا(ص) بود که سربلند نمود و گفت: پدرجان کسی که بعد از رحلت تان شما را زیارت کند چه پاداشی دارد؟ فرمود: پسرم کسی که بعد از وفاتم مرا زیارت کند، پاداش او بهشت است. کسی که پدرت را بعد از وفاتش زیارت کند، پاداش او بهشت است. کسی که برادرت را بعد از وفاتش زیارت کند، پاداش او بهشت است و کسی که تو را بعد از وفاتت زیارت کند، پاداش او بهشت است».[7]

رسول اعظم(ص) فرمود: «حسن از من است و من نیز از اویم. هر که حسن را دوست داشته باشد خدا نیز او را دوست می دارد».[8]

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:25:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت