ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  ضرورت مستند بودن مقاتل و مطالب مطرح شده در مجالس ...

امام (ره) در مجموعه بیاناتشان به خطبا و مداحان در مورد نحوه روضه خواندن و موضوعات آن توصیه می‌کنند که؛ در نوحه ها و اشعار، به طور کوبنده فجایع و ستمگری‌های ستمگران هر عصر یاد آوری شود. دشمنان اسلام آمریکا و … است، به طور کوبنده یاد آوری و لعن و نفرین شوند. بنیانگذار انقلاب اسلامی(ره) همچنین تأکید می‌کنند که؛ آنها باید مردم را سوق به اسلام و مسایل آن بدهند. مردم را مهیا برای فداکاری بکنند. زیاد روضه بخوانند و دو کلمه نباشد. به صورتی روضه بخوانند که مردم مانند اهل بیت (ع) با ستمگران سازش نکنند.

البته مستند بودن مطالب نیز همواره مورد تأیید علما و مراجع بوده و در پاسخ به سؤلات مطرح در این زمینه اهمیت این موضوع را به اشکال مختلف متذکر شده‌اند، که در ذیل به نمونه‌هایی از آنها پرداخته شده است.

س: گاهی از مداحان مصیبت های اهل بیت (ع) را بدون سند معتبری می خوانند و منابع خود را الهام و مکاشفه برای خود می‌دانند آیا نقل وقایع بدین نحو صحیح است؟ وظیفه شنوندگان چیست؟

ج: امام خامنه‌ای؛ نقل مطالب به صورت مزبور بدون این‌که مستند به روایتی باشد و یا در تاریخ ثابت شده باشد، وجه شرعی ندارد مگر آنکه نقل آن به عنوان بیان حال به حسب برداشت متکلم بوده و علم به خلاف آن، نداشته باشد و تکلیف شنوندگان نهی از منکر است به شرطی که موضوع و شرایط آن نزد آنان ثابت شده باشد.

س: در بعضی از هیئت‏های مذهبی مصیبت‏هایی خوانده می‏شود که مستند به مقتل معتبری نیست و از هیچ عالم یا مرجعی هم شنیده نشده است و هنگامی که از خواننده مصیبت از منبع آن سؤال می‏شود، پاسخ می‏دهند که اهل بیت(ع) اینگونه به ما فهمانده‏اند و یا ما را راهنمایی کرده‏اند و واقعه کربلا فقط در مقاتل نیست و منبع آن هم فقط گفته‏های علما نمی‏باشد بلکه گاهی بعضی از امور برای مدّاح یا خطیب حسینی از راه الهام و مکاشفه مکشوف می‏شود، سؤال من این است که آیا نقل وقایع از این طریق صحیح است یا خیر؟ و در صورتی که صحیح نباشد، تکلیف شنوندگان چیست؟

ادامه »

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (10)
[دوشنبه 1395-07-05] [ 04:36:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  توجه به مفاهیم و ارزش‌های اسلامی در عزاداری‌ها ...

اگرچه این بخش از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی بیشتر مداحان و ذاکرین عزیز را مخاطب قرار داده است، اما بی‌ارتباط با جلب توجه مخاطبین به مفاهیم محتوایی واقعه عاشورا و سیره و رفتار بزرگان دین نیست، ایشان در تیرماه سال ۱۳۹۳ در دیدار عزاداران و متولیان هیئت رزمندگان اسلام فرمودند: «چقدر خوب است که در محافل هیئت‌ها، به مسئله قرآن – قرآن‌خوانی و معارف قرآنی – اهتمام ورزیده بشود، چقدر خوب است که در این نوحه‌خوانی‌ها مضامین اسلامی، مضامین انقلابی، مضامین قرآنی گنجانده بشود، یک وقت هست که سینه می‌زنند و صدبار با تعبیرات مختلف مثلاً می‌گویند «حسین وای»، خب این یک کاری است، اما هیچ فایده‌ای ندارد و هیچ چیزی انسان از «حسین وای» نمی‌فهمد و یاد نمی‌گیرد، یک وقت هست که شما در همین مطلبی که {عزادار} تکرار می‌کند و حرفی که {با آن} سینه می‌زند، با زبان نوحه و با زبان شعر، یک مسئله‌ی روز، یک مسئله انقلابی، یک مسئله اسلامی، یک معرفت قرآنی را می‌گنجانید؛ او وقتی تکرار می‌کند، در ذهن او ملکه می‌شود، این خیلی با ارزش است، کاری است که هیچ‌کس غیر از شما نمی‌تواند این‌کار را بکند، …»

در ماه محرم، معارف حسینی و معارف علوی را که همان معارف قرآنی و اسلامی اصیل و صحیح است برای مردم بیان کنید. ۱۳۷۲/۰۳/۲۶

اگر برای ذکر مصیبت، کتاب «نَفَس المهمومِ» مرحوم «محدّث قمی» را باز کنید و از رو بخوانید، برای مستمع گریه‌آور است و همان عواطفِ جوشان را به‌وجود می‌آورد. چه لزومی دارد که ما به خیال خودمان، برای مجلس‌آرایی کاری کنیم که اصل مجلس عزا از فلسفه واقعی‌اش دور بماند؟! ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

وقتی شعر را می‌خوانیم، به فکر باشیم که از این شعر ما ایمان مخاطبان ما زیاد شود. پس، هر شعری را نمی‌خوانیم؛ هرجور خواندنی را انتخاب نمی‌کنیم؛ جوری می‌خوانیم که لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه؟ در افزایش ایمان مخاطب. ۱۳۸۶/۰۴/۱۴

برخی کارهاست که پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیک می‌کند. یکی از آن کارها، همین عزاداریهای سنّتی است که باعث تقرّبِ بیشترِ مردم به دین می‌شود. این‌که امام فرمودند «عزاداری سنّتی بکنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزاداری نشستن، روضه خواندن، گریه کردن، به سروسینه زدن و مواکب عزا و دسته‌های عزاداری به راه انداختن، از اموری است که عواطف عمومی را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش می‌کند و بسیار خوب است. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

امام حسین را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منی و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان- حضرت بیانات عجیبی دارد که تو کتاب‌ها ثبت و ضبط است- بعد هم در راه به سمت کربلا، هم در خود عرصه‌‌ی کربلا و میدان کربلا، باید شناخت. ۱۳۸۸/۰۵/۰۵

ادامه »

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (10)
 [ 04:33:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  واقعه عاشورا امتیازی بزرگ برای جامعه شیعی ...

امام خامنه‌ای در مجموع سخنرانی‌هایشان بارها فضائل معنوی واقعه عاشورا برای جوامع شیعی را متذکر و مزایای اجتماعی و سیاسی و شرکت شیعیان در هیأت مذهبی و عزاداری امام حسین(ع) را یادآوری کرده‌اند، گزیده برخی از این بیانات عبارتند از:

در زندگی حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یک نقطه‌ی برجسته، مثل قله‌ای که همه‌ی دامنه‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد، وجود دارد و آن عاشورا است. ۱۳۷۱/۱۱/۰۶

تحقیقاً یکی از مهمترین امتیازات جامعه شیعه بر دیگر جوامع مسلمان، این است که جامعه شیعه، برخوردار از خاطره عاشوراست. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

یکی از بزرگترین نعمتها، نعمت خاطره و یاد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یعنی نعمت مجالس عزا، نعمت محرّم ونعمت عاشورا برای جامعه شیعیِ ماست. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

قدر مجالس عزاداری را بدانند، از این مجالس استفاده کنند و روحاً و قلباً این مجالس را وسیله‌ای برای ایجاد ارتباط و اتّصالِ هرچه محکم‌تر میان خودشان و حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، خاندان پیغمبر و روح اسلام و قرآن قرار دهند. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

منبع : بصیرت

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (10)
 [ 04:30:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آداب عزاداری اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در اسلام ...

متأسفانه در سال‌های اخیر از سوی برخی عزاداران و حتی مداحان اهل‌بیت، شاهد بدعت‌گذاری‌ها و رفتارهای نامتعارف و نامتجانسی هستیم که چهره نامطلوبی از تشیع را در اذهان و افکار عمومی جهان اسلام و بلکه ملل سایر کشورها به تصویر کشیده است.

در دین مبین اسلام خط قرمزهای رفتاری و اخلاقی در ابعاد مختلفِ معنوی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی و نظامی با واژه‌هایی مانند؛ واجب، حلال، حرام، مستحب، مکروه و مباح تبیین و تعیین شده است و این مفاهیم هستند که نقش و وظیفه و نیز حدود اختیارات یک مسلمان در برخورد با مسائل را مشخص می‌سازند.

در باب آداب عزاداری نیز آنچه از احکام و اصول و ارزش‌های اسلامی استنباط می‌شود، همگی حکایت از آن دارد که در این‌گونه مراسم هر رفتار نامتعارف و حتی هر عمل متعارف و مستحبی که ضرر و زیان مسلمین یا جوامع انسانی را در پی داشته باشد و یا سبب بروز اختلاف بین مسلمانان گردیده و یا موجبات سوءاستفاده کفار و دشمنان اسلام را فراهم سازد و باعث وهن اسلام و تحقیر مسلمین شود، یا حکم حرمت پیدا می‌کند و یا مشروعیت خود را از دست می‌دهد.

البته این موضوع در مورد واجبات یا محرمات به ‌جز در موارد خاص که مشمول حکم تقیه می‌شود، مصداق ندارد، اما سایر احکام اعم از مستحبات، مکروهات و موارد مباح را شامل می‌شود و درست به همین دلیل است که علمای بزرگوار اسلام، مسلمانان را از انجام برخی حرکات و رفتارها در عزاداری‌ها برحذر می‌دارند، به عنوان مثال؛ در برخی از احادیث و روایات مالیدن گل به بدن، هروله کردن و یا گریه با صدای بلند برای شهادت امام حسین(ع) مستحب شمرده شده است، اما همین عمل آنگاه که در یک مجلس از سوی تعداد معدودی صادر و به شکل غیر معمول موجب جلب‌ توجه و ایجاد اخلال در عزاداری دیگران شود، نهی شده است.

ادامه »

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (10)
 [ 04:23:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  چرا بايد دشمنان امام حسين (عليه السلام) را لعن كرد؟ ...

همانگونه كه سرشت انسان فقط از شناخت ساخته نشده است، از عواطف و احساسات مثبت هم تشكيل نشده است. آدميزاد هم احساسات مثبت و هم احساسات منفي دارد. اين طبيعت انسان است كه در مواردي بايد رقت قلب پيدا كند و در اثر آن گريه كند و گاهي شادي كند.
خداوند در ما محبت آفريده تا نسبت به كساني كه به ما خدمت مي كند به ابراز علاقه و محبت بپردازيم.
علاوه بر آن در انسان، نقطه مقابل محبت، به نام بغض و دشمني قرار داده است. همان گونه كه فطرت انسان بر اين است كه كسي را كه به او خدمت مي كند دوست بدارد، فطرتش نيز بر اين است كه كسي را كه به او ضرر مي زند دشمن بدارد. قرآن مي فرمايد: «ان الشيطان لكم عدوا فاتخذوه عدواً»[46] ؛ «شيطان، دشمن شماست شما هم با او دشمني كنيد.»
اين فطرت انساني است و عامل تكامل و سعادت انساني است. اگر «دشمني» با دشمنان خدا نباشد به تدريج رفتار انسان با آن دوستانه مي شود. و حرف هايشان را قبول مي كند و شيطان ديگري مثل آنها مي شود. اگر كساني اين نصيحت را گوش نكردند بايد بدانند كه عاقبت به آنها ملحق خواهند شد. «ان الله جامع الكافرين و المنافقين في جهنم جميعا»[47]؛ سرانجام كساني كه نسبت به استهزاء كنندگان دين محبت مي ورزند و به آنها روي خوش نشان مي دهند، اين است كه تدريجاً حرف هاي استهزاء كنندگان بر آن ها اثر مي گذارد، وقتي حرف هايشان اثر كرد، در دلهايشان شك به وجود مي آيد و اگر شك ايجاد شد؛ اظهار ايمان كردن نفاق مي شود.
به عبارت ديگر دشمني كردن با دشمنان، سيستمي دفاعي در مقابل ضررها ايجاد مي كند.
موجودات زنده قوه دافعه دارند. چيزهايي كه براي بدن مضر است بايد بيرن ريخت. در روح انسان هم بايد، چنين استعدادي وجود داشته باشد، بايد يك عامل جاذبه رواني داشته باشيم تا از كساني كه براي ما مفيد هستند خوشمان بيايد، دوستشان بداريم و به آنها نزديك شويم و در مقابل بايد عملاً با كساني كه براي سرنوشت جامعه مضر هستند دشمني كرد.
اينكه ما نسبت به دشمنان اسلام و شيطان بزرگ اينقدر كينه داريم، و اجازه نمي دهيم شعار مرگ بر آمريكا حذف شود، تأسي به حضرت ابراهيم است. قرآن مي فرمايد: «شما بايد از ابراهيم ياد بگيريد و صريحا بگوييد «مرگ بر دشمن اسلام» و عداوت و دشمني خود را نسبت به دشمنان اعلام كنيد.»[48]
در فروع دين، تولي و تبري است يعني بايد دوستان خود را دوست بدارند و با دشمنان خدا دشمني كنند. تنها دوستي كافي نيست اگر دشمني نباشد، دوستي هم از بين مي رود. اما در مورد دشمنان غدّار، كينه توز و قسم خورده، خداوند مي فرمايد: «و لن ترضي عنك اليهود و لاالنصاري حتي تتبع ملتهم»[49]
تا دست از انقلابتان برنداريد، آمريكا از شما راضي نخواهد شد. هر روز لازم است تأمل كنيم كه آشتي با چنين كساني يعني چه؟ بايد با نهايت غضب، خشونت، تندي و عبوسي با اينها برخورد كرد. بايد مرگ را بر سر اينها باريد. چون آنها جز به مرگ ما راضي نيستند نه تنها به مرگ بدن ما، بلكه تنها به مرگ روح ما و به مرگ دين ما راضي مي شوند.[50]

ادامه »

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (10)
[یکشنبه 1395-07-04] [ 08:17:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  چرا در عزاداري ها به جاي هيئت هاي عزا از كنفرانس و گفتگو استفاده نمي شود؟ ...

روحيه بسياري از مردم با مسائل اقتصادي و مادي بيشتر سازگار است و مردم حوادث را براساس منافع يا ضررهاي اقتصادي مي سنجند. در مورد عاشورا شايد عده اي بگويند: «دو ماه بايد توليد كم شود، وقت اشخاص گرفته شود و ضرر اقتصادي دربرداشته باشد، چرا با مجالس متعدد، مثل كنفرانس، كنگره، همايش و نگاه كردن اين مراسم، عاشورا را زنده نگه نداريم؟»
در مورد شخصيت سيد الشهداء تشكيل ميزگرد و كنفرانس و غيره لازم است و البته انجام هم مي شود اما آيا براي بهره برداري از حادثه عاشورا اين مراسم كافي است؟ يا اين كه امور ديگري نيز لازم است؟!
هنگامي كه در رفتارهاي خود دقت مي كنيم مي يابيم كه در رفتارهاي ما دو دسته از عوامل نقش اساسي ايفا مي كنند، يك دسته، عوامل شناختي، كه موجب مي شود انسان مطلبي را بفهمد و بپذيرد كه اين كار از طريق استدلال عقلي يا تجربي و يا راه هاي ديگر صورت مي گيرد. قطعا شناخت در رفتار ما، تأثير گذار است اما كافي نيست.
عامل ديگر، انگيزه ها، احساسات، عواطف، تمايلات، گرايشها، ميلها و غرايز مي باشد. اينها سلسله اي از عوامل دروني و رواني اند كه در رفتار ما تأثير گذارند. هرگاه به رفتار خود چه در زندگي فردي، چه اجتماعي و چه سياسي و… نظري بكنيد، درمي يابيد كه عامل اصلي كه شما را به آن رفتار وادار كرده همين عوامل تحريك كننده و برانگيزاننده است.
شهيد مطهري فرمودند: «در مورد حركت خودرو دو عامل وجود دارد عامل مكانيكي كه خودرو را به حركت درمي آورد و چراغ كه سبب مي شود خودرو در داخل پرتگاه و گودال نرود و آسيب نبيند.» انسان هم براي رفتار صحيح به يك عامل دروني و نيز عامل شناختي احتياج دارد.
عامل دروني ما را به سوي كار مي انگيزاند و به طرف انجام كار سوق مي دهد. اين گونه عوامل، انگيزه هاي رواني هستند. اگر انسان بداند كه فلان غذا مفيد و خوشمزه است تا اشتها نداشته باشد يا اشتهاي او تحريك نشود هرگز به سراغ غذا نمي رود. اگر كسي اشتهاي او بر اثر بيماري، از بين برود ميل به غذا را هم از دست مي دهد.

ادامه »

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (10)
 [ 08:14:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت