ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  عید سعید غدیر خم مبارکباد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268427untitled22.jpg

موضوعات: این هفته چه بنویسیم (9)
[دوشنبه 1395-06-29] [ 12:27:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارکباد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268406untitled21.jpg

موضوعات: این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 12:27:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268552untitled23.jpg

موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 12:23:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268488untitled25.jpg

موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 12:22:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268507untitled26.jpg

موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 12:21:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268531untitled27.jpg

موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 12:21:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474267510untitled.jpg

موضوعات: این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 12:14:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474267952untitled16.jpg

موضوعات: این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 12:13:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268005untitled19.jpg

موضوعات: این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 12:13:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268050untitled18.jpg

موضوعات: این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 12:13:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268091untitled20.jpg

موضوعات: این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 12:12:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268141untitled13.jpg

موضوعات: این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 12:12:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268245untitled17.jpg

موضوعات: این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 12:11:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268314untitled14.jpg

موضوعات: این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 12:11:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268359untitled12.jpg

موضوعات: این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 12:10:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268377untitled11.jpg

موضوعات: این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 12:10:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268406untitled21.jpg

موضوعات: این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 12:10:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268427untitled22.jpg

موضوعات: این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 12:09:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268449untitled23.jpg

موضوعات: این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 12:08:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268488untitled25.jpg

موضوعات: این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 12:08:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268488untitled25.jpg

موضوعات: این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 12:06:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268507untitled26.jpg

موضوعات: این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 11:59:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268531untitled27.jpg

موضوعات: این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 11:59:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید غدیر خم مبارک باد ...

#غدیر1437
#غدیر_ناب_2
#غدیر_ناب_8
#غدیر_خم

1474268552untitled23.jpg

موضوعات: این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 11:58:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  خبرهای غیبی در نهج البلاغه(قسمت آخر) ...

ه . حمله مغول به بصره
“كَاَنِّي أَراهُمْ (اَنْظُرُ اِلَيْهِمْ) قَوْماً كَأَنَّ وُجُوهُمُ الْمَجانُّ الْمُطَرَّقَةُ يَلْبَسُونَ السَّرَقَ وَالدِّيباجَ، وَيَعْتَقِبُونَ الْخَيْلَ المِتاقَ، وَيَكُونُ هُناكَ اسْتِحْرارُ قَتْلٍ حَتّي يَمْشِي الْمَجْرُوحُ عَلَي الْمَقْتُولِ، وَيَكُونَ الْمُفْلِتُ اَقَلَّ مِنَ الْمَأْسُورِ؛(42) گويا آنان را مي بينم با رخساري چونان سپرهاي چكش خورده، لباسهايي از ديباج و حرير پوشيده، اسبهاي اصيل را يدك مي كشند و آنچنان كشتار و خونريزي دارند كه مجروحان از روي بدن كشتگان حركت مي كنند و فراريان از اسير شدگان كمترند.”
ابن ابي الحديد مي گويد: اين غيبي است كه وقوع آن را ما بالعيان ديديم و مردم از صدر اسلام منتظر آن بودند؛ ولي سرانجام در زمان ما اين جنايات به وقوع پيوست.

و. فقط نام اسلام
امام علي عليه السلام فرموده: “يَأْتِي عَلَي الناسِ زَمانٌ لا يَبْقي فِيهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ اِلَّا رَسْمُهُ وَمِنَ الْاِسْلامِ اِلَّا اِسْمُهُ وَ مَساجِدُهُمْ يَوْمَئِذٍ عامِرَةٌ مِنَ الْبِناءِ خَرابٌ مِنَ الْهُدي ؛(43) روزگاري بيايد كه در ميان مردم از قرآن جز خواندن و قرائت، و از اسلام جز نامي باقي نماند. در آن زمان، مساجد از نظر بنا و ساختمان معمور و آباد است؛ امّا از جهت هدايت [و معنويت ]خراب است (مسلمانان به اسم اسلام و قرآن اكتفا مي كنند و رفتن به مساجد هم جنبه تشريفات به خود مي گيرد؛ در صورتي كه اسلام وقرآن بايد در متن زندگي آنان حاكم باشد).”

ز . ظهور و برنامه هاي حضرت مهدي عليه السلام
درباره حضرت مهدي عليه السلام خبرهاي غيبي فراواني در نهج البلاغه آمده است كه فقط به دو مورد اشاره مي شود:

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (9)
[یکشنبه 1395-06-28] [ 04:39:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خبرهای غیبی در نهج البلاغه(قسمت پنجم) ...

د. حكومت كوتاه مروان و فرزندان او
در سال 36 هجري مروان بن حكم داماد عثمان در جنگ جمل اسير شد و امام حسن و امام حسين عليهما السلام از پدر عفو او را خواستند، حضرت نيز او را عفو كرد و آزاد نمود. حضرت خبرهايي غيبي درباره او و فرزندانش دارد كه عبارت است از:

1. خود مروان
بعد از اينكه حسنين عليهما السلام گفتند: پدر! مروان با شما بيعت مي كند، حضرت فرمود: “أَوَ لَمْ يُبايِعْنِي بَعدَ قَتْل عُثْمانَ؟ لا حاجَةَ لِي فِي بَيْعَتِهِ! اِنَّها كَفٌّ يَهُودِيَّةٌ لَوْ بايَعَنِي بِكَفِّهِ لَغَدَرَ بِسُبَّتِهِ، اَما اِنَّ لَهُ اِمْرَةً كَلَعْقَةِ الْكَلْبِ أَنْفَهُ وَهُوَ أَبُو الْاَكْبُشِ الْاَرْبَعَةِ، وَسَتَلْقَي الْاُمَّةُ مِنْهُ وَمِنْ وُلْدِهِ يَوْماً (مَوْتاً) اَحْمَرَ؛(34) مگر [مروان ] پس از كشته شدن عثمان با من بيعت نكرد؟ مرا به بيعت او نيازي نيست! دست او دست يهودي است، اگر با دست خود با من بيعت كند، در نهان بيعت را مي شكند. آگاه باشيد، او حكومتي [كوتاه مدّت ] مانند [فرصت كوتاه ] سگي كه با زبان بيني خود را پاك كند، خواهد داشت. و او پدر قوچهاي چهارگانه (چهار فرمانروا) است و امّت اسلام از دست او و پسرانش روزگار خونيني خواهند داشت. (35)”
همان طور كه آن حضرت خبر داده بود، مروان به حكومت رسيد؛ امّا حكومت او بيش از نه ماه طول نكشيد و از ميان چهار فرزندش يعني: عبد الملك، عبد العزيز، بشر و محمد، عبد الملك خليفه شد و آن سه، والي مصر و عراق و جزيره گرديدند و امّت اسلامي از مروان و فرزندانش روزهاي خونيني ديدند.

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 04:32:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خبرهای غیبی در نهج البلاغه(قسمت چهارم) ...

ج. خبرهاي مربوط به معاويه

1. تسلّط معاويه بر عراق
“أَمَّا اِنَّهُ يَسْتَظْهَرُ عَلَيْكُمْ بَعْدِي رَجُلٌ رَحْبُ الْبُلْعُومِ مُنْدَحِقُ الْبَطْنِ يَأْكُلُ ما يَجِدُ وَ يَطلُبُ ما لا يَجِدُ فَاقْتُلُوهُ، وَلَنْ تَقْتُلُوهُ؛(28) آگاه باشيد! پس از من مردي با گلوي گشاده و شكمي بزرگ بر شما مسلّط خواهد شد كه هر چه بيابد، مي خورد و تلاش مي كند آنچه ندارد، به دست آورد. او را بكُشيد؛ ولي هرگز او را نمي كشيد.”
مراد از “رجل” در كلمات فوق، معاويه است. او نفرين شده پيامبرصلي الله عليه وآله بود؛ زيرا وقتي آن حضرت چند بار او را فرا خواند، جواب داد كه مشغول غذا خوردن است. از اين رو، حضرت فرمود: “اَللَّهُمَّ لا تَشْبَعْ بَطْنَهُ؛ خدايا [هرگز ]شكم او را سير مكن!” از آن پس، معاويه فراوان مي خورد و مي گفت: “مَلِئْتُ وَما اَشْبَعْتُ؛(29) [از خوردن ]پُر شدم؛ ولي سير نشدم.”
در تاريخ نيز آمده كه “معاويه بسيار ميل به خوردن و خوش گذراني داشت و هيكل درشت و شكم برآمده اي براي خود درست كرده بود.” (30)
او همچنان كه حضرت پيش بيني كرده بود، بعد از شهادت علي عليه السلام بر عراق مسلّط شد.

2. سبّ علي عليه السلام
حضرت در ادامه همان خطبه پيشين مي فرمايد: “اَلا وَاِنَّهُ سَيَأْمُرُكُمْ بِسَبيٍ وَالْبَراءَةِ مِنِّي، فَاَمَّا السَّبُّ فَسُبُّونِي فَاِنَّهُ لِي زَكاةٌ وَلَكُمْ نَجاةٌ، وَاَمَّا الْبَرَاءَةُ فَلا تَبَرَّأُوا مِنِّي وُلِدْتُ عَلَي الْفِطْرَةِ، وَسَبَقْتُ اِلي الْاِيمانِ وَالْهِجْرَةِ؛(31) بيدار باشيد كه او (معاويه) شما را به بدگويي و بيزاري من وادار مي كند؛ بدگويي را [به هنگام اجبار دشمن ]اجازه مي دهم كه مايه بلندي درجات من و نجات شماست؛ امّا هرگز [در دل ]از من بيزاري نجوييد كه من بر فطرت توحيد تولّد يافته ام و در ايمان و هجرت [از همه ] پيش قدم بوده ام.”
معاويه پس از صلح امام مجتبي عليه السلام به شام بازگشت. مردم در اطراف او گرد آمدند و پيروزي اش را تبريك گفتند. اوگفت: “اي مردم! رسول خدا به من فرمود: تو پس از من به خلافت دست خواهي يافت. پس سرزمين مقدس را برگزين؛ زيرا مردان خدا در آن جمع اند و من شما را برگزيده ام. پس ابو تراب را لعن كنيد.” مردم نيز به دشنام و ناسزاگويي امام علي عليه السلام پرداختند.” (32)

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 04:26:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خبرهای غیبی در نهج البلاغه(قسمت سوم) ...

ب. خبرهاي مربوط به خوارج
حضرت علي عليه السلام در باره خوارج خبرهاي غيبي مختلفي داده است كه به نمونه هايي چند اشاره مي شود:

1. هشدارهاي قبلي
“فَأَنَا نَذِيرٌ لَكُمْ أَنْ تُصْبِحُوا صَرْعي بِأَثْناءِ النَّهْرِ(19) بِأَهْضامِ هذا الْغائِطِ عَلي غَيْرِ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ…؛ (20) شما را از آن مي ترسانم! مبادا صبح كنيد، در حالي كه جنازه هاي شما در اطراف رود نهروان و زمين پست و بلند آن افتاده باشد، بدون آنكه برهان روشني از پروردگارتان [و حجّت و دليل قاطعي ]داشته باشيد.”

2. فقط ده نفر باقي ماند
در سال 38 هجري به هنگام حركت براي جنگ با خوارج، شخصي گفت: خوارج از پل نهروان عبور كردند. حضرت با آنان صحبت و اتمام حجّت نمود. در اين هنگام، گروهي از آنان برگشته، به صفوف امام عليه السلام پيوستند و آنگاه حضرت رو به ياران خود نموده، و فرمودند: “مَصارِعُهُمْ دُونَ النُطْفَةِ وَاللَّهِ لا يُفْلِتُ مِنْهُمْ عَشْرَةٌ وَلا يَهْلِكُ مِنْكُمْ عَشْرَةٌ؛(21) قتلگاه آنان كنار نهروان است. به خدا سوگند از آنها ده نفر جان به سلامت نمي برند و از شما ده نفر كشته نخواهد شد.”
ابن ابي الحديد مي گويد: “اين خبر غيبي، يكي از معجزات علي عليه السلام است كه نقل آن نزديك به تواتر رسيده است و در نبردي كه ميان امام و خوارج نهروان رخ داد، همه شاهد بودند كه نه نفر از خوارج جان به سلامت بردند و از ميان ياران علي عليه السلام فقط هشت تن به شهادت رسيدند.” (22)

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 04:11:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خبرهای غیبی در نهج البلاغه(قسمت دوم) ...

نمونه هايي از خبرهاي غيبي
با توجّه به نكات پيش گفته، اكنون به مهم ترين خبرهاي غيبي كه در نهج البلاغه آمده است مي پردازيم:

الف. خبرهاي مربوط به بصره

1. غرق شدن بصره
“وَاَيْمُ اللَّهِ لَتَعْزَمَنَّ بَلْدَتَكُمْ حَتّي لَاَنِّي اَنْظُرُ اِلي مَسْجِدِها كَجُؤْجُوءِ سَفِينَةٍ اَوْ نَعامَةٍ جاثِمَةٍ؛(14)سوگند به خدا! سرزمين شما را [آب ] غرق مي كند. گويا مسجد شما را مي نگرم كه چون سينه كشتي يا همچونان مرغي كه بر سينه خوابيده [و بر روي آب مانده ]مي باشد.”
حضرت در پايان خطبه فرمود: “كَأَنِّي اَنْظُرُ اِلي قَرْيَتِكُمْ هذِهِ طَبَقَها الْماءُ، حَتّي ما يُري مِنْها اِلَّا شَرَفُ الْمَسْجِدِ كَأَنَّهُ جُؤجُوءُ طَيْرٍ فِي لُجَّةِ بَحْرٍ؛(15) گويي شهر شما را مي نگرم كه [غرق شده و] آب آن را فرا گرفته و چيزي از آن ديده نمي شود. مگر جاهاي بلند مسجد انگار آن، مانند سينه مرغي بر روي امواج آب دريا.”


ابن ابي الحديد در شرح اين كلمات مي گويد: “بصره تاكنون دوبار در آب غرق شده است؛ يك بار در زمان “القادر باللّه” و بار ديگر در زمان “القائم بأمر اللّه". طغيان آبهاي خليج فارس اين شهر را در آب فرو برد و از آن همه ساختمان، تنها قسمتي از مسجد جامع، همان طور كه علي عليه السلام خبر داده بود، در ميان آب ديده مي شد و در اين دو حادثه، تمام خانه ها خراب شد و جمعيّت بسياري غرق شدند.” (16)

2. فتنه ها و جنگها
“فتنه هايي چون پاره هاي شب تار كه نيرويي نمي تواند برابر آن بايستد و كسي نتواند پرچمهاي آن را پايين كشد، به سوي شما مي آيد، چونان شتري كه مهار شده و جهاز بر پشت آن نهاده و ساربان آن را كشانده و به سرعت مي راند. فتنه جويان كساني هستند كه ضربات آنها شديد و غارتگري آنان اندك است. مردمي با آنان جهاد مي كنند كه در چشم متكبّران خوار و در روي زمين گمنام و در آسمانها معروف اند. (17)” حضرت در ادامه فرمود: “فَوَيْلٌ لَكِ يا بَصْرَةُ عِنْدَ ذلِكَ مِنْ جَيْشٍ مِنْ نِقَمِ اللَّهِ لا رَهَجَ لَهُ، وَلا حَسَّ، وَسَيُبْتَلي اَهْلُكِ بِالْمَوتِ الْاَحْمَرِ، وَالْجُوعِ الْاَغْبَرِ؛(18) در اين هنگام، واي بر تو اي بصره! از سپاهي كه نشانه خشم وانتقام الهي است، بي گرد و غبار و صدايي به تو حمله خواهند كرد و چه زود ساكنانت به مرگ سرخ و گرسنگي غبار آلود دچار مي گردند.”

منبع و پی نوشت ها در قسمت آخر مطلب قرار داده میشود پس لطفا با ما همراه باشید…..

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 03:50:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خبرهای غیبی در نهج البلاغه(قسمت اول) ...

ارائه اخبار آينده و بيان امور غيبي، يكي از ابعاد وسيع نهج البلاغه را تشكيل مي دهد. مجموعاً در اين كتاب بيش از 75 بار خبر غيبي آمده است كه بيشتر آنها تحقق يافته اند.
عالم به غيب ذاتاً كسي جز خداوند نيست؛ امّا پيامبر و امامان عليهم السلام با اِذن الهي مي توانند از علم غيبي برخوردار شوند.
 مرحوم طبرسي در اين باره مي گويد: “به عقيده شيعه كسي را مي توان بالجمله عالم به غيب توصيف كرد كه همه غيبها را بداند و علم او ذاتي باشد و هيچ كس جز خدا اين چنين نيست.
و امّا خبرهاي غيبي فراواني كه دانشمندان شيعه و سنّي از علي عليه السلام و ساير امامان نقل كرده اند، همه از رسول خداصلي الله عليه وآله و رسول خدا نيز از خداوند آموخته است.” (1)

منبع علم امام
از نظر شيعه، امام معصوم عليه السلام داناترين فرد زمانش مي باشد و به تمام احكام شريعت احاطه كامل داشته، از حوادث آينده اطلاع و آگاهي دارد؛ منتهي اين علوم را از طريق مكتب و كلاسهاي رسمي به دست نياورده؛ بلكه علوم وي به يكي از سه طريق ذيل حاصل مي شود:

1. خداوند متعال
سرمنشأ اصلي علوم انبياء و ائمّه عليهم السلام از علم لايزال و بي منتهاي الهي است. اين حقيقت را امام جوادعليه السلام اين گونه بيان نموده است: “من جوادم. من عالم به نسبهاي مردم در صلبها [ي پدران ] مي باشم. من داناترين [مردم ] به باطن و ظاهر شما و آنچه شما به سوي آن برمي گرديد، هستم؛ “عِلْمٌ مُنِحْنا بِهِ مِنْ قِبَلِ خالِقِ الْخَلْقِ اَجْمَعِينَ وَبَعْدَ فَناءِ السَّمواتِ وَالْاَرَضِينَ؛ علمي كه از طرف خالق همه مخلوقات بعد از فناي آسمانها و زمينها به ما عطا شده است.” (2)
علي عليه السلام در اين باره مي فرمايد: “تَاللَّهِ لَقَدْ عُلِّمْتُ تَبْلِيغَ الرِّسالاتِ، وَاِتْمامَ الْعِداتِ وَتَمامَ الْكَلِماتِ، وَعِنْدَنا اَهْلَ الْبَيْتِ اَبْوابُ الْحُكْمِ وَضِياءُ الْاَمْرِ؛(3)به خدا سوگند! تبليغ رسالتها، وفاي به پيمانها و تفسير اوامر و هشدارهاي الهي به من آموزش داده شده و درهاي دانش و روشنايي امور [انسانها] نزد ما اهل بيت [پيامبرصلي الله عليه وآله ] است.”
ابن ابي الحديد معتزلي (درگذشته 655 ق) مي نويسد: “ما انكار نمي كنيم كه در ميان افراد بشر اشخاصي باشند كه از غيب خبر بدهند؛ امّا مي گوييم آگاهي آنان از غيب مستند به خداوند است و خداوند وسيله آگاه شدن آنان را از غيب فراهم مي آورد.” (4)

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 03:27:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آیا مسلمانان عیدی بالاتر از عید فطر و عید قربان و روز جمعه و روز عرفه دارند؟ ...

فرات بن احنف می گوید:

از امام جعفر صادق، علیه السلام، پرسیدم: فدایت شوم، آیا مسلمانان عیدی بالاتر از عید فطر و عید قربان و روز جمعه و روز عرفه دارند؟

امام فرمود: آری! بالاترین و بزرگترین و شریف ترین اعیاد روزی است که خدا دین را در آن روز کامل گردانید، و این آیه را بر پیامبرش محمد، صلی الله علیه وآله، نازل فرمود: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا.

سؤال کردم: آن چه روزی است؟

فرمود: انبیای بنی اسراییل وقتی وصیت و امامت را به نفر بعد از خودشان واگذار می کردند، آن روز را عید قرار می دادند، و این روز هم روزی است که پیامبر، صلی الله علیه، علی، علیه السلام، را رهبر مردم قرار داد، و در آن روز چیزهایی نازل شد، و دین کمال یافت و نعمت بر مؤمنان تمام گردید.

عرض کردم: در این روز چه کاری شایسته است انجام دهیم؟

امام، علیه السلام، فرمود: این روز، روز عبادت و نماز و روز شکر و سپاس خدا، و مسرت به خاطر ولایت ما بر شما از جانب خداست، من دوست دارم این روز را روزه بگیرید. (الغدیر ج 1، ص 285)


بالاتر از اینها عید غدیر را که در روایات اسلامی به عید الاکبر (بزرگترین عید) تعبیر شده است، می‌توان به بزرگترین عید تمام ادیان الهی تعبیر کرد، چرا که حاصل زحمات تمام فرستادگان الهی، در این روز به نتیجه رسیده است.

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 03:14:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  بزرگترین عید ما کدام عید است؟ ...

ما در تاریخ پیامبر، شادیهای او روزی را نمی یابیم که پیامبر گفته باشد: به من تبریک بگویید، حتی روز ازدواجش و روز هجرتش از مکه به مدینه و رهایی از چنگال مشرکان، و روز فتح مکه و پیروزی مسلمانان نفرمود به من تبریک بگویید،

بزرگترین عید در احادیث

پیامبر اکرم پس از آنکه علی بن ابیطالب را در روز غدیر به جانشینی خود تعیین کرد، در همان روز این عید را اعلام نمود و مراسم آن را بپا داشت، و در خیمه اش نشست و با کمال خوشحالی و سرور از تبریک گویندگان استقبال کرد و به آنها می فرمود:

به من تبریک بگویید… به من تبریک بگویید، زیرا خداوند مرا به نبوت و اهل بیتم را به امامت اختصاص داده است. (ابو سعید نیشابوری، شرف المصطفی)

ما در تاریخ پیامبر، شادیهای او روزی را نمی یابیم که پیامبر گفته باشد: به من تبریک بگویید، حتی روز ازدواجش و روز هجرتش از مکه به مدینه و رهایی از چنگال مشرکان، و روز فتح مکه و پیروزی مسلمانان نفرمود به من تبریک بگویید، ولی روز غدیر مکرر می فرمود: به من تبریک بگویید، چرا؟ به خاطر آنکه پیامبر عظمت این روز را بخوبی درک می کرد و از شرافت این خاطره و برتری داشتن این عید بر سایر اعیاد آگاه بود.

بر همین اساس پیامبر فرمود:

روز عید غدیر خم بهترین اعیاد امت من است، و آن روزی است که خداوند تعالی به من فرمان داده با منصوب کردن علی بن ابیطالب به عنوان رهبری که امتم پس از من به وسیله او هدایت یابند; آن روز را یاد کنیم. آن روزی است که خدا دین را در آن روز کامل و نعمت را تمام گردانید و اسلام را به عنوان یک دین برای مردم پسندید. (الغدیر، ج 1، ص 283)

پیامبر در این حدیث، اولا: روز غدیر را یک عید اسلامی جاوید در ردیف سایر اعیاد اسلامی اعلام کرده; ثانیا: عید غدیر را مطلقا برتر از اعیاد اسلامی شمرده است.

فرات بن احنف می گوید:

از امام جعفر صادق، علیه السلام، پرسیدم: فدایت شوم، آیا مسلمانان عیدی بالاتر از عید فطر و عید قربان و روز جمعه و روز عرفه دارند؟

امام فرمود: آری! بالاترین و بزرگترین و شریف ترین اعیاد روزی است که خدا دین را در آن روز کامل گردانید، و این آیه را بر پیامبرش محمد، صلی الله علیه وآله، نازل فرمود: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا.

منبع : باشگاه خبرنگاران جوان

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 03:09:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ویژگیهای افراد عاقل از دیدگاه امام علی(ع) ...

بنا بر دیدگاه امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) هر انسانی بنا بر نگرش، رویکرد و اعمالی که در زندگی از او سر می زند، در زمره یکی از سه گروهِ افرادِ عاقل، احمق و فاجر قرار می گیرد، اما هر یک از این گروه ها دارای ویژگی هایی می باشند.

امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) در باب ویژگی های انسان های عاقل می فرمایند:

. روش و آیین زندگی اش بر اساس دین خداوند است، اخلاقش بر پایه ی بردباری و حلم است.

. از روی فکر و اندیشه سخن می گوید و نظر می دهد.

. تا آن گاه که مورد سؤال واقع نشده است، پاسخ نمی دهد.

. اگر لب به سخن باز کند، پخته و به حق سخن می گوید.

. اگر سخن یا مطلبی را بشنود در آن دقت می کند، پس اگر ارزشمند بود آن را حفظ می کند وگرنه آن را فراموش می کند.

. اگر خبری را بگوید، راست می باشد و به قول خود وفا می کند.

دسته ی دوم انسان های احمق می باشند که ویژگی های آنان چنین است:

. اگر در برابر خطر قرار گیرند و یا در شرف از دست دادن منفعتی باشند و به آن ها هشدار داده شود، به جای آن که پند گیرند و بیدار شوند، غفلت می کنند و در لحظه ای که باید هوشیار باشند، غافل اند.

. اگر در جایگاه و یا عمل ارزشمندی قرار بگیرند رهایش می کنند.

. اگر در اثر نادانی به مشکلی برخورد کنند بیش تر در جهل و ناآگاهی فرومی روند و به جای این که اندیشه ای برای رفع آن نمایند و اگر خبر دروغی را بشنوند در صحت آن دقت و کنکاش نمی  کنند.

امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) پس از آن در مورد ویژگی های افراد فاجر و بدکار بیان داشته اند: وَ الفاجِرُ اِن اِئتَمنتَهُ خانَکَ، وَ اِن صاحَبتَهُ شانَکَ وَ اِنَ وَثَقَت بِهِ لَم یَنصحُک:

. اگر به او اطمینان نمایی، خیانت می کند.

. اگر با او رفاقت و دوستی نمایی، آبرویت را می برد .

. اگر با او مشورت نمایی، خیرخواه خوبی برای تو نمی باشد.

قال أمیر المؤمنین (ع) : الرجال ثلاثه : عاقل ، وأحمق وفاجر:
فالعاقل : الدِّین شریعته ، والحلم طبیعته ، والرأی سجیته ، إن سئل أجاب ، وإن تکلم أصاب ، وإن سمع وعى ، وإن حدّث صدق ، وإن اطمأنّ إلیه أحد وفى .
والأحمق : إن استُنبه بجمیل غفل ، وإن استنزل عن حَسَن ترک ، وإن حُمل على جهل جهل ، وإن حدّث کذب ، لا یفقه ، وإن فقه لم یفقه .
والفاجر : إن ائتمنته خانک ، وإن صاحبته شانک ، وإن وثقت به لم ینصحک

پی نوشت ها:

۱- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۰: ۹.
۲- شیخ صدوق، حضال: ۱۱۶٫
۳- ناطقی، نقش دین در سلامت جامعه: ۶۹- ۶۷.

منبع : قدس

 

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (9)
[شنبه 1395-06-27] [ 05:44:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  تبریک ولادت امام هادی (ع) علی النقی ...

ولادت دهمین گلبرگ آسمانی، آیینه‏ی عصمت، هادی امّت، اسوه‏ی مجد و شرافت، نیای انسانیت، نای پرخروش ولایت، ناخدای کشتی هدایت، حضرت امام هادی علیه‏السلام بر پیروان ولایت خجسته باد

.

.

طلوع ستاره‏ی تابناک ولایت، خورشید عدالت، فرزند ایمان، پدر دریای بی‏پایان، مهبط انوار رحمان، مفسر بزرگ آیه‏های قرآن، حضرت امام علی النقی علیه‏السلام تهنیت باد

.

.

میلاد امام پاکی و روشنایی، ستاره‏ی راهنمای بشریت، گنجینه‏ی ارزشمند کرامت، قله‏ی بلند فضیلت، گلبرگ درخت رحمت، برگزیده‏ی خداوند سرمد، حضرت امام هادی علیه‏السلام تهنیت باد

.

.

میلاد باسعادت پاکیزه‏ترین خلق خدا، معدن لطف و صفا، موج بلند دریای رسالت، گستره‏ی عظیم ولایت، پیشوای «متوکل» ستیز، پناه درماندگان، حضرت امام علی النقی بر عاشقان سیره‏اش مبارک باد

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 03:35:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ميان انذار و هدايت چه تفاوتی است ؟ ...

معنای لغوی هدایت:

هدايت از نظر معناي لغوي به معناي دلالت و راهنمايي كردن است. و اين راهنمايي گاهي فقط در حد (ارائه طريق) و نشان دادن راه محدود است، گاهي فراتر از (ارائه طريق) به مفهوم (ايصال الي المطلوب) و رساندن شخص به مقصد است. اما در مجموع آنچه از واژه هدايت فهميده مي شود اين است: هدايت دلالت و رساندن به غايت با ارائه طريق است چون ارائه طريق نحوي از ايصال به مطلوب و رساندن شخص به مقصد است. (براي اطلاع از تفصيل اين بحث به منبع ذيل مراجعه شود. (الميزان، ج 1، ص 34)

در مقابل هدایت، ضلالت قرار دارد. اغلب ضلالت و گمراهي در جايي به كار برده مي شود كه شخصي به هدايت و راهنمايي افراد راه نما گوش ندهد و يا بعد از پذيرش حق و راه مستقيم دوباره از راه راست منحرف شود و راه گمراهي يعني راه غير هدايت را در پيش گيرد و در مسيري برود كه هرگز از آن طريق به مقصد و هدف نمي رسد(الميزان، ج 12، ص 243)

 

ميان انذار و هدايت  چه تفاوتی است ؟

حدود 120 مرتبه واژه «انذار» در قرآن آمده كه 100 مرتبه آن در مكه نازل شده است.
انذار براى آن است كه گمراهان از بيراهه به راه آيند، و در متن صراط مستقيم جاى گيرند ولى هدايت براى اين است كه مردم را پس از آمدن به راه به پيش ببرد.
در حقيقت منذرهمچون علت محدثه  و ايجاد كننده است ، و هادى به منزله علت مبقيه  و نگهدارنده و پيش برنده ، و اين همان چيزى است كه ما از آن تعبير به رسول و امام مى كنيم ، رسول ، تاسيس شريعت مى كند و امام حافظ و نگهبان شريعت است.با توجه به آیه7سوره رعد:

إنما أنت منذر و لكل قوم هاد.تو تنها بيم دهنده هستی و هر قومی هدایتگری دارد.(آیه 7سوره رعد)

 شك نيست كه هدايت كننده بر شخص ‍ پيامبر در موارد ديگر اطلاق شده اما به قرينه ذكر منذر در آيه فوق مى فهميم كه منظور از هدايت كننده كسى است كه راه پيامبر را ادامه مى دهد و حافظ و نگهبان شريعت او است.

روايات متعددى كه از پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) در كتب شيعه و اهل تسنن نقل شده كه فرمود: من منذرم و على هادى است . در تفاسير مجمع ‏البيان و كنزالدقائق، 26 حديث آمده كه مراد از «هاد» ائمه معصومين‏ عليهم السلام هستندو همگی  اين تفسير را كاملا تاييد مى كنند به عنوان نمونه به چند روايت از آنها اشاره مى كنيم :
1 - فخر رازى  در ذيل همين آيه در تفسير اين جمله از ابن عباس چنين نقل مى كند:
وضع رسول الله يده على صدره فقال انا المنذر، ثم اوما الى منكب على (عليه السلام ) و قال انت الهادى بك يهتدى المهتدون من بعدى : پيامبر دستش را بر سينه خود گذاشت و فرمود: منم منذر! سپس به شانه على اشاره كرد و فرمود توئى هادى ! و بوسيله تو بعد از من هدايت يافتگان هدايت مى شوند.
اين روايت را دانشمند معروف اهل تسنن علامه ابن كثير در تفسير خود، و همچنين علامه ابن صباغ مالكى در فصول المهمه و گنجى شافعى در كفاية الطالب و طبرى در تفسير خود و ابو حيان اندلسى در كتاب تفسيرش به نام بحر المحيطو همچنين علامه نيشابورى در تفسير خويش و گروه ديگرى نقل كرده اند.
2- حموينى كه از علماى معروف اهل تسنن است در كتاب فرائد السمطين  از ابو هريره اسلمى چنين نقل مى كند: ان المراد بالهادى على (عليه السلام)

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 03:30:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  یأس کفار یکی از واژگان غدیر ...

يكى از مراحلى كه قرآن يأس كفار را اعلام مى‏كند روز غدير است. زيرا هنگامى كه مشركان مشاهده كردند مردى كه از نظر علم و تقوا و قدرت و عدالت بعد از پيامبر در ميان مسلمانان بى‏نظير بود به عنوان جانشينى آن حضرت انتخاب شد و از مردم براى او بيعت گرفت، يأس و نااميدى نسبت به آينده اسلام آنها را فرا گرفت و دريافتند كه اين دين و آئين ريشه‏دار و پايدار است. از اين رو قرآن فرمود: «اليوم يئس الذين كفروا من دينكم فلا تخشوهم واخشون…» .

(1) امروز كفار از دين شما نااميد شدند، اول بايد ديد طمع كافر چه بود و حد و مرز آن چه اندازه بوده است تا معلوم شود كه امروز چه حادثه‏اى اتفاق افتاد كه توانست مخالفان اسلام را با تمام گستردگى آن و دشمنى آنان با كمال شدتش مأيوس و نااميد كند. وقتى اسلام ظهور كرد، كافران اعم از مشركان و يهوديان و مسيحيان به مبارزه با آن برخاستند زيرا آيين و دين خود را بر حق مى‏دانستند و روى تعصب و رسوبات جاهلى شرك را صحيح مى‏دانستند و سرانشان براى منافع ماديشان در حفظ آن مى‏كوشيدند و به يكديگر مى‏ گفتند برويد بت‏ها را حفظ كنيد، براى آنها در مقابل مشكلات صبر كنيد كه بت‏پرستى و حفظ بت‏ها امرى است كه روى آن تصميم گرفته شده است همان طورى كه خداوند درباره امور مهم مى‏فرمايد: انّ ذلك من عزم الامور؛(2) يعنى كارى است كه بايد درباره آن تصميم گرفت.يهوديان و مسيحيان هم دين خود را الهى و بر حق مى‏ دانستند و مى‏گفتند: «لن يدخل الجنة الامن كان هوداً او نصاراً .»(3)

در روز غدير با نصب على ابن ابيطالب (عليه السلام) دين كامل شد زيرا رهبرى پيدا كرد كه هم دين شناس است و هم عادل و معصوم است و هم دين را در همه ابعاد زندگى فردى و اجتماعى اجرا مى‏كند. امامت و ولايت از اركانى است كه با تحقق آن، هم كفار مأيوس مى‏شوند و هم دين كامل مى‏گردد و هم نعمت خدا به پايان مى‏رسد و هم دين اسلام به عنوان دين پسنديده مرضىّ خدا قرار مى‏گيرد. بنابراين پذيرش امامت و ولايت به عنوان امرى اعتقادى از اهميت فوق العاده‏اى برخوردار است كه همگان بايد آن را بپذيرند و به آن ايمان پيدا كنند.

منشأ يأس كفّار آن است كه با نصب على(عليه السلام) دين داراى ولى و قيّم شد. دين از اين كه به شخص قائم باشد خارج و به معصوم متكى شد، در عصر پيامبر حفظ دين بر عهده پيامبر(صلي الله عليه و آله) است و بعد از ارتحال آن حضرت بر عهده اهل بيت (عليه السلام) خواهد بود.

(1).سوره مائده، آيه 3.
(2).سوره لقمان، آيه 17.
(3).سوره بقره، آيه 111.

منبع : پایگاه تحقیقاتی غدیر

موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 03:26:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ترسيمي از موقعيت جغرافيايي منطقه غدير خم ...

رابغ
راه غدير

ترسيمي از موقعيت جغرافيايي منطقه غدير خم:

منطقه غدير خم محلی است که حضرت محمّد (صلي الله عليه وآله) چه در هنگام هجرت به مدينه و چه در سال حجّة الوداع، از اين منطقه گذشته و آن جا درنگ كرده و سخن گفته است، بويژه تعيين جانشين خودكه در غدير خم انجام گرفته است.

در ميانه راه بين مكّه و مدينه، نزديكي هاي «جحفه» منطقه «غدير خم» قرار دارد. غدير خم سر راه كاروان ها بود. رسول خدا (صلي الله عليه وآله) نيز هنگام هجرت تاريخي خود به مدينه در ماه ربيع الاوّل از آن گذر كرد. در بازگشت از حجّة الوداع در روز هيجدهم ذي حجّه سال دهم هجري نيز در آن جا توقّف كرد و از همان جا، اين سرزمين جغرافيايي، وارد تاريخ شكوهمند اسلام شد.

پس از آن كه شنهاي روان، راه قديمي كاروانها را پوشاند، منطقه غدير خم در دوران حاضر از راه اصلي و عمومي دور ماند. نام آن منطقه نيز به «غُرُبه» تغيير يافت. ولي چشمه اي كه از دل صخره هاي آن دشت گسترده مي جوشد، همچنان باقي است. به خاطر بودن همين چشمه، درختهاي خرما و نيزار و در گذشته درختهاي «اراك» در آن روييده است.

كسي كه شهر «جدّه» را از كناره درياي سرخ پشت سر مي گذارد، نزديكيهاي شهر «رابغ» به دوراهي جحفه مي رسد. جايي كه يك فرودگاه محلّي سمت راست جاده وجود دارد. مسافت ميان دوراهي يادشده تا مسجد ميقات، كه كنار آثار مسجد قديم و ويرانه هاي آن ساخته شده، تا 10 كيلومتر امتداد مي يابد. از مسجد ميقات مي توان به طرف «قصر عليا» روي نمود، با گذر از جاده اي پر از توده هاي شن كه نشانه هاي «راه هجرت» در آن باقي است. آن قصر نيز نزديكيهاي روستاي جحفه، در سمتي است كه به مدينه منوره و شهر رابغ منتهي مي شود، در حالي كه مسجد ميقات در سمت منتهي به مكّه مكرّمه است. مسافت ميان مسجد ميقات و قصر عليا به حدود 5 كيلومتر مي رسد، در حالي كه سيلها و بادها، توده هايي از شن را با خود آورده است، تا ميان اين دو منطقه، موانع شني پديد آورد.

در آن منطقه، ارتفاعات كوهستاني وجود دارد كه راهي را كه به يك دشت گسترده منتهي مي شود، مشخص ساخته است، جايي كه راهها از آن جا جدا مي شود. از آن جا مي توان به سمت «غُربه» روي آورد، كه البته به سبب پخش شدن توده هاي شن، راه يافتن به آن منطقه دشوار است.

ولي منطقه غدير، نزديكيهاي «حُرّه» است، سرزميني پر از سنگهاي سياه و غير قابل كشت. در انتهاي حرّه، دشت گسترده اي باز مي شود كه چشمه هاي غدير در آن جاست. در همين سرزمين بود كه پيامبر خدا (صلي الله عليه وآله) توقّف كرد، تا آخرين پيامهاي آسماني را به كاروانهاي حجّاج و امّت اسلامي برساند.

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 03:16:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  لقب‏ های امام علي(علیه السلام) ...

 پسندیده, خشنود, برگزیده, ولقب امیرالمومنین علی , مرتضوی: منسوب به مرتضی علی

لقب‏ های امام علي(علیه السلام)
ژرفاي اقيانوس شخصيت علي‏ عليه السلام را دسترس نيست و ابعاد عظيم شخصيت آن چهره بي بديل تاريخ، يافتني ‏نيست. مولا عليه السلام القاب(1) و اوصاف بسياري دارد که هر کدام، اشاره ‏اي دارند به بُعدي از ابعاد والاي علمي، عملي، فرهنگي، اجتماعي، معنوي و سياسي شخصيت او. بسياري از اين القاب، به روزگار پيامبر خدا شناخته شده بود و امام را بدانها خطاب مي‏کردند.
برخي از اين القاب چنين‏ اند: «أعلمُ الأمّة»، «أقضَي الأمّة»، «أوّلُ مَن أسلَمَ»، «أوّلُ مَن صلّي»، «خير البشر»، «أمير المؤمنين»، «امام المتّقين»، «سيّد المسلمين»، «يعسوب المؤمنين»، «عمود الدين»، «سيّد الشهداء»، «سيّد العرب»، «راية الهدي»، «باب الهدي»، «المرتضي»، «الوليّ» و «الوصيّ».(2)
پيامبر خدا، امام را با اين القاب ياد مي‏کرد و به واقع، با توجه به آينده امّت اسلامي و مسئوليت بزرگ علي‏ عليه السلام در آينده امّت، با اين القاب، ابعاد شخصيت او را مي شناسانْد و به جايگاه والاي او در رهبري ره مي‏نمود و براي آن، زمينه سازي مي‏کرد.
در ميان القاب علي عليه السلام، دو لقب از بقيه مشهورتر است: «امير المؤمنين و وصي»

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، علی علیه السلام را مرتضی (مورد رضایت و پسندیده) نام نهاد زیرا روزی جبرئیل نازل شد و گفت:« ای محمد، خداوند متعال علی را برای فاطمه و فاطمه را برای علی پسندیده است»
ابن عباس نیز می گوید:« علی علیه السلام در تمام کارهایش رضایت خدا و رسولش را دنبال می کرد؛ به همین جهت مرتضی نامیده شد»(3)

الفصول المهمّة: امّا لقبش مرتضی، حیدر، امیر المؤمنین و اَنزعِ بطین است(4)

پی نوشت:

1-ر. ک: ج 2، ص 114 (وصایت امام علی در ادبیات صدر اسلام) 

2-تاریخ دمشق: 8837/303/42.

3–بحارالانوار، ج 35، ص 59

4-  الفصول المهمّة: 129.

منبع اصلی: 
سایت دانشنامه رشد و سایت مرتضی مطهری

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 03:08:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پس اگر حکومت و خلافت حق خاص علی علیه السلام نبود، پس آن همه احتجاجات و مبارزات در این باره برای چه بود؟(قسمت آخر) ...

مقابله با منطق اهل سقیفه

ممکن است کسی بگوید اگر از جانب پیامبر نصی بر خلافت علی علیه السلام وجود داشت، پس چرا امام در اثبات خلافت برای خود، به لیاقت و شایستگی و احیانا به قرابت خود با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تکیه کرده است؟ !

برخی از دانشمندان اهل سنت که شرحی بر نهج البلاغه نوشته اند منطق امام را در شایستگی خویش به خلافت یکی پس از دیگری قرار داده اند و سپس نتیجه گرفته اند که هدف امام از این بیانات اثبات شایستگی خود به خلافت است بدون این که از جانب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نصی، بر خلافت امام در میان باشد و چون امام از نظر قرابت پیوند نزدیکتری با پیامبر داشت و از نظر علم و اطلاع از اصول سیاست و کشور داری سرامد همه یاران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به شمار می رفت، از این هت شایسته بود که امت او را برای خلافت برگزینند ولی چون سران امت بنا به عللی مفضول را بر افضل مقدم داشتند و به جای گزینش علی علیه السلام غیر او را برگزیدند; لذا امام علیه السلام زبان به تظلم و شکایت گشوده است که من از هر لحاظ بر خلافت از دیگران شایسته تر و اولی می باشم.

حقی که امام علیه السلام در بیانات خود از آن یاد می کند و می گوید: از روزی که پیامبر از دنیا رفت حق مرا گرفتند و مرا از آن محروم ساختند، حق شرعی نیست که از جانب صاحب شرع به او داده شده باشد و تقدیم غیر برتر بر او یک نوع مخالفت با دستور شرع به حساب آید، بلکه مقصود یک حق طبیعی است که بر هر انسانی لازم است که با وجود برتر، دیگری را انتخاب ننماید ولی هرگاه گروهی این قانون طبیعی را مراعات نکنند و کار را به دست فردی بسپارند که از نظر علم و قدرت و شرایط روحی و جسمی در سطح پایین تری قرار دارد، اینجا جا دارد شخصیت برتر زبان به شکوی و گله بگشاید و بگوید:

«فوالله ما زلت مدفوعا عن حقی مستاثرا علی منذ قبض الله نبیه صلی الله علیه و آله و سلم حتی یوم الناس هذا» . (24) «به خدا سوگند، از روزی که خداوند جان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را قبض کرد، من از حق خویش محروم شدم تا امروز که مشاهده می کنید» .

و یا بگوید:

«استخلف الناس ابوبکر و انا والله احق بالامر منه و اولی به و استخلف ابوبکر عمر و انا والله احق بالامر و اولی به منه » . (25) «ابوبکر بر مردم خلافت یافت در حالی که به خدا سوگند من از او به خلافت سزاوارتر بودم و ابوبکر هم عمر را خلیفه کرد در حالی که به خدا سوگند من از وی به خلافت اولی و سزاوارترم » .

و همچنین یکی از نویسندگان معاصر نیز پس از ذکر 17 حدیث در اثبات احقیت و اولویت علی علیه السلام به خلافت نتیجه می گیرد که: «در تمام این بیانات احق و اولی بودن خود را به مقام خلافت اثبات می کند و از مجموع قضایا و اخبار و احادیث جز این معنی مفهوم نمی شود که شخص شخیص مولی الموحدین از دیگران به امر حکومت امت اولی و احق بوده است نه این که مقام خلافت، خاص حضرت اوست » . (26) در پاسخ باید گفت: این مطلب که به عنوان تحقیق از آن یاد شده، پنداری بیش نیست، هیچ گاه نمی توان مجموع سخنان امام علیه السلام را بر لیاقت و شایستگی ذاتی حمل نمود و یک چنین شایستگی نمی تواند مجوز حملات تند امام بر خلفا گردد زیرا:

اولا: امام در برخی از سخنان خود روی  وصیت  پیامبر تکیه کرده و صریحا درباره ی اهل بیت علیهم السلام می فرماید:

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 02:54:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پس اگر حکومت و خلافت حق خاص علی علیه السلام نبود، پس آن همه احتجاجات و مبارزات در این باره برای چه بود؟(قسمت سوم) ...

وصایت یک اصل ما فوق شورا

در نظام سیاسی اسلام، تعیین امام و خلیفه، به یکی از دو طریق انجام می گیرد:

1. وصایت .

2. شورا.

اگر در این دو مفهوم عمیق فکر کنیم، می بینیم این دو ملاک در عرض هم نبوده و بلکه در طول هم می باشد به این معنی در یک مرحله، ملاک تعیین امام «وصایت » است و در مرحله دیگر «شورا» است. به اصطلاح «شورا» در جایی اعتبار دارد که «وصایت » و «نص » در کار نباشد; زیرا «شورا» در اسلام در امری صحیح است که حکم آن در قرآن وحدیث بیان نشده باشد.

قرآن مجید در برخی از آیات یادآور می شود که: «ما کان لمؤمن ولا مؤمنة اذا قضی الله و رسوله امرا ان یکون لهم الخیرة…» . (22) «هرگز شایسته نیست که افراد با ایمان در برابر انتخاب و گزینش الهی مقاومت نشان دهند و خود فرد دیگری را انتخاب کنند» .

پس بر فرض ثبوت «نص » و «وصایت » در قرآن و حدیث هرگز نوبت به «شورا» نمی رسد و تعیین امام به امامت منحصرا «نص » و «وصایت » می باشد. دوران وصایت هم یک دوران محدودی است و لذا امامان اهل بیت یا اوصیای پیامبر بیش از 12 تن نیستند تا هنگامی که جامعه اسلامی به مرحله رشد سیاسی و فکری و خودآگاهی عمومی برسد و شماره افراد با شماره آرا برابر شود و در این مرحله است که جامعه می تواند قدرت استقلال اجتماعی و سیاسی خود را به دست آورد و خود مستقیما مسئولیت ادامه مسیر نهضت را به دست گیرد و برجسته ترین فرد را به عنوان حاکم برگزیند، در این مرحله است که جامعه به آستانه دموکراسی واقعی می رسد. پس از پایان دوران «وصایت » ، دوران «شورا» یا به اصطلاح امروز دوران دموکراسی آغاز می گردد و در این حال است که انتخاب رهبر و پیشوای امت با ضوابطی که در شرع بیان شده است، حق مسلم امت است و این ملاک همیشگی تعیین امام، در نظام سیاسی اسلام است .

دموکراسی دشمن دموکراسی

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در آن محیط منحط و آلوده ای که مبعوث شده بود، تمام هدفش این بود که جامعه را بر اساس مکتب حیات بخش و سازنده خود، بپروراند و نظام از هم گسیخته آن جامعه را تجدید بنا نماید اما در پایان عمر خود می بیند هنوز ریشه های جاهلی و عناصر انحرافی در اعماق آن نیرومند است و هنوز دسته ایی هستند که به سادگی این جامعه را به طرف خود می کشانند و هنوز میکروبهای خطرناک مزمن در وجدان پنهان مردمش باقی مانده است و عوامل ارتجاعی که در اثر این قیام، خلع شده بودند هنوز از قدرت و نفوذ خطرناکی برخوردارند و دشمنان خطرناک خارجی با منافقان داخلی بر این نابودی اسلام، همداستان اند، حتی افراد مؤمن اگر چه در عقیده تغییر کرده اند ولی هنوز در بینش و رفتار و اخلاق، همچنان پرورده جاهلیت قدیم اند و هنوز رسوبات دوران جاهلیت از ذهنشان بیرون نرفته است. اینها بزرگترین خطری بود که نهضت نوپای اسلام را از درون تهدید می کرد.

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 02:08:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پس اگر حکومت و خلافت حق خاص علی علیه السلام نبود، پس آن همه احتجاجات و مبارزات در این باره برای چه بود؟(قسمت دوم) ...

نوعی جدل منطقی

اگر حکومت و خلافت حق خاص علی علیه السلام بود، پس چرا آن حضرت در بعضی جاها به آرا و بیعت مردم و شورا استدلال کرده است؟ چنان که در نامه ای به معاویه می نویسد:

«انه بایعنی القوم الذین بایعوا ابا بکر و عمر و عثمان علی ما بایعوهم علیه، فلم یکن للشاهد ان یختار و لا للغائب ان یردوانما الشوری للمهاجرین و الانصار فان اجتمعوا علی رجل و سموه اماما کان ذلک لله رضی فان خرج علی امرهم خارج بطعن او بدعة ردوه الی ما خرج منه فان ابی قاتلوه علی اتباعه غیر سبیل المؤمنین و ولاه الله ما تولی…» .(17) همان کسانی که با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کردند با همان شرایط و کیفیت با من بیعت نمودند. بنابراین، نه آن که، حاضر بود (هم اکنون) اختیار فسخ دارد و نه آن که، غایب بود اجازه رد کردن. شورا فقط از آن مهاجران و انصار است اگر آنها متفقا کسی را امام نامیدند خداوند راضی و خشنود است. اگر کسی از فرمان آنها با طعن و بدعت خارج گردد او را به جای خود می نشانند و اگر طغیان کند با او پیکار می کنند; چرا که از غیر طریق مؤمنان بیعت کرده و خدا او را در بیراهه رها می سازد.

عده ای از علمای اهل سنت از جمله ابن ابی الحدید (18) برای عدم نص به خلافت علی علیه السلام و این که امامت به اختیار امت هم منعقد می شود، به این فقرات از نامه ی آن حضرت تمسک جسته اند. ابن ابی الحدید پس از نقل جریان سقیفه در شرح سخن امام (19) می گوید: اگر نص صریحی به وصیت پیغمبر نسبت به امام علیه السلام بود امام باید با آن استدلال می کرد و وصیت پیامبر را یاد آور می شد و به دلیل  وصیت  پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مقام خلافت را از آن خود می دانست، در حالی که امام علیه السلام نه خود و نه یاران و شیعیانش به نص استدلال نکردند بلکه از طریق فضایل و مناقب امام به استدلال پرداختند.

بعضی ها پا را از این فراتر نهاده این نامه امام را دلیل بر صحت و درستی خلافت خلفا گرفته اند; ولی همان گونه که می دانیم این استدلال از دو جهت نادرست است:

نخست: این که در خطبه ها و سخنان امام فراوان آمده که حکومت آنها بر خلاف حق بوده است و خلافت و جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، مخصوص آن حضرت می باشد و پیامبر شخصا او را تعیین فرموده است و این مطلب در جای خود به تفصیل بیان شده است.

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 01:38:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پس اگر حکومت و خلافت حق خاص علی علیه السلام نبود، پس آن همه احتجاجات و مبارزات در این باره برای چه بود؟(قسمت اول) ...

وصی - وصایت
وصی در لغت:

کسی که وصیت کننده اورابرای اجرای وصیت خود تعیین کند, کسی که به او اندرز و سفارش شده, اوصیائ جمع

وصی در اصطلاح:

تاج العروس: وصی، بر وزن غنی، لقب علی‏علیه السلام است (این گفته می‏ فهماند که کاربرد واژه «وصی» درباره علی‏علیه السلام فراوان و مشهور بوده است). 

وصایت ملاک تعیین امام

شیعه معتقد است که قدرت امام معصوم علیه السلام منبعث از خداست، امام را امت انتخاب نمی کند، بلکه امامت او مثل نبوت پیامبران، به نص الهی است.

وصیت و نص رسول خدا

علی علیه السلام خلافت را حق مسلم و قطعی خود می دانست و در نهج البلاغه بر مدعای خود از طرق گوناگون استدلال کرده است.

آن حضرت در موارد زیادی از حق خویش سخن گفته است که جز با مساله ی تنصیص و مشخص شدن حق خلافت برای او به وسیله پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم قابل توجیه نیست. در نهج البلاغه صریحا درباره ی اهل بیت می فرماید:

«…ولهم خصائص حق الولایة وفیهم الوصیة والوراثة، الان اذ رجع الحق الی اهله ونقل الی منتقله!» . (1) یعنی ویژگی های ولایت و حکومت از آن آنهاست و وصیت پیامبر و وراثت او در میان آنان، هم اکنون حق به اهلش برگشته و دوباره به جایی که از آنجا منتقل شده بود، باز گردیده است.

و همچنین در سرتاسر نهج البلاغه، گلایه امام از مردم برای این است که چرا او را از حق مسلم و قطعی اش محروم کردند بدیهی است که تنها با نص و تعیین قبلی از طریق رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است که می توان از حق مسلم و قطعی دم زد; زیرا اگر انتخاب امام، حق امت بود معنی نداشت علی علیه السلام تنها به خاطر شایستگی اش به امامت، قبل از انتخاب مردم حکومت را حق مسلم خود بداند و با کسی که علی الظاهر مدعی خلافت از طریق مردم بود، به مبارزه برخیزد; زیرا صلاحیت و شایستگی حق بالقوه، ایجاد می کند نه حق بالفعل و در صورت حق بالقوه، سخن از ربوده شدن حق مسلم و قطعی صحیح نیست. اکنون به ذکر مواردی می پردازیم که امام علی علیه السلام خلافت را حق مسلم خود می داند:

1. علی علیه السلام برای اثبات حقانیت خود نوعا به ادله و نصوصی که درباره او وارد شده است، استناد می کند:

ابوالطفیل لیثی یکی از اصحاب پیامبر می گوید: روزی علی علیه السلام مردم را در میدان وسیعی جمع کرد ، سپس به آنها فرمود: شما را به خدا سوگند می دهم، هر کس از شما روز غدیر خم و هر چه از رسول خدا شنیده، بگوید. سی نفر از مردم بلند شدند و شهادت دادند. ابونعیم می گوید: گروه کثیری از مردم برخاستند وبه این جمله شهادت دادند که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هنگامی که دست علی علیه السلام را گرفته بود، به مردم می فرمود: «اتعلمون انی اولی بالمؤمنین من انفسهم؟ قالوا: نعم یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: آیا شما می دانید که من نسبت به مؤمنان از خود آنها اولی تر هستم، مردم گفتند: آری پیامبر خدا فرمود:«من کنت مولاه، فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه » : هر کس من مولای او هستم علی علیه السلام هم مولای او است بار خدایا دوست بدار، دوستان او را و دشمن بدار دشمنان او را.

ابوالطفیل می گوید: من این اجتماع را ترک گفتم ولی شبهه ای در دلم ایجاد شد. در راه با زید بن ارقم ملاقات کردم و جریان را برای او بازگو کردم و سپس پرسیدم: چرا انکار می کنی؟ من نیز همین مطلب را از رسول خدا شنیدم. (2)

2. هنگامی که امام از طغیان عایشه و طلحه و زبیر آگاه شد و تصمیم به سرکوبی آنها گرفت ضمن هشدار به رهبران مذهبی فرمود:

«…فوالله ما زلت مدفوعا عن حقی مستاثرا علی منذ قبض الله نبیه صلی الله علیه و آله و سلم حتی یوم الناس هذا» . (3) «به خدا سوگند از روزی که خدا جان پیامبرش را گرفت تا امروز همواره حق مسلم من از من سلب شده است » .

3. امیرمؤمنان علی علیه السلام می گوید: روز شورا شخصی در حضور جمعی به من گفت: پسر ابوطالب! تو بر امر خلافت حریصی، من در پاسخ گفتم:

«بل انتم والله احرص وابعد وانا اخص واقرب وانما طلبت حقا لی وانتم تحولون بینی و بینه و تضربون وجهی دونه فلما قرعته بالحجة فی الملاء الحاضرین هب کانه بهت لا یدری ما یجیبنی » . (4) «به خدا سوگند بلکه شما با این که ازپیامبر دورترید از من حریصترید. من حق خود را طلب کردم شما می خواهید میان من و حق خاص من مانع شوید و مرا از آن منصرف سازید. آیا آن که حق خویش را می خواهد حریصتر است یا آن که به حق دیگران چشم دوخته است؟ همین که در جمع حاضران اقامه دلیل نمودم به خود آمد و نمی دانست در پاسخ من چه بگوید» .

ابن ابی الحدید می گوید: اعتراض کننده سعد وقاص و آن هم بعد از قتل عمر در روز شورا بود و سپس می گوید: ولی امامیه معتقدند که اعتراض کننده ابوعبیده جراح و آن هم در روز سقیفه بود» . (5)

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 01:22:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اشعار تبریک ولادت امام هادی (ع) ...

 

ای نور خدا امام هادیوی مکتب عشق را منادیای در کف تو لوای قرآن

وی مجری آیه های قرآن

در اوج طلوع روشنائی

آیینه ی پاک حق نمائی

$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$

امشب ای دل، مرا شب شادی است

در کف ما برات آزادی است

باب رحمت ز هر طرف شد باز

شب میلاد حضرت هادی است

امام هادی علیه السلام :

” هرکس بذر خوبی بکارد، شادمانی درو می کند.”

$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
 
ز سوی عرش رحمن، نوید شادی آمد

بشارت ای محبان، امام هادی آمد

کجایی یابن زهرا بده عیدی مارا

که روح عشق و ایمان امام هادی آمد

$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (8)
 [ 12:20:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  قلب آدمی کجاست ؟؟؟؟؟ ...

 آدمی دو قلب دارد !
قلبی که از بودن آن با خبر است و قلبی که از حضورش بی خبر.
قلبی که از آن با خبر است همان قلبی ست که در سینه می تپد 

همان که گاهی می شکند
گاهی می گیرد و گاهی می سوزد
گاهی سنگ می شود و سخت و سیاه
و گاهی هم از دست می رود…

 

 با این دل است که عاشق می شویم
با این دل است که دعا می کنیم
با همین دل است که نفرین می کنیم
و گاهی وقت ها هم کینه می ورزیم…

 

اما قلب دیگری هم هست.قلبی که از بودنش بی خبریم.
این قلب اما در سینه جا نمی شود
و به جای اینکه بتپد…..می وزد و می بارد و می گردد و می تابد
این قلب نه می شکند نه میسوزد و نه می گیرد
سیاه و سنگ هم نمی شود
از دست هم نمی رود

 

ادامه »

موضوعات: دل نوشته, این هفته چه بنویسیم (8)
[جمعه 1395-06-26] [ 09:36:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  چرا روز غدیر عید الشیعه است؟ ...

یکی از بزرگترین اعیاد اسلامی شیعیان روز غدیرخم و روز منصوب شدن مولی امیر المؤمنین حضرت علی(ع) به مقام شامخ ولایت به امر الهی است که این رسالت عظیم را پیامبر گرامی اسلام(ص) در سال دهم هجرت در بازگشت از حجه الوداع در مکانی به نام غدیرخم، به انجام رساندند.این روز به خاطر عظمت واهمیتش دارای نام های متعددی است، ازجمله این روز را“عید الشیعه”می نامند، همانگونه که امام صادق(ع) فرمودند: جعله عيدا لنا (خداوند اين روز رابراى ما اهل بيت(ع) عيد قرار داد) (1)  

چرا روز غدیر عید الشیعه است؟

اراده حكيمانه خداوند بر اين تعلق گرفته است كه واقعه تاريخى غدير در تمام قرون واعصار، به صورت زنده در دلها وبه صورت مكتوب در اسناد وكتب، بماند ودر هر عصر وزمانى نويسندگان اسلامى در كتابهاى تفسيروحديث وكلام وتاريخ از آن سخن بگويند وگويندگان مذهبى در مجالس وعظ وخطابه در باره آن داد سخن دهند وآن را از فضايل غير قابل انكار حضرت على -عليه السلام بشمارند. نه تنها خطبا وگويندگان، بلكه شعرا وسرايندگان بسيارى از اين واقعه الهام گرفته ‏اند وذوق ادبى خود را از تامل در زمينه اين حادثه واز اخلاص نسبت‏به صاحب ولايت مشتعل ساخته‏ اند وعاليترين قطعات را به صورت هاى گوناگون و به زبانهاى مختلف از خود به يادگار نهاده‏ اند.

از اين جهت، كمتر واقعه تاريخى همچون رويداد غدير مورد توجه دانشمندان، اعم از محدث ومفسرومتكلم وفيلسوف وخطيب وشاعر ومورخ وسيره نويس، قرار گرفته است وتا اين اندازه در باره آن عنايت مبذول شده است.

يكى از علل جاودانى بودن اين حديث، نزول دو آيه از آيات قرآن كريم در باره اين واقعه است(2)  وتا روزى كه قرآن باقى است اين واقعه تاريخى نيز باقى خواهد بود واز خاطرها محو نخواهد شد.

جامعه اسلامى در اعصار ديرينه آن را يكى از اعياد مذهبى مى شمرده‏ اند وشيعيان هم اكنون نيز اين روز را عيد مى‏ گيرند ومراسمى را كه در ديگر اعياد اسلامى برپا مى‏ دارند در اين روز نيز انجام مى‏ دهند.

از مراجعه به تاريخ به خوبى استفاده مى ‏شود كه روز هجدهم ذى الحجة الحرام در ميان مسلمانان به نام روز عيد غدير معروف بوده است، تا آنجا كه ابن خلكان در باره مستعلى بن المستنصر مى ‏گويد:در سال‏487 هجرى در روز عيد غدير كه روز هجدهم ذى الحجة الحرام است مردم با او بيعت كردند. (3) والعبيدى در باره المستنصر بالله مى‏ نويسد:وى در سال‏487 هجرى، دوازده شب به آخر ماه ذى الحجه باقى مانده بود كه درگذشت. اين شب همان شب هجدهم ذى الحجه، شب عيد غدير است. (4)

نه تنها ابن خلكان اين شب را شب عيد غدير مى‏ نامد، بلكه مسعودى (5) وثعالبى (6) نيز اين شب را از شبهاى معروف در ميان امت اسلامى شمرده ‏اند.

ريشه اين عيد اسلامى به خود روز غدير باز مى‏گردد، زيرا در آن روز پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به مهاجرين وانصار، بلكه به همسران خود، دستور داد كه بر على -عليه السلام وارد شوند وبه او در مورد چنين فضيلت‏ بزرگى تبريك بگويند.زيد بن ارقم مى‏ گويد:نخستين كسانى از مهاجرين كه با على دست دادند ابوبكر، عمر، عثمان، طلحه وزبير بودند ومراسم تبريك وبيعت تا مغرب ادامه داشت.

 

پی نوشت:

1-بحارالانوار، ج 98، ص 300

2- آيات‏3و67 سوره مائده.

3- وفيات الاعيان، ج‏1، ص 60 وج‏2، ص‏223.

4- وفيات الاعيان، ج‏1، ص 60 وج‏2، ص‏223.

5- التنبيه والاشراف، ص 822

6- ثمار القلوب، ص 511.

منبع اصلی: 
فروغ ولايت ص‏134 ،آيت الله شيخ جعفر سبحانى

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (8)
 [ 06:11:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  حجة الوداع، حجه البلاغ، حجه الکمال ، حجه التّمام ...

حجه الوداع

· آخرین حج پیغمبر که در سنه دهم از هجرت انجام شد.

حجه البلاغ

· آخرین حج پیغمبر که آنرا حجه الوداع و حجه السلام و حجه التمام نیز خوانند

حجه الکمال

· آخرین حج پیغمبر که حجه الوداع نیز گویند

حجه التمام

· آخرین حج پیغمبر (ص)

حجه

· یک بارحج کردن, یک مرتبه حج گذاردن, سال, سال یاماه

حجج

· جمع حجه  

اهميت حجه الوداع

هجرت پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله و سلم و خروج آن حضرت از مكه معظمه نقطه عطفي در تاريخ اسلام به شمار مي آيد و بعد از اين هجرت، حضرت سه بار به مكه سفر كرده اند.

بار اول در سال هشتم پس از صلح حديبيه به عنوان عمره وارد مكه شدند و طبق قراردادي كه با مشركين بسته بودند فوراً بازگشتند.

بار دوم در سال نهم به عنوان فتح مكه وارد اين شهر شدند، و پس از پايان برنامه ها و برچيدن بساط كفر و شرك و بت پرستي به طائف رفتند و هنگام بازگشت به مكه آمده و عمره بجا آوردند و سپس به مدينه بازگشتند.

سومين و آخرين بار بعد از  هجرت كه پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم وارد مكه شدند در سال دهم هجري بعنوان حجه الوداع بود كه حضرت براي اولين بار به طور رسمي اعلان حج دادند تا همه مردم در حد امكان حاضر شوند.

در اين سفر دو مقصد اساسي در نظربود، و آن عبارت بود از دو حكم مهم از قوانين اسلام كه هنوز براي مردم به طور كامل و رسمي تبيين نشده بود: يكي حج، و ديگري مسئله خلافت و ولايت و جانشيني بعد ازپيامبر صلي الله عليه و اله و سلم.

حجه الوداع و واقعۀ غدیر خم:

پیامبر اسلام (ص) در آخرین سال حیات خویش، اعلان عمومیِ حج دادند تا جمیع مسلمانان شبه جزیره به همراه آن حضرت اعمال حج را به جای آورند. هدف از فراخوان حجه الوداع،همان طور که اشاره شد تبیین دو قانون مهم اسلام بود که هنوز برای مسلمانان رسماً و به طور کامل بیان نشده بود؛ حج و امامت. علی(ع) نیز که برای دعوت اهل یمن به آن سرزمین رفته بود در میان راه با دوازده هزار تن به رسول خدا(ص) ملحق گردید. بدین ترتیب یکصدو بیست هزار تن به سوی مکه حرکت کردند. پیامبر(ص) سه نام دیگر برای حجه الوداع برگزیدند: حجه البلاغ، حجه الکمال و حجه التّمام، که اشاره به آیات مهمی از قرآن دارد که در پایان مراسم حج آن سال نازل گردید.

ایشان در روز دهم ذی الحجه، مردم را در منا گرد آورده و پس از یادآوری نعمت اسلام، تمامی خون های به ناحق ریخته شده در جاهلیت را عفو کرده و مردم را از اختلاف و شمشیر کشیدن به روی یکدیگر، پس از رحلت خود بر حذر داشتند. ایشان همچنین به مردم متذکّر شدند که:«من دو امر گرانسنگ در میان شما باقی می نهم؛ کتاب خدا و عترتم از اهل بیتم، اگر به آن دو تمسّک کنید هرگز گمراه نخواهید شد، و آن دو از هم جدا نمی شوند تا نزد حوض به من برسند».

روز سیزدهم نیز پیامبر (ص) مسلمانان را فراخواندند تا در مسجد خیف حضور یابند. در آن جمع نیز پیامبر (ص) با ایراد خطبه ای، موضوعات فوق را تکرار فرموده و از حاضران خواستند تا به غایبان اطلاع دهند. پیامبر (ص) پس از اتمام اعمال، از طریق منادی خود بلال، به همۀ مردم دستور دادند شهر مکه تخلیه نموده و با ایشان به سوی غدیر خم حرکت کنند.

نزدیک ظهر روز هجدهم ذی الحجه چون موکب رسول خدا(ص)به منطقۀ غدیرخم(محل جدا شدن راه شام و عراق و یمن و مدینه) كه در سه ميلى «جحفه‏» (1) قرار دارد نزدیک شد، پیغمبر(ص) به ناگاه مسیر خود را به سمت راست جاده تغییر داده و فرمودند:«ایها النّاس، اجیبوا داعیَ اللّه، أنَا رسول اللّه…ای مردم، دعوت کنندۀ خدا را اجابت کنید که من پیام آور خدایم».دستور توقف به همراهان داده شد و مهلت دادند تا جلورفتگان بازگشته و عقب افتادگان نیز برسند. در این فاصله، رسول خدا(ص) به اصحاب نزدیک خود؛ سلمان،ابوذر،مقداد و عمّار دستور دادند تا در محلّ پنج درخت کهنسال، سایبانی درست کرده و از سنگ و جهاز شتران منبری به ارتفاع قامت یک انسان آماده کنند. پس از اجتماع بزرگ مسلمانان، رسول خدا(ص) نمازهای ظهر و عصر را با هم اقامه کرده و همراه با علی بن ابی طالب(ع) بر فراز منبر ایستادند.

 كاروانيان از توقف ناگهانى وبه ظاهر بى موقع پيامبر در اين منطقه بى آب، آن هم در نيمروزى گرم كه حرارت آفتاب بسيار سوزنده وزمين تفتيده بود، در شگفت ماندند.مردم با خودمى گفتند:فرمان بزرگى از جانب خدا رسيده است ودر اهميت فرمان همين بس كه به پيامبر ماموريت داده است كه در اين وضع نامساعد همه را از حركت‏باز دارد وفرمان خدا را ابلاغ كند.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (8)
 [ 06:04:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  امام علی(ع) و لقب امیرالمومنین ...

· سرور مومنان خلفیه مسلمانان : آسمان را حق بود گر خون بگریزد بر زمین بر زوال ملک مستعصم امیرالمومنین ( سعدی ) توضیح 1 نخست این لقب به عمربن خطاب داده شد و پس از او خلفا را بدین لقب خواندند و این رسم تا پایان دوره عباسی ( شرق و غرب ) معمول بود . سلطان سلیم اول پادشاه عثمانی درسال 923 ه ق . /1517 م . خلفیه عباسی مصر را مطیع خود کرد و حق خلافت را بخود اختصاص داد و از این تاریخ سلاطین عثمانی لقب امیرالمومنین یافتند . توصیح شیعه این لقب را به علی ع بن ابی طالب اطلاق کنند.

 

امام علی(ع) و لقب امیرالمومنین

امیر در زبان عربی به معنی فرمانده، سلطان و رهبر است. بعد از اسلام، کسانی را که از سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و خلفا به فرماندهی ماموریت های جنگی منصوب می شدند امیر می نامیدند. اما عنوان«امیرالمومنین» به معنی خلیفه و فرمانده کل قوای اسلام و پیشوای مومنان است.

 به اعتقاد علمای شیعه، «امیرالمومنین» عنوانی است که خدای تعالی به علی بن ابی طالب داده و هیچ کس دیگر، چه قبل و چه بعد از او، برازنده این لقب نیست. در حدیثی آمده است که پیامبر به اصحاب خود فرمود:«هنگام سلام به علی، او را امیرالمومنین خطاب کنید.» و در حدیث دیگری آمده است که:« خدا علی علیه السلام را امیرالمومنین نامیده است».

 از حضرت صادق علیه السلام سئوال شد:«آیا به حضرت قائم ، لقب « امیرالمومنین » خطاب می شود؟» فرمود:«نه، این عنوان مخصوص علی علیه السلام است؛ هیچ کس، نه قبل از او و نه پس از او، سزاوار نیست به این نام نامیده شود، و هر کس چنین ادعایی کند کافر است». از اهل سنت نیز درباره اعطای لقب امیرالمومنین به امام علی روایات بسیاری در دست است؛ از جمله: ابونعیم اصفهانی در حیله الاولیاء از انس بن مالک روایت کرده است که رسول خدا درباره علی علیه السلام فرمود:«او امیرالمومنین و پیشوای نیکوکاران و فرمانده سواران مجاهد و خاتم اوصیاء است». نیز از ابن مردویه اصفهانی، از دانشمندان اهل سنت، نقل شده است که: جبرئیل در محضر رسول خدا علی علیه السلام را امیرالمومنین خواند. از ام سلمه روایتی نیز در این باره رسیده است. ولی در ظاهر، بنا بر عقیده اهل سنت، هر مسلمانی که به اجماع یا وصایت یا شوری برای امامت و فرماندهی کل قوای اسلام انتخاب شود، امیرالمومنین است. آنان می گویند این عنوان اولین بار بر خلیفه دوم عمر بن خطاب اطلاق شد و آنگاه در عهد خلفای راشدین دیگر و خلفای بنی امیه و بنی عباس نیز هر یک از خلفا «امیرالمومنین» خوانده می شدند. فقهای زیدی مذهب نیز این عنوان را حق شرعی هر امیر علوی می دانند که برای احقاق حق، قیام کند.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب, این هفته چه بنویسیم (8)
 [ 05:39:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اکمال دین ... ...

اکمال

· کامل کردن, تمام کردن

( مصدر ) کامل کردن تمام نمودن رسانیدن : اکمال نفوس . جمع : اکمالات .

· قی به معنی قی و استفراغ باشد.

دین

· یکی از ایزدان در آیین زردشتی موکل بروز بیست و چهارم هر ماه شمسی ( دین روز ) .

· ( اسم ) 1 - نام ایزدیست . 2 - روز بیست و چهارم هر ماه شمسی . 3 - آیین کیش جمع ادیان . 4 - راه روش . یا دین اسلام اسلام . یا دین محمدی اسلام .

واژه كمال در لغت مقابل نقص به كار مى‏ رود و هنگامى چيزى بدان متصف شود كه هدف مورد نظر را بر آورده نمايد بنابراين تعيين دقيق حد و مرز معناى آن وابسته به هدفى است كه از متعلق آن مد نظر است.

هنگامى كه اين واژه براى دين به كار مى ‏رود اول بايد هدف آورنده آن را شناخت. قدر جامع و مشترك همه اديان الهى كه همان دين پذيرفته شده در نزد خداى سبحان است، اسلام است؛ ان الدين عندالله الاسلام(1)؛ و اگر كسى غير از آن دينى را انتخاب كند پذيرفته نخواهد شد و من يتبغ غير الاسلام ديناً فلن يقبل منه.(2)

و معناى دين در واقع تسليم و انقياد و فرمانبردارى در برابر خداى سبحان و فرمان هاى اوست و به عبارت ديگر دين در لغت به معناى خضوع و انقياد در برابر برنامه و مقررات معيّن مى ‏آيد و در قرآن به معناى مجموعه معارف و احكام و مقرراتى اطلاق شده كه از جانب خداى سبحان نازل گشته تا برنامه زندگى بندگان باشد و مردم نيز بايد در برابر آن مقررات و معارف تسليم و منقاد باشند و دين در قرآن به كمال وصف شده است و حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام) نيز آن را به كمال وصف كرده است. از جمله در خطبه 86 فرمود: خداى سبحان كتاب و قرآن را بر شما نازل كرد كه بيانگر همه چيز است و تمام امورى كه به هدايت و سعادت و نجات انسان‏ها مربوط است در آن بيان شده است و پيامبر را آن مقدار در ميان شما عمر داده كه براى شما و او دينى را كه مورد رضاى اوست و در كتاب آسمانى اش نازل كرده كامل نمايد و بر زبان پيامبرش اعمالى را كه بر شما لازم بود رسانده است.(3)

در روز غدير با نصب على ابن ابيطالب (عليه السلام) دين كامل شد زيرا رهبرى پيدا كرد كه هم دين شناس است و هم عادل و معصوم است و هم دين را در همه ابعاد زندگى فردى و اجتماعى اجرا مى‏كند. امام باقر(عليه السلام)فرمودند:

دين داراى پنج پايه است: 1- نماز 2- زكات 3- حج 4- روزه 5- ولايت. از حضرت سئوال شد كدام يك از اين پنج پايه ارزشمندتر است؟ فرمود: ولايت با فضيلت‏ترين و با ارزش‏ترين آنهاست و براى اين كه كسى خيال نكند كه ولايتى كه افضل بناهاى اسلام است به معناى محبت و اعتقاد به حقانيت اهل بيت و يا ولايت تكوينى است فرمود: ولايت كليد و مفتاح همه آنها و والى دليل بر آنهاست.(4)

با توجه به اين كه دين خدا كامل است و در روز غدير به كامل بودن خبر داده است لازم است بدانيم كه كمال دين تنها به بيان احكام الهى نيست بلكه اين دين به مبيّن و شارح معصوم و مجرى معصوم دارد كه هم دين را به طور صحيح بيان كند و هم از تحريف و ايجاد بدعت در دين جلوگيرى نمايد و هم آن را به طور صحيح و كامل اجراء نمايد و اين، تحقق پيدا نمى‏كند جز اين كه پيامبر مسئول اين وظيفه مهم را مشخص نمايد و از اين رو در روايات، كمال دين را به ولايت اميرالمؤمنين (عليه السلام) مى‏داند و اين امر در روز عيد غدير خم تحقق پيدا كرده است.

آیه اکمال دین

«الیوم یئس الّذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دیناً؛(5) امروز کافران از دین شما ناامید شده اند. بنابراین، از آنها نترسید و از من بترسید. امروز دین شما را کامل و نعمتم را براى شما تمام کردم و راضى شدم که اسلام براى شما دین و آیین باشد.»

ادامه »

موضوعات: قرآنی, اجتماعی, نکته های ناب, این هفته چه بنویسیم (8)
 [ 05:17:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اتمام نعمت-تمام نعمت ...

اتمام

 تمام کردن, بپایان رساندن, انجام دادن

 1 - ( مصدر ) انجام دادن بپایان رسانیدن پرداختن اکمال تمام کردن فرجامانیدن . 2 - ( مصدر ) تمام شدن .

تمام

 کامل شدن, تمام وکامل کردن, گذرانیدن و بسربردن

 1 - ( صفت ) کامل درست . 2 - صحیح بی عیب 3 . - پرداخته بر آورده بجا آورده . 4 - پخته رسیده رسا . 5 - همه همگی جملگی سراسر یکسر تمام مردم . 6 - کلا جمعا (( اعضاتمام حاضربودند . )) 7 - ( اسم ) عاقبت انجام انتها . 8 - بس بسنده . 9 - ( مصدر ) بسر آمدن بسررسیدن بپایان آمدن . 10 - مردن درگذشتن .

نعمت

 احسان, نیکی, بهره وخوشی, مال, روزی, انعام جمع

(اسم) 1 - آنچه باعث خوشی و شادکامی شخص باشد فراخی و آسایش در زندگی : فخور آنست که او را در نعمت بطر بگیرد . 2 - عطا بخشش احسان نواخت . 3 - هدیه 4 - مال خواسته . جمع : نعم انعم نعمات . یا شکر نعمت . سپاسگزاری از نعمت .

اتمام نعمت در قرآن:

راغب در مفردات خود گفته: نعمة - به كسرحرف اول و فتح دوم - به معناي حالت خوش است .

و اما نعمة - به فتح حرف اول و سكون دوم - به معناي تنعم است ، و ساختمانش صيغه مره از فعل است ، مانند ضربة كه به معناي يك بار زدن است و همچنين شتمة يك بار دشنام دادن و نعمت مر جنس را باشد يعني شامل كم و زياد مي‏شود . سپس اضافه مي‏كند : انعام به معناي رساندن احسان به غير است ، و به كار نمي‏رود مگر در موردي كه آن شخص دريافت كننده انعام از جنس ناطقين ( جن و انس و ملك ) باشد ، براي اينكه هيچوقت گفته نمي‏شود كه فلاني بر اسب خود انعام كرد ، ولي گفته مي‏شود : انعمت عليهم و و اذ تقول للذي انعم الله عليه و انعمت عليه . و كلمه نعماء در مقابل ضراء به معناي شدايد است . و نعيم به معناي نعمت بسيار است ، و لذا خداوند بهشت را با اين كلمه توصيف كرده و فرموده : في جنات النعيم و جنات النعيم ، و تنعم به معناي تناول چيزي است كه در آن نعمت و خوشي است ، گفته مي‏شود : نعمه تنعيما فتنعم يعني او را تنعيم كرد و متنعم شد ، و زندگيش فراخ و گوارا گرديد . خداي تعالي هم فرموده : فاكرمه و نعمه و به همين معناست طعام ناعم و جارية ناعمة . بنا بر اين ، در همه مشتقات اين كلمه بطوري كه ملاحظه گرديد يك معني خوابيده ، و آن نرمي و پاكيزگي و سازگاري است و مثل اينكه ريشه اين مشتقات نعومت باشد ، و اگر مي‏بينيم كه تنها در مورد انسان استعمال مي‏شود براي اين است كه تنها انسان است كه با عقل خود نافع را از ضار تشخيص داده ، از نافع خوشش مي‏ آيد و از آن متنعم مي‏شود ، و از ضار بدش مي‏آيد و آن را ملايم و سازگار با طبع خويش نمي‏بيند ، به خلاف غير انسان كه چنين تشخيصي را ندارد ، مثلا مال و اولاد و امثال آن براي يكي نعمت است و براي ديگري نقمت ، و يا در يك حال نعمت است و در حالي ديگر نقمت و عذاب .

ادامه »

موضوعات: قرآنی, اجتماعی, این هفته چه بنویسیم (8)
 [ 04:52:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  غدیرخم - خم ...

غدیر خم

آبگیری است بین مکه و مدینه در ناحیه جحفه واقع در دومیلی جحفه . چشمه ای در آن میریخته و میان آن دو مسجد رسول الله ص قرار داشته . یا روز ( یوم ) یا واقعه غدیر خم . غدیر خم در میان مسلمانان حائز اهمیت است زیرا پیغمبر ص در موقع بر گشتن ازحجه الوداع در این ناحیه خطبه ای ایراد کرد و در ضمن آن گفت : من کنت مولاه فهذاعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله و ادلحق معه حیث کان .شیعه باستناد همین حدیث علی 4 را جانشین پیغمبر دانند و اهل سنت [مولی] را به [ دوست ] تعبیر کنند .

غدیری است بین مکه و مدینه و فاصله آن تا جحفه دو میل است موضعی است میان حرمین در ناحیه جحفه بر سه میلی آن و گفته اند نزدیک جحفه بر یک میلی آن است و ذکر آن در حدیث آمده است .

 غدیر

( اسم ) آبگیری که آب باران و سیل در آن جمع شود و بماند آبگیر تالاب .

جغرافیای غدیر خم

«غدیر خم» نام ناحیه ای در میان مکه و مدینه است که بر سر راه حاجیان قرار دارد و به خاطر وجود برکه ای در این محل که در آن آب باران جمع می‎ شده است، به این نام شهرت یافته است. غدیر در ۳-۴ کیلومتری جحفه واقع شده و جحفه در ۶۴ کیلومتری مکه قرار دارد که یکی از میقات های پنجگانه است. در جحفه راه اهالی مصر، مدینه، عراق و شام از یکدیگر جدا می شود. غدیر خم به سبب وجود آب و چندین درخت کهنسال، محل توقف و استراحت کاروانیان بود؛ اما گرمایی طاقت فرسا داشت.†

مسجد غدیر خم

مسجدی با گستردگی ۵۰ مترمربع در منطقه غدیر خم که در دو دهه اخیر بازسازی شد، در شهریور ۱۳۸۶ در اقدامی شبانه ویرانه شد.

واقعه غدیر خم

در باره ی واقعه غدیرخم شیعه معتقد است: پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم گاه به صورت کلی وگاه نیز به گونه مشخص، در موارد مختلف جانشین خویش را به نحو روشن معرفی کرده بود، به گونه‏ای که هر یک از آنها حجت را بر افراد آگاه و حقیقت‏ جو تمام می‏کند. ولی در عین حال آن حضرت برای آنکه پیام خود را به گوش همه مسلمانان از دور و نزدیک برساند و راه را بر هر گونه تردید و تشکیک در این زمینه کاملا ببندد، به هنگام مراجعت از حجة الوداع در سرزمینی به نام غدیر خم توقف نمود و به همراهان فرمود از جانب خداوند مأموریت دارد که پیامی را به آنان برساند؛ پیامی الهی که حاکی از انجام وظیفه بزرگی بوده و چنانچه انجام نگیرد، پیامبر رسالت خود را انجام نداده است. چنانکه می‏فرماید:

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (8), غدیر خم
 [ 03:22:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مارقین – المارقین .... چیست ؟؟؟؟ ...

مارقین

· خوارج بر امیرالمومنین علی علیه السلام 

حضرت علی علیه السلام در دوران حکومت پنج ساله ی خود با سه گروه سرکش روبه رو شد. خواسته ی آنها تکرار وضع زمان حکومت عثمان بود: بذل و بخشش های بی جهت، اسراف کاری، تثبیت حکومت افراد نالایقی چون معاویه و تحکیم فرمانروایی استانداران حکومت پیشین.

این سه گروه عبارت بودند از:

ناکثان یا گروه پیمان شکن:

سردمداران این گروه، خصوصاً طلحه و زبیر که در سایه احترام عایشه، همسر پیامبر صلی الله علیه و آله، و کمک های بی دریغ بنی امیه که در حکومت امام علی علیه السلام دستشان از همه جا کوتاه شده بود، سپاه بزرگی برای تصرف کوفه و بصره ترتیب دادند، خود را به بصره رساندند و آن را تصرف کردند.
در این نبرد که به جنگ جمل مشهور است، طلحه و زبیر کشته شدند و سپاهشان پراکنده شد و گروهی به اسارت در آمدند که بعداً مورد عفو امام علیه السلام قرار گرفتند.

 مارقان یا گروه خارج از دین:

اینان همان گروه«خوارج»هستند که تا پایان نبرد صفین در رکاب علی علیه السلام بودند و به نفع آن حضرت شمشیر می زدند، ولی فریبکاری معاویه سبب شد بر امام خود شورش کنند و گروه سومی تشکیل دهند که هم بر ضد امام، و هم بر ضد معاویه باشند.
علی علیه السلام با این گروه در منطقه ای به نام نهروان رو به رو شد و جمع آنها را متفرق ساخت.
اما سرانجام یکی از همین خوارج، او را به شهادت رساند.

قاسطان یا گروه ستمگر:

رئیس این گروه معاویه بود که با فریب و نیرنگ، حدود دو سال و بلکه تا پایان عمر امام، فکر آن حضرت را به خود مشغول ساخت.
نبرد صفین در منطقه ای میان عراق و شام بین علی علیه السلام و همین گروه به سرکردگی معاویه رخ داد که در آن، خون بیش از صد هزار مسلمان ریخته شد. در این نبرد، امام علیه السلام به هدف نهایی خود نرسید؛ هر چند معاویه در منطقه شام منزوی شد.

 مارقین (خوارج)

«مارق» از ریشه «مروق» است كه به معنی خروج و بیرون رفتن تیر از هدف آمده است. مروق از دین خروج از حدود مرزبندی شده دین است.

این گروه را باید فرزند نبرد صفین دانست. اینان، پس از تحمیل حكمیت به حضرت علی (ع) و نیرنگ عمروعاص، انگشت ندامت به دندان گرفتند و ازامام خواستند، با نقض حكمیت، به نبرد روی آورد. امام خواست آن ها را نپذیرفت و بر حكمیت وفادار ماند. آنچه در خصوص خوارج گفتنی می نماید، ناخشنودی آن ها از سلطه شام بر عراق است؛ مخالفت با نتیجه حكمیت نیز در این امر ریشه دارد. آن ها سرانجام چنان اندیشیدند كه عمروعاص و علی و معاویه اساس همه مفاسد دین و جامعه اند. و باید به دلیل گناهانشان كشته شوند. عجیب است كه خوارج به اشتباه خود در حادثه حكمیت پی بردند؛ ولی از تحلیل عامل اصلی اشتباه ناتوان بودند. آنان نمی توانستند به اشتباه خود در پذیرش فریب معاویه و عمروعاص و تعیین داور اعتراف كنند.

امام علی (ع) سیمای خوارج را چنین می نمایاند:
فان ابیتم ال ان تزعموا انّی اخطات و ضللت فلم تضلّلون عامه امه محمدبضلالی و تاخذونهم بخطئی… فانّها حكّم الحكمان لیحییان ما احیاالقرآن و یمتیاما امات القرآن؛ اگر می پندارید من خطا كردم و گمراه شدم، پس چرا همه امت محمد را به گمراهی من گمراه می دانید و خطای مرا به حساب آن ها می گذارید…. اگر به آن دو نفر (ابوموسی و عمروعاص) رای به داوری داده شد، تنها برای این بود كه آنچه قرآن زنده كرد زنده سازند و آنچه قرآن مرده خواهد، بمیرانند… من شرّی به راه نینداختم و شما را درباره سرنوشت تان نفریفتم و چیزی را بر شما مشتبه نساختم” 1 ” .
به رغم بداهت مسأله، آن ها می كوشیدند امام را مقصر بدانند و به توبه وادارند. آن ها نخست، تحت عنوان «امر به معروف و نهی از منكر»، علی (ع) را به توبه فرا خواندند و سپس از لزوم قتل علی (ع) و عمروعاص و معاویه و اصحاب جمل و پذیرندگان حكمیت، به سبب كفر، سخن گفتند. در نگاه این گروه، تمام مردم روی زمین كافر بودند و باید نابود می شدند.
آن ها با این دیدگاه، در بازگشت از صفین در «حروراء»” 2 ” اردو زدند. امام آن ها را اندرز و هشدار داد:
قد كنت نهیتكم عن هذه الحكومه فابیتم علی…؛ من شما را از این حكمیت نهی كردم، ولی با سرسختی مخالفت كردید تا به دلخواه شما كشانده شدم. شما ای بی خردان، ای ناكسان و بی پدران، من این فاجعه را به بار نیاوردم و هرگز زیان شما را نخواستم.” 3 “.
خوارج، سرانجام با هشدارها و نصایح حضرت، به كوفه بازگشتند؛ ولی بر این اعتقاد بودند كه امام نباید مسأله حكمیت را پی گیرد. اصرار آن ها و انكارامام سبب شد از كوفه خارج شوند و همفكران شان را به نهروان فرا خوانند.
حضرت، در مقابل این حركت بردباری پیشه كرد و از آن ها خواست علیه معاویه بجنگند. آنان استنكاف ورزیدند و حركت امام را چنان تحلیل كردند كه به دلیل عدم تطابق رأی داوران با منافع خویش به ادامه جنگ می اندیشد.” 4 “.
عبدالله بن عباس به نمایندگی از امام (ع) نزد آنان رفت و گفت وگو كرد؛ ولی هیچ انعطافی در آنان مشاهده نشد. این گروه كژاندیش به ترور و ایجاد ناامنی روی آوردند و هر كس از علی و عثمان ابراز تنفر نمی كرد را، به قتل رساندند” 5 ” حضرت نزد آن ها شتافت و به عبدالله بن عباس فرمود:

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, این هفته چه بنویسیم (8)
 [ 03:17:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ولایت تکوینی ،ولایت بر تشریع ،ولایت تشریعی ...

«ولایت»واژه ای عربی است که از کلمه «ولی » گرفته شده است. «ولی » در لغت عرب، به معنای آمدن چیزی است در پی چیز دیگر; بدون آنکه فاصله ای در میان آن دو باشد که لازمه چنین توانی و ترتبی، قرب و نزدیکی آن دو به یکدیگر است. از اینرو، این واژه با هیئت های مختلف (به فتح و کسر) درمعانی «حب و دوستی » ، «نصرت و یاری » ، «متابعت و پیروی » ، و «سرپرستی » استعمال شده که وجه مشترک همه این معانی همان قرب معنوی است.

ولایت سرپرستی، چند سنخ است که به حسب آنچه سرپرستی می شود (مولی علیه) متفاوت می گردند. ولایت سرپرستی، گاه ولایت تکوینی است، گاهی ولایت بر تشریع است، و زمانی ولایت در تشریع. ولایت تکوینی به دلیل آنکه به تکوین و موجودات عینی جهان مربوط می شود، رابطه ای حقیقی میان دو طرف ولایت وجود دارد و ولایتی حقیقی است، اما ولایت بر تشریع و نیز ولایت در تشریع با دو قسم خود که توضیح داده می شود همگی ولایت های وضعی و قراردادی هستند; یعنی رابطه سرپرست با سرپرستی شده، رابطه علی و معلولی نیست که قابل انفکاک و جدایی نباشد.

«ولایت تکوینی » یعنی سرپرستی موجودات جهان و عالم خارج و تصرف عینی داشتن در آنها; مانند ولایت نفس انسان بر قوای درونی خودش. هر انسانی نسبت به قوای ادراکی خود مانند نیروی وهمی و خیالی و نیز بر قوای تحریکی خویش مانند شهوت و غضب، ولایت دارد; بر اعضاء و جوارح سالم خود ولایت دارد; اگر دستور دیدن می دهد، چشم او اطاعت می کند و اگر دستور شنیدن می دهد، گوش او می شنود و اگر دستور برداشتن چیزی را صادر می کند، دستش فرمان می برد و اقدام می کند; البته این پیروی و فرمانبری، در صورتی است که نقصی در این اعضاء وجود نداشته باشد.

بازگشت این ولایت تکوینی، به «علت و معلول » است. این نوع از ولایت، تنها بین علت و معلول تحقق می یابد و بر اساس آن، هر علتی، ولی و سرپرست معلول خویش است و هر معلولی، مولی علیه و سرپرستی شده و در تحت ولایت و تصرف علت خود می باشد.

از اینرو، ولایت تکوینی (رابطه علی و معلولی)، هیچ گاه تخلف بردار نیست و نفس انسان اگر اراده کند که صورتی را در ذهن خود ترسیم سازد، اراده کردنش همان و ترسیم کردن و تحقق بخشیدن به موجود ذهنی اش همان. نفس انسان، مظهر خدائی است که: «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون » (1) و لذا هرگاه چیزی را اراده کند و بخواهد باشد، آن چیز با همین اراده و خواست، در حیطه نفس، موجود و متحقق می شود. ولی واقعی و حقیقی اشیاء و اشخاص که نفس همه انسان ها در ولایت داشتن مظهر اویند، فقط و فقط، ذات اقدس الهی است; چنانکه در قرآن کریم ولایت را در وجود خداوند منحصر می کند و می فرماید: «فالله هو الولی » (2).

«ولایت بر تشریع » همان ولایت بر قانونگذاری و تشریع احکام است; یعنی اینکه کسی، سرپرست جعل قانون و وضع کننده اصول و مواد قانونی باشد. این ولایت که در حیطه قوانین است و نه در دایره موجودات واقعی و تکوینی، اگر چه نسبت به وضع قانون تخلف پذیر نیست یعنی با اراده مبدء جعل قانون، بدون فاصله، اصل قانون جعل می شود، لیکن در مقام امتثال، قابل تخلف و عصیان است; یعنی ممکن است افراد بشر، قانون قانونگذاری را اطاعت نمایند و ممکن است دست به عصیان بزنند و آن را نپذیرند; زیرا انسان بر خلاف حیوانات، آزاد آفریده شده و می تواند هر یک از دو راه عصیان و اطاعت را انتخاب کند و در عمل آن را بپیماید. قبلا گفته شد (3)که تنها قانون کامل و شایسته برای انسان، قانونی است که از سوی خالق انسان و جهان و خدای عالم و حکیم مطلق باشد و لذا، ولایت بر تشریع و قانونگذاری، منحصر به ذات اقدس اله است; چنانکه قرآن کریم در این باره فرموده است: «ان الحکم الا لله»(4).

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, بصیرت سیاسی, این هفته چه بنویسیم (8)
 [ 03:09:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  نتيجه گيري مبحث جنگ نرم ...

باید بدانیم که قدرت نرم بنياد و زيرساخت اصلي امنيت همه جانبه ي يك نظام سياسي است و فرهنگي نمودن امنيت جهاني در اين چارچوب به عنوان شكل و ماهيت جديد امنيتي قابل توجيه است. در اين نگرش، راهبرد دستيابي به امنيت؛ قدرت نرم و تاثير هنجاري بر ديگران است و جنگ نرم به عنوان منبع و كانون اصلي تهديد در محيط امنيتي جديد به شمار مي آيد. با نگاهي به نظريه هاي مختلف و بررسي چيستي، ويژگي و ابعاد گوناگون جنگ نرم مي توان گفت كه جنگ نرم پديده اي است كه جنبه هاي مختلف حيات انسان را در عصر حاضر تحت تاثير قرار داده است.

جهاني شدن فرايندي طبيعي با هدف وحدت بخشيدن به جوامع انساني است ولي با رويكرد جنگ نرم گروه ديگر اين پديده را فرايندي مي دانند كه در پي حاكم نمودن الگوهاي رفتاري خاص ازسوي بازيگران و قدرت ها با اهداف مشخص مديريت مي شود.

منبع : پرتال علمی تیرکس

موضوعات: اجتماعی, این هفته چه بنویسیم (8)
[پنجشنبه 1395-06-25] [ 04:30:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مقابله با جنگ نرم......Confront the soft war ...

در این میان چه كار كنيم تا بتوانيم با بهره ‏گيري از ساز و كارهاي مختلف از اعمال تهديدات نرم پيشگيري كنيم ؟

مقابله با جنگ نرم، نخست نیاز داریم تا ويژگي‌هاي اين نوع جنگ را آناليز كرده و خوب بشناسيم و بدانيم كه جنگ نرم با جنگ سخت، چه تفاوت‌هايي دارد. آنچه در جنگ سخت مورد هدف قرار مي‌گيرد، جان انسان‌ها، تجهيزات، امكانات است كه معمولا در اين مواقع با استفاده از همين مسائلي كه مورد هدف قرار گرفته است، افكار عمومي عليه دشمن فعال مي‌شود، در حالي كه در جنگ نرم آن چه هدف قرار مي‌گيرد، افكار عمومي است.

هر ملتي و كشوري داراي منابع قدرت نرم است كه شناسايي و تقويت و سازماندهي آن ها مي تواند براساس يك طرح جامع تبديل به يك فرصت و هجوم به دشمنان طراح جنگ نرم شود. به عنوان مثال، منابع قدرت نرم در ايران را مي توانيم ايدئولوژي اسلامي، قدرت نفوذ رهبري، حماسه‏ آفريني‏ها و درجه بالاي وفاداري ملت به حكومت برشمريم.

منبع : پرتال علمی تیرکس

موضوعات: اجتماعی, این هفته چه بنویسیم (8)
 [ 04:27:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مهم ترین اهداف جنگ نرم ...

۱- تضعیف فرهنگي یک جامعه در جهت تأثيرگذاري شديد بر افكار عمومي مورد هدف با ابزار خبر و اطلاع رساني هدفمند و كنترل شده .

۲- تضعیف سياسي کشور مورد نظر به منظور ناكارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخريب و سياه نمايي اركان آن نظام.

۳- ايجاد رعب و وحشت در مواردی همچون فقر جنگ يا قدرت خارجي سركوبگر .

۴- اختلاف افكني در میان مردم و برانگيختن اختلاف ميان مقام هاي نظامي و سياسي كشور .

۵- ارائه روحيه ياس و نااميدي در اجتماع به جاي نشاط اجتماعي و احساس بالندگي از پيشرفت هاي كشور.

۶- بي تفاوت كردن نسل جوان به مسائل مهم كشور.

۷- كاهش روحيه و كارآيي در ميان نظاميان و ايجاد اختلاف ميان شاخه هاي مختلف نظامي و امنيتي.

۸- ايجاد اختلاف در سامانه هاي كنترلي و ارتباطي كشور هدف.

۹- تبليغات سياه به وسيله شايعه پراكني و جوسازي از راه پخش شب نامه ها و…

۱۰- تقويت نارضايتي هاي ملت به دليل مسائل مذهبي، قومي، سياسي و اجتماعي .

۱۱- تلاش براي بحراني و حاد نشان دادن اوضاع كشور از راه ارائه اخبار نادرست و نيز تحليل هاي نادرست و اغراق آميز.

منبع : پرتال علمی ترکس

موضوعات: اجتماعی, این هفته چه بنویسیم (8)
 [ 04:22:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دلیل های استفاده از جنگ نرم چیست ؟ ...

جوزف نای نظریه‏ پرداز مشهور آمریکایی مقاله ای تحت عنوان قدرت نرم power Soft در فصلنامه آمریکایی foreign policy در سال ۱۹۹۰ انتشار داده که دیدگاه جدیدی را به مخاطبان ارائه کرد که براساس آن ایالات متحده به جای آن که از طریق بکارگیری آنچه که قدرت سخت می نامند به انجام کودتای نظامی در کشورهای رقیب اقدام کند تلاش خود را بر ایجاد تغییرات در کشورهای هدف از طریق تأثیرگذاری بر نخبگان جامعه متمرکز می کند.

در این مقاله نویسنده دیدگاه خود را درباره ایجاد تغییرات از طریق به کارگیری دیپلماسی عمومی در کنار بکارگیری قدرت نرم در میان نخبگان جامعه هدف مطرح کرده. بعدها نظرات او تکمیل تر شد و به عنوان دستورالعمل سیاست خارجی آمریکا تحت عنوان بکارگیری قدرت هوشمند Smart power به مورد اجرا گذارده شد. 

جنگ نرم امروزه یکی از کارآمدترین و کم هزینه ترین و درعین حال خطرناک ترین انواع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور است چون می توان با کمترین هزینه به اهداف مورد نظر دست پیدا کرد.

بعضی از اهداف استفاده از جنگ نرم :

– تسلط بر مناطق ژئوپلتیکی و ژئواستراستژیکی

– کنترل شریان انتقال انرژی و جلوگیری از تسلیحاتی شدن آن

– حذف و یا مهار نظام های مخالف در برابر نظام تحمیل کننده جنگ نرم

– ممانعت از ایجاد اتحادیه های نظامی و امنیتی در جامعه هدف

– همسو کردن کشورهای هدف با سیاست های کشور تحمیل کننده جنگ نرم

– فرصت سازی اقتصادی برای کشور تحمیل کننده جنگ نرم

– مهار بیداری فکری جامعه هدف

منبع : پرتال علمی ترکس

موضوعات: اجتماعی, این هفته چه بنویسیم (8)
 [ 04:19:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  تعریف جنگ نرم...... Definition Soft Warfare ...

تعریف جنگ نرم Soft Warfare در جبهه مقابل جنگ سخت Warfare Hard است و تعريف یکسانی كه مورد پذيرش همگان باشد ندارد.

جان كالينز تئوريسين دانشگاه ملي جنگ آمريكا جنگ نرم اینگونه تعریف کرده است : استفاده طراحي شده از تبليغات و ابزارهاي مربوط به آن، براي نفوذ در مختصات فكري دشمن با توسل به شيوه هايي كه موجب پيشرفت مقاصد امنيت ملي مجري مي شود.

 تعریف جنگ نرم در آيين رزمي ارتش ايالات متحده آمریکا : جنگ نرم، استفاده دقيق و طراحي شده از تبليغات و ديگر اعمالي است كه منظور اصلي آن تاثيرگذاري بر عقايد، احساسات، تمايلات و رفتار دشمن، گروه بي طرف و يا گروههاي دوست است به نحوي كه براي برآوردن مقاصد و اهداف ملي پشتيبان باشد.

 بنابراين جنگ نرم را مي توان اینگونه تعریف کرد که اقدامات نرم رواني و تبليغاتی رسانه ها كه جامعه هدف را بدون درگيري و استفاده از زور به  شكست وا مي دارد

 به عبارت دیگر جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسياري در علوم سياسي و نظامي مي باشد. در علوم نظامي از واژه هايي مانند جنگ رواني يا عمليات رواني استفاده مي شود و در علوم سياسي مي توان به واژه هايي چون براندازي نرم، تهديد نرم، انقلاب مخملين و اخيراً به واژه انقلاب رنگين اشاره كرد.در تمامي اصطلاحات بالا هدف مشترك تحميل اراده گروهي بر گروه ديگر با استفاده از راه هاي غیر نظامي است.

 منبع : پرتال علمی ترکس

موضوعات: اجتماعی, این هفته چه بنویسیم (8)
 [ 04:09:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  جنگ نرم چیست ؟ ...

امروزه جنگ ها شکل های مختلفی به خود گرفته اند از جمله جنگ نرم که شامل اقدامات روانی و تبلیغاتی می شود که هدف آن جامعه یا گروه خاصی است و عمده تفاوت آن با جنگ سخت عدم استفاده از سلاح های نظامی می باشد زیرا در جنگ نرم از سلاح های تبلیغاتی استفاده می شود. به تعبیر دیگر جنگ نرم استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن است، به منظور تاثیر گذاری بر عقاید ، فرهنگ ، سیاست ، احساسات ، تمایلات ، رفتار و مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی می شود است.

جنگ ها تا سال ۱۹۴۵ میلادی غالبا جنگ سخت بود. بعد از آن با توجه به دو قطبی شدن جهان به بلوک شرق و بلوک غرب، دوره ای جدید از رقابت ها میان آمریکا و شوروی سابق آغاز شد که به جنگ سرد مشهور شد. جنگ سرد ترکیبی از جنگ سخت و جنگ نرم بود که طی آن دو ابر قدرت در عین تهدیدهای سخت از رویارویی مستقیم با یکدیگر پرهیز می‏کردند.

با فروپاشی شوروی سابق در سال ۱۹۹۱ میلادی و پایان یافتن جنگ سرد کارشناسان جنگ در ایالات متحده با استفاده از تجارب دو جنگ جهانی و دوران جنگ سرد دریافتند که می شود با هزینه کمتر و بدون دخالت مستقیم در سایر کشورها به اهداف سیاسی، اقتصادی و… دست یافت که در ادبیات سیاسی جهان به جنگ نرم شهرت یافت.

 در واقع جنگ های نرم مسئله ی تازه ای نبوده و از سابقه ی تاریخی برخوردار است. به این صورت که در ابتدا چهره ی ساده ای داشته مثلا شایعه پراکنی و دروغ پردازی اما با گذشت زمان و تحولات و پیچیدگی های روز افزون اجتماعی، این رویکرد نیز پیشرفت نموده و از پیچیدگی های بیشتری برخوردار شده است.

منبع : پرتال علمی ترکس

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب, این هفته چه بنویسیم (8)
 [ 03:51:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مراد از اهل حل و عقد، مفهوماً و مصداقاً، چیست؟ ...

پاسخ اجمالی

اصطلاح «اهل حل و عقد» به معنای عده‌ای از افراد تأثیرگذار و عالمان به شریعت است. منشأ‌ ورود این اصطلاح به علم کلام و اصول فقه اهل سنت، تئوریزه کردن چگونگی نصب خلفاء بخصوص خلیفه اول و دوم است. ولی از آن‌جا که هیچ دلیل شرعی در مورد آن وجود ندارد، در تعداد و ویژگی‌های این افراد و نیز چگونگی حصول اتفاق، اختلاف‌ نظر وجود دارد.

پاسخ تفصیلی

اصطلاح «اهل حل و عقد» یکی از اصطلاحات رایج در علم کلام و اصول فقه اهل سنت است:
فخر رازی ذیل تعریف اجماع می‌نویسد: «اجماع در اصطلاح علما عبارت است از اتفاق اهل حل و عقد از امت محمد(ص) بر یک امر، و منظور از اتفاق؛ اشتراک در اعتقاد یا در قول یا در فعل است… و منظورمان از اهل حل و عقد؛ مجتهدان در احکام شرعیه می‌باشد».[1]
ابوحامد غزالی، بحث مفصلی را درباره اجماع و بنیان‌های آن در اصول فقه اهل سنت دارد که در آن‌جا به موضوع اهل حل و عقد اشاره دارد، و می‌گوید: «اجماع دو رکن دارد؛ اول: اجماع کنندگان‌اند، و اجماع کنندگان، همان امت محمداند، ولی واضح است که اجماع همه امت پیامبر را نمی‌توان در موضوعی ثابت کرد، بنابراین، هر مجتهد جامع شرایط فتوایی که اهل حل و عقد است قطعاً شامل اجماع کنندگان باید بشود و اگر اجماعی بخواهد تحقق یافته باشد، باید این افراد حضور داشته باشند…».[2]
موضوع «اهل حل و عقد» اولین بار در کتب اهل سنت برای تئوریزه کردن چگونگی به خلافت رسیدن خلفا بخصوص خلیفه اول و دوم؛ طرح ریزی و اجرا شد.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 02:00:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  کتاب در ساحل غدیر + دانلود فایل PDF ...

در ساحل غدیر
مشخصات کتاب:
سرشناسه : احمدی بیرجندی احمد، 1377 - 1301
عنوان و نام پدیدآور : در ساحل غدیر: غدیریه های فارسی احمد احمدی بیرجندی مشخصات نشر : مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی 1377.
مشخصات ظاهری : ص 184
شابک : 964-444-175-3 4500ریال ؛ 964-444-175-3 4500ریال وضعیت فهرست نویسی : فهرستنویسی قبلی یادداشت : کتابنامه ص 184 - 181؛ همچنین به صورت زیرنویس موضوع : غدیر خم – شعر
موضوع : شعر مذهبی – مجموعه ها
موضوع : شعر فارسی – مجموعه ها
موضوع : علی بن ابی طالب ع ، امام اول 23 قبل از هجرت - 40ق – شعر
شناسه افزوده : بنیاد پژوهشهای اسلامی رده بندی کنگره : PIR4053 /غ 4‮الف 3
رده بندی دیویی : 1‮فا 8/00831
شماره کتابشناسی ملی : م 78-3971
عناوین اصلی کتاب شامل:
به پیشگاه علی (ع )؛ پیشگفتار؛ فضل امیرالمؤمنین؛ پی نوشتها

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت
 [ 01:42:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  سیره تربیتی امام علی(علیه السلام) + دانلود فایل تصویری و PDF ...

می‌خواهم از کسی بسرایم که آفتاب * خلوت نشین سایه‌ای از ذوالفقار اوست
آن راز گونه‌ای که در عالم هرآنچه هست * یا نیست یا همیشه‌ترین وام‌دار اوست
 برنامه سمت خدا 
موضوع برنامه: سیره تربیتی امام علی(علیه السلام) _ غدیر
کارشناس: حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی
تاریخ پخش: 23-06-95

 دانلود فایلPDF

فایل ویدئویی 

موضوعات: اجتماعی, مناسبتی, اهل بیت
 [ 01:12:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  فضائل امیرالمومنین علی (ع) از دیدگاه قرآن + دانلود فایل ...

 

می‌خواهم از کسی بسرایم که آفتاب * خلوت نشین سایه‌ای از ذوالفقار اوست
آن راز گونه‌ای که در عالم هرآنچه هست * یا نیست یا همیشه‌ترین وام‌دار اوست

فضائل امیرالمومنین علی (ع) در قرآن

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت
 [ 12:47:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ به ده شبهه وهابیت پیرامون غدیر (قسمت آخر) ...

شبهه دهم: و در نهایت آیا می دانید چرا علمای شیعه حاضر نیستند تسلیم این حقیقت شوند ؟

آری زیرا دکان آنها برای همیشه بسته می شود . دکان خمس ، دکان تقلید ، دکان صیغه و سایر خرافات تاریخی .
اولا الحمد لله الذی جعل اعدائنا من الحمقا
خدایی را شکر میکنیم که دشمنان ما را از احمق ها قرار داد…..
ثانیا به جای فرافکنی، اگر می توانید پاسخ جوابهای ما را بدهید.

منبع : پرسمان دانشجوان وهابیت

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت
[چهارشنبه 1395-06-24] [ 08:15:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ به ده شبهه وهابیت پیرامون غدیر (قسمت نهم) ...

شبهه نهم: چرا حتي يك نفر از اين 120 هزار نفري كه به قول شما در غدير خم با حضرت علي بيعت كردند پس از شنيدن به قول شما كودتا در سقيفه به جانب مدينه نمي آيد تا علت امر را جويا شود ؟
بسیاری از کسانی که در مدینه بودند با ابوبکر بیعت نکردند این نشان میدهد که غدیر خم را فراموش نکرده اند طوری که در كتاب صحيح بخاري ( البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج 6، ص 2505، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987. ) این روایت آمده که عمر بن خطاب گفت:
عن عمر : حين توفى اللّه نبيّه صلى اللّه عليه وسلم أنّ الأنصار خالفونا، واجتمعوا بأسرهم فى سقيفة بنى ساعدة وخالف عنّا على والزبير ومن معهما .
عمر گويد: بعد از وفات پيامبر صلي اله عليه وآله، انصار با ما در امر خلافت ابوبكر مخالفت كردند و همه آنها در سقيفه جمع شدند و علي عليه السلام و زبير و همراهان آن دو نيز با ما مخالفت كردند.
و در جایی دیگری از کتاب صحيح البخاري، ج 4، ص 1549، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987. این روایت آمده که
حدثنا يحيى بن بُكَيْرٍ حدثنا اللَّيْثُ عن عُقَيْلٍ عن بن شِهَابٍ عن عُرْوَةَ عن عَائِشَةَ … وَعَاشَتْ بَعْدَ النبي صلى الله عليه وسلم سِتَّةَ أَشْهُرٍ فلما تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌّ لَيْلًا ولم يُؤْذِنْ بها أَبَا بَكْرٍ وَصَلَّى عليها وكان لِعَلِيٍّ من الناس وَجْهٌ حَيَاةَ فَاطِمَةَ فلما تُوُفِّيَتْ اسْتَنْكَرَ عَلِيٌّ وُجُوهَ الناس فَالْتَمَسَ مُصَالَحَةَ أبي بَكْرٍ وَمُبَايَعَتَهُ ولم يَكُنْ يُبَايِعُ تِلْكَ الْأَشْهُرَ.
فاطمه زهرا سلام الله عليها بعد از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم شش ماه زنده بود ، وقتي از دنيا رفت ، شوهرش او را شبانه دفن كرد و ابوبكر را خبر نكرد و خود بر او نماز خواند . تا فاطمه عليها السلام زنده بود ، علي عليه السلام در ميان مردم احترام داشت ؛ اما وقتي فاطمه عليها السلام از دنيا رفت، مردم از او روي گرداندند و اين جا بود كه علي عليه السلام با ابوبكر مصالحه و بيعت كند . علي عليه السلام در اين شش ماه كه فاطمه عليها السلام زنده بود ، با ابوبكر بيعت نكرده بود.
ماوردي شافعي و ابويعلي حنبلي در أحكام السلطانية (هر دو عالم كتابي با همين نام دارند) به اين نكته اشاره كرده‌اند كه مشروعيت خلافت ابوبكر بخاطر بيعت عده‌ محدودي بوده است.

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت
 [ 08:07:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ به ده شبهه وهابیت پیرامون غدیر (قسمت هشتم) ...

شبهه هشتم: چرا در خصوص اين موضوع مهم پيامبر اسلام از كلمه مولي استفاده مي كند كه حدود 27 معني مختلف مي دهد و جالب اينجاست كه حتي يكي از اين 27 مورد معناي خليفه و جانشين و اولي الامر نمي دهد ! در حاليكه در لسان عرب براي اين موضوع مهم كلمات فراواني مانند : مالك ، اولي الامر ، سلطان ، والي ، حاكم ، امام و . . . وجود داشته است .
اولا این شبهه پر از تناقض است که دروغگویی شبهه گر و عدم دقت در بیان شبهه دروغش را روشن می کند چراکه وی از یک طرف می گوید یکی از این 27 مورد معنای خلیفه و اولی الامر را نمی دهد آنوقت در چند کلمه بعد می گوید لسان العرب معانی همچون اولی الامر را استفاده کرده است.
ثانیا همان طور که در جواب سئوال ۲ هم گفته شد پیامبراسلام در روز غدیر خم فقط از کلمه مولا استفاده نکردند بلکه از کلماتی مانند ولی هم استفاده کردند:در کتاب خصائص أمير المؤمنين علي بن أبي طالب ، ج 1 ، ص 96 ، ح79 با سند صحيح نقل شده است که پیامبر دست على عليه السّلام را گرفت و فرمود :من كنت وليّه فهذا وليّه اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه
و اسنادی از حاکم نیشابوری و ابن کثیر دمشقی هم درباره صحیح بودن این حدیث آورده شد .
ثالثا حقيقت آن است كه رسول خدا(ص) با هر زبانى خلافت و امامت على(ع) را بيان كرد. مگر نه آن است كه در روايات بسيارى با عنوان «خليفه من» على(ع) را معرفى كرده است، پاسخ اهل سنت به آن روايات چيست؟
به عنوان نمونه چند مورد از رواياتى كه رسول خدا(ص) در آنها على(ع) را به عنوان خليفه خود نام برده است از مصادر عامه بيان مى كنيم:
1ـ تاريخ الامم والملكوك، حافظ ابن جرير الطبرى، ج1، ص541؛
2ـ الكامل ، ابن اثير، ج2، ص62؛
3ـ كنز العمال، العلامة المتقى الهندى، ج13، ص114؛
4ـ المستدرك على الصحيحين، الحافظ الحاكم النيشابورى، ج3، ص133؛
4ـ التلخيص، الحافظ الذهبى (چاپ شده در حاشيه مستدرك حاكم)، ج3، ص133 .
اضافه بر اينها علامه امينى در روايت رسول اكرم(ص) لفظ «خليفتى» را از منابع بسيار متعدد روايى، تفسيرى و تاريخى اهل سنت نظير: مسند احمد حنبل، تفسير كشف البيان ثعلبى، جمع الجوامع سيوطى وخصائص نسائى نقل مى كند كه براي آگاهي بيشتر مي توانيد به كتاب ارزشمند الغدير ج2، ص278 مراجعه بفرماييد.

منبع : پرسمان دانشجوان وهابیت

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت
 [ 07:55:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ به ده شبهه وهابیت پیرامون غدیر (قسمت هفتم) ...

شبهه هفتم: چرا در طي 70 روز فاصله غدير خم تا رحلت پيامبر هيچ سوء قصدي به جان حضرت علي صورت نگرفت ؟
عدم سوء قصد هم به اين خاطر بوده كه نتوانستد و حضور رسول الله صلي الله و عليه و آله را مانع آن مي ديدند. ثانياً در صورت سوء قصد، رسول الله فرد ديگري را بجاي ايشان مي گذاشت لذا صبر كرده و نقشه بهتري به زعم خودشان كشيدند تا حكومت را پس از رسول الله از مسير آن منحرف كنند. ولي بعد از رسيدن به حكومت، قصد جان حضرت علي عليه السلام را كردند كه در روايات آمده است مانند اين جريان كه در بسياري از كتب معتبر آمده است:
فرجع أبو بكر إلى منزله وبعث إلى عمر فدعاه ثم قال : أما رأيت مجلس علي منا اليوم ، والله لان قعد مقعدا مثله ليفسدن أمرنا فما الرأي ؟ قال عمر الرأي أن تأمر بقتله ، قال فمن يقتله ؟ قال خالد بن الوليد فبعثا إلى خالد فأتاهما فقالا نريد أن نحملك على أمر عظيم ، قال حملاني ما شئتما ولو قتل علي بن أبي طالب ، قالا فهو ذاك ، فقال خالد متى أقتله ؟ قال أبو بكر إذا حضر المسجد فقم بجنبه في الصلاة فإذا أنا سلمت فقم إليه فاضرب عنقه ، قال نعم .
فسمعت أسماء بنت عميس ذلك وكانت تحت أبي بكر فقالت لجاريتها اذهبي إلى منزل علي وفاطمة فاقرئيهما السلام وقولي لعلي :
(إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنْ النَّاصِحِينَ) القصص: 28/20
فجاءت الجارية اليهما فقالت لعلي عليه السلام ان أسماء بنت عميس تقرأ عليكما السلام وتقول: ان الملا يأتمرون بك ليقتلوك فأخرج أنى لك من الناصحين ، فقال علي ( ع ) قولي لها ان الله يحيل بينهم وبين ما يريدون . ثم قام وتهيأ للصلاة وحضر المسجد ووقف خلف أبى بكر وصلى لنفسه وخالد بن الوليد إلى جنبه ومعه السيف فلما جلس أبو بكر في التشهد ندم على ما قال وخاف الفتنة وشدة على وبأسه فلم يزل متفكرا لا يجسر ان يسلم حتى ظن الناس انه قد سها ، ثم التفت إلى خالد فقال يا خالد لا تفعل ما أمرتك به السلام عليكم ورحمة الله وبركاته ، فقال أمير المؤمنين عليه السلام : يا خالد ما الذي أمرك به ؟ قال امرني بضرب عنقك ، قال وكنت تفعل ؟ قال إي والله لولا أنه قال لي لا تفعل لقتلتك بعد التسليم ، قال فأخذه علي ( ع ) فضرب به الأرض واجتمع الناس عليه فقال عمر يقتله ورب الكعبة فقال الناس يا أبا الحسن الله الله بحق صاحب هذا القبر فخلى عنه ، قال فالتفت إلى عمر وأخذ بتلابيبه وقال يا بن الصهاك لولا عهد من رسول الله صلى الله عليه وآله وكتاب من الله سبق لعلمت أينا أضعف ناصرا وأقل عددا ثم دخل منزله.

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت
 [ 07:52:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ به ده شبهه وهابیت پیرامون غدیر (قسمت ششم) ...

شبهه ششم: چرا در قرآن كريم ، صراحتا نام حضرت علي به عنوان خليفه و جانشين نيامده ؟ لااقل چرا در قرآن كريم يك آيه وجود ندارد كه اي پيامبر ، امر تعيين خليفه و جانشين به عهده و وظيفه توست ( حالا اگر مي گوييد نبايد نام علي مي آمد ! خود دستور كه مي توانست به صورت كلي صادر شود ! )
هرچند جواب در این باره بسیار است اما به طور خلاصه جوابی را از امام صادق علیه السلام نقل می کنیم: ابوبصیر می گوید : به امام صادق علیه السلام عرض کردم : مردم می گویند : چرا نام علی و اهل بیت ایشان در کتاب خدا نیست؟ فرمود: به آنان بگو نماز بر رسول خدا (ص) نازل شد ولی خداوند رکعات آن را که سه یا چهار تاست در کتابش نام نبرد، تا آنکه رسول الله (ص) آن را برای مردم تفسیر کرد و … (کافی ، ج 1 ، ص 286)
قرآن کتابی است که به بیان کلیات می پردازد نه جزئیات ، اصل امامت به صراحت در قرآن ذکر شده است اما جزئیات و مصادیق آن به خاطر مصالحی ، به صراحت نیامده است وتبیین جزییات را به عهده پیامبرصلی الله علیه و آله نهاده شده است .
خب پیداست اگر نام حضرت علی در قرآن برده میشد و با توجه به اینکه خیلی از منافقین و مسلمان نماها از حضزت علی کینه بدر ، حنین، خیبر را در دل داشتند دست به تحریف قرآن میزدند که این خیلی خطرناک است و اسلام در خطر نابودی قرار میگرفت.

منبع : پرسمان دانشجوان وهابیت

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت
 [ 07:47:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ به ده شبهه وهابیت پیرامون غدیر (قسمت پنجم) ...

شبهه پنجم: چرا در خصوص اين واقعه مهم ( يعني شكستن بيعت 120 هزار نفر ) هيچ مثل و شعري در همان زمان ساخته نشد ؟ و بر سر زبانها نيفتاد….
اولا در آن اوضاع خفقان چه كسي جرأت چنين كاري را داشت ثانياً شما مي خواهيد با اين دليل مضحك، روايت متواتر را زير سوال ببريد؟ روايتي كه ذهبي دانشمند شهير اهل سنت است مي گويد: «جمع طرق حديث غدير خم في أربعة أجزاء رأيت شطره فبهرني سعة رواياته وجزمت بوقوع ذلك.»
محمد بن جرير طبري اسناد روايت غدير خم را در چهار جلد جمع آوري كرده است كه من قسمتي از آن را ديدم و از گستردگي روايات آن شگفت زده شدم و يقين كردم كه اين اتفاق افتاده است.
الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان بن قايماز، سير أعلام النبلاء، ج 14، ص 277، تحقيق: شعيب الأرناؤوط و محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة التاسعة، 1413 هـ.
ثالثاً چطور انتظار داريد يك بيعت شكن عليه خود شعر بسازد و خود را در نظر آيندگان رسوا كند؟!.
رابعا با این حال خوب است بدانید در مورد ولایت حضرت امیر و غدیر خم شعری در محضر رسول خدا سروده شده است که منابع آن به شرح ذیل است:
رسائل المرتضى ج 4 ص 131
خصائص الأئمة شريف رضي ص 42
الاقتصاد شيخ طوسي ص 221
الأمالي شيخ صدوق ص 670
المسترشد محمد بن جرير الطبري ص 469
علماي اهل سنت كه اين شعر را به نقل از حسان نقل كرده اند :
1- سيوطي :
سيوطي ، علامه معروف اهل سنت كه تاريخ دان ، اديب ، محدث و اصولي است اين شعر را در كتابي كه در مورد اشعار برگرفته شده از روايات نوشته است به حسان نسبت مي دهد :
وأنشد الشيخ تاج الدين بن مكتوم لحسان بن ثابت الأنصاري رضي الله عنه:
يناديهمُ يومَ الغدير نبيُّهم … بِخُمٍّ فأسمعْ بالرَّسول مناديا
وقالَ فمن مولاكم ووليُّكم … فقالوا ولم يُبدوا هناك تعاميا
إلهك مولانا وأنت وليُّنا … ولم يُلْفَ منا في الولاية عاصيا
فقالَ له قم يا عليُّ فإنني … رضيتك من بعدي إماماً وهاديا
فمنْ كنتُ مولاه فهذا وليُّه … فكونوا له أنصارَ صدقٍ مواليا
هناك دعا اللهم والِ وليَّه … وكن بالذي عادى عليّاً معاديا
(الازدهار في ما عقده الشعراء من الأحاديث و الآثار ص19 ، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن أبو بكر، جلال الدين السيوطي (المتوفى : 911هـ) الوفاة: 911)
شيخ تاج الدين بن مكتوم اشعار حسان را خواند كه …

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت
 [ 07:39:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ به ده شبهه وهابیت پیرامون غدیر (قسمت چهارم) ...

شبهه چهارم: ما می دانیم که بسیاری از مردم مدینه و قبائل اطراف در غدیر خم حاضر نبوده اند چرا پیامبر اسلام پس از بازگشت به مدینه از این تعداد برای حضرت علی بیعت نمی گیرند ؟
جواب :
اولا تمام مردم مدينه در اين قضيه حضور داشتند نسائي در سنن خود مينویسد:
عن جابر بن عبد الله قال: أذن في الناس بالحج فلم يبق أحد يقدر على أن يأتي راكبا أو راجلا إلا قدم فتدارك الناس ليخرجوا معه حتى إذا جاء ذا الحليفة وولدت أسماء بنت عميس محمد بن أبي بكر فأرسلت إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم فقال اغتسلي واستثفري بثوب ثم أهلي ففعلت.
جابر مي‌گويد: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمان سفر حج صادر نمود، كسي نبود كه قدرت داشته باشد سواره يا پياده در اين حج شركت كند مگر اينكه حاضر بود، و در ميقات (ذو الحليفه) حاضر شدند، اسماء دختر عميس فرزندش محمد بن ابو بكر را به دنيا آورد، كسي را نزد رسول خدا فرستاد تا وظيفه اش را بداند، دستور داد تا غسل كند وخودش را بپوشاند و همراه شود.
(السنن الكبرى - کتاب الحج - المواقیت - إهلال النفساء - ح 3627 با سند صحیح)
ثانياً در بيعت هاي مشابه، بيعت گيري فقط از حاضرين مي شده است مانند بيعت مردم با رسول الله صلي الله عليه و آله در حديبيه يا بيعت خلفا در ابتداي حكومت خود. ثالثاً امامت يك امر الهي است لذا نيازي نيست كه حتما از همه مردم براي ايشان بيعت گرفته شود بخصوص كه اكثر جمعيت مسلمانان در آن واقعه حضور داشتند و رسول الله صلي الله عليه و آله فرمودند: «فَلْيُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ وَ الْوَالِدُ الْوَلَدَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة؛ حاضرين به غائبين و پدر به فرزندش برساند تا روز قيامت». بيعت مردم يا عدم آن در مشروعيت آن نقشي ندارد.

منبع : پرسمان دانشجوان وهابیت

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت
 [ 07:31:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ به ده شبهه وهابیت پیرامون غدیر (قسمت سوم) ...

شبهه سوم: چرا جوانان طرفدار حضرت علي در سقيفه بني ساعده به واقعه بيعت با حضرت علي در غدير خم هيچ اشاره اي نكرده و به جاي آن مي گويند : لا نبايع الا عليا…
اولا اگر بنابر توجيه روايات و محمل تراشيها و تفسيرهاى نابجا باشد با هيچ عبارتى نمى توان مطلبى را اثبات كرد. آنان به هر زباني و كلامي اگر بيان مي كردند شما قانع نمي شديد همانطور كه پيامبر اكرم(ص) در روز غدير لفظ مولي را به كار برد و شما گفتيد چرا لفظ خليفه را به كار نبرده است و در جاي ديگر لفظ خليفه را به كار برد و شما گفتيد منظور از خليفه يعني در ردّ امانات و اداى ديون و امثال آن.
ثانيا اينكه مدعي هستيد حتي يك نفر از جوانان انصار طرفدار علي كه در سقيفه حضور داشته اند به واقعه غدير اشاره نكرده اند مطلب باطلی است که براي روشن شدن بطلان آن ، لازم است كه در ابتدا در باره سقيفه بحث و بررسي شده و به اين سؤال پاسخ دقيق داده شود ، كه اولا انگيزه انصار از جمع شدن در سقيفه چه بوده است، با اين كه آن‌ها زحمات بسياري براي اسلام كشيده بودند و اگر زحمات آن‌ها نبود ، قطعاً اسلام به اين آساني به سر منزل مقصود نمي‌رسيد ؛ اما چه شد كه آن‌ها نيز فرمايش رسول خدا صلي الله عليه وآله را در باره امير مؤمنان عليه السلام به فراموشي سپردند و هنوز جنازه رسول خدا دفن نشده بود كه در سقيفه جمع شدند ؟!! و ثانيا مهاجرين و انصار حاضر در سقيفه چه كساني بودند و آيا تمام مهاجرين و انصار حضور داشتند و به ابوبكر راي دادند؟! ونيز اينكه چرا با وجود اينكه برخي از حضار در سقيفه نام علي عليه السلام را به عنوان خليفه ذكر كردند از راي خود برگشتند؟
فلسفه تشكيل سقيفه :
به صورت فشرده به چهار عامل مي‌توان اشاره كرد كه اين گروه از انصار كه از دستور رسول خدا (ص) سرپيچي كردند مي‌توانند به خاطر آن در سقيفه جمع شده باشند :
1. آن‌‌ها از اين مسأله خبر دار شده بودند كه عده‌اي از سران مهاجر توطئه‌هاي خطرناكي طراحي و نقشه‌هاي شومي براي غصب خلافت در سر مي‌پرورانند ، و مطمئن شدند كه امامت به اميرمؤمنان عليه السلام نخواهد رسيد ، خواستند كه به اعتقاد خودشان اسلام را از دست اين عده نجات داده و خود اداره كشور اسلامي را به عهده بگيرند .
2. از آن‌جايي كه گروه انصار در جنگ‌هاي رسول خدا با قريشان نقش تعيين كننده‌اي داشتند و بسياري از پهلوانان قريش به دست انصار كشته شده بود‌ ؛ از اين رو آن‌ها از انتقام قريش مي‌ترسيدند و با توجه به سابقه‌اي كه از آن‌ها سراغ داشتند ، مي‌دانستند كه اگر قريش حكومت را به دست بگيرد ، از آن‌ها انتقام سختي خواهد گرفت ؛ چنانچه بعد از روي كار آمدن قريشيان اين مسأله جامه عمل پوشيد و در قضيه حرّه به صورت كامل ، نمود پيدا كرد .
3. از زبان رسول خدا صلي الله عليه وآله شنيده بودند كه بعد از آن‌ حضرت ظلم‌هاي زيادي در حق آنان خواهد شد ، به همين دليل در صدد دفع آن برآمده و در حقيقت مي‌خواستند از اين مسأله پيشگيري نمايند .
4. انصار براي اسلام زحمات بسياري كشيده بودند و پيشرفت اسلام مديون آن‌ها بود ؛ در زماني كه عده مسلمانان بسيار اندك بود ، اسلام آوردند و با جان و مال خود رسول خدا را ياري كردند ؛ بنابراين طبيعي است كه آن‌ها براي خود اين حق را قائل بودند كه در حكومت آينده اسلام نقش داشته باشند .
حال به بررسي تفصيلي اين چهار مسأله خواهيم پرداخت :
آگاهي انصار از همپيماني و توطئه قريش عليه امير مؤمنان عليه السلام:
انصار متوجه شده بودند كه برخي از قريشيان همپيمان شده‌اند كه نگذارند بعد از رسول خدا خلافت به امير مؤمنان عليه السلام برسد ؛ لذا تصميم گرفتند كه قبل از عملي شدن نقشه آنان ، دست به كار شوند و خود خلافت را به دست گيرند .

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت
 [ 07:18:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ به ده شبهه وهابیت پیرامون غدیر (قسمت دوم) ...

شبهه دوم: چرا هيچ يك ( حتي يك نفر ) از فرمانروايان و حاكمان عرب زبان ( نه قبل از پيامبر اسلام و نه بعد از پيامبر اسلام ) براي تعيين و معرفي جانشين خودش از كلمه مولي استفاده نكرده است ؟ ( اگر اين واژه معناي خليفه و اولي الامر و جانشين مي دهد ! )
اولا با سند صحیح ثابت شده است که پیامبر (ص) در غدیر خم فرموده اند:من کنت ولیه فعلی ولیه أخذ بید علی ، فقال : ” ألست أولى بالمؤمنین من أنفسهم ؟ من کنت ولیه فإن علیا ولیه ”
رواه البزار ، ورجاله ثقات
(مجمع الزوائد و منبع الفوائد – کتاب المناقب – باب مناقب علی… – ح ۱۴۶۲۶)
ثانیا همه تا آن زمان از این کلمه استفاده می کردند حتي پدر ابوبكر هم از این کلمه استفاده کرده است به این روایت دقت کنید:
1832 حدثنا عبد الجبار بن العلاء ومحمد بن أبي عمر قالا ثنا سفيان عن الوليد بن كثير عن إبن صياد عن سعيد بن المسيب قال لما قبض النبي صلى الله عليه وسلم ارتجت مكة بصوت قال فسمع ذلك أبو قحافة رضي الله عنه فقال ما هذا قالوا قبض رسول الله صلى الله عليه وسلم قال إنا لله وإنا إليه راجعون فمن ولي الأمر بعده قالوا ابنك قال أفرضيت في بذلك بنو عبد شمس وبنو المغيرة قالوا نعم قال فإنه لا مانع لما أعطى ولا معطي لما منع قال فلما قبض أبو بكر رضي الله عنه ارتجت مكة بصوت دون ذلك فقال ما هذا قالوا مات ابنك قال هذا خبر جليل قال عبد الجبار في حديثه والأول أجل منه وأعظم (أخبار مكة في قديم الدهر وحديثهم، حمد بن إسحاق بن العباس الفاكهي أبو عبد الله، شماره 1832، ص 80)
عمر خطاب نیز به امام علی (ع) و عباس عموی پیامبر (ص) میگوید:
فَلَمَّا تُوُفِّیَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ أَبُو بَکْرٍ أَنَا وَلِیُّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ …
ثُمَّ تُوُفِّیَ أَبُو بَکْرٍ وَ أَنَا وَلِیُّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَوَلِیُّ أَبِی بَکْرٍ
(صحیح مسلم ، کتاب الجهاد والسیر ، باب حکم الفیء ، ج ۳ ، ص ۱۳۷۸ و ۱۳۷۹ ، ح ۳۳۰۲)

منبع : پرسمان دانشجوان وهابیت

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت
 [ 06:56:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ به ده شبهه وهابیت پیرامون غدیر (قسمت اول) ...

اخیرا در سایتهاي وهابیت، ده شبهه مطرح شده که به قول خودشان کمر شکن است ….

چرا حضرت علي (ع) در هيچ كجاي تاريخ ( حتي در كتب شيعه ) نفرمودند كه : مردم در غدير خم با من بيعت خلافت كردند . ( به خصوص پس از شهادت حضرت عثمان كه تمام دعواها بر سر خلافت حضرت علي بود ؟ )

یکی از اهداف شوم وهابیت ایجاد و القای شبهاتی دروغین در اذهان پاک شیعیان برای تخریب و تشویش در آن است تا بدین وسیله وقت و فکر آنان را هدر داده و آنان را درگیر مسائلی کنند که هیچ ارزش و فایده ای ندارند. لذا بهترین کار عدم توجه به این مسائل و کوشش برای تقویت بنیادهای علمی و ارزشی مذهب ناب تشیع می باشد که با مطالعه و تدبر و تفکر صحیح این مهم حاصل خواهد شد.

شبهه اول: چرا حضرت علي (ع) در هيچ كجاي تاريخ ( حتي در كتب شيعه ) نفرمودند كه : مردم در غدير خم با من بيعت خلافت كردند…
این شبهه دروغی بیش نیست، چراکه امير مؤمنان عليه السلام در موارد بسياري به حديث غدير احتجاج كرده‌اند، ما به طور نمونه با استفاده از منابع معتبر شيعه و اهل سنت به بعضي از آن موارد اشاره مي کنيم:
1 . احمد بن حنبل در مسندش با سند صحيح نقل مي‌كند :
ابوطفیل می گوید : حضرت على عليه السّلام مردم را در رحبه گرد آورد و فرمود : سوگند مى‏دهم هر مرد مسلمانى كه غدير خم را به خاطر دارد و سخنى را كه در آن روز از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيده است ، از جا برخيزد . سى تن از مردم براى اقامه شهادت بپا خاستند ـ ابو نعيم گفته است كه افراد بسيارى‏ شهادت دادند ـ و اعلام كردند آن هنگام كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دست امير المؤمنين على عليه السّلام را به دست مبارك خود گرفت خطاب به مردم فرمود :
آيا مي‌دانيد كه من شايسته‌تر به مؤمنان از خود آنها مى‏باشم ؟ همگى فرمايش رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را تصديق كردند . رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود :
هر كس من مولاي او هستم ،‌ اين [علي] مولاي او است ، پروردگارا ! دوست على را دوست بدار ، و دشمن على را دشمن بدار .
ابو طفيل گفت : از ميان جمع در حالى بيرون رفتم كه در خودم احساس ناراحتى مى‏كردم ، و در بازگشت از اجتماع مردم ، به ديدار «زيد بن ارقم» رفتم و به او گفتم : از على چنين و چنان شنيدم و ناراحت شدم ! «زيد» گفت : آنچه را كه شنيدى انكار مكن ! به دليل آن كه، آنچه را كه استماع كرده‏اى من خود از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيده‏ام ! (مسند احمد ، ج 4 ، ص 370 ، ح 19823).

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت
 [ 06:51:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  در غدیر چه گذشت ؟؟؟؟ ...

اعلان عمومى براى سفر حج
در سال دهم هجرت، به دستور الهى، آخرين سفر پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) به مكه براى تعليم حج و اعلام ولايت ائمه (عليهم السلام) آغاز شد. در اين سفر بيش از يكصد و بيست هزار نفر آن حضرت را همراهى كردند كه در شرايط آن زمان سابقه نداشت.

بلافاصله پس از پايان مراسم حج، اعلام شد همه حجاج از مكه خارج شوند و براى برنامه اى مهم در غدير خم - كه كمى قبل از محل جدا شدن كاروان‌ها بود ـ حضور يابند.

سه روز پس از پايان مراسم حج، سيل جمعيت به سوى غدير حركت كردند.

اجتماع عظيم در غدير
با رسيدن به محل موعود،فرمان توقف از سوى پيامبر (صلى الله عليه و آله) صادر شد و مركب‌ها از حركت ايستادند و مردم پياده شدند و هر كس جايى براى توقف سه روزه آماده كرد.

به دستور پيامبر (صلى الله عليه و آله)، سلمان و ابوذر و مقداد و عمار زير چند درخت كهنسال را آماده كردند و روى درختان، پارچه اى به عنوان سايبان قرار دادند. در زير سايبان، منبرى به بلندى قامت پيامبر (صلى الله عليه و آله) از سنگ‌ها و روانداز شتران ساختند به طورى كه حضرت هنگام خطبه بر همه مردم مشرف باشند.

هنگام ظهر، پس از اداى نماز جماعت، پيامبر (صلى الله عليه و آله) بر فراز منبر ايستادند و اميرالمؤمنين (عليه السلام) را فرا خواندند تا بر فراز منبر در سمت راست حضرت بايستند. قبل از شروع خطابه، اميرالمؤمنين (عليه السلام) بر فراز منبر يك پله پائين‏تر در طرف راست آن حضرت ايستاده بودند.

سخنرانى پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله)
پيامبر اكرم نگاهى به سمت راست و چپ جمعيت نمودند و منتظر شدند تا همه مردم در مقابل منبر اجتماع كنند. سپس سخنرانى تاريخى و آخرين خطابه رسمى خود را براى جهانيان آغاز كردند. با در نظر گرفتن اين شكل خاص از منبر و سخنرانى كه دو نفر بر فراز منبر در حال قيام ديده مى‏شوند به استقبال سخنان حضرت مى‏رويم كه آن را مى‏توان در يازده بخش ترسيم نمود:

پيامبر (صلى الله عليه و آله) در اولين بخش سخن به حمد و ثناى الهى پرداختند و صفات قدرت و رحمت خداوند را ذكر فرمودند، و به بندگى خود در مقابل ذات الهى شهادت دادند.

در بخش دوم، حضرت سخن را متوجه مطلب اصلى نمودند و تصريح كردند كه بايد فرمان مهمى درباره على بن ابى طالب عليه السلام ابلاغ كنم، و اگر اين پيام را نرسانم رسالت الهى را نرسانده ام و ترس از عذاب او دارم.

در سومين بخش، حضرت امامت دوازده امام (عليهم السلام) را تا آخرين روز دنيا اعلام نمودند تا همه طمع‌ها يكباره قطع شود. از نكات مهم در سخنرانى حضرت، اشاره به عموميت ولايت آنان بر همه انسان‌ها در طول زمان‌ها و در همه مكان‌ها و نفوذ كلماتشان در جميع امور بود، و نيابت تام ائمه (عليهم‌السلام) را از خدا و رسول در حلال و حرام و جميع اختيارات اعلام فرمودند.

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت
 [ 06:32:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  واقعه غدیر خم ...

سرتاسر حیات طیبه رسول ‌اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و لحظه به لحظه آن در نزد مسلمانان دارای اهمیتی بس شگرف و والاست؛ چرا که نه تنها کلام رسول‌ اکرم به نص صریح آیات قرآن، عاری از هرگونه هوا و هوس و متصل به سرچشمه وحی است(2)، بلکه عمل و فعل آن بزرگوار نیز بر تک تک مسلمانان حجت است و صراط مستقیم را به عالمیان می‌نمایاند.(3) اما در این میان، مقاطعی خاص از زندگی آن بزرگوار، به جهات گوناگون از اهمیتی ویژه برخوردار می‌باشد که یکی از بارزترین آنها، واقعه غدیر خم است. واقعه غدیر از ابعاد مختلف و از جهات متفاوت، دارای درخشندگی و تلألؤ خاصی در تاریخ اسلام است. کمتر مقطع تاریخی را می‌توان در جهان اسلام یافت که از لحاظ سند، اطمینان از اصل وقوع، کثرت راویان و اعتماد بزرگان و علمای مسلمین، قوت و استحکامی نظیر این رویداد مهم داشته باشد.

هنگامی که به راویان حدیث غدیر می‌نگریم، در مرتبه نخست نام اهل‌ بیت گرامی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یعنی امام ‌علی (علیه السلام)، فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، امام حسن(علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) دیده می‌شود و در مرتبه بعدی نام حدود 110 تن از صحابه پیامبر اسلام(4) به چشم می‌خورد که در این میان، نام افرادی شاخص از میان صحابه همچون:

1-     ابوبکر بن ابی­‌قحافه
2-     عمر بن ‌الخطاب
3-     عثمان بن عفان
4-     عایشه بنت ابی‌بکر
5-     سلمان فارسی
6-     ابوذر غفاری
7-     عمار یاسر
8-     زبیر بن‌ عوام
9-     عباس بن عبدالمطلب
10- ام سلمه
11- زید بن ‌ارقم
12- جابر بن عبدالله‌ انصاری
13- ابوهریره
14- عبدالله ‌بن ‌عمر بن ‌الخطاب
 
 

و… توجه آدمی را به خود جلب می‌کند که تمامی آنان در محل غدیر حاضر بوده‌اند و حدیث غدیر را بدون واسطه نقل نموده‌اند. سپس در میان تابعین(5)، حدیث غدیر از 83 تن از تابعین نقل شده است که از جمله آنان می‌توان به:

1-      اصبغ بن‌ نباته

2-      سالم‌ بن ‌عبدالله ‌بن عمر بن الخطاب

3-      سعید بن‌ جبیر

4-      سلیم‌ بن قیس

5-      عمر بن عبدالعزیز(خلیفه اموی)

و… اشاره نمود.

پس از تابعین، در میان علمای اهل تسنن از قرن دوم تا قرن سیزدهم، 360 تن، حدیث غدیر را در آثار خویش نقل نموده‌اند که 3 تن از صاحبان صحاح سته (صحاح ششگانه)(6) و دو تن از پیشوایان فقهی اهل تسنن(7) نیز در شمار این بزرگان جای دارند.(8)

در بین محدثین و علمای شیعه نیز افراد فراوانی حدیث غدیر را در کتب مختلف، روایت نموده‌اند، که تعداد دقیق آنان مشخص نیست. از این اندیشمندان می‌توان به:

1-      شیخ کلینی

2-      شیخ صدوق

3-      شیخ مفید

4-      سید مرتضی

و… اشاره نمود.(9)

بنا بر آنچه که ذکر گردید، در میان بزرگان و محدثین اهل سنت و به دنبال دقت آنان بر روی راویان و طرق متفاوت نقل حدیث غدیر، اندیشمندان بسیاری، حدیث غدیر را حدیثی حسن(10)(11) و عده کثیری روایت غدیر را روایتی صحیح(12) دانسته‌اند(13) و حتی نزد عده‌ای از بزرگترین صاحبنظران اهل تسنن، با توجه به شمار فراوان راویان و طرق متعدد نقل حدیث، که روایت غدیر دارد،آنرا حدیثی متواتر(14) ذکر نموده‌اند.(15) علما، بزرگان و محدثین شیعه نیز بالاتفاق، غدیر را حدیثی متواتر می‌دانند.(16)(17)

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 06:20:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  جغرافیای غدیر خم ...

غدیر خم نام ناحیه‌ای میان مکه و مدینه است که پیامبر اسلام در حجةالوداع، علی بن ابی طالب را «ولی» پس از خود اعلام کرد. ۱۸ ذی‌الحجه سال ۱۰ هجری قمری (مطابق با ۲۸ اسفند سال ۱۰ خورشیدی)، سال روز این واقعه میان شیعیان به عید غدیر خم شهرت دارد.

محمد، پیامبر اسلام در بازگشت از آخرین حج خود همه مسلمانانی که در حج شرکت داشتند را در غدیر خم جمع کرد و شیعیان معتقدند که او در آنجاعلی بن ابی‌طالب را به‌عنوان وصی و برادر و جانشین خود از جانب الله معرفی کرد. عبارت معروف «هر آن‌کس که من مولای او هستم، پس علی مولای اوست» قسمتی از خطابه بلند غدیر می‌باشد. گرچه در تفسیر حدیث غدیر خم در بین شیعه و سنی اختلاف وجود دارد. اهل سنت تنها اظهار نزدیکی پیامبر به علی و دوستی با او را می‌دانند و اظهار خواسته اش که علی به عنوان پسر عمو و فرزندخوانده اش جانشین او در مسئولیت‌های خانوادگی اش پس از مرگ شود.

این واقعه و حدیث غدیر در کتاب‌های شیعه و بسیاری کتاب‌های اهل سنت نقل شده است. اولین منبع تاریخی که به این کتاب اشاره می‌کند یعقوبی مورخ شیعه در نیمه دوم قرن سوم هجری است و اولین آثار ادبی قابل تاریخ گذاری، مجموعه اشعاری از نویسندگان شیعه در قرن دوم هجری است. از حدود قرن دوم هجری واقعه غدیر خم بعنوان دلیل نویسندگان شیعه برای اثبات برحقی علی بر جانشینی محمد آمده است.

«غدیر خم» نام ناحیه‌ای در میان مکه و مدینه است که بر سر راه حاجیان قرار دارد و به خاطر وجود برکه‌ای در این محل که در آن آب باران جمع می‌شده‌است، به این نام شهرت یافته‌است. غدیر در ۳–۴ کیلومتری جحفه واقع شده و جحفه در ۶۴ کیلومتری مکه قرار دارد که یکی از میقات‌های پنجگانه‌است. در جحفه راه اهالی مصر، مدینه، عراق و شام از یکدیگر جدا می‌شود. غدیر خم به سبب وجود آب و چندین درخت کهنسال، محل توقف و استراحت کاروانیان بود؛ اما گرمایی طاقت‌فرسا داشت.

منبع : سایت ویکی پدیا

موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 05:54:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عید قربان در روایات ...

عید قربان در روایات


رسول الله صلى الله علیه و آله :

مَن أحیَا اللَّیالِیَ الأَربَعَ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ : لَیلَةَ التَّروِیَةِ ، ولَیلَةَ عَرَفَةَ ، ولَیلَةَ النَّحرِ ، ولَیلَةَ الفِطرِ .
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر كس این چهار شب را شب زنده دارى كند، بهشت براى او واجب است: شبِ ترویه، شب عرفه، شب عید قربان و شب عیدفطر.
کتاب «حج و عمره در قرآن و حدیث»  ، صفحه 343

 

 الإمام الباقر علیه السلام :

لَمّا أقبَلَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله مِن مُزدَلِفَةَ مَرَّ عَلى جَمرَةِ العَقَبَةِ یَومَ النَّحرِ ، فَرَماها بِسَبعِ حَصَیاتٍ ، ثُمَّ أتى إلى مِنى ، وذلِكَ مِنَ السُّنَّةِامام باقر علیه السلام :
 رسول خدا صلى الله علیه و آله چون از مزدلفه آمد ، روز عید قربان بر جمره عقبه گذشت وهفت سنگ بر آن زد، سپس به منى آمد واین از سنّت است.
کتاب«حج و عمره در قرآن و حدیث» ، صفحه 355

 

 الإمام علیّ علیه السلام :

سَمِعتُ رَسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله یَخطُبُ یَومَ النَّحرِ ، وهُوَ یَقولُ : هذا یَومُ الثَّجِّ والعَجِّ ، والثَجُّ : ما تُهریقونَ فیهِ مِنَ الدِّماءِ ، فَمَن صَدَقَت نِیَّتُهُ كانَت أوَّلُ قَطرَةٍ لَهُ كَفّارَةً لِكُلِّ ذَنبٍ ، والعَجُّ : الدُّعاءُ ، فَعِجّوا إلَى اللّه ِ ، فَوَالَّذی نَفسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ لا یَنصَرِفُ مِن هذَا المَوضِعِ أحَدٌ إلاّ مَغفورًا لَهُ ، إلاّ صاحِبَ كَبیرَةٍ مُصِرًّا عَلَیها لا یُحَدِّثُ نَفسَهُ بِالإِقلاعِ عَنها .


امام علی علیه السلام : شنیدم رسول خدا صلی الله علیه وآله روز عید قربان ، خطبه می خواند ومی فرمود :
 امروز ، روز «ثجّ» و«عجّ» است . ثجّ ، خون قربانی هاست كه می ریزید . پس نیّت هركس صادق باشد ، اولین قطره خونِ قربانی او كفّاره همه گناهان اوست ، و«عجّ» ، دعاست . پس به درگاه خداوند دعا كنید ، قسم به آن كه جان محمّد صلی الله علیه وآله در دست اوست ، از اینجا هیچ كس بر نمی گردد ، مگر آمرزیده شود ، جز كسی كه گناه كبیره انجام داده وبر آن اصرار ورزد ودر دل خود ، تصمیم بر ترك آن ندارد .
کتاب «حج و عمره در قرآن و حدیث» ، صفحه 361

 

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (7)؟
[دوشنبه 1395-06-22] [ 12:54:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اعمال روز دهم ذی الحجه (روز عید قربان) ...

روز عید قربان از اعیاد مهمّ اسلامى است. این روز یادآور اخلاص و بندگى حضرت ابراهیم(علیه السلام)در برابر پروردگار خویش است، آن جا که فرمان حق براى ذبح اسماعیل صادر شد، و ابراهیم آن بنده فرمانبردار خداوند آماده اجراى این فرمان شد و اسماعیل را به قربانگاه برد و کارد بر حلقومش نهاد، ولى ندایى رسید که اى ابراهیم از عهده این آزمون الهى برآمدى! دست نگهدار که فرمانبردارى خویش را به درستى اثبات کرده اى.

جبرئیل همراه با «قوچى» فرود آمد و ابراهیم آن را قربانى کرد، و سنّت قربانى در منا از آن روز برقرار شد، این روز، روز عید و خوشحالى و سرور است. زیرا علاوه بر این که بنده اى مخلص از آزمونى دشوار، سربلند بیرون آمد و بندگى خویش را در پیشگاه خداى بزرگ ثابت کرد، گروه عظیمى از بندگان مخلص خدا به او تأسّى جسته، به زیارت خانه خدا مى شتابند و مراسم منا و از جمله، قربانى را انجام مى دهند.

 اعمال روز عید قربان:

 براى عید قربان اعمالى چند نقل شده است:

 1ـ غسل کردن است که به گفته مرحوم «علاّمه مجلسى»، غسل در آن روز سنّت مؤکّد است تا آن جا که بعضى از علما آن را واجب دانسته اند.(1)

 2ـ نماز عید قربان است و نحوه انجام آن، به همان کیفیّتى است که در نماز عید فطر گفته شد، و نماز عید قربان در زمان غیبت امام(علیه السلام)مطابق مشهور فقهاى عظام، سنّت مؤکّد است.(2) (خواه به صورت جماعت خوانده شود یا فرادى).

 3ـ مستحب است دعاهایى را که پیش از نماز عید و قبل از آن وارد شده است بخواند. به فرموده مرحوم «علاّمه مجلسى»، بهترین دعاها،دعاى چهل و هشتم «صحیفه کامله سجّادیه» است که اوّلش این است: أللّهُمَّ هذا یَومٌ مُبارَک و اگر دعاى چهل و ششم را نیز بخواند بهتر است.(3)

 4ـ خواندن دعاى ندبه در این روز و سایر اعیاد مستحبّ است.(4)

 5ـ قربانى کردن در این روز براى همه مستحبّ مؤکّد است و بسیار سفارش شده است، تا آن جا که برخى از علما آن را بر کسانى که توانایى دارند واجب دانسته اند و مستحب است بعد از نماز عید، کمى از گوشت آن بخورد.(5)

 و نیز مستحبّ است هنگام قربانى این دعا را که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است بخواند:

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 12:52:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  وضعیت «سواد» ایرانیان از 109 سال پیش تا امروز ...

هشتم سپتامبر مصادف با روز جهانی سوادآموزی است و مطابق آمارهای بین المللی، قریب به ۹۰ درصد ایرانیان دارای سواد هستند که این آمار از ۱۰۹ سال پیش تاکنون رشد چشم‌گیری را نشان می‌دهد.

آموختن سواد به بی‌سوادان و اساساً سوادآموزی در ایران از وظایف وزارت آموزش و پرورش است و سازمان نهضت سوادآموزی به عنوان متولی آن، این وظیفه خطیر را به عهده دارد.

هر سال هشتم سپتامبر به عنوان روز جهانی سوادآموزی در دنیا نام‌گذاری شده است و سازمان یونسکو در سطح بین الملل موضوع سواد در کشورها را پیگیری می‌کند.

در هفتم دی ماه 1358 بود که با فرمان تاریخی بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، نهضت سوادآموزی در ایران بنا نهاده شد و از آن تاریخ به بعد وضعیت سواد ایرانیان به نسبت گذشته رو به فزونی گذاشت.

در سال‌های منتهی به 1358 جمعیت بیسواد ایران بالغ بر 14 میلیون نفر بود که شاید در آن سالها جمعیت کلی کشور حدود 30 میلیون نفر بود.

اما بنا بر استناد به برخی متون، موضوع سواد در ایران مربوط به پنج هزار سال پیش از میلاد و در بین مردمان تمدن جیرفت است که نشان می‌دهد ایرانیان دارای فرهنگی غنی بوده‌اند.

البته زمان تشکیل نخستین کلاس‌های اکابر در ایران مربوط به سال‌ 1286 است که نشان از سوادآموزی در ایران دارد، اما با نبود طرح و برنامه منسجم این فعالیت آنچنان که باید انجام نشد.

در سال 1355 که جمعیت ایران بالغ بر 28 میلیون نفر بود، میزان باسوادی 47 درصد بوده است؛ در سال 1365 هم که جمعیت ایران حدود 39 میلیون نفر شد، میزان باسوادی به 61 درصد رسید که این آمار و ارقام نشان از تأثیر نهضت سوادآموزی است.

با یک حساب سرانگشتی می‌توان دریافت که در بازه 10 ساله بین سال‌های 1355 تا 1366 چیزی حدود 10 میلیون نفر به آمار با سوادان ایران اضافه شد.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 12:38:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  رنگ استجابت: روز عرفه چه باید کرد؟/ جنین‌هایِ در شکم مادر نیز در این روز به سعادت می رسند! ...

نهم ذيحجه روز عرفه است؛ خداوند متعال در اين روز به سه مکان و سه گروه از انسانها، توجه ويژه دارد.
 
 شناختی؟ جبرئیل آمده بود تا به ابراهیم(ع) مناسک حج را بیاموزد. وقتی به عرفه رسیدند از او پرسید: «عرفت؟» ـ شناختی؟ـ و ابراهیم پاسخ گفت: آری! این شد که این روز و این مکان به عرفه و عرفات نامگذاری شد.

«عرف» معنای دیگری هم دارد و آن صبر و شکیبایی است و برخی معتقدند که علت نامگذاری عرفه به دلیل صبر و رنجی است که برای رسیدن به آن متحمل می‌شوند. 

قول دیگری هم هست که آدم(ع) و حوا، همدیگر را در این سرزمین شناختند.

ابن عباس نیز می‌گوید که: حضرت ابراهیم(ع) شبی خواب دید که اسماعیل ـ پسرش ـ را در راه خدا قربانی می‌کند. تمام روز به این مسئله فکر کرد و تردید داشت که آیا این خواب از جانب خدا بوده یا نه. شب بعد دوباره همین خواب را دید و صبح که از خواب برخاست مطمئن شد که این دستور از جانب خداست، آن روز، روز عرفه بود.

چه روزی؟ چه جایی

روز نهم ذی‌الحجه را «عرفه» می‌گویند. درست زمانی که حجاج اعمال و مناسک حج را آغاز کرده‌اند و از شهر مکه به صحرای عرفات رسیده‌اند. عمده‌ی اعمال مربوط به روز عرفه در صحرای عرفات «دعا» کردن است. به همین دلیل این روز را روز مخصوص دعا و مناجات و راز و نیاز می‌دانند. انسان هر زمان که بخواهد می‌تواند دعا کند و با معبودش به راز و نیاز بپردازد. راه دعا کردن و صحبت با معشوق نه بسته است و نه نیاز به زمان و مکان خاصی دارد، اما برخی زمان‌ها و زمین‌ها آمادگی بیشتری برای دعا کردن دارند. عرفه جزء این زمان‌هاست  سرزمین عرفات از جمله‌ی این زمین‌ها. حجاج پس از نماز ظهر در کنار کوه جبل‌الرحمه به خواندن دعای عرفه می‌پردازند و سپس به سمت مشعرالحرام حرکت می‌کنند تا در روز عید قربان که روز دهم ذی‌الحجه است در «منا» باشند.

عرفات زمینی است بیابانی که به وسیله‌ی کوه‌های نیم‌دایره‌ای محصور شده، مساحتش هجده کیلومتر مربع است و در شرق مکه و بر سر راه طائف قرار دارد.

چه کنیم؟

از جمله کارهایی که خوب است در روز عرفه انجام دهیم اول غسل کردن است و سپس زیارت حضرت سیدالشهدا(ع)! اگر کسی بتواند حضرت را در سرزمین کربلا زیارت کند که توفیق فوق‌العاده‌ای نصیبش شده، در غیر این‌صورت می‌توان در هر جای کره زمین با خواندن زیارت عاشورا و سلام دادن به آن حضرت(ع) این عمل را به جا آورد.

عمل سومی که خوب است در این روز به جا آورده شود، خوانده دو رکعت نماز، قبل از شروع دعای عرفه و در زیر آسمان است.

روزه گرفتن هم در این روز مستحب است، اما یک شرط دارد و آن هم اینکه کسالتی و ضعفی به فرد غالب نشود که نتواند دعای این روز را بخواند.

منبع : گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز ،مریم کمالی

موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (7)؟
[یکشنبه 1395-06-21] [ 10:46:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  صوت و متن و ترجمه دعای عرفه امام حسین(ع) + دانلود (قسمت دوم ) ...

برای دریافت فایل PDF کلیک کنید …

برای دریافت فایل صوتی حاج منصور ارضی کلیک کنید …

برای دریافت فایل صوتی شیح حسین انصاریان کلیک کنید …

برای دریافت فایل صوتی میثم التمار کلیک کنید …

برای دریافت فایل صوتی سید مهدی میرداماد کلیک کنید …

دعای امام حسین (ع) در روز عرفه

اِلى قَریبٍ فَیَقْطَعُنى اَمْ اِلى بَعیدٍ فَیَتَجَهَّمُنى اَمْ اِلَى الْمُسْتَضْعَفینَ لى وَاَنْتَ رَبّى وَمَلیکُ اَمْرى اَشْکُو اِلَیْکَ غُرْبَتى وَبُعْدَ دارى وَهَوانى عَلى مَنْ مَلَّکْتَهُ اَمْرى اِلهى فَلا تُحْلِلْ عَلَىَّ غَضَبَکَ فَاِنْ لَمْ تَکُنْ غَضِبْتَ عَلَىَّ فَلا اُبالى سُبْحانَکَ غَیْرَ اَنَّ عافِیَتَکَ اَوْسَعُ لى فَاَسْئَلُکَ یا رَبِّ بِنُورِ وَجْهِکَ الَّذى اَشْرَقَتْ لَهُ الاَْرْضُ وَالسَّمواتُوَکُشِفَتْ بِهِ الظُّلُماتُ.

به نزدیک تا با من به دشمنى برخیزد،یا به بیگانه تا با من با ترش‏رویى برخورد کند یا به آنان‏که خوارم مى‏شمرند؟،و حال اینکه تو خداى من،و زمامدار کار منى.من به تو شکایت مى‏کنم،از غربتم،و دورى‏ خانه آخرتم،و سبکى‏ام نزد کسى‏که اختیار کارم را به او دادى.خدایا غضبت را بر من فرود نیاور،اگر در مقام خشم کردن‏ بر من نباشى،از غیر تو باک ندارم،منزّهى تو،جز اینکه عافیتت بر من گسترده‏تر است،از تو درخواست مى‏کنم پروردگارا به نور جمالت،که زمین و آسمانها به آن روشن گشت،و تاریکیها به آن برطرف شد،

وَصَلَُحَ بِهِ اَمْرُ الاَْوَّلینَ وَالاْ خِرینَ اَنْ لا تُمیتَنى عَلى غَضَبِکَ وَلا تُنْزِلَْ بى سَخَطَکَ لَکَ الْعُتْبى لَکَ الْعُتْبى حَتّى تَرْضى قَبْلَ ذلِک لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرامِ وَالْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَالْبَیْتِ الْعَتیقِ الَّذى اَحْلَلْتَهُ الْبَرَکَهَ وَجَعَلْتَهُ لِلنّاسِ اَمْناً یا مَنْ عَفا عَنْ عَظیمِ الذُّنُوبِ بِحِلْمِهِ یا مَنْ اَسْبَغَ النَّعْمآءَ بِفَضْلِهِ یا مَنْ اَعْطَى الْجَزیلَ بِکَرَمِهِ یا عُدَّتى فى شِدَّتى یا صاحِبى فى وَحْدَتى یا غِیاثى فى کُرْبَتى یا وَلِیّى فى نِعْمَتى یا اِلـهى وَاِلـهَ آبائى اِبْراهیمَ وَاِسْماعیلَ وَاِسْحقَ وَیَعْقُوبَ وَرَبَّ جَبْرَئیلَ وَمیکائیلَ وَاِسْرافیلَ وَربَّ مُحَمَّدٍ خاتِمِ النَّبِیّینَ وَ الِهِ الْمُنْتَجَبینَ وَمُنْزِلَ التَّوریهِ وَالاِْ نْجیلِ وَالزَّبُورِ وَالْفُرْقانِ وَمُنَزِّلَ کـهیَّعَّصَّ وَطـه وَیسَّ وَالْقُرآنِ الْحَکیمِ

و کار گذشتگان و آیندگان به وسیله آن به اصلاح رسید،که مرا بر خشمت نمیرانى،و ناخشنودى‏ات را بر من فرود نیاورى، خشنودى حق توست،خشنودى حق توست،تا پیش از ان راضى شوى،معبودى جز تو نیست،پروردگار خانه محترم، و مشعر الحرام،و خانه کعبه که برکت را در آن نازل فرمودى،و آن را براى مردم ایمن ساختى،اى‏ آن‏که با بردبارى‏اش از گناهان بزرگ گذشت،اى آن‏که با فضلش نعمتها را کامل ساخت،اى آن‏که با کرمش گسترده و فراوان عطا کرد،اى توشه‏ام در سختیها،اى همراهم در تنهایى،اى فریادرسم در گرفتاریها،اى سرپرستم در نعمتها،اى خداى من و خداى پردانم ابراهیم و اسماعیل و اسحق و یعقوب،و پروردگار جبراییل‏ و میکاییل و اسرافیل و پروردگار محمّد خاتم پیامبران و اهل بیت برگزیده‏اش و نازل‏کننده‏ تورات و انجیل و زبور و قرآن و فروفرستنده کهیعص و طه و یس و قرآن حکیم‏

اَنْتَ کَهْفى حینَ تُعْیینِى الْمَذاهِبُ فى سَعَتِها وَتَضیقُ بِىَ الاَْرْضُ بِرُحْبِها وَلَوْلا رَحْمَتُکَ لَکُنْتُ مِنَ الْهالِکینَ وَاَنْتَ مُقیلُ عَثْرَتى وَلَوْلا سَتْرُکَ اِیّاىَ لَکُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحینَ وَاَنْتَ مُؤَیِّدى بِالنَّصْرِ عَلى اَعْدآئى وَلَوْلا نَصْرُکَ اِیّاىَ لَکُنْتُ مِنَ الْمَغْلُوبینَ یا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالسُّمُوِّ وَالرِّفْعَهِ فَاَوْلِیآئُهُ بِعِزِّهِ یَعْتَزُّونَ یا مَنْ جَعَلَتْ لَهُ الْمُلوُکُ نیرَ الْمَذَلَّهِ عَلى اَعْناقِهِمْ فَهُمْ مِنْ سَطَواتِهِ خائِفُونَ ،

تو پناهگاه منى زمانى که راهها با همه وسعتشان درمانده‏ام کنند،و زمین با همه پهناورى‏اش بر من تنگ گیرد و اگر رحمت تو نبود،هر آینه من از هلاک شدگان بودم،و نادیده گیرنده لغزشم تویى،و اگر پرده‏پوشى‏ات بر من نبود،هرآینه من‏ از رسواشدگان بودم،و تویى که مرا با پیروزى بر دشمنانم تأیید مى‏کنى،و اگر یارى تو نبود هر آینه من از شکست‏خوردگان بودم،اى که وجودش را به بلندى و برترى اختصاص داده،در نتیجه اولیایش به عزّت او عزیز مى‏شوند،اى‏ آن‏که پادشاهان در برابرش یوغ ذلّت بر گردنهایشان گذاشته‏اند،در نتیجه از حملاتش ترسانند،

یَعْلَمُ خائِنَهَ الاَْعْیُنِ وَما تُخْفِى الصُّدُورُ وَ غَیْبَ ما تَاْتى بِهِ الاَْزْمِنَهُ وَالدُّهُورُ یا مَنْ لا یَعْلَمُ کَیْفَ هُوَ اِلاّ هُوَی ا مَنْ لا یَعْلَمُ م ا هُوَ اِلاّ هُوَ ی ا مَنْ لا یَعْلَمُهُ اِلاّ هُوَ ی ا مَنْ کَبَسَ الاَْرْضَ عَلَى الْمآءِ وَسَدَّ الْهَوآءَ بِالسَّمآءِ یا مَنْ لَهُ اَکْرَمُ الاَْسْمآءِ یا ذَاالْمَعْرُوفِ الَّذى لا یَنْقَطِعُ اَبَداً یا مُقَیِّضَ الرَّکْبِ لِیُوسُفَ فِى الْبَلَدِ الْقَفْرِ وَمُخْرِجَهُ مِنَ الْجُبِّ وَجاعِلَهُ بَعْدَ الْعُبُودِیَّهِ مَلِکاً یا ر ادَّهُ عَلى یَعْقُوبَ بَعْدَ اَنِ ابْیَضَّتْ عَیْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظیمٌ یا کاشِفَ الضُّرِّ وَالْبَلْوى عَنْ اَیُّوبَ وَمُمْسِکَ یَدَىْ اِبْرهیمَ

خیانت‏ چشمها را،و آنچه سینه‏ها پنهان مى‏کنند مى‏داند،و به پنهانیهایى که زمانها و روزگاران مى‏آورد آگاهى دارد،اى آن‏که‏ جز او نمى‏داند او چگونه است،اى آن‏که جز او نمى‏داند او چیست،اى آن‏که جز او او را نمى‏شناسد،اى آن‏که زمین را بر آب انباشت،و هوا را به آسمان بست،اى آن‏که او راست گرامى‏ترین نامها اى صاحب احسانى که هرگز قطع نگردد،اى آماده‏کننده کاروان براى نجات یوسف در سرزمین بى‏آب و گیاه،و خارج‏کننده‏اش از چاه،و قراردهنده‏اش بر تخت پادشاهى پس از دوره بندگى‏ اى برگرداننده یوسف به نزد یعقوب،پس از انکه دو چشمش از اندوه نابینا شد،و دلش آکنده از غم بود،اى برطرف‏کننده بدحالى و گرفتارى از ایوب،اى گیرنده دستهاى ابراهیم

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (7)؟
[شنبه 1395-06-20] [ 11:56:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  صوت و متن و ترجمه دعای عرفه امام حسین(ع) + دانلود (قسمت اول) ...

برای دریافت فایل PDF کلیک کنید …

برای دریافت فایل صوتی حاج منصور ارضی کلیک کنید …

برای دریافت فایل صوتی شیح حسین انصاریان کلیک کنید …

برای دریافت فایل صوتی میثم التمار کلیک کنید …

برای دریافت فایل صوتی سید مهدی میرداماد کلیک کنید …

دعای امام حسین (ع) در روز عرفه

اَلْحَمْدُ لله الَّذى لَیْسَ لِقَضآئِهِ دافِعٌ وَلا لِعَطائِهِ مانِعٌ وَلا کَصُنْعِهِ صُنْعُ صانِعٍ وَهُوَ الْجَوادُ الْواسِعُ فَطَرَ اَجْناسَ الْبَدائِعِ واَتْقَنَ بِحِکْمَتِهِ الصَّنائِعَ لا تَخْفى عَلَیْهِ الطَّلایِـعُ وَلا تَضیعُ عِنْدَهُ الْوَدائِعُ جازى کُلِّ صانِعٍ وَرائِشُ کُلِّ قانعٍ وَراحِمُ کُلِّ ضارِعٍ وَمُنْزِلُ الْمَنافِعِ وَالْکِتابِ الْجامِعِ بِالنُّورِ السّاطِعِ وَ هُوَ لِلدَّعَواتِ سامِعٌ وَلِلْکُرُباتِ دافِعٌ وَلِلدَّرَجاتِ رافِعٌ،

خداى را سپاس که براى حکمش برگرداننده‏اى،و براى بخشش بازدارنده‏اى و همانند ساخته‏اى ساخته هیچ سازنده‏اى نیست،و او سخاوتمند وسعت‏بخش است،انواع مخلوقات را پدید آورد،و ساخته‏ها را با حکمتش محکم نمود،طلیعه‏ها بر او پوشیده‏ نمى‏ماند،و ودیعه‏ها نزد او ضایع نمى‏شود پاداش‏دهنده‏ هر سازنده،و بى‏نیازکننده هر قناعت‏گر،و رحم‏کننده بر هر نالان،و فرو فرستنده سودها،و نازل‏کننده کتاب جامع‏ با نور درخشان است،او شنونده دعاها،و دورکننده بلاها،و بالابرنده درجات،

وَلِلْجَبابِرَهِ قامِعٌ فَلا اِلهَ غَیْرُهُ وَلا شَىْءَ یَعْدِلُهُ وَلَیْسَ کَمِثْلِهِ شَىْءٌ وَهُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُاللَّطیفُ الْخَبیرُ وَهُوَ عَلى کُلِّشَىْءٍ قَدیرٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَرْغَبُ إِلَیْکَوَاَشْهَدُ بِالرُّبُوبِیَّهِ لَکَ مُقِرّاً بِاَنَّکَ رَبّى وَ اِلَیْکَ مَرَدّى اِبْتَدَاْتَنى بِنِعْمَتِکَ قَبْلَ اَنْ اَکُونَ شَیْئاً مَذْکُورا وَخَلَقْتَنى مِنَ التُّرابِ ثُمَّ اَسْکَنْتَنِى الاَْصْلابَ آمِناً لِرَیْبِ الْمَنُونِ وَاخْتِلافِ الدُّهُورِ وَالسِّنینَ،

و کوبنده گردنکشان است،پس معبودى جز او نیست،و چیزى با او برابرى نمى‏کند،و چیزى همانندش نیست،و اوست شنوا و بینا،و لطیف و آگاه،و بر هرچیز تواناست.خدایا به سوى تو رغبت مى‏نمایم،و به پروردگارى‏ تو گواهى مى‏دهم،اقرارکننده‏ام که تو پروردگار منى،و بازگشت من به سوى تو است،وجودم را با نعمتت آغاز کردى پیش‏ از انکه موجودى قابل ذکر باشم،و مرا از خاک پدید آوردى،سپس در میان صلبها جایم دادى،درحالى‏که از حوادث زمانه و رفت‏وآمد روزگار و سالها،

فَلَمْ اَزَلْ ظاعِناً مِنْ صُلْبٍ اِلى رَحِمٍ فى تَقادُمٍ مِنَ الاَْیّامِ الْماضِیَهِ وَالْقُرُونِ الْخالِیَهِ لَمْ تُخْرِجْنى لِرَاْفَتِکَ بى وَلُطْفِکَ لى وَاِحْسانِکَ اِلَىَّ فى دَوْلَهِ اَئِمَّهِ الْکُفْرِ الَّذینَ نَقَضُوا عَهْدَکَ وَکَذَّبُوا رُسُلَکَلکِنَّکَ اَخْرَجْتَنى لِلَّذى سَبَقَلى مِنَ الْهُدَى الَّذى لَهُ یَسَّرْتَنى وَفیهِ اَنْشَاءْتَنى وَمِنْ قَبْلِ ذلِکَ رَؤُفْتَ بى بِجَمیلِ صُنْعِکَ وَسَوابِـغِ نِعَمِکَ فابْتَدَعْتَ خَلْقى مِنْ مَنِىٍّ یُمْنى وَاَسْکَنْتَنى فى ظُلُماتٍ ثَلاثٍ بَیْنَ لَحْمٍ وَدَمٍ وَجِلْدٍ،

ایمنى بخشیدى همواره کوچ‏کننده بودم از صلبى به رحمى،درگذشته از ایام و قرنهاى پیشین،از باب رأفت و لطف و احسانى که به من داشتى، مرا در حکومت پیشوایان کفر،آنان‏که پیمانت را شکستند،و پیامبرانت را تکذیب کردند،به دنیا نیاوردى،ولى زمانى‏ به دنیا آوردى به خاطر آنچه در علمت برایم رقم خورده بود و آن عبارت بود از هدایتى که مرا براى پذیرفتن آن آماده ساختى،و در عرصه گاهش نشود و نمایم‏ دادى،و پیش از آن هم با رفتار زیبایت،و نعمتهاى کاملت بر من مهر ورزیدى،در نتیجه وجودم را پدید آوردى از نطفه ریخته‏ شده و در تاریکیهاى سه‏گانه میان گوشت و خون و پوست جایم دادى،

لَمْ تُشْهِدْنى خَلْقى وَلَمْ تَجْعَلْ اِلَىَّ شَیْئاً مِنْ اَمْرى ثُمَّ اَخْرَجْتَنى لِلَّذى سَبَقَ لى مِنَ الْهُدى اِلَى الدُّنْیا تآمّاً سَوِیّاً وَحَفِظْتَنى فِى الْمَهْدِ طِفْلاً صَبِیّاً وَرَزَقْتَنى مِنَ الْغِذآءِ لَبَناً مَرِیّاً وَعَطَفْتَ عَلَىَّ قُلُوبَ الْحَواضِنِ وَکَفَّلْتَنى الاُْمَّهاتِ الرَّواحِمَ وَکَلاَْتَنى مِنْ طَوارِقِ الْجآنِّ وَسَلَّمْتَنى مِنَ الزِّیادَهِ وَالنُّقْصانِفَتَعالَیْتَ یا رَحیمُ یا رَحْمنُ حتّى اِذَا اسْتَهْلَلْتُ ناطِقاً بِالْکَلامِ،

و مرا در آفرینش وجودم گواه نگرفتى، و چیزى از کار خلقتم را به من واگذار ننمودى،سپس براى آنچه در علمت از هدایتم گذشته بود مرا کامل میانه به دنیا آوردى،و در حال کودکى و خردسالى در میان گهواره محافظت نمودى،و از بین غذاها شیر گوارا نصیبم کردى،و دل دایه‏ها را بر من مهربان نمودى،و مادران پرمهر را به پرستارى‏ام گماشتى،و از آسیبهاى پریان نگهدارى فرمودى،و از زیادى و کمى سالمم داشتى،پس تو برترى اى مهربان،اى بخشنده،تا آنگاه که آغاز به سخن‏ کردم.

اَتْمَمْتَ عَلَىَّ سَوابغَ الاِْ نْعامِ وَرَبَّیْتَنى زایِداً فى کُلِّ عامٍ حَتّى إ ذَا اکْتَمَلَتْ فِطْرَتى وَاعْتَدَلَتْ مِرَّتى اَوْجَبْتَ عَلَىَّ حُجَتَّکَ بِاَنْ اَلْهَمْتَنى مَعْرِفَتَکَ وَرَوَّعْتَنى بِعَجائِبِ حِکْمَتِکَ وَاَیْقَظْتَنى لِما ذَرَاْتَ فى سَمآئِکَوَاَرْضِکَ مِنْ بَدائِعِ خَلْقِکَ وَنَبَّهْتَنى لِشُکْرِکَ وَذِکْرِکَ وَاَوجَبْتَ عَلَىَّ طاعَتَکَ وَعِبادَتَکَ وَفَهَّمْتَنى ما جاَّءَتْ بِهِ رُسُلُکَ وَیَسَّرْتَ لى تَقَبُّلَ مَرْضاتِکَ وَمَنَنْتَ عَلَىَّ فى جَمیعِ ذلِکَ بِعَونِکَ وَلُطْفِکَ ثُمَّ اِذْ خَلَقْتَنى مِنْ خَیْرِ الثَّرى،

نعمتهاى کاملت را بر من تمام کردى،و مرا در هر سال با افزوده شدن به وجودم پرورش دادى،تا آفرینشم کامل‏ شد،و تاب و توانم معتدل گشت،حجّت را بر من واجب نمودى،چنان‏که معرفتت را به من الهام فرمودى‏ و با شگفتیهاى حکمتت به هراسم افکندى،و به آنچه در آسمان و زمینت از پدیده هاى خلقت پدید آوردى بیدارم نمودى،به سپاسگذارى و یادت آگاهى‏ام دادى،و طاعت و عبادتت را بر من واجب نمودى،و آنچه را پیامبرانت آوردند به من فهماندى،و پذیرفتن خشنودى‏ات را بر من آسان کردى،و در تمام این امور به‏ یارى و لطفت بر من منّت نهادى،سپس وقتى که مرا از بهترین خاک آفریدى،

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 10:51:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  افرادی که همیشه ما را تحت‌نظر دارند.....(قسمت پایانی) ...

فیس‌بوک چگونه به این اطلاعات دسترسی پیدا می‌کند؟

نخستین‌ و ساده‌ترین راه دسترسی به این اطلاعات ردیابی فعالیت‌های شما در سایت فیس‌بوک، دستگاه‌های شخصی‌تان و تنظیمات مکان شماست. نکته‌ای که اکثر کاربران از آن بی‌اطلاع هستند این است که فیس‌بوک فعالیت‌های شما در دیگر سایت‌ها را نیز دنبال می‌کند. در همین رابطه واشینگتن‌پست اعلام کرده فیس‌بوک از هر سایتی که در آن کلید «لایک» یا «اشتراک‌گذاری» وجود دارد و شما از آن بازدید کرده‌اید، مطلع است.

غول رسانه‌های اجتماعی با در اختیار داشتن این اطلاعات می‌تواند نتایج مختلفی استخراج کند، مثل این‌که آیا شما به بچه‌دارشدن علاقه‌مند هستید یا خیر، وضع تأهل‌تان چگونه است، آیا شما مهاجر هستید یا این‌که قصد خرید خودرو دارید و… درنهایت با بررسی این اطلاعات، فیس‌بوک تبلیغی را که با شرایطت‌تان سازگار باشد به شما نشان می‌دهد. البته همیشه این پیش‌بینی‌ها درست از آب درنمی‌آیند که اهمیتی ندارد، چراکه فیس‌بوک یک امپراتوری 355‌میلیارد دلاری با استفاده از اطلاعات ساخته است، امپراتوری که به نظر نمی‌رسد حالاحالاها از بین برود.
اگر علاقه دارید بدانید فیس‌بوک به چه اطلاعاتی علاقه‌مند است، نگاهی به لیستی که منتشر شده است، بیندازید:

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب, این هفته چه بنویسیم (7)؟
[جمعه 1395-06-19] [ 12:35:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  افرادی که همیشه ما را تحت‌نظر دارند.....(قسمت دوم) ...

این اطلاعات شامل چه چیزهایی می‌شوند؟

با نگاهی به لیست بلند بالای فیس‌بوک از داده‌ها می‌توان این اطلاعات را به 2دسته تقسیم کرد: دسته نخست اطلاعاتی هستند که خودتان داوطلبانه در صفحه شخصی‌تان قرار می‌دهید، مانند وضع تأهل، فرزند دارید یا خیر، چه زمانی به تعطیلات رفته‌اید و چه جایی را برای اقامت انتخاب کرده‌اید و… اینها اطلاعاتی است که با به‌روزرسانی صفحه‌تان در اختیار فیس‌بوک می‌گذارید.

دسته دوم که نگران‌کننده هستند، اطلاعاتی است که خودتان هم نمی‌دانید در اختیار فیس‌بوک می‌گذارید، البته تعدادی از این داده‌ها برای ما که در ایران زندگی می‌کنیم، موضوعیت پیدا نمی‌کنند، اطلاعاتی مثل خطوط اعتباری یا این‌که آیا در جایی سرمایه‌گذاری کرده‌اید یا کجا سرمایه‌گذاری کرده‌اید و…

ادامه دارد ….

منبع : گروه فرهنگ نیوز

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 12:32:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  افرادی که همیشه ما را تحت‌نظر دارند.....(قسمت اول) ...

بگذارید همین اول کار با مثالی خیال‌تان را راحت کنم. مثالی از این‌که در بازدیدهای روزانه‌تان از فیس‌بوک یا دیگر سایت‌ها چه اطلاعاتی را در اختیار فیس‌بوک و شرکت‌های بزرگی که قصد دارند برای محصولات‌شان تبلیغ کنند، قرار می‌دهید.

اطلاعاتی که بعضی‌هایشان به مخیله‌تان هم خطور نکرده است، حتی احتمالا بعد از خواندن این مطلب، باز هم از خودتان خواهید پرسید این اطلاعات به چه کار فیس‌بوک می‌آید؟

جایی می‌خواندم یک روز «مکس شرمس»، فعال حقوق مدنی اتریشی، از فیس‌بوک خواست هرچه اطلاعات شخصی از او روی سرورهای فیس‌بوک هست برایش بفرستند. مسئولان فیس‌بوک هم یک سی‌دی برایش فرستادند، با 1222صفحه اطلاعات.

اگر آقای شرمس فایل را چاپ می‌کرد و صفحه‌ها را کنار هم می‌چید، حدودا 400متر می‌شد. اطلاعاتی شامل شماره تلفن و نشانی ایمیل دوستان و اقوامش، فهرست همه دستگاه‌هایی که روی‌شان فیس‌بوک را باز کرده بود، برنامه‌هایی که دعوتش کرده بودند، کسانی که «دوست» او شده بودند و البته آرشیوی از همه پیام‌های خصوصی‌، حتی آنهایی که پاک کرده بود.

همه اینها مشتی بود نمونه خروار، قطره‌ای از اقیانوس اطلاعات شخصی 1/65‌میلیارد کاربر فیس‌بوک. تازه آقای شرمس 3‌سال بیشتر فیس‌بوک نداشته و در آن 3‌سال هم گه‌گاه سراغ آن می‌رفته است.

مهم‌تر از همه این‌که آقای شرمس معتقد است فیس‌بوک بخش بزرگی از اطلاعات او را برایش نفرستاده است. او عقیده دارد فیس‌بوک از هر کاربر بیش از صد نوع داده دارد که برای او حدود 50 نوع را فرستاده‌ است. او دراین‌باره می‌گوید: «داده‌های مربوط به چهره‌شناسی‌ام را نفرستاده‌، یعنی فن‌آوری‌ که می‌تواند من را از روی عکس‌هایم بشناسد. اطلاعات مربوط به ردپای مجازی‌ام را هم نفرستاده‌، این‌که مثلا فلان صفحه را که در مورد فلان خودرو نوشته بوده، دیده‌اید یا نه و چه مدت رویش مکث کرده‌‌ام».

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 12:29:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مدیریت موسم حج باید تغییر کند.... ...

روزنامه رای الیوم با اشاره به وقوع فجایع پی درپی در مناسک حج و بازخواست نشدن حتی یک مسئول سعودی تاکید کرد: مدیریت موسم حج باید تغییر کند.

در سرمقاله امروز خود به برگزاری مراسم حج امسال در سایه تنش بین ایران و عربستان و کارشکنی سعودیها درخصوص عزیمت زائران ایرانی برای ادای مناسک حج پرداخت و نوشت: ایرانی ها موسم حج امسال را تحریم کردند و مسئولان سعودی جلوی یمنی ها را برای ادای فریضه حج گرفتند؛ همانطور که جلوی سیاستمداران یا علمای دینی چندین مذهب را برای زیارت اماکن مقدس گرفتند زیرا این افراد با سیاست ها و مواضع عربستان اختلاف نظر داشتند. بارزترین آنها شیخ راشد الغنوشی رهبر جنبش نضهت تونس بود که او را چند سال پیش در لباس احرام با همان هواپیمایی که با آن آمده بود، بازگرداندند تا اینکه اخیرا نامش از فهرست افراد ممنوع الورود (به عربستان) حذف و از رضایت رسمی مسئولان سعودی برخوردار شد و نامش از فهرست سیاه به فهرست میهمانان بلندپایه منتقل گردید.

روزنامه رای الیوم تاکید کرد: این سیاست های عربستان باید تغییر کنند. همین مسئله باید درباره مدیریت موسم حج گفته شود زیرا فجایع در سایه نبود شفافیت و بازخواست مسئولان آن، سال به سال بیشتر می شود که فهرست آن طولانی است و مجالی برای برشمردن آن نیست. هیچ گاه نشنیده‌ایم که مسئولی سعودی بویژه وزیران خاندان حاکم در عربستان به خاطر سهل انگاری و اهمالش بازخواست شود.

این روزنامه با تاکید بر لزوم سیاسی نکردن مراسم حج می‌نویسد: خوب درک می کنیم که بیان چنین حقایقی خشم مسئولان سعودی را برخواهد انگیخت و آنها به ما و دیگران اتهامات زیادی خواهند زد؛ هرچند که به اینگونه اتهامات عادت کرده‌ایم. کمترین اتهامات آنها علیه ما این خواهد بود که ما مجوس و رافضی و آتش پرست هستیم. این اتهامات رایجی است که این روزها در ادبیات مسئولان سعودی علیه هر کسی که جرات می کند با آنها اختلاف نظر داشته باشد، مُد شده است و اینها (مسئولان سعودی) که متاسفانه از مجوس سخن می‌گویند، فراموش کرده‌اند که ما عرب‌ها هستیم که دین اسلامی را به آنها هدیه کردیم.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 12:24:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شرح علامه جعفری بر دعای عرفه ...

اشاره: نوشتار پیش رو گزیده شرحی است بر دعای پر فیض عرفه به قلم مرحوم علامه محمدتقی جعفری(ره) که در کتابی با عنوان نیایش امام حسین (علیه السلام) در صحرای عرفات گرد آمده است. علامه جعفری در این کتاب با مشی عرفانی خود ترجمه و شرح به یادماندنی و زیبا از دعای عرفه از خود بر جای گذاشته است. این عالم ربانی در سال ۱۳۷۷ دار فانی را وداع گفت و به جوار رحمت حق پیوست و در حرم رضوی به خاک سپرده شد. (سرویس معارف)

فعالیت عمیق روح

آن حالت روحی که میان انسان و معبودش رابطه انس ایجاد کرده و او را در جاذبه ربوبی قرار می دهد، نیایش نامیده می شود. در آن هنگام که شما موقعیت واقعی خود را در جهان با عظمت هستی درک می کنید، در حال نیایش به سر می برید؛ زیرا فقط در این حال است که تمام خود را مانند تابلویی بی اختیار در زیر دست نقاش ازل و ابد نهاده اید. زندگی بی نیایش و حیات بیرون از جاذبیت کمال الهی همان جام خالی است که هنگام تولد به لب مان می چسبانیم و موقع مرگ آن را دور می اندازیم. در هیچ یک از فعالیت های روانی ما پدیده ای را نمی توان نشان داد که از فعالیت روح به هنگام نیایش عمیق تر و گسترده تر باشد. درک ما، مشاعر ما، تخیل ما، تفکر ما، وجدان با عظمت تر از جهان هستی ما، همگی و همگی در حال نیایش در هم می آمیزند و اقیانوس جان را می شورانند.

در همه اوقات و همه لحظات زندگی نیایش برای ما امکان پذیر است، زیرا همیشه روزنه هایی از دیوارهای این کیهان کهنسال به سوی بی نهایت باز است و ما از رصدگاه این کالبد خاکی همواره می توانیم آن سوی جهان را نظاره کنیم؛ ولی سرود نیایشی که از اعماق جان بر می آید به احساس خاموشی مطلق در جهان طبیعت شور و اشتیاقی دارد. شاید روح انسانی در خاموشی مطلق راز دیگری در می یابد. برای همین است نیایش شبانگاهی لذت وصف ناپذیری دارد.

خداوند مهربان با عنایت بی چونش گام های ما را به عرفات رسانده است. آخرین ساعات روز عرفه است. در نقطه ای از این صحرای ملکوتی شخصی در دامنه کوهی به حالت نیایش در آمده، دل در ملکوت، دست ها به سوی آسمان، چشم به آفاق بیکران، گاهی تبسم از ابتهاج بر لبانش، گاهی دانه هایی از اشک شوق در چشمانش. این شخص که نیایش می کند کیست؟ او فرزند علی بن ابی طالب(ع) است. این شخص سالک راه حق و حقیقت و عاشق راستین وجه الله و رضوان الله و لقاء الله، حسین بن علی(ع) است، این است آن کاروان سالار شهیدان اصول انسانی و ارزش های والای عالم وجود.

¤ «اَللهُم اِنى اَرْغَبُ إِلَیْک وَاَشْهَدُ بِالربُـوبِیةِ لَک مُقِراً بِـاَنک رَبى وَ اِلَیْک مَرَدى»

آن کدامین قدرت است که بتواند در برابر قضای الهی عرض وجود کند در حالی که خود جزیی از قضای الهی است؟ آن کدامین اراده است که بتواند در مقابل اراده خداوندی خود را بنمایاند در صورتی که وجود آن اراده از نتایح اراده خداوندی است. چگونه ممکن است مشابه صنعت خداوند خلاق پدید آورد در صورتی که هیچ سازنده ای نمی تواند ذره ای از نیستی به عرصه هستی وارد کند و بر همه امکانات و استعدادها و ماهیت اجزای صنع خود عالم و بر استفاده از همه آنها توانا باشد.

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 12:11:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  یک نقد معمولی از فروشنده؛ درباره «فروشنده»: غیرت یا منطق؟ ...

«فروشنده» نیز همانند دیگر کارهای فرهادی داستان همیشه‌گیِ ماندن بر سر دو راهی‌های اخلاقی است. سختیِ فهمِ کار درست و گرفتن تصمیم راست در مقابله با موقعیت‌های پیچیده‌ی اخلاقی…

فیلم سینمایی «فروشنده»؛ آخرین ساخته اصغر فرهادی کارگردان نام آشنای ایران، در یک هفته اخیر روی پرده ها قرار گرفته که اکران عمومی آن باعث شکل گیری نظرات و نقدهای متفاوتی شده است. این فیلم با دستمایه قرار دادن یکی از حساس ترین نقاط زندگی هر فردی یعنی ناموس و غیرت، خواهان خوانش جدیدی از این مقوله در جامعه سنتی و خانواده محور ایران است. 

رکورد فروش

کمتر از یک هفته از اکران عمومی آخرین ساخته‌ی اصغر فرهادی می‌گذرد. «فروشنده» در همین زمان کم توانسته رکورد دو میلیارد تومانی فروش را پشت سربگذارد و این برای سینمای ایران اتفاق فرخنده‌ای است. اما در همین مدت و پیش از این، کسانی که فیلم را دیده‌اند اعم از منتقدان و متخصصان و مردم معمولی و عادی، مواضع متفاوتی در مورد آن گرفته‌اند.عده‌ای معتقدند فرهادی در «فروشنده» خودش را تکرار کرده است. برخی دیگر فیلم را کسالت‌بار خوانده‌اند و می‌گویند بسیاری از قسمت‌های فیلم حتی اگر حذف شود هم اتفاقی نمی‌افتد و به داستان ضربه‌ای نمی‌زند، اغلب چهل دقیقه اول فیلم را عملا زاید و اضافی می‌دانند.  بعضی‌ها هم هستند که معتقدند فیلم مروج بی‌غیرتی است. عده‌ی دیگری هم ستایشگر لحظه به لحظه و پلان به پلان فیلم‌اند و آنرا شاهکار دیگری از فرهادی می‌دانند.

اما داستان…

رعنا و عماد زوج معمولی و شادی هستند. عماد معلم است و هر دو بازیگر تئاتر و در حال بازی در تئاتر «مرگ فروشنده» که به اقتباس از رمان معروف آرتور میلر، ساخته شده است. عماد و همسرش بر اثر  یک اتفاق مجبور می‌شوند خانه‌شان را عوض کنند.  مستأجر سابق خانه‌ی جدید٬ زنی روسپی بوده. یک شب رعنا به خیال اینکه عماد پشت در است٬ آیفون درب را می‌زند و خودش به حمام می‌رود… یکی از مشتریان مستاجر سابق به راحتی وارد خانه می‌شود و بله٬ رعنا مورد تعرض قرار می‌گیرد… داستان از این لحظه اوج می‌گیرد. زندگی‌ای‌  که در چند دقیقه دچار طوفان بزرگی شده٬ خشم و ناراحتی و بیماری روحی و حس انتقام و یافتن مردی که دست به چنین عمل وقیحی زده است، چیزی که در روند آرام فیلم به آن روبه‌رو هستیم. و بعد تصمیم در مورد انتقام یا بخشش… فیلم در عین تعلیق و ترس که به خورد مخاطب می‌دهد، فضای آرامی دارد. رعنا دچار فروپاشی و بیماری روحی شده و از تنها ماندن در خانه می‌ترسد، از نزدیک بودن به همسرش آزار می‌بیند و « تا چشمش را می‌بندد آن صحنه در جلوی چشمش ظاهر می‌شود» عماد دچار سردرگمی است، از طرفی می‌خواهد شکایت کند و از سوی دیگر از گرفتار شدن در پیچ و خم‌های اداری آن در هراس است، ضمن اینکه رعنا مخالف شکایت کردن است چون معتقد است خودش در را باز کرده و نمی‌تواند جلوی افراد غریبه ماجرا را دوباره و صدباره تعریف کند. لحظات پایانی فیلم پر از تعلیق است. یافتن مرد خطاکار و رویارویی با او و نحوه‌ی انتقام گرفتن و… نفس بیننده را حبس می‌کند. شخصیت‌های «فروشنده» همه‌گی خاکستری هستند. سیاه و سفید وجود ندارد. به همین‌خاطر وقتی مرد خطا کار را با مسائل زندگی‌اش، همسرش، دختر و دامادش می‌بینیم، به خودمان می‌گوییم: اگر در خیابان او را ببینم هرگز فکر نمی‌کنم او می‌تواند چنین عملی را انجام دهد. خاکستری بودن شخصیت ضدقهرمان باعث پیچیدگی بیشتر موقعیت پیش آمده می‌شود. دوراهی‌ای که به معنای واقعی دوراهی است، اگر شخصیت سیاه باشد، مخاطب کاملا به قهرمان حق انتقام می‌دهد.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 10:39:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  عید سعید قربان بر همه مسلمانان جهان مبارکباد... ...

 عیدقربان، جشن رهیدگی از اسارت نفس و شکوفایی ایمان و یقین بر همه ابراهیمیان مبارک باد.


********* عید قربان *********


عید قربان عید عبادت و بندگی و عید اطاعت از قادر یکتا برشما تهنیت باد.


********* عید قربان *********


نزول فیض رب العالمین است
حلول «عید قربان» در زمین است


********* عید قربان *********


عید سعید «قربان»، جشن «تقرب» عاشقان حق مبارک.


********* عید قربان *********


عیدقربان، روز اوج بندگی و تجلی ایثار ابراهیمی مبارک.
********* عید قربان *********


عید قربان ، پر شکوهترین ایثار و زیباترین جلوه ی تعبد در برابر خالق یکتا بر شما مبارک.

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (7)؟
[پنجشنبه 1395-06-18] [ 12:46:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  هیأت حقیقت‌یاب فاجعه منا باید تشکیل شود/ آل‌سعود دهان ها را با پول نبندد ...

رهبر معظم انقلاب در دیدار خانواده‌های شهدای منا:
هیأت حقیقت‌یاب فاجعه منا باید تشکیل شود/ آل‌سعود دهان ها را با پول نبندد/ سکوت کشورهای اسلامی درباره این فاجعه مصیبت دنیای اسلام است….

رهبر معظم انقلاب فرمودند: سکوت کشورهای اسلامی در حادثه‌ منا بلای بزرگی است که جان ملت‌های اسلامی را دربرگرفته و این برای دنیای اسلام مصیبت است.

به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز (چهارشنبه) در دیدار خانواده های شهدای مِنا و مسجدالحرام، کوتاهی و بی‌کفایتی آل سعود در این حادثه را، اثبات مجدد بی‌لیاقتی این شجره خبیثه‌ ملعونه در تصدی و اداره حرمین شریفین خواندند و تأکید کردند: اگر راست می‌گویند و در حادثه بی‌تقصیرند، بگذارند یک هیئت حقیقت یاب اسلامی- بین‌المللی، واقعیات مسئله را از نزدیک بررسی و روشن کند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار با خانواده‌های شهیدان منا و مسجدالحرام را یادآور حوادث دردناک سال گذشته دانستند و افزودند: حادثه منا و جان باختن حاجیان ایرانی در حال عبادت و با لبان تشنه و در زیر آفتاب سوزان، حادثه‌ای عمیقاً غم‌انگیز و فراموش‌نشدنی است، البته این حادثه ابعاد گوناگون و روشنگری از لحاظ سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و دینی دارد که این ابعاد نباید فراموش شوند.

رهبر انقلاب اسلامی گفتند: سال گذشته، مواجه شدن خانواده‌ها با خبر درگذشت عزیزان‌شان و بازگشت جنازه‌های آنان بسیار سخت و دشوار بود اما در مقابل این مصیبت، توجه به این واقعیت که آن عزیزان همچون شهدا در سایه مغفرت، رحمت و نعمت الهی هستند می تواند مایه تسلّی و آرامش باشد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سپس با اشاره به شهادت حدود 7 هزار تن از زائران خانه خدا در حادثه منا این انتقاد جدی را مطرح کردند که چرا کشورها و دولتها به این حادثه سنگین و تأثربار، عکس العملی نشان ندادند؟

ایشان سکوت دولتها و حتی علما، فعالان سیاسی، روشنفکران و نخبگان جهان اسلام در قبال شهادت 7 هزار زائر بی‌گناه را، «بلای بزرگ امت اسلامی» خواندند و افزودند: حساس نبودن در قبال مسائلی نظیر حادثه سخت و جانکاه منا، مصیبت واقعی جهان اسلام است.

رهبر انقلاب، خودداری حکام سعودی از یک عذرخواهی زبانی را اوج وقاحت و بی شرمی آنان برشمردند و افزودند: حتی اگر تعمدی در کار نبوده باشد، این همه بی تدبیری و بی‌کفایتی برای یک مجموعه حاکمیتی و سیاسی، جرم محسوب می شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سخنان خود را در جمع خانواده های داغدار شهدای منا با طرح یک سئوال مهم ادامه دادند: وقتی یک رژیم، حتی از اداره میهمانان خدا که برای او درآمدزا نیز هستند عاجز می ماند، چه تضمینی وجود دارد که در اوقات مشابه، حوادث مشابه منا روی ندهد؟

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: ملت ایران شجاعانه در مقابل جهالت و گمراهی آل سعود ایستاده و مواضع قرآنی و بر حق خود را، با افتخار و صریح بیان می کند و ملتها و کشورهای دیگر نیز باید شجاعانه، گریبان سعودی ها را بگیرند.

ایشان خاطرنشان کردند: بی‌کفایتی سعودی‌ها و ناامنی تحمیل شده از سوی آنان بر حجاج خانه خدا، حقیقتاً نشان داد این حکومت، لایق اداره حرمین شریفین نیست که این واقعیت باید در جهان اسلام ترویج شود و جا بیفتد.

ادامه »

موضوعات: سخنان رهبر, اجتماعی, نکته های ناب, مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 10:39:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  عکس/ مانتوی پاره ۲۰۰هزار تومانی ...

این مانتو در ویترین یک بوتیک در شمال شهر تهران با قیمت ۲۰۰هزار تومان برای فروش گذاشته شده است.

منبع : پایگاه خبری فرهنگ انقلاب اسلامی

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 10:33:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  با جذب فعالین رسانه ای؛ چگونه اخبار داخل به دست نامحرمان می رسد!/ هسته اصلی رسانه های ضد انقلاب چگونه شکل یافت؟(قسمت پایانی) ...

شیوه های جذب روزنامه نگاران

رسانه های فارسی زبان متعلق به جریان ضد انقلاب با بهره گیری از تجارب رسانه های حرفه ای پا به میدان گذارده اند. دویچه وله، بی بی سی، العربیه، صدای آمریکا و یورو نیوز، همگی به جز بخش فارسی، دارای بخش های مادر می باشند و همین امر به آنان در بکارگیری شیوه های جذب و سازماندهی اخبار کمک می نماید.

اعطای هزینه مالی و تطمیع افراد از طرق مختلف نظیر پرداختن هزینه های زندگی، گرفتن تابعیت کشور یاد شده از جمله شیوه های دیرین آنها در جذب فعالین رسانه ای می باشد. علاوه بر آن، همان طور که پیشتر اشاره شد، رسانه های یاد شده با حمایت خبرنگاران ایرانی تبار خود و با اتکا به حلقه های زنجیره ای از پیش طراحی شده با رسانه ها و همکاران خود در ایران ارتباط برقرار کرده و آنها را به همکاری با خود چه از طریق حضور فیزیکی در آن رسانه و چه به شکل همکاری دور کاری از قبیل مصاحبه و یا تهیه گزارش از داخل ایران برای رسانه های خود ترغیب می نمایند. ممنوعیت فعالیت برخی چهره های رسانه ای هم چون علی افشاری، احمد باطبی، فریبا داوود مهاجر در داخل و همچنین روزنامه نگارانی که بنیان خود را بر ستیز با نظام اسلامی گمارده و عرصه را در داخل برای فعالیت خود تنگ یافته و در راستای ارائه چهره ای اپوزیسیون و مطرح شدن دوچندان خودگام بر می دارند، نیز زمینه خروج آنها از کشور را تسهیل می نماید.

اتکا به برخی مسئولین نظام به عنوان رابط رسانه های بیگانه و خبرنگاران داخلی از دیگر شیوه های جذب این فعالین رسانه ای می باشد. پیشتر اشاره شد که افرادی هم چون عیسی سحرخیز و یا سعید حجاریان علاوه بر سابقه عضویت در مراکزِ قدرتِ نظام از رابطه ی ویژه ای با رسانه های معاند برخوردار می باشند.

سو استفاده از احساسات افراد و یا بهره گیری از تمامی ظرفیت های مخالفین نظام از دیگر ابتکارهای رسانه های معاند می باشد. گفتگو با مادر ستار بهشتی، اقوام چهره هایی که در زندان حضور داشته و یا در معرض اعدام قرار دارند و همچنین حضور افراد چپ و کمونیست همچون فرخ نگهدار یا تجزیه طلبان کُرد در رسانه های لیبرالی همچون صدای آمریکا به فراخور موضوع مورد بحث، مثال های مناسبی در این باره می باشد.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 10:29:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  با جذب فعالین رسانه ای؛ چگونه اخبار داخل به دست نامحرمان می رسد!/ هسته اصلی رسانه های ضد انقلاب چگونه شکل یافت؟(قسمت پنجم) ...

ج)پرورش عناصر داخلی و جاسوسی

 عدم ارتباط مستقیم با ایران بدلیل ممنوعیت فعالیت آنها در ایران، دست اندرکاران رسانه های فارسی زبان را به ارتباط گیری غیرمستقیم با ایران جهت دستیابی به اهداف شان سوق داده است. عموم افرادی که این رسانه ها با آنها در ارتباط می باشند را خبرنگاران تشکیل می دهند، که این رابطه نیز حاصل آشنایی خبرنگاران مستقر در رسانه های بیگانه با برخی همکاران داخلی می باشد.

سرمایه گذاری رسانه های ضد انقلاب جهت پیدا کردن جای پایی در ایران به دو شکل صورت می پذیرد. در حالت اول آنها جهت دستیابی به اهداف مقطعی مبادرت به ارتباط گیری نموده و با رفع نیازشان، ممکن است ارتباط منقطع گردد. موفقیت رسانه منوتو در دستیابی به کلیپ هایی از آرشیو صدا و سیما و استفاده از آنان در مستندهای انتشار داده شده نمونه مناسبی در این راستا قلمداد می شود.

دسته دوم به گونه ای کاملا هدفمند و برنامه ریزی شده صورت پذیرفته تا آنجا که گاها می تواند زمینه مخاطرات امنیتی را برای کشور فراهم آورد. بازداشت چندی پیش 5 فعال رسانه ای موسوم به کشف شبکه نفوذ مرتبط با رسانه های ضد انقلاب مصداق مناسبی در این باره می باشد. احسان مازندرانی متهم به ارتباط گیری با بی بی سی و عیسی سحرخیز مدیر مطبوعاتی پیشین وزارت فرهنگ دو تن از افراد یاد شده می باشند.

تلاش برای براندازی نرم، ایجاد شبکه هایی جهت انتقال اسناد و داده ها به رسانه های ضد انقلاب، جاسوسی، ارائه راهکار جهت ایجاد تشویش در جامعه و پیاده سازی برنامه های ضد انقلاب از جمله اقداماتی است که می تواند توسط رابطان داخلی صورت گیرد، به ویژه اگر آنان بتوانند با تشکیل شبکه ای به هدایت اخبار و تحولات و دامن زدن به برخی مناقشه ها در سطح رسانه ای مبادرت ورزند. ناجیه غلامی مجری کنونی بی بی سی مصداق مناسبی در این باره می باشد. وی سال ها و پیش از خروج از ایران در غالب خبرنگار بی بی سی در مشهد به انتقال اخبار و اسناد به بی بی سی اقدام می ورزید.

ادامه دارد ….

منبع : گروه سیاسی فرهنگ نیوز

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 10:17:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  با جذب فعالین رسانه ای؛ چگونه اخبار داخل به دست نامحرمان می رسد!/ هسته اصلی رسانه های ضد انقلاب چگونه شکل یافت؟(قسمت چهارم) ...

ب) بهره گیری از کارشناسان زبده

بهره گیری از نظرات کارشناسان خبره در مقاطع متعدد من جمله در ارائه یادداشت در وب سایت ها یا در خلال گفتگوهای روزانه در شبکه های تلویزیونی حول موضوعی خاص از دیگر اقدامات رسانه های فارسی زبان ضد انقلاب می باشد. استفاده از کارشناسان شناخته شده جهت پردازش موضوعات در القای اهداف آنان نقش حیاتی دارد، لذا در این مسیر و جهت بالا بردن کیفیت فزاینده برنامه ها به دو شیوه متوسل شده اند. در وهله ی اول شماری از کارشناسان به استخدام این رسانه ها درآمده و یا به همکاری ویژه با آنان می پردازند. استفاده از چهره های شناخته شده به ویژه آنان که سابقه مسئولیت در نظام اسلامی را در کارنامه دارند در راس اولویت آنان قرار دارد، محکومیت نظام اسلامی توسط آنان اهمیت گسترده ای در شکل دهی به ذهنیت مخاطب دارد. عطا الله مهاجرانی وزیر فرهنگ پیشین ایران از جمله این افراد می باشد که حضوری فعال  در بی بی سی داشته و به انتقاد از سیاست های نظام شهره می باشد.

نکته با اهمیت آنکه عموما این افراد مرتبط با حوزه کاری و یا سوابق شان در گفتگوها به کار گرفته می شوند. محسن سازگارا از جمله این افراد می باشد که به دلیل مسئولیت هایش در اول انقلاب و نقشش در شکل گیری سپاه، عموما به تاخت و تاز بر علیه این نهاد انقلابی به خصوص در صدای آمریکا و تلوزیون ایرانِ فردا به فعالیت می پردازد. سروش از دیگر چهره هایی است که به دلیل اظهارنظر در حوزه های فقهی و فلسفی جهت تردید در باورها و افکار دینی ایرانیان به حضوری چشمگیر در این رسانه ها پرداخته است. حقیقت جو، موسوی خوئینی، مزروعی، سلامتیان و پیرموذن نمایندگان پیشین مجلس ششم نیز پای ثابت رسانه ضد انقلاب می باشند.

رسانه های بیگانه با گفتگو با شخصیت های یاد شده با یک تیر چند نشان را هدف قرار داده اند، اول آنکه افراد یاد شده بدلیل سوابق شان از چهره هایی نشان داده می شوند که به ماهیت و پنهان نظام آگاهند و بسیار راحت تر می توانند چهره نظام را نزد مخاطب تخریب نمایند، ثانیا چنین افرادِ منحرفی به ویژه با حضور در تحلیل های پیرامون مباحث فقهی براحتی می توانند چهره مقدسات را نزد ملت خدشه دار نمایند و ثالثا آنکه کارشناسان یاد شده در حوزه های متعدد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بدلیل پیشینه فعالیت خود در نظام در حوزه های یاد شده، ضمن اشاعه باورهای مبتنی بر اندیشه لیبرالیسم، زمینه استحاله افکار ایرانیان را جهت بی محتوا نمودن انقلاب اسلامی فراهم می نمایند.

در وهله ی دوم این رسانه ها تلاش می نمایند تا به گفتگوی مستقیم با اشخاص صاحب نظر در ایران بپردازند. مزیت اقدام فوق از آن روست که انگ یک سویه قضاوت کردن کارشناسان در این حالت کمتر بوده و از سوی دیگر به دلیل حضور مستقیم این افراد در سطح جامعه، از آگاهی بیشتری از تحولات برخوردارند. صادق زیباکلام از جمله افرادی است که اگرچه از کشور نگریخته اما در گفتگو با رسانه های معاند دست کمی از کارشناس حاضر در بریتانیا و آمریکا ندارد. رسانه های بیگانه در این گفتگوها نیز تلاش می کنند فراخور موضوع مورد مناقشه به گفتگو با کارشناس حوزه یاد شده بپردازند. داوود هرمیداس باوند فعال ملی مذهبی، نسرین ستود فعال به ظاهر حقوق بشر، محمد نوری زاد، جعفر پناهی کارگردان سینما، احمد منتظری از جمله این افراد می باشند. دامنه تماس ها حتی گروه های تروریستی از جمله عبدالمالک ریگی رهبر جندالله و یا مصاحبه با رهبران گروه های کومله و دموکرات تحت عنوان دانستن مواضع آنها را نیز در برمی گیرد.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 10:14:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  با جذب فعالین رسانه ای؛ چگونه اخبار داخل به دست نامحرمان می رسد!/ هسته اصلی رسانه های ضد انقلاب چگونه شکل یافت؟(قسمت سوم) ...

سازماندهی خبرنگاران

افراد یاد شده به دلیل آشنایی کامل با امور خبری و همچنین دارا بودن روابط گسترده با مسئولین و فعالین رسانه ای ایران، از سوی رسانه های معاند گلچین شده و بسانِ یک روزنامه نگار کارکشته به فعالیت می پردازند. به طور نمونه مسیح علی نژاد به عنوان خبرنگار پارلمانی در ایران، ضمن ارتباط با اکثر نمایندگان مجلس از روابط بالایی جهت کسب خبر از داخل کشور برخوردار می باشد. علاوه بر آن تمامی روزنامه نگاران یاد شده در آغاز همکاری با این رسانه ها با تدابیر و امور حرفه ای مرتبط با کارشان متناسب با منافع رسانه یاد شده به شکلی دو چندان از سوی دست اندرکاران امر آشنا می گردند. خبرنگاران مستقر در بی بی سی بدلیل تحت پوشش قرار داشتن در سرویس جهانی بی بی سی به عنوان یکی از حرفه ای ترین رسانه های جهان از آموزش های ویژه ای برخوردار می باشند. باضافه آنکه چنین رسانه ای به دلیل بکاگیری تاکتیک های بسیار جزئی از جمله مانور ویژه بر یک خبر و یا عبور سطحی از آن، حملات گاه وبیگاه اما کم دردسر به سیاست های داخلی بریتانیا و یا حمایت از جمهوری اسلامی در بسیاری از موارد کم اهمیت تلاش می نماید ژست بی طرفی به خود گرفته و اعتماد مخاطب را برای القای مطلبی در مقطعی حساس فراهم نماید.

نکته حائز اهمیت دیگر در زمینه سازماندهی این فعالین رسانه آن که، هر یک از آنان متناسب با تجارب و توانمندی ها در قسمتی مجزا به کار گرفته می شوند. به طور نمونه فرناز قاضی زاده به عنوان فعال اجتماعی در برنامه های مرتبط با حوزه ی تخصصش به کار گرفته شده و چهره ای علمی تر و آگاه به مباحث عمیق فلسفی-سیاسی هم چون داریوش کریمی در برنامه پرگار به ایفای نقش می پردازند.

توانایی در برقراری دیالوگ با مخاطب، بهره گیری از مباحث جنسی نظیر بکارگیری خانم هایی باچهره ها و اندام های زیبا به عنوان اخبارگو از دیگر سیاست های این رسانه ها می باشد.

ادامه دارد …

منبع : گروه سیاسی فرهنگ نیوز

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 10:09:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  با جذب فعالین رسانه ای؛ چگونه اخبار داخل به دست نامحرمان می رسد!/ هسته اصلی رسانه های ضد انقلاب چگونه شکل یافت؟(قسمت دوم) ...

رویکرد رسانه های معاند در جذب روزنامه نگاران، خبرنگارها و همچنین ارتباط آنان با کارشناسان امر با ذکر برخی مصادیق آن پرداخته و بیان نماییم که چگونه این رسانه ها به سازماندهی و بکارگیری این عناصر پرداخته و در دستیابی به مقاصدشان عموما با موفقیت عمل می نمایند.

الف) شناسایی نخبگان رسانه ای منتقد نظام

رسانه های مخالف جمهوری اسلامی در وهله ی اول در پی ایجاد کادری هماهنگ و توانمند گام برداشته اند. جلب نظر مساعد فعالین رسانه ای منتقد نظام که بعضا دارای فعالیت های کثیری در عرصه رسانه ای داخل می باشند یکی از سیاست های کلان این شبکه ها می باشد. به واقع آنان با یک برنامه ریزی هدفمند و از طرق مختلف، بدون کمترین هزینه، نیروهایی را که سال ها در ایران و با امکانات کشور پرورش یافته اند را جذب خود می نمایند.

فعالیت گسترده جناح موسوم به اصطلاح طلب و موفقیت های مقطعی آنان در عهده داری مناصب دولتی، فضای مناسبی را برای اتخاذ سیاست های زیرپوستی قلم بدستان آنان جهت ایجاد دگرگونی عمیق و فرهنگی در سطح جامعه فراهم آورده، فضایی که در آن مرتب با انتشار مطبوعات و اعطای مجوز به افراد ناصالح، زمینه را برای رشد افکار التقاطی و پرورش نویسندگانی عموما منحرف و دارای دیدگاهی لیبرالی فراهم می نماید. اوج چنین رویه ای را می توان در سال های پس از دوم خرداد 76 مشاهده نمود، مقطعی که در آن رهبری معظم انقلاب صراحتا شماری از رسانه ها را به پایگاه دشمن تشبیه نمود.

پرورش نویسندگان استحاله شده، دست رسانه های بیگانه را برای شناسایی افراد مد نظر و جذب آنان بیش از پیش بازگذارده است. به واقع جریان مطبوعاتی اصلاح طلب فارع از برخی معذوریت های داخلی عملا با جناح رسانه ای ضد انقلاب در بسیاری از امور من جمله تغییر بافت فرهنگی، دگرگونی در سیاست خارجی، عدول از مواضع ضد استکباری، توجه به اقتصاد سرمایه داری در یک جبهه قرار گرفته است. چهره هایی هم چون شمس الواعظین، محسن سازگارا، اکبر گنجی، سعید حجاریان، عیسی سحر خیز، جلایی پور در سال های دولت اصلاحات همِ خویش را بر پرورش نخبگان و روزنامه نگاران اصلاح طلب گماردند. چهره هایی که در آن مقطع بر چهره نظام چنگ زده و با روی برگردانی مردم از جناح اصلاحات، بار خویش را بسته و جذب رسانه های بیگانه شدند.

نگاهی به کادر کنونی رسانه های مطرح فارسی زبان از جمله بی بی سی فارسی، رادیو فردا، رادیو زمانه، صدای آمریکا، دویچه وله فارسی، یورو نیوز، روزآنلاین و… نشان می دهد که این افراد عموما دوره های آموزشی و سپس حرفه ای شدن خود را در ایران گذرانده اند. بنا بر اسناد متقن چهره هایی هم چون مسعود بهنود و شمس الواعظین نقش مستقیمی در آموزش و معرفی اعضای کنونی تلوزیون بی بی سی داشته اند.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 10:07:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  با جذب فعالین رسانه ای؛ چگونه اخبار داخل به دست نامحرمان می رسد!/ هسته اصلی رسانه های ضد انقلاب چگونه شکل یافت؟(قسمت اول) ...

افزایش تحرکات رسانه ای دشمنان انقلاب اسلامی در طول یک دهه اخیر، توام با جذب گسترده عناصر کارشناس ایرانی و عموما خبرنگاران و روزنامه نگاران با سابقه بوده است.

سخن از اهمیت راهبردی و کارویژه حیاتی رسانه های نوشتاری، دیداری، شنیداری و فضای مجازی در عصر امروزی، امری بدیهی و غیر قابل کتمان به نظر می آید. برآورد تحولات جامعه بین المللی در طول یک سده اخیر نشان می دهد که به موازات رشد و توسعه روزافزون اقتصادی و اجتماعیِ جهان معاصر و آن چه روندِ جهانی شدن نامیده می شود، بر دامنه، بُرد و نفوذ رسانه ها به میزان گسترده ای افزوده شده است. بر خلافِ فضای حاکم بر جنگ سرد که در آن قدرت های بین المللی با توسل به کودتا و اقدامات نظامی در کشورهای غیر همسو و توسعه فزاینده جنگ افزارهای متعارف و غیر متعارف به رویارویی با یکدیگر می پرداختند، امروزه این رسانه ها هستند که به عنوان خطوط مقدم نبرد میان دشمنان به ایفای نقش می پردازند.

وقوع انقلاب های رنگی و یا فرایند منتهی به بیداری اسلامی نمونه هایی از تاثیرگذاری روزافزون رسانه ها در تعیین سیاست های جهانی، واژگونی رژیم های سیاسی و جایگزینی قلم ها به جای سلاح ها در عرصه نبرد میان دولت ها به حساب می آید.

فعالیت رسانه ای در غالب برنامه های تلویزیونی و رادیویی از زمان پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان یکی از سیاست های راهبردی دشمنان این نظام همواره مد نظر قرار گرفته است، امری که نشات گرفته از ماهیت متفاوت این پدیده (انقلاب) نسبت به سایر واژگونی های سیاسی هم عصر خویش و عدم وابستگی آن به بلوک های جهانی می باشد؛ فرایند فوق این روزها و با تکیه بر اهمیت گسترده رسانه ها به شکلی دوچندان تداوم یافته است.

نقش بی بدیل رسانه ها در طول یک دهه اخیر با افزایش جایگاه روزنامه نگاران، خبرنگاران و کارشناسان حوزه رسانه توام بوده است، تا آن جا که می توان از فعالین رسانه به عنوان ژنرال های نبرد میان ایدئولوژی های جهانِ امروز نام برد. در این میان و با تداوم رویارویی جبهه امپریالیستی به رهبری آمریکا و انقلاب اسلامی و همزمان با ظهور شبکه های اجتماعی و نفوذ بی چون و چرای آنان در بسیاری از حوزه ها، طرف مقابل به سرمایه گذاری دو چندان در این زمینه روی آورده است. ضرورت آشنایی با تحولات ایران و منطقه، آگاهی نسبت به اندیشه های اسلامی و تسلط به زبان فارسی جهت برقراری ارتباط با مخاطبین، جبهه مقابل را ناگزیر به جذب عناصر فارسی زبان نموده است.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 10:04:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  فضای مجازی چه بر سرخانواده ایرانی آورده است؟/خانواده و آفتی به نام فضای مجازی؛ ...

تکنولوژی و فضای مجازی قرار است تسهیل کننده روابط و تقویت کننده آن باشد نه اینکه با ایجاد گسست و فاصله روابط را کمرنگ و مجازی کند.

 این روزها  فضای مجازی با وجود مزیت های زیادی که دارد  به معضلی برای خانواده ها تبدیل شده است.  تقریبا به دلیل نبود  بستر فرهنگی برای حضور و فعالیت در  این فضای ارتباطی مجازی، ‌اغلب خانواده ها به جای استفاده بهینه، گرفتار و مبتلا به آن شده اند؛ به شکلی که حتی در برخی خانواده ها اعضا هرچند در فاصله کمی از هم در یک خانه  هستند از طریق چت در اینترنت با هم  گفت وگو می کنند. دوستی با هیجان می گفت ما در خانه بیشتر از همین طریق با هم ارتباط برقرار می کنیم و به جای صدا زدن همدیگر کافی است در اینترنت با هم حرف بزنیم. البته این هیجان کاذب، یک هشدار و زنگ  خطر جدی در روابط اعضای خانواده است  که نباید از آن  غافل شد!!

متاسفانه سن حضور در فضای مجازی کم شده حتی به کودکان زیر هشت سال هم رسیده است. کم نیستند پدر و مادرهای بااصطلاح مهربانی که تلفن همراه یا تبلت برای بچه ها تهیه  می کنند و به خیال سرگرمی او را به حال خود  وامی گذارند. ظاهر ماجرا جذاب و آشنایی با فناوری برای بچه هاست  اما همین امر باعث می شود تا بچه ها در سنین کم به بلوغ زود رس برسند.

روابط فامیلی هم متاثر از فضای مجازی شده است. چه آن که اعضای فامیل و خانواده ها زمانی به دیدار هم می رفتند و صله رحم می کردند از حال همدیگر با رودرویی دوستانه با خبر می شدند اگر کسی مشکلی داشت  دورهم جمع می شدند و برای رفع آن همفکری و اجماع  خانوادگی داشتند اما  حالا اغلب با تشکیل و راه اندازی گروه مجازی فامیلی و خانوادگی از طریق اینترنت و به شکل مجازی از حال هم با خبر می شوند و با ارسال استیکر(شکلک) ‌برای هم پیام تبریک،‌ تسلیت،‌ تقدیر و… می فرستند یک ارتباط کاملا  مجازی و مصنوعی  و یا اگر خیلی هوای هم را داشته باشند  پیام صوتی هم ضمیمه می کنند و بس.

روح الله مومنی نسب کارشناس فضای مجازی  با گلایه از این  وضعیت مجازی در روابط خانوادگی و فامیلی می گوید: این ماجرا یک روی سکه است  روی دیگری هم دارد  و آن گسست تدریجی خانواده هاست؛ زیرا هرچند به ظاهر ارتباطات  اعضای خانواده و فامیل گسترش می یابد  و  با هم درتماس مجازی هستند  اما در باطن  این ارتباطات کمتر شده است.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 10:00:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  آیا بعد از فاجعه منا، می‌توان حج را تعطیل کرد؟‬ (قسمت آخر) ...

نکته پایانی
حجّ خانه خدا در تمام عمر، تنها برای یک بار بر همه کسانى که داراى شرایط آن باشند، واجب است و تخلف از این واجب نیز، چون دیگر واجبات به هیچ بهانه ای مجاز نیست. همچنین حج واجب، نباید به هیچ بهانه ای، حتی صدقه و خیرات به دیگران، تعطیل شود. لکن حاکم اسلامی، بنابر مصالحی عظیم تر و مهمتر، می تواند حج را برای مدتی، تعطیل، اعلام نماید.

و اما در شرایط فعلی و به دلیل جنایات نظام سعودی در منطقه به‌ ویژه یمن و خیانت شنیع مأموران آل سعود در فاجعه منا اگر شیعیان، عمره و حج مستحبی خویش را تبدیل به زیارت حرم امام حسین(ع) کنند، بی‌شک ثوابی مضاعف دریافت خواهند کرد و از جانب شخص نازنین پیامبر اکرم(ص) نیز، بی‌جواب نخواهد ماند. زیرا در چنین حالتی که آل سعود و پیروان آنان (داعش)، به نابودی شیعیان امیرالمومنین، کمر همت بسته اند، شیعه نیز به تاسی از مولاو سرور خویش، امام حسین، که در روز هشت ذی الحجه حج مستحبی و عمره مفرده خویش را تمام کرد و راه کربلا را پیش گرفت، عمل نموده و اربعین حسینی را مقدمه و زمینه ساز ظهور منجی عالم بشریت، امام عصر و زمان، حضرت مهدی موعود، سازد. چنانکه وقتی عبدالله بن زبیر از امام حسین(ع) پرسید: آیا حج را ترک می‌کنید؟! امام حسین فرمودند: لَأَنْ أُدْفَنَ بِشَاطِئِ الْفُرَاتِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أُدْفَنَ بِفِنَاءِ الْکَعْبَة. (ابن قولویه، کامل الزیارات، ص73) دفن شدن کنار فرات را بر دفن شدن کنار خانه کعبه ترجیح می‌دهم.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (7)؟
[چهارشنبه 1395-06-17] [ 03:38:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آیا بعد از فاجعه منا، می‌توان حج را تعطیل کرد؟‬ (قسمت نهم) ...

پاسخی به شبهات حج
حادثه غم انگیز شهادت حاجیان در منا  باعث شده به جای پرداختن به اصل حادثه و محکومیت عاملان کثیف و ملعون برخی افراد از روی ناآگاهی و یا از روی عناد و گاهی هم برخی به خاطر این که خود را روشنفکر نشان دهند انتقاداتی درباره حج رفتن میکنند و میگویند آیا بهتر نیست هزینه حج صرف رسیدگی به فقرا شود؟

در این باره، علاوه بر انچه که در مطالب (قسمت های قبلی ) تفصیلا، بیان شد، نکاتی چند، نیز، قابل طرح می باشد:

1. اگر مسلمانی، حج واجب خود را انجام داده و بین انجام حج مستحبی و یا توصیه دینی دیگری، مردد باشد، به عنوان مثال، بین حج مستحب (عمره)، با عمل واجبی چون نفقه بر افراد واجب النفقه و یا نجات بیمارانی از مرگ، مردد شود که در حیطه سرپرستی او می باشند. بدیهی است نباید واجبات را به بهانه مستحبات (عمره) ترک نموده، و مسلما، می توان عمره مستحبی را ترک نمود. لکن اگر کسانی که دارای شرایط حج تمتع و واجب، باشند، حتماً باید شخصاً حج به جا بیاورند و با صرف پول در راه های خیر یا اعزام دیگران به حج، این واجب از آنها برداشته نمی شود.

2. این سوال مطرح است که چرا در این غمخواری و مصیبت جانسوز، برای کمک به فقرا، فوری سراغ حج واجب، میروند؟ چرا به کسی ایراد گرفته نمیشود که چرا ماشین چند صدمیلیونی ثروتمندان را نمی بینید؟ چرا سفر به آنتالیا و دبی و تایلند و اروپا و … را مطرح نمیکنید؟. آیا فقط پولهایی که هزینه حج میشوند قابلیت دادن به فقرا را دارند؟ چرا به هزینه تجملات خانه ها و مبلمان و تعویض پرده ها و لباس های رنگارنگ فروان ایراد نمیگیرید ولی حج ایراد دارد؟

3. به نظر شما با وجود ثروتمندان مولتی میلیاردر در کشور چرا به فقرا آنچنان که باید کمک نمیشود؟ به نظر شما از نداشتن پول به اندازه کافی برای کمک به فقرا است یا از عدم توجه و عدم معنویت؟

4. چرا بدون این که مصالح و فواید سفر حج را بدانیم، بیخودی و فقط با توجه به هزینه مادی، حج واجب را تخطئه میکنیم در حالی که حج واجب، یک سفر عبادی و سیاسی است.

5. سفر شیعیان به حج تاثیرات زیادی بر فضای مکه و مدینه و تقویت شیعیان و پاسخ به شبهات و شایعات وهابی ها و علیه شیعه و خنثی سازی گرایشات سلفی همچون داعش و طالبان و … میشود.

6. آیا میشود عرصه بزرگترین کنگره مسلمانان (حج) را خالی کرد؟ آیا شما میدانید که حج چه تاثیر و اهمیتی در معنویت و زندگی فردی و اجتماعی دارد؟

7. حج را اگر خدا واجب کرده قطعا باید بدانیم منافع و مصالحی دارد که برای جامعه و فرد ضروری است و اگر چنین ضرورتی وجود نداشت خدا آنرا واجب نمیکرد. حج نمایش قدرت مسلمانان جهان در برابر دشمنان مشترک است و تاثیر زیادی بر وحدت مسلمانان دارد.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب, مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 03:36:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آیا بعد از فاجعه منا، می‌توان حج را تعطیل کرد؟‬ (قسمت هشتم) ...

توجه به حکمت و اسرار حج
حج آثار و برکات زیادی دارد که در هیچ یک از فرایض دینی به صورت یکجا وجود ندارد و در برخی روایات آمده که حج انسان را از گناه و آلودگی پاک می‌کند و خداوند به وسیله حج روح او را آرام کرده و انسان را نورانی می‌کند؛ نورانیتی که تنها اولیای خدا می‌تواند ببیند.

حج از جمله دستورات اسلامی است که دو ویژگی فردی و اجتماعی مهم را به دنبال دارد:

الف: ویژگی فردی حج، ایجاد نوعی رشد معنوی در انسانهاست که به سختی می توان آن را در عبادات واجب دیگر جستجو نمود. حال حج با آن همه مناسک و اعمال آن، و مکان هايی که يادآور عبادات و عذر و توبه حضرت آدم سلام الله عليها در منی و عرفه، سختی‌ها و مجاهدت های حضرت ابراهيم و اسماعيل در مبارزه با بت ها و نمروديان، مبارزات پيامبر خاتم با کفار و بت پرستان، مکان و فرصتی خاص برای کسب مقامات روحانی معنوی، توبه و بازگشت به سوی خداوند غفار و کريم، حال همه آنها را باید کنار گذاشت؟

البته طبیعی است که هر شخصی به اندازه توانایی های خود، خواهد توانست بهره های لازم را از این عبادت بزرگ الهی دریافت نماید. چنانکه امام صادق، درباره ثمرات و فوائد حج واجب، چنین میفرماید:

الْحُجَّاجُ یَصْدُرُونَ عَلَى ثَلَاثَةِ أَصْنَافٍ صِنْفٌ یُعْتَقُ مِنَ النَّارِ وَ صِنْفٌ یَخْرُجُ مِنْ ذُنُوبِهِ کَهَیْئَةِ یَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ وَ صِنْفٌ یُحْفَظُ فِی أَهْلِهِ وَ مَالِهِ فَذَاکَ أَدْنَى مَا یَرْجِعُ بِهِ الْحَاج‏. (کلینی، الکافی، ج 4، ص 253) امام صادق، فرمودند: حاجيان، با سه نوع پاداش الهى به خانه خود بازمی‌گردند: يك دسته از آتش دوزخ رها می‏شوند كه گناه گذشته و آينده آنان بخشوده میگردد. و يك دسته از گناهان خود پاك می‏شوند مانند آن روزى كه از مادر به دنيا آمده‏‌اند. و يك دسته از حيث مال و خاندان خود بيمه ايمنى دريافت می‏كنند، و اين نازلترين پاداشى است كه يك نفر حاجى دريافت میكند .

طبق احادیث اسلامی، حج، مایه تقویت دین، سلامتى بدن، فزونى رزق، استجابت دعا، رهایی از فقر، در خیر و خوبى به سر بردن، ایمنى از حساب در قیامت، آرامش جان، از بین رفتن غرور و تکبر، روى آوردن به خدا و بیرون آمدن از گناه است.

ب: ویژگی اجتماعی حج، برقرار ماندن مرکزیت واحدی برای تمام مسلمانان است، بگونه ای که این مرکز الهی، هیچگاه نباید تعطیل و یا تضعیف شود. آنچه از سخنان معصومان(ع) برداشت می شود، این است که اگر نرفتن به حج، موجبات تضعیف حج را به وجود آورده، کعبه را خالی از جمعیت نموده و به جنبه اجتماعی حج، آسیب رساند، هیچ کار خیر دیگری نمی تواند جایگزین حج به شمار آمده و با هیچ بهانه ای نباید از آن، شانه خالی نمود.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 03:32:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت