ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  دعاي روز بيست و هفتم ماه مبارك رمضان ...

اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الى الیُسْرِ واقْبَلْ مَعاذیری وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین.

خدایا روزى كن مرا در آن فضیلت شب قدر را و بگردان در آن كارهاى مرا از سختى به آسانى و بپذیر عذرهایم و بریز از من گناه و بار گران را اى مهربان به بندگان شایسته خویش.

چگونگي پذيرش عذر
شرح دعاي روز بيست و هفتم ماه مبارک رمضان

“اللهم ارزقني فيه فضل ليله القدر و صير امور فيه من العسر الي اليسر و اقبل معاذيري و حط عني الذنب و الوزر يارئوفا بعباده الصالحين” “خدايا در اين روز فضيلت شبهاي قدر را نصيب من گردان و تمام امور و کارهايم را از سختي به سوي آساني و آسايش روان گردان و عذرهايم را بپذير و گناهانم را محو و نابود ساز اي رئوف و مهربان در حق صالحان”
(1) اللهم ارزقني فيه فضل ليله القدر “خدايا در اين روز فضيلت شب قدر را نصيبم گردان”
فضيلت شب قدر
خداوند متعال در قرآن مي فرمايد: “ليله القدر خير من الف شهر"(1) يعني “شب قدر از هزار ماه بهتر و والاتر است” چرا که در شب قدر قرآن نازل گرديد “انا انزلناه في ليله القدر"(2) يعني “ما قرآن را در شب قدر نازل کرديم” و در اين شب سرنوشت انسانها رقم مي خورد و فرشتگان در اين شب به زمين تنزل مي کنند “تنزل الملائکه والروح فيها باذن ربهم من کل امر"(3) يعني “ملائکه و روح به اذن ذات اقدس پروردگار از (براي) هر امر و فرماني در (اين شب) نازل مي گردند” و اين شب تا صبحگاه سلامت و رحمت است “سلام هي حتي مطلع الفجر"(4) يعني “اين شب تا صبحگاه رحمت و تهيت و سلامت است” که ما نيز در اين روز از خداوند خواستاريم آن فضيلتي را که شب قدر دارد و با توجه به آيات بالا بيان گرديد نصيب ما گرداند…
(2) و صير اموري فيه من العسر الي اليسر “و در اين روز تمام امور کارهايم را از سختي به سوي آسايش روان گردان”
منظور از (من العسر الي اليسر) چه مي باشد؟
منظور از “من العسر الي اليسر” “از سختي به سوي آسايش و راحتي” مي تواند همان وعده خداوند باشد که دوبار در يک سوره مکرر مي فرمايد: “ان مع العسر يسرا"(5) يعني “به درستي که همراه هر سختي آساني مي باشد” يعني انسان هنگامي که سختي بر کار او باشد به حتم در کنار آن آسايش و راحتي خواهد داشت و منظور از راحت بودن عسر و سختي کار شايد صبري باشد که خداوند در تحمل آن کار به انسان مي دهد تا به آن راحتي و آسايش دست يابد، چرا که خداوند نيز براي بندگانش سختي نمي خواهد بلکه آسايش و راحتي را براي آنان مي خواهد چنانچه در قرآن مي فرمايد: “يريد الله بکم يسرو لا يريدبکم العسر"(6) يعني “خداوند براي شما آساني و آسايش مي خواهد و براي شما سختي و مشقت نمي خواهد” چرا که خداوند به انسانها به خاطر ضعيف بودنشان در خلقت تخفيف دهد چنانچه مي فرمايد: “يريدالله ان يخفف عنکم و خلق الانسان ضعيفا"(7) يعني “خداوند مي خواهد بر شما آسان گيرد”
(3) “اقبل معاذيري و حط عني اذنب و العذر يا رئوفا بعباده الصالحين” “و عذرهايم را بپذير و گناهانم را محو و نابود ساز اي رئوف و مهربان در حق صالحان".
رابطه پذيرش عذر و بخشش گناهان
همانطور که در قسمت قبل دعا توضيح داده شد خداوند براي انسانها آسايش و راحتي مي خواهد و سختي و مشقت نمي خواهد پس بايد يقين داشته باشيم که اولا خداوند عذرهاي ما را مي پذيرد، اما بايد اين نکته را رعايت کرد و آن اين است که هنگامي که از روي جهالت و ناداني گناهي را انجام داديم سريعا به سوي خداوند بازگشته و به درگاهش توبه کنيم “ثم يتوبون من قريب"((8) يعني “سپس به زودي توبه کنند” که اگر اين عمل را انجام دهيم خداوند نيز توبه ما را پذيرفته و گناهان ما را مي آمرزد “فاولئک يتوب الله عليهم"(9) يعني “پس خداوند توبه آنان را مي پذيرد” و بايد اين را بدانيم که هيچ کس جز خداوند نمي تواند گناهان ما را بيامرزد “و من يغفر الذنوب الا الله"(10) يعني “و چه کسي غير از خداوند گناهان ما را مي آمرزد” و ثانيا هنگامي که خداوند عذر بنده خويش را بپذيرد به يقين گناه او را مي آمرزد چرا که وقتي بنده به درگاه خداوند تضرع نموده و بگويد “رب اني ظلمت نفسي فاغفرلي” يعني “خدايا من به خودم ظلم کردم پس مرا ببخش” خداوند نيز در جواب او مي فرمايد: تو را آمرزيدم که ما نيز در اين روز از خداوند خواستاريم که به حق آن نظر رحمتي که بر بندگان صالح خود دارد عذر ما را پذيرفته و گناهانمان را بيامرزد. ان شاءالله که تابع باشيم.


منبع: تبیان

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[پنجشنبه 1395-04-10] [ 02:03:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دعاي روز بيست و پنجم ماه مبارك رمضان ...

اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِكَ ومُعادیاً لأعْدائِكَ مُسْتَنّاً بِسُنّةِ خاتَمِ انْبیائِكَ یا عاصِمَ قُلوبِ النّبییّن.

خدایا قرار بده در این روز دوست دوستانت و دشمن دشمنانت و پیرو راه و روش خاتم پیغمبرانت اى نگهدار دل‌هاى پیامبران.

شرح دعاي روز بيست و پنجم ماه مبارک رمضان

“اللهم اجعلني فيه محبا لاولياءک و معاديا لاعداءک مستنا بسنه خاتم انبياءک يا عاصم قلوب النبيين". “خدايا مرا در اين روز از دوستان دوستانت و دشمن دشمنانت قرار ده و در راه و روش به طريقه و سنت خاتم پيغمبرانت بدار اي عصمت بخش دلهاي پيغمبران.”
(1) اللهم اجعلني فيه محبا لاولياءک و معاديا لاعداءک “خدايا مرا در اين روز از دوستان دوستانت و دشمن دشمنانت قرار ده”
اولياء الله
همانطور که در آيات و روايات موجود مي باشد اولياء خداوند همان ياران و بندگان مخلص خداوند هستند که هيچ گاه از فرمان خداوند و رسولش سرپيچي ننمودند، شايد سئوال شود اولياء شامل چه کساني مي شود؟ که در جواب بايد گفته شود که انبياء، ائمه معصومين (صلوات الله عليهم اجمعين) و شهداي در راه خدا و تمام عبادلله المخلصين جزو اولياي خداوند مي باشند اما از نظر رتبه و مقام با هم متفاوتند، بطور مثال: پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) يکي از اولياي خداوند مي باشد، اما رتبه و مقام ايشان در پيشگاه ذات اقدس احديت مقام نبوت و رساندن رسالت است به طوري که خداوند (عزوجل) در قرآن خطاب به رسول مکرم اسلام مي فرمايد: “قل ان کنتم تحبون الله فاتبعوني يحببکم الله و يغفرلکم ذنوبکم والله غفور رحيم"يعني “بگو (اي پيغمبر) اگر خدا را دوست مي داريد، مرا پيروي کنيد که خدا شما را دوست مي دارد و گناه شما را مي بخشد که خداوند آمرزنده و مهربان است” چرا که “لقد کان لکم في رسول الله اسوه حسنه…” يعني “قطعا براي شما در (اقتدا) به رسول خدا سرمشقي نيکو است” و اين را هم مي دانيم که تمام انبياي الهي از اولياالله مي باشند اما از نظر رتبه خداوند در قرآن مي فرمايد: “تلک الرسل فضلنا بعضهم علي بعض منهم من کلام الله و رفع بعضهم درجات” يعني “اين پيغمبران را برخي بر بعضي برتري و فضيلت داديم، برخي با خدا سخن گفته و بعضي مقام رفيع يافته". حال ما در اين روز از خداوند درخواست نموده ايم که ما را از دوستان و دوستداران اوليائش قرار دهد که با توجه به توضيحات بالا در مي يابيم که منظور از اين دعا اين است که خداوند ما را از ياران و پيروان واقعي دين حقيقي اش يعني اسلام قرار داده تا به درجه و فوز عظيم رستگاري که بالاترين آ ن رضايت خداوند مي باشد دست يابيم…
اولياء الشيطان يا اعداءالله
براي آنکه بدانيم اعداءالله چه کساني هستند بايد اشاره کنيم به شيطان رانده شده از درگاه حق که از زمان خلقت حضرت آدم ابوالبشر(عليه السلام) شيطان تنها کسي بود که به نافرماني از ذات اقدس الهي اراده نموده و با تکبر و غرور خود به سرمنشا دشمني با خداوند معروف گرديد، اما اين نکته لازم است که در اينجا بيان گردد و آن اين است که ذات اقدس ربوبيت داراي مقامي است که هيچ موجودي نمي تواند در برابر او به دشمني برخيزد بلکه خداوند براي امتحان و رتبه بندي مخلوقاتش آن هم براي آنکه خود مخلوقات درک کنند که ظرفيت آنان در چه حد است و درچه رتبه و مقامي بايد قرار بگيرند امتحان را قرار داد و کساني که از اين امتحانات که به دستورات و قضا وقدر الهي مي باشد با موفقيت بگذرند آن هنگام است که نزد خداوند اجر و قربي دارند ولي اگر خلاف آن صورت پذيرد آنگاه است که نزد خداوند جايگاهي نخواهند داشت و يکي از کساني که در امتحان همه چيز خود را از دست داد ابليس يا همان شيطان معروف است که همه جا سرک مي کشد و در قرآن از او به دشمن بزرگ انسان تعبير گرديده است “انه لکم عدو مبين يعني “همانا شيطان براي شما دشمني آشکار است” که خداوند (عزوجل) امر فرموده است که از او يعني شيطان تبعيت نکنيد “ولا تتبعوا خطوات الشيطان و (از) وسوسه هاي شيطان پيروي نکنيد” چرا که او “يخرجونهم من النور الي الظلمات يعني خارج مي کند ايشان را از نور به سوي تاريکي” و چون وسوسه هاي شيطاني بر خلاف سعادت و رستگاري انسانهاست و خداوند مي خواهد تمام انسانها مسير سعادت و رستگاري را بپيمايند، پس در اينجاست که شيطان به دشمن خداوند معروف است و همانطور که مي دانيم شيطان هم براي خود ياران و پيرواني دارد که به وسيله آنها وسوسه ها و خطوات خود را به نسل آدم ابوالبشر و جنيان تلقين مي کند . چنانچه خداوند در قرآن مي فرمايد: “وان الشياطين ليوحون الي اولياءهم يعني “به درستي که شياطين (جن وانس) سخت به دوستان و پيروان خود وسوسه کنند تا با شما به جدال و منازعه برخيزند” که ما در اين روز در اين دعا از خداوند خواستاريم که ما را دشمن دشمنانش قرار دهد، که با توجه به توضيحات بالا در مي يابيم منظور از اين دعا اين است که خداوند ما را از کساني قرار دهد که از شيطان و وسوسه هاي او دوري گزيده اند نه از کساني که از او پيروي نموده و راه ضلالت و گمراهي را پيشه کرده اند…
(2)مستنا بسنه خاتم انبياءک يا عاصم قلوب النبيين “و در راه و روش به طريقه و سنت خاتم پيغمبرانت بدار اي عصمت بخش دلهاي پيغمبران”
سنت شکني هاي آخر الزمان
در اين قسمت از اين دعا از خداوند خواستاريم که مارا توفيق دهد تا از راه و روش پيامبر اعظم (صلي الله عليه و آله) که به سنت تعبير گرديده است پيروي کنيم چرا که امروزه مشاهده مي شود چقدر سنتهاي پيامبر گرامي اسلام مظلوم واقع شده است و کسي اهميت زيادي بر اين سنتها قائل نيست، شايد گفته شود که مثالي بياورد تا روشن گردد، ما هم مي گوييم مثال بارز آن ازدواج است که صراحتا پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) فرمودند: “النکاح سنتي فمن رغب عن سنتي فليس منييعني ازدواج سنت من است پس هر کس از آن دوري گزيند و روي گردان شود، از من نيست” اما امروزه مي بينيم که با غلوهاي زباني و بادهاي اندروني بعضي ها خود را مدرنيته نشان داده و سنتي را که پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) بر اساس خواست خداوند پايه گذارده اند با وسوسه هاي شيطاني زيرپا گذاشته و با سخت گيريهاي بيجا و غير عقلاني آن سنت نيکو را مانند يک هيولاي وحشتناک جلوه گر نموده اند. آن هم سنتي را که امام زين العابدين عليه السلام هنگامي که بر سفره طعام بودند استخواني را که اندکي گوشت داشت برداشتند و فرمودند: “پس از توافق دختر و پسر براي ازدواج، اين امر به اندازه پاک کردن باقيمانده گوشت از اين استخوان است” يعني به قدري ازدواج بايد آسان صورت پذيرد که هيچ دختر و پسري بدون همسر نباشند. اما متاسفانه با اين سنت شکني ها، بلاهاي خانمان سوزي که بر سر جوانان مي آيد مشاهده مي گردد که ما در اين روز از خداوند خواستاريم که ما را پيرو واقعي سنتهاي رسول اکرم اسلام قرار دهد…


منبع: تبیان

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 01:49:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دعاي روز بيست و چهارم ماه مبارك رمضان ...

اللهمّ إنّي أسْألُكَ فيه ما يُرْضيكَ وأعوذُ بِكَ ممّا يؤذيك وأسألُكَ التّوفيقَ فيهِ لأنْ أطيعَكَ ولا أعْصيكَ يا جَوادَ السّائلين.
خدايا من از تو ميخواهم در آن آنچه تو را خوشنود كند و پناه مى برم بتو از آنچه تو را بيازارد واز تو خواهم توفيق در آن براى اينكه فرمانت برم ونافرمانى تو ننمايم اى بخشنده سائلان.

توفيق طاعت

شرح دعاي روز بيست و چهارم ماه مبارک رمضان

اللهم انی اسئلك فیه ما یرضیك

خدایا در این روز از تو درخواست می‌كنم آنچه را كه رضای تو در اوست

و اعوذ بك ممّا یۆذیك
و به تو پناه می‌برم از آنچه تو را پسند است،
واسئلك التوفیق فیه

و از تو توفیق می‌خواهم كه دراین روز به فرمان تو باشم

لأنْ أطیعَكَ و لا اعصیك

و هیچ نافرمانی نكنم

یا جواد السائلین

ای عطا بخش سوال‌كنندگان

شرح فرازهای دعا

اللهم انی اسئلک فیه ما یرضیک ؛ منظور از ما یرضیک چه می باشد؟
در این دعا از خداوند خواستاریم که به ما توفیق دهد آنچه را که رضایت او در آن است انجام دهیم، حال می خواهیم بدانیم که رضایت خداوند در چه چیزی می باشد؟ و چه چیزهایی موجب رضایت پروردگار عالمیان می گردد؟ که باید در جواب بگوییم هر عملی را که خداوند انسانها را به انجام آن امر فرموده است: موجبات رضایت خداوند از بندگان است که اگر بنده ای به آن دستورات عمل نماید رضایت خداوند را برای خود واجب نموده و اگر نافرمانی از آن دستورات نماید خشم و غضب الهی را بر خود واجب نموده است.

اگر می‌خواهید بدانید كه خدا از شما راضی هست یا نه، ببینید خودتان در ته دل از خدا راضی هستید؟ اگر راضی باشید، خدا هم از شما راضی است.

حدیث داریم كه شما مانند بیمار هستید و خدا مانند دكتر و طبیب. همانطور كه دكتر هر چه بگوید، بیمار می‌پذیرد، خدا هر چه به ما داد، ما هم باید رضایت داشته باشیم.

اگر در مصیبت‌ها و نداری‌ها از خدا گله نكنیم و تسلیم خدا باشیم، یعنی اینكه ما از خدای راضی هستیم و خدا هم از ما رضایت دارد. اما خیلی سخت است كه انسان ذره‌ای گله‌ از خدا نداشته باشد.
به عنوان مثال: انفاق کردن، اقامه نماز، پرداخت زکات موجبات رضایت الهی از بندگان و دروغ و تهمت و غیبت، موجبات خشم و غضب پروردگار عالمیان می باشد که ما در این روز از خداوند خواستاریم ما را جزو کسانی قرار دهد که به دنبال جلب رضایت او باشیم نه خشم و غضب او که همانا خداوند سخت عذاب است “أَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ “‌(مائده،98)

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 01:44:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  هدف بعثت، مكارم الاخلاق ...

بسم الله الرحمن الرحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.
كار كه برای خداوند باشد، نتیجه آن این می‌شود كه امام سجاد علیه السلام نزدیك به 1400 سال پیش ناله و دعاهایی داشته كه در آنها اسراری را گذاشته و بعد آنها مهر و موم شده به دست فرزندش و نوه‌اش و تا به دست امام صادق علیه السلام میرسد و امام صادق(ع) میفرماید: بله این سخنانی است از امام سجاد علیه السلام كه به امام باقر علیه السلام گفته و نوشته و من هم كوچك بودم می‌شنیدم. قرنها می‌گذرد، جمهوری اسلامی می‌شود و صدا و سیما به دست مسلمان‌ها می‌افتد و ماه رمضان شده و امت مسلمان می‌نشینند تا ببینند امام سجاد علیه السلام چه فرموده است؟ بحث امسال ماه رمضان ما، شرح دعای مكارم الاخلاق امام سجاد(ع) است.
سؤال: مكارم یعنی چه؟ جواب: مكارم از كرامت و تكریم گرفته شده. مکارم یعنی اخلاق‌های بزرگوارانه. میدانید یعنی چه؟ پیامبر ص فرموده: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ»(مكارم‏الأخلاق، ص‏8) «مكارم الاخلاق » نه «محاسن الاخلاق »، یعنی اخلاق كریم، و اخلاقهای بزرگوارانه چیزی كه الان نسل و ناموس، خواص و عوام به آن احتیاج دارند.
سؤال: امتیازات اخلاق اسلامی و اخلاق دنیایی(غرب و غیر اسلامی) چیست؟ جواب: این مطالب، ده، یازده نكته است كه دیروز عصر به دست آورده‌ام، نو است. برای خود من هم نو است.
الف) اخلاق بالاتر از خواسته‌های شخصی است: اگر انسان چیزی را دوست دارد انجام دهد كه اخلاق نیست. مثل: اتو كردن لباس، مسواك كردن، آب و جارو كردن منزل، (دوست دارد به همه یا الله بفرما مرسی بارك الله بگوید)، و. . . اینها مثل رانندگی در سرازیری است كه مهم نیست. اخلاق آن است كه: از چیزی خوشت نیاید اما به خاطر خدا بگویی: چشم. و به خاطر ارزشی که دارد آن کار را انجام دهی. قرآن می‌فرماید: ممكن است از همسرت خوشت نیاید ولی او را طلاق نده. «فَعَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیْراً كَثیراً» نساء/19. چه بسا كراهت دارید چیزی را و خداوند قرار داده در او خیر زیادی. این اخلاق است.
ب) اخلاق بالاتر از فرقه گرایی است: در دنیا این جور است که كمك میكند ولی به افراد محله خود، اگر بداند شیعه یا مسلمان است به او كمك نمی‌كنند. و این كه می‌گویند حقوق انسانها، یعنی حقوق خودشان، مسلمانان لبنان را بمباران و حقوق فلسطینیها را غصب ولی برای سگهای خودشان احترام قائل هستند. سازمانی درست میكنند برای حمایت از حیوانها ولی حقوق مسلمانان هیچ. امیرالمؤمنین علی علیه السلام به استاندار می‌فرماید: همه مردم باید در حقوق مساوی باشند چه مسلمان و چه غیر مسلمان برای اینكه: «إِمَّا أَخٌ لَكَ فِی الدِّینِ وَ إِمَّا نَظِیرٌ لَكَ فِی الْخَلْقِ»(نهج‏البلاغه، نامه 53). «یا برادر دینی توست و یا در خلقت مثل تو انسان است». اخلاق بالاتر از اسلام است و زمانی كه می‌گویند برخورد اخلاقی داشته باش نه فقط برای خودیها بلکه برای غریبه‌ها هم اخلاق داشته باش.
ج) اخلاق بالاتر از مرزهاست: قرآن می‌فرماید: اگر از آن طرف دنیا مظلومی بود او را كمك كنید و قیام كنید و اگر چنین نكردی مسئول هستی. «وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ» نساء/75. چرا در برای خدا و مستضعفین قیام و مقاتله نمی‌كنید؟ نگو ایرانی نیست، لبنانی و پاكستانی و افغانی و بوسنی فرقی ندارد. یكی بود که هر زمان نذر می‌كرد، نذرش این بود كه برود مشهد. خیلی زحمت كشیدی نذر شكم خودت كردی، نذر كن یك غریبه‌ای را بفرستی مشهد. مثل: بعضی‌ها كه قربانی می‌كنند، قربانی است ولی كله پاچه را برای صبح و سیراب شیردان را برای عصر و گوشت راسته را برای ناهار، و ران و گوشت دست را برای برادر و شوهر خواهر. . . چه چیزی از این گوسفند قربانی شد، اینكه قربان شكمت شد. قربانی یعنی از خود بكن بده به دیگران. مثل این كه آدم پول را از این جیبش در می‌آورد و به آن یکی جیبش می‌گذارد و می‌گوید در راه خدا انفاق کردم. دنیا اخلاقش این چنین است، اگر به کسی هم کمک می‌کند، فندق می‌دهد كه گردو برگردد و علف می‌دهد كه شیر بدوشد، دانه میدهد كه تخم مرغ بردارد. جوانان عزیز این بحثها را یاد بگیرید فردا هر كجای دنیا رفتید با هر پروفسوری صحبت کردید می‌توانید بگویید: اسلام در هرمسئله دهها و صدها امتیاز بر همه دین‌ها و مکتبها دارد. اخلاق مرز و فرقه نمی‌شناسد و حتی می‌گوید خودت را له كن.

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:39:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  مکارم اخلاق؛ اوج انسانیت ...

انسان یکی از دو موجود در هستی است که چیزی به نام تعلیم و تربیت اخلاقی دارد و دارای اراده‌ای است که او را در دو جهت متضاد، بلکه متناقض حرکت می‌دهد و حق انتخاب دوگانه دارد که در موجودات دیگر جز جنیان نیست. اوج مدارک و تربیت اخلاقی را در مکارم اخلاقی باید جست و اصولاً پیامبر اکرم علت اصلی مبعوث شدنش را تکمیل مکارم اخلاق می‌داند، اما حقیقت مکارم اخلاق چیست و چرا اسلام بر آن تأکید فراوان دارد؟ مقاله حاضر درصدد و تبیین این موضوع است.

سه‌گانه اخلاق عدالتی، احسانی و اکرامی
خلق انسانی قابل تغییر است و می‌تواند در دو مسیر متضاد و متناقض حرکت کند (رعد، آیه 11؛ انسان، آیه 3؛ بلد، آیه 10؛ شمس، آیات 7 تا 10) پس می‌تواند موجودی متکبر، فخور، عنود، بخیل، خسیس، ظالم،‌مسرف، عجول و مانند آن شود یا می‌تواند موجودی متواضع، عاقل، مهربان، بخشنده،‌عادل، معتدل و صابر و مانند آنها باشد. انسان چنان از قابلیت انعطافی برخوردار است که می‌تواند به تعبیر آیات و روایات گام به گام در مسیر ترسیمی شیطان رود و جنود جهل و شیطانی را در خود تقویت کند، یا گام به گام رنگ الهی به خود گیرد و جنود عقل و رحمانی را در خود تجلی بخشد و خدایی شود (بقره، آیه 138؛ آل عمران، آیه 79).
پیامبران الهی هر چند که به کمالات اخلاقی هدایت می‌کردند، ولی به سبب ظرفیت ابتدایی بشر، محور دعوت آنان عدالت و در نهایت احسان بود. البته آنان مکارم اخلاقی را نیز بیان می‌کردند که به همان دلایل مخالفت با اصول ابتدایی اخلاقی از سوی اکثریت مردم، آنان کمتر به این مکارم اخلاقی دعوت می‌کردند که مرتبه نهایی و عالی اخلاق است.
پیامبر(ص) بیان می‌کند که هدف از بعثت ایشان از سوی خداوند، اتمام مکارم اخلاقی است. براساس آموزه‌های قرآنی و روایی، حوزه‌های اخلاق پسندیده و نیک که در برابر اخلاق ناپسند و زشت قرار می‌گیرد، دارای تعدد است که می‌توان دست کم سه نوع اصلی را معرفی کرد.
1. اخلاق عدالتی: اخلاق عدالتی کف اخلاق انسانی است. عدالت چنانکه امیرمؤمنان علی(ع) فرموده، به معنای قراردادن هر چیزی در جای مناسب خود و اعطای حق هر صاحب حقی است. عقل انسانی که مانند یک چراغ عمل می‌کند در یک جهت همانند پیامبران نیز عمل می‌کند. عقل انسانی وقتی تصاویر هستی را می‌گیرد، چاه و راه و حق و باطل را نشان می‌دهد؛ و به طور طبیعی عقل به مدد وحی و الهام الهی، یک باید و نباید عقلی را توصیه می‌کند که نوعی ارشاد عقلانی به خوب و بد است؛ یعنی عقل به کمک فطرت، نوعی ارزش‌گذاری مبتنی بر حقیقت دارد. از همین رو عقل و فطرت در قالب حسن و قبح، احکامی را چون حسن عدل و قبح ظلم، حسن وفا، قبح بی‌وفایی، حسن صداقت و قبح دروغ و مانند آنها بیان می‌کنند.

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:35:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  فرق بين محاسن اخلاق و مكارم اخلاق چيست؟ ...

در يك تقسيم بندي كلي مي توان دستورات اخلاقي را به دو گروه محاسن و مكارم اخلاق تقسيم كرد:
آن دسته از دستورات اخلاقي كه مربوط به روابط اجتماعي و جلب منافع مادي و چگونگي معاشرت با ديگران است و موجب بهبود زندگي دنيوي مي شود، در گروه محاسن اخلاق قرار مي گيرد.
اخلاقياتي كه معيار انسانيت است و از بزرگواري و طبع بالا و تعالي روحي و معنوي انسان حكايت مي كند، در زمره مكارم اخلاق قرار مي گيرد. به عبارت ديگر، از تقابل بين حسن خلق با سوء خلق و محاسن اخلاق با مكارم اخلاق در روايات چنين برمي آيد كه در مواردي كه اولياي الهي خواسته اند پيرامون اخلاق خوب به معناي جامع و كامل آن سخن بگويند و اهميت و ارزش آن را در مجموع بيان نمايند، از كلمه «حسن خلق» استفاده كرده اند و آن را با «سوء خلق» مي سنجيدند و بدينوسيله، ما را بر ملكات حميده و سجاياي اخلاقي پسنديده تشويق و ترغيب مي كنند و از صفات ناپسند بازمي دارند و به موازات ذكر فوايد مادي و معنوي حسن خلق، از زيان هاي دنيوي و اخروي سوء خلق نيز سخن به ميان مي آورند.
براي مثال، پيامبراكرم(صلي الله عليه وآله)در اين كلام گهربار خود مي فرمايند: « من سعادهٔ الرجل حسن الخلق و من شقاوته سوء الخلق.»1
اما در مواردي كه اولياي دين خواسته اند از تعالي معنوي و كمال روحاني سخن بگويند و افراد جامعه را به ارزش هاي عالي انساني متوجه كنند، از مكارم اخلاق نام برده اند و آن را در كنار محاسن اخلاق آورده اند و گام نهايي هدف انبيا و اولياي الهي شمرده اند.
اولياي دين به پيروان خود مي فهماندند كه هدف عالي رهبران اديان الهي، از جمله اسلام، تنها اين نيست كه مردم را با اخلاق خوب اجتماعي آشنا سازند و تربيت كنند، بلكه علاوه بر آن مي خواهند آنان را با سجاياي عالي انساني پرورش دهند و از مزاياي كرامت و انسانيت برخوردارشان نمايند. به همين دليل رسول اكرم(صلي الله عليه وآله) مي فرمايند: «بعثت لاتمّم مكارم اخلاق»;2 يعني به منظور رسيدن به مكارم اخلاق، به پيامبري مبعوث شدم. چگونگي رسيدن به اين مقام رفيع و بلند را مي توان در كلام اميرالمؤمنين(عليه السلام) جستوجو كرد، آن جا كه مي فرمايند: «ذلّلوا اخلاقكم بالمحاسن و قودوها الي المكارم»;3يعني اخلاق خود را در آغاز با صفات حميده و محاسن اخلاق رام كنيد و سپس آن را به سوي مكارم اخلاق و سجاياي عالي و ملكات نفساني انساني سوق دهيد.
بنابراين، گام اول در اخلاق رعايت محاسن اخلاقي است. براي دست يابي به گام دوم، يعني مكارم اخلاق، بايد گام اول را با موفقيت سپري كرد.
محاسن اخلاق مايه بهزيستي و موجب تحكيم روابط اجتماعي است. محاسن اخلاق مردم را به ادب و احترام متقابل وامي دارد و در جامعه مهر و محبت ايجاد مي كند. دست يابي به محاسن اخلاق كم و بيش براي همه افراد ميسّر است و همه مي توانند با تمرين و مراقبت هاي لازم، دير يا زود خويشتن را به اخلاق خوب اجتماعي متخلّق سازند، با مردم به گرمي برخورد كنند، وظايف خويش را به شايستگي انجام دهند و از نتايج مفيد و ثمربخش آن بهره مند گردند.
مكارم اخلاق آن دسته از صفاتي است كه در مرتبه بالاتري قرار دارد و به انسان تعالي معنوي عطا مي كند و تمايلات عالي انسان را از قوه به فعليت درمي آورد. تنها كساني مي توانند به كرايم اخلاق متخلّق شوند كه از محاسن اخلاقي عبور، و بر هواي نفس خود غلبه كرده، به خواهش هاي غيرانساني خويش پشت پا زده و خويشتن را از اسارت آزاد نموده باشند. پس، محاسن اخلاق براي تأمين حيات بشري و زندگي مادي است و مكارم اخلاق براي احياي جنبه انساني و تكميل جهات معنوي.
«برخي در تعريف محاسن اخلاق گفته اند: آن قسم خلق و خويي كه در شرع مقدس، ممدوح شناخته شده و با غرايز حيواني و تمايلات نفساني هماهنگ است، يا لااقل با آنها تضادي ندارد، حسن خلق است و در تعريف مكارم الاخلاق گفته شده: آن قسم خلقيات عالي و رفيعي كه اگر كسي بخواهد انجام دهد يا بايد با هواي نفس خود و كشتن غرايز خويش بجنگد و در جهت مخالف آنها قدم بردارد يا لااقل بايد نداري آنها را ناديده انگارد.
محاسن اخلاق با تمايلات نفساني هم آهنگ است، امّا مكارم اخلاق در نقطه‌ مقابل غرايز است. انساني كه تعالي يافته و متصف به مكارم اخلاق شده است، در معرض اين است كه فخر فروشي كند و با اين فخر فروشي از جهت الهي خارج گردد. امام سجاد ـ عليه السّلام ـ از خداوند كرامت‌هاي اخلاقي و اخلاق بزرگوارانه را درخواست مي‌كند و از خداوند مي‌خواهد كه دچار آفت فخرفروشي نگردد. چون مرز بين اين دو دقيق است، تنها با توفيق و دستگيري خداوند است كه انسان مي‌تواند مرزها را بشناسد و از حد خويش خارج نشود. 1ـ مستدرك الوسايل، ج ۲، ص ۸۳.
2و3ـ فيض كاشاني، محجهٔ البيضاء، ج ۴، ص ۱۲۱/ ص ۱۲۲.

پرسمان دانشجوان

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:33:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت