|
|
|
حق واجبی که امام عصر(عج) به گردن ما دارد! |
... |
منظور از حق واجب امام، حقوقی است که از طرف خداوند متعال برای امام ثابت شده است. در یک تقسیمبندی کلی میتوان گفت، حق امام دو تا است: 1.در مقام علم، اعتقاد به امامت آن حضرت؛ 2.در مقام عمل، تبعیت از دستور امام. بنابراین، انسان باید اعتقاد خود به ائمه را در زبان و عمل آشکار سازد. [۱] درباره شناخت حق نیز باید گفت که منظور از آن، تنها عقیده به امام بودن او نیست، بلکه باید بداند، امام چه جایگاه و نقشی در جهان آفرینش دارد، علم و قدرت او چقدر است و…؛ چنین شناختی در درجه اول با مراجعه به عالمان و دانشمندان علوم ائمه ممکن میشود و با نبود آنها، بهترین کار استفاده از کتابهای مفید و معتبر درباره امامت است. خواندن کتابها و مقالات و ارتباط داشتن با مراکز و مؤسسهها میتواند راهگشای خوبی باشد، اما چنان که در آغاز بیان شد، فهم این مطالب، مستلزم استمرار و پشتکار است و نباید انتظار داشت که با کمی مطالعه یا مراجعه همه چیز روشن شود. اما دلیل اینکه چرا معرفت حق امام موجب چشیدن شیرینی ایمان است، در ادامه همین حدیث آمده است؛ امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «زیرا خداوند، امام را عَلَم هدایت مردم قرار داده و به آنچه در نزد خداوند است جز از طریق امام نمیتوان رسید و خداوند نیز جز به شناخت امام عملی را از بندگان نمیپذیرد».[۲] با توجه به عبارتهای این حدیث و احادیث دیگر، معلوم میشود که امام واسطه بین خدا و بندگان است. کسی که میخواهد با خداوند ارتباط داشته باشد و اعمالش پذیرفته شود و نعمتهای الهی شامل حال او گردد، باید به امام تمسک جوید و اگر کسی امامت و ولایت را رها کند، گمراه شده و به بیراهه رفته است؛ بنابراین، هرگز به هدف نمیرسد و ایمان او تنها لقلقه زبان خواهد بود و چیزی که محتوا و حقیقت ندارد هرگز طعم و شیرینیای نخواهد داشت!
ادامه »
موضوعات: نکته های ناب, اهل بیت, ایام شعبانیه
[جمعه 1395-02-31] [ 03:17:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
چرا خداوند این قدر به ما امر و نهی میکند؟ |
... |
گاهی دیگر گفته میشود: «بر فرض که همه چیزهائی که خداوند داده خوب و حکیمانه باشد، ولی چرا بعد از خلقت ما را رها نمیکند و دائم به ما امر و نهی میکند و برای تمام شبانهروز ما دستور صادر کرده است و آن وقت تهدید میکند که اگر چنین و چنان نکنی در آتشی سوزان خواهی سوخت و شکنجههائی دردناک در انتظارت خواهد بود. آخر من که با پای خودم نیامدهام و مرا خود خداوند آورده است چرا باید این قدر سختی بکشم و همیشه دستور اجرا کنم و از خوردن این وآن و رفت وآمد با فلان و فلان بپرهیزم و دست به هر کاری نزنم و از آنچه خودم دوست دارم اجتناب نمایم؟» پاسخ: برای پاسخ این سؤال باید ابتدا به تفاوت این دو مثال توجه کرد: 1. مادری به فرزندش میگوید: دست به بخاری نزن که میسوزی و با دندانت پسته را نشکن که دندانت خراب میشود. 2. برادر بزرگتر به برادر کوچکترش میگوید شیرینیها متعلق به میهمان است و اگر به شیرینیها دست بزنی تو را کتک میزنم. در مثال اول مادر از سر دلسوزی فرزند را راهنمائی میکند. دستور میدهد ولی باطن این دستور یک راهنمائی دلسوزانه است و بچه اگر بفهمد نمیتواند به مادرش اعتراض کند که چقدر تو به من زور میگوئی و اذیتم میکنی؛ چون سوختن اثر طبیعی دست زدن به بخاری است. اما در مثال دوم ممکن است فرض کنیم که کار برادر بزرگ از سر دلسوزی نبوده و نوعی زورگوئی باشد و اگر هم برادر کوچک شیرینی خورد و او کتکش زد شاید گاهی جای اعتراض به برادر بزرگ وجود داشته باشد. دستورهای خداوند همگی مانند مثال اول راهنمائیهائی دلسوزانه است و عذابهائی که هر عملی دارد آثار طبیعی آن اعمال است. راه رشد انسان توجه به خداوند و انس با او و تجلی عشق و محبت وی در قلب و جان انسان و دلکندن از خاکدان عالم دنیا است و گناه یعنی عملی که انسان را در مسیر دلبستگی بیشتر به دنیا و دوری از محبت خداوند حرکت میدهد. خداوند از سر لطف و رحمتش آنچه را برای کمال انسان لازم است در قالب دستوراتی بیان فرموده که باطنش فقط و فقط مهر و عطوفت و راهنمائی است و تذکر داده است که اگر این کارها را نکنیم باطن این اعمال و اثر طبیعی آن درد و رنج و زحمت در عالم دیگری است که در آنجا باطن اعمال آشکار است. قرآن کریم بارها این نکته را گوشزد مینماید که جزا و پاداش آخرت فقط عین همان اعمالی است که انجام دادهایم و همان اعمال را به خود انسان برمیگردانند ولی در حالیکه چشم انسان تیزبین شده و حقیقت آن اعمال را مشاهده میکند. وَ ما تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (الصافات/39)
ادامه »
موضوعات: قرآنی, اجتماعی, نکته های ناب
[پنجشنبه 1395-02-30] [ 02:18:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
چرا من فلانی نیستم؟ |
... |
ممکن است دوباره سؤال کنیم: «قبول است که نمیشود که همه یکسان باشند، ولی چرا اصلاً خداوند ما را اینطور خلق نموده است؟ چرا من به جای فلانی نبودم؟ چه میشد که من هم آنطور و اینطور بودم؟ علت اینکه این وضعیت برای من انتخاب شده است چیست؟» پاسخ: پاسخ آنست که این تقاضاها در حقیقت یک سؤال خود متناقض است. این سؤالات مانند آنست که یک مثلث بگوید چرا من مربع نیستم؟ یا عدد چهار بگوید چرا من هشت نمیباشم؟ آیا واقعاً ممکن بود که مثلث مربع باشد یا چهار هشت گردد؟ اگر خداوند بخواهد مثلث را مربع قرار دهد محال است و در حقیقت میشود که اصلاً مثلث را خلق نفرماید و در عوض دو مربع خلق فرماید نه آنکه مثلث را با آنکه مثلث است مربع نماید. عدد چهار هم با فرض چهار بودن هرگز هشت نمیشود و چهار فقط میتواند بگوید «ای کاش من خلق نشده بودم و به جای من دو عدد هشت خلق میشدند» و هرگز نمیتواند بگوید «ای کاش من هشت بودم». اگر دقت کنیم میبینیم که هر کسی همان کسی هست که هست و اگر طور دیگری بود، در زمان و مکان دیگر یا از پدر و مادر دیگر و یا با قد و اندازه و قیافه متفاوت، دیگر او او نبود. پس کسی که چنین سؤالی را میپرسد در واقع باید آرزو کند که «ای کاش خداوند مرا اصلاً خلق نمیفرمود و به جای من دو نفر آدم آنطوری خلق میکرد» و معلوم است که هیچ کس در شرائط عادی چنین آرزوئی ندارد، چون خلق نشدن من و خلق شدن دیگری برای من نفعی ندارد تا آن را آرزو کنم؛ خصوصاً اگر بدانم که خلقت من خودش بر اساس مصالح و حکمتهائی بوده است.
منبع: Gofteman-bartar.ir
موضوعات: قرآنی, اجتماعی, نکته های ناب
[چهارشنبه 1395-02-29] [ 02:10:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
چرا همه مثل هم و در وضعیت مطلوب نیستند؟ |
... |
گاهی میپرسیم: «قبول است که هر چه نعمت داریم از خداوند است و ما هیچ حقی نداریم و قبول است که خداوند ظالم نیست و به ما بدی نداده است و ما به اشتباه نداشتههای خود را به «داشتن کمبود» تفسیر میکنیم، ولی چه میشد خداوند همه را کامل خلق میفرمود و هیچ کس فقیر و ناقص الخلقة و بیکار و بیخانه نمیبود و همه خوش و خرم زندگی را میگذراندند ؟ مگر از خداوند چیزی کم میشود که همه را خانهدار و همسردار و پولدار و … قرار دهد؟!» پاسخ: باید بدانیم جود و کرم خداوند تمامی ندارد ولی چیزهائی مختلفی مانع از آن میشود که همه را آن طور که در سؤال آمده خلق بفرماید. یکی از چیزهائی که مانع از یکسانی مخلوقات میشود محدودیتهای عالم ماده است. اگر بنا باشد همه یکسان باشیم کار فقط به ما انسانها ختم نمیشود بلکه موجودات دیگر هم جزء معترضین خواهند بود و همه حیوانات و گیاهان و سنگها و … هم اعتراض میکنند که چرا ما مانند انسانها نیستیم که راه برویم و بفهمیم و پیشرفت کنیم و … در آن صورت باید خداوند همه را انسان میآفرید و یکسان و نه درختی و نه بوتهای و نه حیوانی و نه سنگی و نه زمینی و نه آسمانی و نه و نه و نه و … و گرنه اگر زمینی و درختی و خانهای غیر از انسان وجود داشته باشد حتماً اعتراض خواهند کرد که چرا من اینطور و آنطور نشدم.
ادامه »
موضوعات: قرآنی, اجتماعی, نکته های ناب
[سه شنبه 1395-02-28] [ 12:27:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
ولی آیا واقعاً خداوند به ما بدی داده است یا مائیم که خود را ناقص و بد میپنداریم؟ |
... |
اگر کمی تأمل کنیم میبینیم که خداوند در آن دنیای فرضی به ما بدی و بیچارگی نداده است بلکه فقط کمتر نعمت عطا کرده است و چون به دیگرانی بیشتر نعمت داده است و ما توقع داریم که با دیگران مساوی باشیم خود را بدبخت و بیچاره و بیبال مییابیم. در حقیقت ذهن ما به یک خطای منطقی دچار میشود و «نداشتن نعمت اضافه» را «داشتن مریضی و بیچارگی و نقص» مینامد، چنانکه نداشتن چشم را «داشتن کوری» مینامد و گمان میکند خداوند به ما کوری داده است؛ در حالیکه نداشتن چشم «نداشتن» است و این طور نیست که خداوند این «نداشتن» را به ما داده باشد، بلکه او به شخص نابینا کمتر نعمت داده است، نه آنکه نعمتهائی داده باشد و علاوه بر آن یک مصیبت هم به نام «کوری» داده باشد. همیشه ما به این اشتباه دچاریم که نداشتههای خود را با داشتههای دیگران مقایسه میکنیم و نام آن را «داشتن نقص و بیچارگی» میگذاریم و از این «داشتن» رنج میبریم و البته تا قایسهای نکرده باشیم چنین نامگذاریهائی هم صورت نمیگیرد و لذا اکنون که هیچ انسانی بال ندارد کسی ما را هم ناقص الخلقه نمینامد و از اینکه همین دو دست و دو پا را داریم بسیار خوشحالیم و میگوئیم من انسانی کامل هستم که در خلقتم هیچ نقصی نیست. پس توهم نقص و بیچارگی از مقایسههای غیرمنطقی با داشتههای دیگران حاصل میشود و گرنه اگر همه مردم فقط یک دست و یک پا داشتند همه راضی و خوشنود بودند و هیچ کس از نداشتن دست و پا غصه نمیخورد. در حقیقت این مائیم که با توقع کاذب و توهم مساوی بودن «نداشتن نعمت اضافه» با «داشتن کمبود» از خداوند متعال طلبکار شده و او را مقصر میخوانیم.
ادامه »
موضوعات: قرآنی, اجتماعی, نکته های ناب, احکام
[دوشنبه 1395-02-27] [ 12:24:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
آیا خداوند ظالم است؟ |
... |
سؤال: هر چه بیشتر می گذرد به این می رسم که خدا به ما ظلم کرده است، بدون اینکه خودمان خواسته باشیم ما را به دنیا آورده و بعد می گوید که باید از من تشکر کنید همان طوری که من می گویم. و هر کاری که من دوست دارم انجام بدهید البته مختار هستید ولی اگر نخواستید این کار را نکنید. واقعا خنده دار نیست ما که نخواستیم به این دنیا بیاییم که هم این دنیا و هم آن دنیا جواب پس بدهیم. بچه که بودیم عروسک های مان را می چیدیم و بازی می کردیم و از بالا به آنها نگاه می کردیم و هر کاری که می خواستیم با آنها می کردیم کاری شبیه خدا، این بار ما شده ایم عروسک و خدا شده عروسک گردان روزگار، راهنمایی بفرمایید. (برنامه ی سمت خدا – 25 / 10 / 1392) پاسخ: بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله ربّ العالمین و صلی الله علی سیدنا محمدوآله و الطاهرین و لعنةالله علی أعدائهم أجمعین و لا حول و لاقوّة إلّا بالله العلی العظیم 1. برای آنکه بتوانیم قضاوت کنیم که آیا خداوند متعال ظالم است یا نه؟ باید پیش از هر چیز معنای ظلم و عدل را بشناسیم.
ادامه »
موضوعات: قرآنی, اجتماعی, نکته های ناب, احکام
[یکشنبه 1395-02-26] [ 12:18:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
آيا ما هم بر خدا حقي داريم؟ |
... |
ابن ابي الحديد مي گويد: در مورد خداوند نيز حقوق دو طرفه است با اين تفاوت که اين حق را خود پروردگار به نفع بندگان، برخود واجب فرموده است.
خلقت انسان به گونه اي است که به صورت طبيعي، گرايش به زندگي اجتماعي دارد و هيچ انساني به تنهايي قادر به برآوردن همه ي نيازهاي زندگي خود نيست. در واقع همه ي انسان ها به دنبال حضور در اجتماع و معاشرت با ديگر همنوعان خود هستند. انسان اگر بخواهد زندگي موفقي داشته باشد بايد با همنوعانش گرد هم آيند و هر کدام مسئوليت گوشه اي از اجتماع را برعهده بگيرند. بديهي است که در يک زندگي اجتماعي، مقرراتي لازم است تا از ايجاد اختلافات و ظلم و زور جلوگيري نمايد و اين منشأ پيدايش حقوق و تکاليف است. اميرالمؤمنين عليه السلام در بخش هاي متعددي از نهج البلاغه انواع و اقسام حقوق متقابل ميان افراد و ميان نقش هاي گوناگون در جامعه را مورد اشاره قرار داده اند که در اينجا به شرح مختصر بعضي از آنها مي پردازيم.
ادامه »
موضوعات: قرآنی, اجتماعی, نکته های ناب
[شنبه 1395-02-25] [ 12:16:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
دعا و صلوات بر امام زمان(عج) فایده دارد؟! |
... |
واسطههای فیض خدا به زمین اولیائی هستند که با وجودشان برکت و رحمت الهی به زمینیان خاک نشین میرسد. خداوند حافظ و نگهبان آن هاست و آن ها عبد الهی و دوستدار حضرت حقّنند. ما خاک نشینان توصیه شده ایم که دعای فرج بخوانیم تا روزگار خوش آید! چرایی صلوات و دعای فرج ما برای او که حافظ و نگهبانی چون خود خدا دارد چه ارزش و چه سود برای حضرتش خواهد داشت؟!
آیا دعا و صلوات ما برای مهدی فاطمه (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فایده و سودی دارد؟! این نوشتار می کوشد به این موضوع بپردازد تا از این رهگذر ارتباطمان را با او مستحکم تر نماییم إن شاء الله. صلوات یک شعار است! صلوات فرستادن و دعای ما شیعیان برای حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) فارغ از سایر دلایل و علل آن یک «شعار» است! نه اشتباه نکنید! مقصودم شعار به معنای عامیانه آن نیست که صدای طبلی توخالی باشد! بلکه منظور از شعار آن است که به عنوان یک نماد و سمبل شیعیان است. در روایات توصیه شده است که «صلوات بر پیامبر و اهل بیت او را بلند بفرستید» با بلند کردن صدا به همگان نشان می دهیم که ما چه کسانی را به عنوان رهبر و ولی و سرپرست قبول داریم. جالب تر آن است که در روایات اسلامی و شیعه صلوات با صدای بلند بر طرف کننده نفاق معرفی شده است! یعنی شیعه بودن و صلوات یک ارتباط تنگاتنگ نمادین و سمبلیک نیز فارغ از سایر علل را دارا می باشند!
ادامه »
موضوعات: اهل بیت
[جمعه 1395-02-24] [ 07:29:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
امام مهدی (عج) در حق ما چه دعایی می کند؟ |
... |
سید بن طاووس (رحمة الله علیه) میفرماید: سحرگاهی در سرداب مقدس بودم؛ ناگاه صدای مولایم را شنیدم که برای شیعیان خود دعا می کردند …
مؤذن جامی، محمدهادی - عالم بزرگوار و سید جلیل، رضی الدین علی بن طاووس (رحمة الله علیه)، فرمود: (اینجا): سحرگاهی در سامرا، دعایی از حضرت قائم (علیه السلام) شنیدم و کلماتی از آن را حفظ کردم.
ایشان برای زندگان و مردگان دعا می فرمودند و از جمله کلمات آن حضرت (عج) این بودکه عرضه میداشتند: «وابقهم واحیهم فی عزنا و ملکنا وسلطاننا ودولتنا؛ خدایا شیعیان را حفظ کن و آنها را در دولت و سلطنت ما، حیات ده.)
این قضیه در شب چهارشنبه سیزدهم ذی القعده سال 638، برایم اتفاق افتاد.
علاوه بر این، سید بن طاووس (رحمة الله علیه) میفرماید: سحرگاهی در سرداب مقدس بودم.
ناگاه صدای مولایم را شنیدم که برای شیعیان خود دعا می کردند و عرضه می داشتند: «اللهم ان شیعتنا خلقت من شعاع انوارنا و بقیة طینتنا و قد فعلوا ذنوبا کثیرة اتکالا علی حبنا وولایتنا فان کانت ذنوبهم بینک وبینهم فاصفح عنهم فقد رضینا و ما کان منها فیما بینهم فاصلح بینهم و قاص بها عن خمسنا و ادخلهم الجنة فزحزحهم عن النار و لا تجمع بینهم و بین اعدائنا فی سخطک.»
ترجمه دعا این است: خدایا شیعیان ما را از شعاع نور ما و بقیه طینت ما خلق کردهای، آنها گناهان زیادی با اتکاء بر محبت به ما و ولایت ما، کردهاند، اگر گناهان آنها گناهی است که در ارتباط با تو است، از آنها بگذر که ما را راضی کردهای و آنچه از گناهان آنها، در ارتباط با خودشان هست، خودت بین آنها را اصلاح کن و از خمسی که حق ما است، به آنها بده تا راضی شوند و آنها را از آتش جهنم نجات بده و آنها را با دشمنان ما در سخط خود جمع نفرما.
*برکات حضرت ولی عصر (عج) حکایات عبقری حسان صص297-296
منبع: bonyad.mahdaviat.ir
موضوعات: اهل بیت
[پنجشنبه 1395-02-23] [ 08:20:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
دعوت از آهو بر سفره دوستان |
... |
حضرت ابو جعفر، امام محمد باقر صلوات اللّه و سلامه عليه حكايت فرمايد: روزى پدرم؛ حضرت زين العابدين عليه السّلام به همراه عدّه اى از دوستان به اطراف شهر مدينه ، جهت تفريح و استراحت رفتند، كه من نيز با ايشان همراه بودم . چون سفره غذا گسترانيده شد و افراد آماده خوردن طعام شدند، ناگاه آهوئى در آن نزديكى عبور كرد، پدرم امام سجّاد عليه السّلام خطاب به آهو كرد و فرمود: اى آهو! من علىّ بن الحسين بن علىّ بن ابى طالب هستم و مادرم فاطمه زهراء عليهاالسّلام ، دختر رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله مى باشد، نزديك ما بيا و با ما هم غذا شو. آن گاه ، آهو جلو آمد و كنار سفره همانند ديگر دوستان نشست و مشغول خوردن غذا شد. پس از گذشت لحظه اى ، يكى از افراد اشاره اى كرد و آهو را ترساند؛ وقتى آهو خواست فرار كند، پدرم اظهار نمود: آن حيوان را نترسانيد چون كه در پناه من قرار گرفته است و سپس به آهو خطاب كرد و فرمود: نترس ، تو در پناه من هستى و كسى با تو كارى نخواهد داشت . و آهو با آسودگى خاطر مشغول خوردن غذا شد، كه اين بار يكى ديگر از افراد دستى بر پشت آهو كشيد و آهو پا به فرار گذاشت . پدرم امام سجّاد عليه السّلام به كسى كه دست بر كمر آهو كشيد و آن را ترساند، فرمود: تو مرا نزد آهو سبك و ضايع كردى و تو سبب شدى كه آهو از ما سلب اعتماد كند. و سپس افزود: من ديگر با تو سخن نخواهم گفت و متوجّه باش كه براى اين حركت ناشايسته ات ضرر خواهى ديد. و پس از مدّتى آن شخص با شتر خود به اطراف مدينه رفته بود، كه شتر او فرار كرد و مردم هر چه كردند، نتوانستند شتر او را به منزلش باز گردانند.(1)
——————————————————————————————————————
1- إ ثبات الهداة : ج 3، ص 39 و 40.
منبع:
چهل داستان وچهل حدیث از امام سجاد علیه السلام ، حجت الاسلام والمسلمین عبدالله صالحی
موضوعات: مناسبتی, ایام شعبانیه
[ 11:54:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
شفاعت امام از دوستدار خود |
... |
ابن شهاب زُهرى حكايت نمايد: در جنگ بين مسلمانان و روميان ، يكى از برادران ايمانى من - كه به او علاقه بسيارى داشتم - كشته شد و شهيد گشت ؛ و من همواره افسوس مى خوردم كه چرا همراه او نبودم تا من هم با فداكارى ، به فيض رفيع شهادت نائل آيم . شبى در عالم خواب او را ديدم ، به او گفتم : پروردگارت را چگونه يافتى ؟ و با تو چه برخوردى داشته است ؟ پاسخ داد: خداوند متعال ، به جهت شركت من در جنگ و جهاد با دشمنان اسلام ، گناهان مرا مورد عفو و بخشش خويش قرار داد. همچنين به جهت محبّت و علاقه اى كه به حضرت رسول و اهل بيتش صلوات اللّه عليهم داشتم ، مورد شفاعت امام زمانم ، حضرت علىّ بن الحسين ، زين العابدين عليه السّلام قرار گرفتم ؛ و در بهشت درجات عاليه اى ، عطايم گرديد. زُهرى گويد: در همان خواب به او گفتم : من بيش از حدّ، افسوس مى خورم كه چرا همراه تو نبودم و شهادت شامل من نشده است ؟! در پاسخ اظهار داشت : تو در پيشگاه خداوند متعال ، مقامى عالى و والاترى خواهى داشت . سؤ ال كردم : چگونه و به چه سببى ؟ من كه كار شايسته اى انجام نداده ام !
ادامه »
موضوعات: مناسبتی, ایام شعبانیه
[ 10:49:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
هم راز و هم ساز تهى دستان |
... |
امام محمّد باقر عليه السّلام فرموده است : هنگامى كه پدرم امام سجّاد زين العابدين عليه السّلام به شهادت رسيد و خواستم پيكر مطهّر او را غسل دهم ، عدّه اى از اصحاب و اهل منزل را كنار جنازه آن حضرت احضار كردم . چون بدن مقدّس حضرت برهنه و آماده غسل دادن شد، حاضران به مواضع سجده حضرت سجّاد عليه السّلام نگاه كردند، كه در اثر سجده هاى طولانى ، پوست پيشانى و سر زانو، كف پا و كف دستهايش سخت شده و پينه بسته بود، چون كه او در هر شبانه روز هزار ركعت نماز مى خواند و سجده هاى بسيار طولانى انجام مى داد. و هنگامى كه به پشت و سر شانه هاى پدرم امام سجّاد عليه السّلام نظر افكندند، اثراتى همانند جاى طناب مشاهده كردند؛ و چون علّت آن را پرسيدند؟
ادامه »
موضوعات: مناسبتی, ایام شعبانیه
[چهارشنبه 1395-02-22] [ 11:45:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
قافله ای که به حج می رفت |
... |
قافله ای از مسلمانان كه آهنگ مكه داشت، همینكه به مدینه رسید چند روزی توقف و استراحت كرد و بعد، از مدینه به مقصد مكه به راه افتاد.
در بین راه مكه و مدینه، در یكی از منازل، اهل قافله با مردی مصادف شدند كه با آنها آشنا بود. آن مرد در ضمن صحبت با آنها متوجه شخصی در میان آنها شد كه سیمای صالحین داشت و با چابكی و نشاط مشغول خدمت و رسیدگی به كارها و حوائج اهل قافله بود. در لحظه ی اول او را شناخت. با كمال تعجب از اهل قافله پرسید: این شخصی را كه مشغول خدمت و انجام كارهای شماست می شناسید . - نه، او را نمی شناسیم. این مرد در مدینه به قافله ی ما ملحق شد. مردی صالح و متقی و پرهیزگار است. ما از او تقاضا نكرده ایم كه برای ما كاری انجام دهد، ولی او خودش مایل است كه در كارهای دیگران شركت كند و به آنها كمك بدهد. - معلوم است كه نمی شناسید، اگر می شناختید این طور گستاخ نبودید، هرگز حاضر نمی شدید مانند یك خادم به كارهای شما رسیدگی كند. - مگر این شخص كیست؟ - این، علی بن الحسین زین العابدین است. جمعیت، آشفته بپاخاستند و خواستند برای معذرت دست و پای امام را ببوسند. آنگاه به عنوان گله گفتند: «این چه كاری بود كه شما با ما كردید؟ ! ممكن بود خدای ناخواسته ما جسارتی نسبت به شما بكنیم و مرتكب گناهی بزرگ بشویم.» امام: «من عمدا شما را كه مرا نمی شناختید برای همسفری انتخاب كردم، زیرا گاهی با كسانی كه مرا می شناسند مسافرت می كنم، آنها به خاطر رسول خدا زیاد به من عطوفت و مهربانی می كنند، نمی گذارند كه من عهده دار كار و خدمتی بشوم، از این رو مایلم همسفرانی انتخاب كنم كه مرا نمی شناسند و از معرفی خودم هم خودداری می كنم تا بتوانم به سعادت خدمت رفقا نائل شوم». [1]
———————————————————————————————————————- [1] . بحار ، جلد 11، چاپ كمپانی، صفحه ی 21، و در صفحه ی 27 بحار جمله هایی هست كه امام می فرماید: «اكره ان آخذ برسول اللّه ما لا اعطی مثله» . و در روایتی هست كه فرمود: «ما اكلت بقرابتی من رسول اللّه قطّ. » منبع: داستان راستان،شهید مطهری،جلد اول.
موضوعات: مناسبتی, ایام شعبانیه
[ 11:42:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
سر قبر نشسته بودم … |
... |
باران می آمد. روی سنگ قبر نوشته بود: شهید مصطفی احمدی روشن …. از خواب پریدم. مصطفی ازم خواستگاری کرده بود، ولی هنوز عقد نکرده بودیم. بعد از ازدواج خوابم را برایش تعریف کردم. زد به خنده و شوخی گفت : بادمجون بم آفت نداره… ولی یه بار خیلی جدی ازش پرسیدم که :کی شهید می شی مصطفی؟ مکث نکرد، گفت : سی-سالگی … باران می بارید شبی که خاکش می کردیم…
موضوعات: دل نوشته, اجتماعی, شهدا, نکته های ناب
[دوشنبه 1395-02-20] [ 01:18:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
چرا می گوییم "بزنم به تخته"، |
... |
چرا می گوییم “بزنم به تخته”، نمی گوییم “ماشاءالله”
یکی از دوستان نقل میکرد که یک روز با یکی از دوستان انگلیسی خود چت میکردم بهش گفتم: کار تو خیلی عالی بود. بهم گفت: بزنم به تخته (Touch wood)
سپس گفت: شما مسلمونها حتما به جای این اصطلاح چیزی دارید من گفتم: ماهم همین را استفاده میکنیم
رفیقم خیلی تعجب کرد وگفت: عجب…!! بهش گفتم چه چیز عحیبی بود؟! اون گفت: ما منظورمان از تخته همان تخته صلیب است که شر خون آشامان و پلیدی را از ما دور میکند…!!
تازه فهمیدم که سالهاست که ما به صلیب پناه میبریم از چشم شور
ما نادانسته بجای اینکه با گفتن: ماشاءالله ٬ به خداوند پناه ببریم به چوب وتخته صلیب پناه میبردیم.!????
ای کاش اصل هرکلمه را قبل از اینکه به زبان بیاوریم بشناسیم.
تا بحال اگر نادانسته میگفتیم اشکالی نداره چون نمیدونستیم. اما از این به بعد این کلمه را بکار نبریم. چون ما مسلمانیم.
بسم الله، ماشاءالله، ولا حول ولا قوة الابالله
موضوعات: دل نوشته, اجتماعی, نکته های ناب
[ 01:15:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
چرا «اعوذ بالله» قبل از تلاوت قرآن لازم است؟ |
... |
به هنگام آغاز تلاوت قرآن باید از شیطان رجیم و رانده شده درگاه حق، به خدا پناه برد
توحید اقتضا می کند که انسان برای جلب نفع و خیر از خدا کمک بطلبد و کارهایش را با «بسم الله» شروع کند، و برای دفع ضرر و شر نیز از او کمک بخواهد و کارهایش را با «اعوذ بالله» آغاز نماید.
در اسلام همه چیز نیاز به برنامه دارد مخصوصا بهره گیرى از کتاب بزرگى همچون قرآن، به همین دلیل در خود قرآن براى تلاوت و بهره گیرى از این آیات آداب و شرائطى بیان شده است که عبارت است از:
١ـ تماس گرفتن با خطوط قرآن باید توأم با طهارت و وضو باشد. قرآن مى فرماید: قرآن را جز پاکان لمس نمى کنند.” [1]
این تعبیر ممکن است هم اشاره به پاکیزگى ظاهرى باشد، و هم اشاره به این که درک مفاهیم و محتواى این آیات تنها براى کسانى میسر است که از رذائل اخلاقى پاک اند، یعنی انسان باید از صفات زشتى که بر دیده حقیقت بین او پرده مى افکند، دور باشد تا از مشاهده جمال حق و حقایق قرآن محروم نگردد.
٢ـ قرآن را باید به صورت” ترتیل” تلاوت کرد، یعنى شمرده، و توأم با تفکر. [2]
٣ـ به هنگام آغاز تلاوت قرآن باید از شیطان رجیم و رانده شده درگاه حق، به خدا پناه برد، چنان که در آیات قرآن می خوانیم: “هنگامى که قرآن مى خوانى، از شرّ شیطان مطرود، به خدا پناه بر!» [3]
در روایتى از امام صادق (علیه السلام) مى خوانیم که در پاسخ این سؤال که چگونه این دستور را عمل کنیم؟ و چه بگوئیم؟ فرمود بگو:“استعیذ بالسمیع العلیم من الشیطان الرجیم “
و در روایت دیگرى مى خوانیم که امام به هنگام تلاوت سوره حمد فرمود: “اعوذ باللَّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم، و اعوذ باللَّه ان یحضرون” یعنی:” به خداوند شنوا و دانا از شیطان رجیم پناه مى برم، و هم به او پناه مى برم از اینکه نزد من حضور یابند"!
ادامه »
موضوعات: قرآنی, اجتماعی, نکته های ناب, احکام, اهل بیت
[یکشنبه 1395-02-19] [ 02:59:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
پرونده 3 شکایت در قیامت باز می شود |
... |
در روز قیامت سه گروه شکایت به پیشگاه خداوند متعال می آورند: قرآن و مسجد و عترت
گاهی آنقدر قرائت ها و استفاده هایمان از این کتاب الهی به مراسم عزاداری و ختم خلاصه شده که خیلی از جوان های امروزی تا وارد یک سایت یا وبلاگ و یا مغازه ای می شوند که صدای قرآن از آنها شنیده می شود و یا صدای هنزفری و یا آهنگ موبایل کسی طنین آیات قرآن می شود همه متعجبانه نگاه می کنند و اولین چیزی که به ذهنشان می آید مراسم عزاداری و خدایی ناکرده تهجد و عقب ماندگی است که این را می توان از نگاه هایشان کاملا متوجه شد .
آیا این همان قرآنی نیست که بارها دشمنان اسلام تلاش کردند نقطه ضعفی از آن بگیرند اما نه تنها موفق نشدند بلکه بر رسوایی خود افزودند؟
این همان قرآنی نیست که هنوز کسی را یارای هماوردی با آن نیست؟ که البته امروز خیلی ها سعی می کنند که نورش را خاموش کنند و آن را تحریف شده بخوانند اما نخواهند نتوانست چرا که این وعده ی خود خداوند است …..
متاسفانه مردم فکر می کنند که در روز قیامت فقط باید جوابگوی حق الناس و شکایات مردم باشند در حالی که چنین نیست و باید به بسیاری از نعمتهایی که خداوند به ما ارزانی داشته است جوابگو باشیم.
از جمله این نعمتها قرآن کتاب آسمانی و کتاب هدایت انسانهاست که متاسفانه بسیاری از ما مسلمانان فقط ممکن است در مجالس ختم و یا سر سفره عقد لای آن را باز کنیم.
حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم در این باره می فرمایند : یَجیءُ یَوْمَ الْقِیَمَةِ ثَلَاثَةُ یَشْکُونَ: الْمُصْحَفُ وَالْمَسْجدُ وَالعِتْرَةُ. یَقُولُ الْمُصْحَفُ: یَا رَبِّ حَرَّقُونِی وَ مَزَّقُونِی، وَ یَقُولُ الْمَسْجِدُ: یَا رَبِّ عَطُّلُونِی وَ ضَیَّعُونِی. وَ تَقُولُ الْعِتْرَةُ یَا رَبِّ قَتُلوُنَا وَ طَرَدُونَا وَ شَرَّدُونَا؛ فَأَجْثُو لِلرُّکْبَتَینِ فِی الْخُصُومَةِ، فَیَقُولُ اللَهَ عَزَّوَجَلَّ لِی: أَنَا أَوْلَی بِذَلِکَ مِنْکَ.[«وسائل الشّیعة « طبع امیر بهادر؛ ج 1 ص 304]
ادامه »
موضوعات: قرآنی, اجتماعی, نکته های ناب, احکام, اهل بیت
[ 02:55:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
هشت خصلت برای قبولی نماز |
... |
نماز یکی از صورتهای عبادت و پرستش است که در برخی از دینها وضع شدهاست .
امام صادق(ع) فرمود: خداوند تبارک و تعالی فرمود، همانا نماز را از کسی قبول میکنم که هشت خصلت داشته باشد:
۱- در پیشگاه عظمت من تواضع کند. ۲- روز را به ذکر من بگذراند. ۳- به بندگانم بزرگی نفروشد. ۴- گرسنه را سیر کند. ۵- برهنه را بپوشاند. ۶- نفسش را به خاطر من از شهوات باز دارد. ۷- بر مصیبت زده رحم کند. ۸- غریب را جای دهد.
ادامه »
موضوعات: قرآنی, اجتماعی, نکته های ناب, احکام
[ 02:47:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
دعای ویژه ملائکه برای روزه داران شعبان |
... |
از عبادتهایی که در ماه شریف شعبان فراوان به آن سفارش شده، روزه است. روزه در این ماه می تواند روزه قضای سالهای گذشته خود انسان یا به نیابت، روزه قضای یکی از عزیزان و بستگانی باشد که از دنیا رفته است یا روزه ای مستحبی باشد که فرد برای رسیدن به اجر الهی آن را می گیرد. در هر صورت، روزه در این ماه از سفارش و ثواب کم نظیری برخوردار است و به هر کدام از این نیتها که باشد آن پاداش ویژه را خواهد داشت. آنچه در ادامه می آید احادیثی است گهربار در مورد ارزش و پاداش روزه ماه شعبان که از کهن ترین منابع روایی استخراج و با دقت خاصی به فارسی روان، ترجمه گردیده است.
دعای ویژه ملائکه برای روزه داران پنج شنبه
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: تَتَزَیَّنُ السَّمَاوَاتُ فِی كُلِّ خَمِیسٍ مِنْ شَعْبَانَ در هر پنج شنبه ماه شعبان آسمانها را تزیین می کنند. ملائکه عرضه می دارند: پروردگارا! روزه داران امروز را ببخش و بیامرز و دعای آنها را اجابت کن. (وسائلالشیعة 8/104)
در ادامه فرمودند: هر کس تنها یک روز از این ماه را روزه بگیرد حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ؛ خداوند بدن او را بر آتش جهنم حرام می کند.(همان، 10/493)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، شفیع روزه دار شعبان
امام رضا علیه السلام فرمودند: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یُكْثِرُ الصِّیَامَ فِی شَعْبَانَ؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله در ماه شعبان بسیار روزه می گرفت و اگر همسران آن حضرت روزه قضایی(1) از ماه رمضان گذشته داشتند آن را تا ماه شعبان به تاخیر می انداختند تا مبادا نیاز حضرت را رد کنند. رسول خدا صلی الله علیه و آله مرتب می فرمودند: شعبان ماه من است و برترین ماههای خدا بعد از ماه رمضان است؛ پس هر کس یک روز از آن را روزه بگیرد من در قیامت شفیع او خواهم بود. (فضائلالأشهرالثلاثة، ص 55، ح33)
ادامه »
موضوعات: مناسبتی, ایام شعبانیه
[ 02:38:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
فضیلت های بسیار ماه شعبان |
... |
شعبان ماه بسیار شریفى است و به حضرت سید انبیاء صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَ آله منسوب است و آن حضرت این ماه را روزه مىگرفت و به ماه رمضان وصل مىكرد و مىفرمود شعبان، ماه من است هر كه یك روز از ماه مرا روزه بگیرد بهشت برای او واجب میشود و از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است كه چون ماه شعبان فرا میرسید امام زین العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع مىنمود و مىفرمود اى اصحاب من مىدانید این چه ماهى است؟
این ماه شعبان است و حضرت رسول صلى الله علیه و آله مىفرمود شعبان ماه من است پس در این ماه براى جلب محبت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود روزه بدارید. به حقّ آن خدایى كه جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد مىكنم كه از پدرم حسین بن على علیهماالسلام شنیدم كه فرمود شنیدم از امیرالمؤمنین علیه السلام كه هر كه روزه بگیرد در ماه شعبان براى جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوى خدا؛ خداوند او را دوست میدارد و در روز قیامت كرامت خود را نصیب او میگرداند و بهشت را براى او واجب میکند.
شیخ از صفوان جمال روایت كرده كه گفت :
حضرت صادق علیه السلام به من فرمود كسانى را كه در اطراف تو هستند را بر روزه گرفتن در ماه شعبان ترغیب کن. گفتم فدایت شوم مگر در فضیلت آن چیزى هست؟ فرمود: بله همانا كه رسول خدا صلى الله علیه و آله هر گاه هلال ماه شعبان را مىدید به مُنادیى امر مىفرمود كه در مدینه ندا مىكرد: اى اهل مدینه من رسولم از جانب رسول خدا صلى الله علیه و آله به سوى شما.
ایشان مىفرماید آگاه باشید همانا شعبان ماه من است پس خدا رحمت كند كسى را كه یارى كند مرا بر ماه من یعنى روزه در آن ماه روزه بگیرد.
سپس از حضرت صادق علیه السلام و ایشان از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کرد که مىفرمود:
از زمانى كه شنیدم منادى رسول خدا صلى الله علیه و آله ندا كرد در ماه شعبان، ترک نشد از من روزه شعبان و ترک نخواهد شد از من تا مدتى كه حیات دارم ان شاء الله تعالى.
سپس مىفرمود كه روزه دو ماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت از خدا است.
ادامه »
موضوعات: مناسبتی, ایام شعبانیه
[شنبه 1395-02-18] [ 09:15:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
مراحل دعوت پيامبر اكرم(ص) پس از بعثت |
... |
پیامبر اسلام (ص) پس از بعثت مأموریت خود را به تدریج و در سه مرحله انجام داد:
الف) دعوت پنهانی
پیامبر تا سه سال دعوت خود را آشکار نکرد. چون زمینه برای آن فراهم نشده بود و به طور مخفیانه با کسانی که آمادگی داشتند ملاقات می کرد و آنان را به اسلام دعوت می نمود و به تدریج افراد متعددی اسلام را پذیرفتند. نخستین کسی که اسلام را پذیرفت خدیجه همسر آن حضرت بود و نخستین مردی که مسلمان شد علی بن ابی طالب (ع) بود.(1) خداوند در قرآن کریم از این افراد به عنوان پیشاهنگان در اسلام یاد می کند که به مقام قرب الهی رسیده اند: وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ فی جَنَّاتِ النَّعیم(2) و سبقت گیرندگان مقدمند؛ آنانند همان مقربان [خدا]، در باغستانهای پرنعمت.(3) در این مرحله پیامبر و مسلمانان که گروه اندکی بودند، دین خود را از مشرکان مکه پنهان می کردند و حتی نمازهای خود را مخفیانه می خواندند. در تواریخ نقل شده که در آغاز اسلام هنگامی که وقت نماز می رسید، پیامبر به یکی از دره های مکه می رفت و علی بن ابی طالب نیز به دور از خویشان، با او همراه بود و پس از اتمام نماز برمی گشتند؛ تا اینکه زید بن حارثه مسلمان شد و او نیز با پیامبر و علی نماز می خواند.(4)
ادامه »
موضوعات: قرآنی, مناسبتی, اهل بیت, مبعث پیامیر (ص)
[دوشنبه 1395-02-13] [ 11:53:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
شهادت امام موسی کاظم (ع) |
... |
بیست و پنجم رجب سالروز شهادت امام موسی کاظم(علیه السلام)، امام هفتم شیعیان جهان در سال 183 هجری است.
درباره حبس امام موسی (ع) به دست هارون الرشید شیخ مفید در ارشاد روایت می كند كه علت گرفتاری و زندانی شدن امام، یحیی بن خالد بن بر مك بوده است زیرا هارون فرزند خود امین را به یكی از مقربان خود به امام جعفربن محمد ابن اشعث كه مدتی هم والی خراسان بوده است سپرده بود و یحیی بن خالد بیم آن را داشت كه اگر خلافت به امین برسد جعفربن محمد را همه كاره دستگاه خلافت سازد و یحیی و بر مكیان از مقام خود بیفتند.
جعفر بن محمد بن اشعث شیعه بود و قایل به امامت موسی (ع) و یحیی این معنی را به هارون اعلام می داشت. سرانجام یحیی پسر برادر امام را به نام علی بن اسماعیل بن جعفر از مدینه خواست تا به وسیله او از امام و جعفر نزد هارون بدگویی كند. گویند امام هنگام حركت علی بن اسماعیل از مدینه او را احضار كرد و از او خواست كه از این سفر منصرف شود. و اگر ناچار می خواهد برود از او سعایت نكند. علی قبول نكرد و نزد یحیی رفت و بوسیله او پیش هارون بار یافت و گفت از شرق و غرب ممالك اسلامی مال به او می دهند تا آنجا كه ملكی را توانست به هزار دینار بخرد. هارون در آن سال به حج رفت و در مدینه امام و جمعی از اشراف به استقبال او رفتند. اما هارون در قبر حضرت رسول (ص) گفت یا رسول الله از تو پوزش می خواهم كه می خواهم موسی بن جعفر را به زندان افكنم زیرا او می خواهد امت ترا برهم زند و خونشان بریزد. آنگاه دستور داد تا امام را از مسجد بیرون بردند و او را پوشیده به بصره نزدوالی آن عیسی بن جعفربن منصور بردند.
ادامه »
موضوعات: مناسبتی, اهل بیت
[ 11:33:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
دیدار معلمان و فرهنگیان با رهبر انقلاب |
... |
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) در دیدار هزاران نفر از معلمان و نومعلمان سراسر کشور ضمن تجلیل از تلاشها و زحمات جامعهی معلمی، «تربیت نسل آیندهای با هویت مستقل، عزتمند، دینی و دارای شاخصهای ممتاز و جریانساز» را وظیفهی اصلی و بسیار خطیر آموزشوپرورش و معلمان دانستند و تأکید کردند: اگر جامعهای با چنین ویژگیهایی شکل بگیرد، قطعاً اقتصاد مقاومتی و بدون نفت، برخورداری از فرهنگ مستقل، اصلاح الگوی مصرف و روحیهی ایستادگی و مقاومت در برابر زیادهخواهیها معنا پیدا خواهد کرد. رهبر انقلاب، کار معلمی را کاری دشوار توصیف کردند و گفتند: کار مخلصانه و برای خدا، ماندگار و موجب نجات است و زمینهی کار مخلصانه در شغل معلمی، کاملاً وجود دارد. حضرت آیتالله خامنهای، حرکت و آثار شهید آیتالله مطهری را نمونهی درخشانی از کار مخلصانه و با برکت برشمردند و افزودند: نتیجهی اخلاص آن عالم زمانشناس و نیازشناس، ماندگاریِ آثار برجستهی اوست؛ بهگونهای که دهها سال پس از شهادتش، همچنان اهل فکر از آثار آن بزرگوار، بهترین بهرهها را میجویند. رهبر انقلاب تأکید کردند: البته اخلاص و قناعت جامعهی معلمان نباید موجب غفلت مسئولان از مسائل مادی و معیشتی این جامعهی سختکوش شود و همچنان که بارها گفتهایم و باز هم میگوییم، هر هزینه و بودجهای که در آموزشوپرورش صرف میشود، در واقع سرمایهگذاری است.
ادامه »
موضوعات: سخنان رهبر, مناسبتی, روز معلم
[ 10:54:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
علماء امتي افضل من انبياء بني اسرائيل |
... |
در اغلب منابع روايي اين حديث اين گونه آمده است كه «علماء امتي كانبياء بني اسرائيل؛ علماي امت من به مانند انبياي بني اسرائيل مي باشند» (بحار، ج 2، ص 22 - غوالي الئالي، ج 4 ، ص 77). گرچه به اين گونه نيز در برخي موارد نقل شده است كه «علماء امتي افضل من انبياء بني اسرائيل؛ علماي امت من افضل از انبياي بني اسرائيل اند». در هر صورت اين روايت به صورت مسند نقل نشده و در هر جا نقل شده است به صورت مرسل مي باشد؛ يعني سلسله راويان آن تا معصوم ذكر نشده گرچه اين گونه روايات از نظر سندي ضعيف محسوب مي شوند ولي برخي از فقها اين روايت را نقل كرده اند و آن را پذيرفته اند. در توجيه اين كه چگونه علماي امت پيامبر به مانند انبياي بني اسرائيل اند و يا افضل آنان برخي اين گونه گفته اند كه مراد از علماء در اين روايت ائمه معصومين(ع) مي باشند. برخي نيز اين گونه توجيه كرده اند كه همانندي علما با انبياي بني اسرائيل در رتبه و مقام نمي باشد بلكه در اين جهت كه همان گونه كه علماي بني اسرائيل هر كدام وظيفه هدايت گروه و بخشي را بر عهده داشتند و حجت خداوند بر آنها بودند. علماي امت پيامبر(ص) نيز به عنوان حجت از طرف حجت الله كه پيامبر و ائمه معصومين اند زعامت و مرجعيت مردم را به عهده دارند و در زمان غيبت معصومين وظيفه هدايت و زعامت را از جانب آنان بر عهده دارند، همان گونه كه انبياي بني اسرائيل نيز دعوت كننده و مبلغ شريعت حضرت موسي(ع) بوده اند. البته اين توجيه با آن نقل كه مي گويد علماي امت من به مانند انبياء بني اسرايئل اند، سازگارتر است. اما مي توان گفت:ارزش وبرتري واقعي به مقام علمي است واز انجا كه علمائ اسلام علم خود را از پيامبر وامامان (ع) گرفته اند مقام انها مي تواند از پيامبران گذشته بيشتر باشد.
ادامه »
موضوعات: قرآنی, مناسبتی, اهل بیت, مبعث پیامیر (ص)
[یکشنبه 1395-02-12] [ 11:40:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
پيامبر اسلام(ص) قبل از بعثت، مسيحي نبود و به دين ابراهيم بود؟ |
... |
درباره آيين پيامبر اسلام (ص) پيش از نبوت چند نظر وجود دارد : 1. برخي او را پيرو آئين مسيح(ع) مىدانند، چرا كه قبل از بعثت پيامبر(ص) آئين رسمى و غير منسوخ آئين او بوده است. 2. برخي او را پيرو آئين ابراهيم(ع) مىدانند، چرا كه او «شيخ الانبياء» و پدر پيامبران است و در بعضى از آيات قرآن، آئين اسلام به عنوان آئين ابراهيم معرفى شده است(حج، آيه 78). گرايش حنيفى از گرايشهاى شناخته شده در مكه بود و به ويژه در ميان بنى هاشم و ديگر تيرههاىقريش افرادى خود را ابراهيمى مذهب مىدانستهاند و گفته ابن اسحاق كه پيامبر پيش از بعثت بر دين قومش بود را مىتوان در اينراستا تفسير كرد.( سيره رسول خدا، رسول جعفريان، ص 253) 3. بعضى نيز گفته اند مىدانيم آئينى داشته است اما آيين او بر ما روشن نيست! 4. اينكه پيامبر(ص) شخصاً برنامه خاصى از سوى خداوند داشته كه بر طبق آن عمل میكرده است و در حقيقت اين آئين مخصوص خودش بوده است، و اين آيين تا زمانى كه اسلام بر او نازل گشت، ادامه داشت. شاهد اين سخن حديثى است كه در نهج البلاغه آمدهاست كه مي گويد: «و لقد قرن الله به صلى الله عليه و آله من لدن ان كان فطيما اعظم ملك من ملائكته يسلك به طريق المكارم ومحاسن اخلاق العالم ليله و نهاره…؛( نهج البلاغه فيض الاسلام، جز 4، خطبه 234، بند 61 ص 811 چاپ وزيرى ؛ نهج البلاغه صبحى صالح، خطبه 192 ص 300 ) خداوند از آن زمان كه رسول خدا از شير بازگرفته شد بزرگترين فرشته اش را قرين وىساخت، تا شب و روز او را به راههاى مكارم، و طرق اخلاق نيك سوق دهد».
ادامه »
موضوعات: قرآنی, مناسبتی, اهل بیت, مبعث پیامیر (ص)
[ 11:30:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
آیامردم سایر مناطق زمین شایسته هدایت نبوده اند؟ |
... |
یكی از مشكلات رخدادهای تاریخی عدم شفافیت آن است؛ از این رو مورخان معمولاً در میان مسایل تاریخی اختلاف نظر دارند. ظهور پیامبران از خاور میانه و علل ظهور آنها از منطقه باختر و خاور دور، از مسایل تاریخی است كه ابهام داشته و قضاوت دربارة آن مشكل است. مورخان درخصوص ظهور همه پیامبران از منطقه خاور میانه اختلاف دارد. برخی عقیده دارند كه همه پیامبران از خاور میانه ظهور نكرده اند؛ زیرا پیامبران اختصاص به سرزمین و قوم خاصی ندارند. طبق آموزه های اسلامی همه امت ها از خود پیامبر داشته اند و قرآن فرمود: “و لقد بعثنا فی كلّ أمة رسولاً أنِ اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت؛ در هر امت پیامبری فرستادیم (تا به مردم بگویند) كه خدا را بپرستید و از بت اجتناب كنید". برخی از مورخان باور دارند كه پیامبران از مناطق معتدل ظهور نموده اند، زیرا در مناطق معتدل به دلیل ظهور دانش ها و صنعت، بیشتر زمینة كمال انسان ها فراهم شده و آمادة پذیرش پیامبران هستند. ابن خلدون از طرفداران این نگرش است. وی مینویسد: حتی بعثت پیامبران بیشتر در نواحی معتدل بوده و ما خبر بعثت پیامبری را در اقلیم جنوبی و شمالی نیافته ایم، از آن جهت كه پیامبران باید از نظر خلقت، كاملترین افراد باشند تا پیامی كه از جانب خدا می آورند، مورد قبول واقع شود. بر این اساس معلوم نیست كه همه پیامبران در منطقة خاوری ظهور نموده باشند. البته پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت و كتاب آسمانی، از شرق میانه برخاستند. نوح(ع) از عراق برخاست و مركز دعوت ابراهیم(ع) عراق و شام بود، و به مصر و حجاز نیز سفر كرد. موسی(ع) از مصر برخاست. آیت الله مكارم در خصوص علل ظهور پیامبران از خاور میانه می نویسد: با توجه به وضع پیدایش جوامع بشری، و ظهور تمدّن انسانی، این مسئله جای شگفتی نیست، زیرا مورخان بزرگ جهان تصریح می كنند كه مشرق زمین (مخصوصاً شرق میانه) گهواره تمدن انسانی است و منطقه ای كه به نام هلال خصیب است.
ادامه »
موضوعات: قرآنی, مناسبتی, اهل بیت, مبعث پیامیر (ص)
[ 10:13:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
یاد تو در میان خط خطی های کودکانه ام هنوز زنده است |
... |
شما بودی و کوله باری از مهر من بودم ُ تشنگی در وادی محبت من بودمُ خانه دلم در آستانه چلچراغی از مهربانی ات نگاهت، مکتب عشق بودُ من مکتب نشین چشم هایت بودم دل به دلم سپردیُ گرمای وجودت را در سرمای تمام فرازها و نشیب ها همراهم کردی پس به رسم وفاداریُ دوست داشتن از ته دل می گویم: عزیزترین دبیرم بی نهایت دوستت دارم
موضوعات: مناسبتی, روز معلم
[ 01:16:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
یافتن میلیونها معلم معجزه نیست ، معجزه شمایی که بین میلیونها معلم ، تکی |
... |
نیمکت های کلاس، مثل کلام تو هیچ گاه بوی کهنگی نمی گیرند. کلاست باغچه ای از گل های همیشه بهار بود که عطر زندگی را از جانت می آکند. همیشه خستگی هایت را پشت لبخندهایم گم می کنی لبخندهایی که بوی افتخار و غرور و سربلندی می دهند لبخندهایی که بوی امید می دهند لبخندهایی که بوی بالندگی می دهند من ماهی قرمز کوچکی هستم که غیر از تو را ندیدم وقتی که مثل همیشه آرام آرام شروع می کنی به صحبت کردن انگار قناری های مست، دارند بهار را آواز می کنند آب حیات، همین کلماتی اند که تو به من می آموزی، بی آنکه چشم طمعی داشته باشی همیشه دلگرمم کردی تا جاده های پرپیچ و خم زندگی را با امیدواری طی کنم حالا که باغچه زیبایت به بار نشسته، بخند؛ بخند مثل همیشه، تا من همه خستگی راه را فراموش کنم بخند بهار زندگی من همیشه دوستت دارم خانومی همیشه باش تا جاده های پرپیچ و خم زندگی را با امیدواری طی کنم بی نهایت دوستون دارم خانومی
موضوعات: مناسبتی, روز معلم
[ 12:08:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|