ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  اربعین عطش‏های پرپر ...

کاروان خاطرات، بازگشته است از جایی که چهل روز گذشته است از ماتم‏های سرخ، از عطش‏های پرپر شده.

این آتشیادها، چهل روز چون اسبان تاخته‏اند بر پیکر صبر آنان.

بازماندگانِ حادثه تیغ و تاول، رسیده‏اند به نقطه‏ای از آغاز؛ به نگاه‏های در خون شناور، به گلوهای بریده شده در دلِ تشنگیِ دشت.

کاروانِ اربعین، با خطبه‏های گریه، از شام رسوا برگشته است و تصاویر جراحت، در سوزنده‏ترین بیان قاب می‏شود و در سوزنده‏ترین بیابان.

بغل بغل شعله ریخته می‏شود در صحرا.

دوبیتی‏های پرلهیب، سطح مصیبت‏زده دشت را گلگون‏تر می‏کند. اکنون چهل روز از آن سیل عطش، سپری شده است. قافله‏ای زخم خورده، وارد سرزمین چهلمین روز می‏شود.

اینان اربعین را با خود آورده‏اند؛ با نقل خاطرات قطعه قطعه شده. دنیای ادب نیز گل و ستاره آورده است که به پای سربلندی‏شان بریزد.

سلام بر استواری غیرقابل ترسیم شما! سلام بر آن گام‏های شکیباتان که جاده‏های دراز شام را خسته کرد!

هر سال، چشمان غمبار اربعین که می‏آید، اطراف ما پر می‏شود از هیئت‏های مذهبی التماس و دسته دسته گل‏های اشک.

هر سال اربعین، از لابه‏لای واژه‏های مذاب مداحان، دل‏های آسمانی شما دیده می‏شود و علم‏های ما از هوش می‏روند.

لباس‏های مشکی تقویم، بوی قتلگاه می‏گیرند.

اربعین! به یاد روشنیِ شما شمع‏گونه می‏سوزیم و گریه سر می‏دهیم برای فاصله‏های خود و زجرهای شما.

خوشا زندگی در این گریستن و مردن‏های پیاپی!

خوشا گریستن برای داغ‏های زینب علیهاالسلام ، برای مصیبت‏های سجاد علیه‏السلام ، برای بی‏تابی بچه‏های آسمان!

سلام بر اربعین که عاشورایی دیگر از گریه را برای ما به راه می‏اندازد!

من برای گریستن، به آغوشت محتاجم

محمد کاظم بدرالدین


موضوعات: محرم, مناسبتی, اربعین 95
[جمعه 1395-08-14] [ 12:11:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  با کاروان بی‏ رقیه ...

باور کن گُلم! من همان زینبم؛ همان زینبی که هر روز، زیر آفتاب نگاه تو گرم می‏شد، همان زینبی که از طنین صدای تو جان می‏گرفت، همان زینبی که روزش را با زیارت تو آغاز می‏کرد و شبش را با چراغ یاد تو به پایان می‏برد.

باور کن همان زینب، همان خواهر، چهل روز است تو را ندیده است. بلند شو برادر گلم! چرا جوابم را نمی‏دهی؟ تو که همیشه به احترام حضورم می‏ایستادی؛ حالا چه شده که حتی جوابم را نمی‏ دهی؟

آه، چه توقعی دارد زینب از تو! آخر تو که… .

باشد! حالا که تو نمی‏توانی، من برایت همه چیز را می‏گویم، آن روزِ غمگین کودکی‏مان که یادت هست؟! همان روزِ آتش و در و… آری! می‏دانم؛ حتی حالا هم طاقت شنیدنش را نداری. برایت بگویم؛ کودکان تو آواره بیابان‏های بی‏چراغ شدند؛ یکی دو ستاره، خاموش شد تا صبح.

چه کشیدیم برادر! فقط یاد و ذکر خدا و تو و پدر و مادر و جدمان، قوت دلمان شده بود؛ وگرنه قصه به اینجا نمی‏رسید.

در راه، هر جا که شد، چراغ یاد تو را روشن کردیم.

چه که بر سر آل امیه نیاوردیم؛ کوفه می‏لرزید از طنین صدایمان.

هر اشکمان را بر چله کمان نشانده بودیم و قلب خواب‏آلودگان را نشانه رفته بودیم؛ اما امان از شام! تاریکی شام، بر روشنایی کلام ما پیشی می‏گرفت؛ اما ستاره سه ساله تو، آنجا را هم روشن کرد.

چه بگویم برای تو که از همه چیز باخبری؟! در این چهل روز، یک لحظه نوازش صدای تو، گوشم را تنها نگذاشت.

هر چه را باید می‏گفتم، به زبانم جاری می‏شد. همیشه گرمای دستان حمایتت را روی شانه‏هایم حس می‏کردم. یک آن، خودم را بی‏تو ندیدم؛ اما چه کنم که تو خواسته بودی هر لحظه نبودنت را به یاد دیگران بیندازم و بیدارشان کنم.

هر چه بود این چهل روز گذشت و من دوباره به دیدار تو آمدم.

حالا نمی‏خواهی برای دیدن خواهرت، از جای برخیزی؟

موضوعات: محرم, مناسبتی, اربعین 95
 [ 12:09:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  تنها سفير بازمانده از مردان ...

حضرت على بن الحسين، امام سجاد عليه السلام در روز 5 شعبان يا 15 جمادى الاولى سال 38 هجرى قمرى در مدينه ديده به جهان گشود و در 12 يا 18 و بنابر مشهور در 25 محرم سال 95 ه.ق در سن حدود 56 سالگى مسموم شده و به شهادت رسيد، آن حضرت در واقعه كربلا 23 سال داشت، مرقد شريفش در مدينه در قبرستان بقيع كنار قبر امام حسن مجتبى عليه السلام است.

دوران امامت او كه 35 سال بود، مصادف با دشوارترين دوران ظلم و خفقان امويان (از يزيد تا وليد بن عبدالملك) گذشت.

امام سجاد عليه السلام در دوران زندگى، رنجها و ناراحتيهاى بسيار ديد، در ماجراى كربلا، سخت‏ترين شكنجه‏ها و ستمها به او وارد آمد، و بعد كه به مدينه بازگشت در طول 35 سال عمر خود، همواره از مصائب كربلا ياد مى‏كرد و مى‏گريست و در حالى كه اشك مى‏ريخت مى‏فرمود:

قتل ابن رسول الله جائعا، قتل ابن رسول الله عطشانا.

روزى يكى از غلامانش مخفيانه به او نگريست، ديد او به سجده افتاده و گريه مى‏كند، عرض كرد: «آيا وقت پايان حزن نرسيده است؟»

امام سجاد عليه السلام به او فرمود: «واى بر تو، مادرت بعزايت بنشيند، حضرت يعقوب عليه السلام در ميان دوازده پسر، يكى از پسرانش حضرت يوسف عليه السلام از نظرش غايب گرديد، گريه مى‏كرد و مى‏گفت:

يا اسفى على يوسف و ابيضت عيناه من الحزن و هو كظيم.

ادامه »

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت, اربعین 95
 [ 12:06:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  هر كس در اربعين امام حسين(ع) را زيارت كند عاقبت به شر نمي شود/ بعضي از مداحان مقابل اهل بیت ايستاده اند 8 ...

در بعضي از نقل ها داريم كه زمان برگشت به مدينه همسر حضرت، ايشان را به خاطر شكستگي چهره شان نشناختند. آيا اين نقل ها صحت دارد؟

تمامي اينها دروغ است و تمامش ساخته و پرداخته ذهن مداحان است. اصلا يك سطري از اينها در كتاب هاي ما نيست. حتي مي گويند يكي آمد در كوفه و گفت تو كي هستي حضرت مي فرمايد؛ زينب هستم و او گفت من كلفت تو بودم به تو چه قدر ظلم شده كه اين گونه تغيير كرده اي همه اينها دروغ است.

هدف هاي حادثه عاشورا چه زماني به بار نشست؟ قبل از ورود به مدينه يا بعد از ورود به مدينه؟
تحليلي كه از منابع معتبر به دست مي آيد كه اصلا يزيد قصد داشت به گمان خود در دانشگاه دين را ببندد. امام حسين(ع) سلام الله عليها با خون خود و عزيزانشان نگذاشتند بسته شود واين در را باز كرد. سخنراني ها و گفتگوهايي كه حضرت سجاد(ع) و حضرت زينب(س) كردند، جزء اولين دروس اين دانشگاه مي دانيم. اين كه حضرت سجاد(ع) وقتي مي رود در مجلس يزيد مي گويد انا بن فاطمه الزهرا، اين خودش يك درس است. در اين خطبه حضرت سجاد تحولي به وجود آورد كه وقتي خطبه تمام شد ديدند مردم زبانشان حركت مي كند و لعنت به بني اميه مي كنند و چشم ها تمام اشك آلود است.
اين دانشگاه باز شد و يك استاد و يك معاون وارد شد. استاد حضرت سجاد و معاون حضرت زينب بودند. منتهي اين بار نشستن و ظهور اين بار نشستن مراتب داشت آنان ذره ذره شروع كردند. همين ها درس بود، مرتب در شام توهين مي شنيدند. مثلا در شام پيرمردي توهين كرد حضرت سجاد(ع) به او فرمود: آيا قرآن خوانده اي؟ بله. اين آيه شريفه را خواندي: «قل لااسئلكم عليه اجراً الالموده في القربي» بله خوانده ام. حال به شما چه ارتباطي دارد؟ ما اولاد او هستيم.

ادامه »

موضوعات: اربعین 95
[چهارشنبه 1395-08-12] [ 03:26:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  هر كس در اربعين امام حسين(ع) را زيارت كند عاقبت به شر نمي شود/ بعضي از مداحان مقابل اهل بیت ايستاده اند 7 ...

يزيد با چرخاندن كاروان مي خواست اسرا را تحقير كند و اقتدار خود را نشان دهد. حضرت در مواجهه با اين صحنه هاي عمومي چه شيوه اي داشتند؟ در محافل خصوصي چه شيوه اي را اختيار كردند؟

محفل خصوصي در مقاتل نداريم.

بالاخره در كاخ يزيد گفتگوهايي بدون حضور مردم برگزار شده است.

گفتگوهايي در زماني كه يزيد ملعون مي خواست ايشان را مرخص كند صورت گرفت كه چه چيزي مي خواهيد و… قريب به همين مضامين بود و روايت است كه حضرت سر مبارك پدر را درخواست كردند بنابر قولي كه اگر صحيح باشد و آن هم جوابي داد.
علي كل حال ما محافل خصوصي در مقاتل نيافتيم. هر چه بوده همين مجالس بود كه به خاطر به رخ كشيدن قدرت بوده و يا اينكه نستجير بالله اهل بيت را تحقير كند و از مردم زهر چشم بگيرد كه ما اين هستيم و قدرت داريم. در همين مجالس هم برحسب مصلحت حضرت زينب كبري صحبت مي كردند و گاهي وقت ها به حضرت زينب از طرف دشمن خطاب مي شود كه حضرت خودشان جواب مي دادند مانند مجلس ابن زياد كه خود ابن زياد يا پليدي ديگر شماتتي به حضرت زينب كرد و حضرت يك جمله عرفاني ماندگاري فرمودند كه به راستي مايه حيرت تمامي عرفاي عالم است :مارايت الا جميلا-.

ادامه »

موضوعات: اربعین 95
 [ 03:25:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  هر كس در اربعين امام حسين(ع) را زيارت كند عاقبت به شر نمي شود/ بعضي از مداحان مقابل اهل بیت ايستاده اند 6 ...

جمع بين استفاده از علم لدني و تبعيت از امام زمان چگونه بود؟

جمع بين اين دو تا يعني استفاده از عملشان و تبعيت از امام زمانشان مانعه الجمع نيست. يك وقتي مسأله اي است كه ترجيح مي دهند از امام زمان بپرسند و يك وقتي هم مرحله اي است كه خدا روشنشان مي كند يا همان علم لدني، همان جا مي دانند كه ولي خدا به اين قسمت راضي است، در مورد اين مسائل نظر دادن سخت است اصل اين است كه آنها از امام زمانشان مي پرسند شايد هم زماني مصلحت بدانند كه از علم لدني استفاده كنند، مانعه الجمع نيست.

بيماري امام سجاد(عليه السلام) تا چه زماني طول كشيد؟

اين از مسائلي است كه بايد عنوان شود و متاسفانه ذاكرين و غيرذاكرين ـ ان شاءالله امام زمان كمك كنند كه اينها اين جمله زشت را ترك كنند و نگويند بيمار كربلا.

ادامه »

موضوعات: اربعین 95
 [ 03:22:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت