درباره آيين پيامبر اسلام (ص) پيش از نبوت چند نظر وجود دارد :
1. برخي او را پيرو آئين مسيح(ع) مى‏دانند، چرا كه قبل از بعثت پيامبر(ص) آئين رسمى و غير منسوخ آئين او بوده است.
2. برخي او را پيرو آئين ابراهيم(ع) مى‏دانند، چرا كه او «شيخ الانبياء» و پدر پيامبران است و در بعضى از آيات قرآن، آئين اسلام به عنوان‏ آئين ابراهيم معرفى شده است(حج، آيه 78). گرايش حنيفى از گرايش‏هاى شناخته شده در مكه بود و به ويژه در ميان بنى هاشم و ديگر تيره‏هاى‏قريش افرادى خود را ابراهيمى مذهب مى‏دانسته‏اند و گفته ابن اسحاق كه پيامبر پيش از بعثت بر دين قومش بود را مى‏توان در اين‏راستا تفسير كرد.( سيره رسول خدا، رسول جعفريان، ص 253)
3. بعضى نيز گفته اند مى‏دانيم آئينى داشته است اما آيين او بر ما روشن نيست!
4. اينكه پيامبر(ص) شخصاً برنامه خاصى از سوى خداوند داشته كه بر طبق آن عمل میكرده‏ است و در حقيقت اين آئين مخصوص‏ خودش بوده است، و اين آيين تا زمانى كه اسلام بر او نازل گشت، ادامه داشت. شاهد اين سخن حديثى است كه در نهج البلاغه ‏آمده‏است كه مي گويد: «و لقد قرن الله به صلى الله عليه و آله من لدن ان كان فطيما اعظم ملك من ملائكته يسلك به طريق المكارم ومحاسن اخلاق العالم ليله و نهاره…؛( نهج البلاغه فيض الاسلام، جز 4، خطبه 234، بند 61 ص 811 چاپ وزيرى ؛ نهج البلاغه صبحى صالح، خطبه 192 ص 300 ) خداوند از آن زمان كه رسول خدا از شير بازگرفته شد بزرگترين فرشته اش را قرين وى‏ساخت، تا شب و روز او را به راههاى مكارم، و طرق اخلاق نيك سوق دهد».

ادامه مطلب :


مأموريت چنين فرشته اى دليل بر وجود يك برنامه اختصاصى است. شاهد ديگر اينكه در هيچ تاريخى نقل نشده است كه پيغمبر اسلام(ص) در معابد يهود و يا نصارى يا مذهب ديگر مشغول عبادت شده باشد، نه در كنار كفار در بتخانه بود، و نه در كنار اهل‏كتاب در معابد آنان، در عين حال پيوسته خط و طريق توحيد را ادامه مى‏داد، و به اصول اخلاق و عبادت الهى سخت پاى بند بود.روايات متعددى نيز در منابع اسلامى آمده است كه پيامبر(ص) از آغاز عمرش مؤيد به روح القدس بود و با چنين تأييد مسلماً براساس الهام روح القدس عمل مى‏كرد. علامه مجلسى معتقد است از آن زمانى كه حضرت محمد به رشد عقلى رسيد پيامبر بود. به‏اعتقاد او، پيامبر اسلام قبل از مقام رسالت داراى مقام نبوت بوده، گاه فرشتگان با او سخن مي گفتند، و صداى آنها را مى‏شنيد، و گاه دررؤياى صادقه به او الهام الهى مى‏شد، و بعد از چهل سال به مقام رسالت رسيد و قرآن و اسلام رسماً بر او نازل شد.( بحارالانوار، ج 18، ص 271)
ميرزاى قمى مى گويد: حق اين است كه پيامبر اسلام پيش از بعثت بر اساس دين خودش عبادت مى كرد چون آن حضرت از همه‏ پيامبران برتر است و اگر پيامبراسلام تا چهل سالگى پيامبر نباشد در اين صورت حضرت عيسى، و حضرت يحيى از آن حضرت ‏برتر خواهند بود. چون حضرت عيسى و حضرت يحيى در بچگى پيامبر بودند.( قوانين الاصول، ج1، ص 255 ،چاپ رحلى سنگى قديمى)
ابن ابى الحديد روايتى را از حضرت امام باقر عليه السلام نقل مى‏كند كه فرمود:
خداوند بر همه پيامبران خود فرشتگان را گماشته است. مأموريت اين فرشته ها محافظت از اعمال آنها و تبليغ رسالت مى باشد. خداوند از آن زمان كه حضرت محمد(ص) از شير گرفته شد، فرشته بزرگى را بر آن حضرت گماشت. اين فرشته آن جناب را به‏ سوى خيرات و اخلاق خوب هدايت مى كرد و از بدي ها و اخلاق بد باز مى داشت و همين فرشته بود كه پيش از آنكه آن حضرت به ‏درجه رسالت برسد او را با «السلام عليك يا رسول الله» صدا مى كرد و پيامبر هنوز جوان بود كه با اين جمله صدا زده مى شد.( شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 13، ص 207 .)
همچنين همه شرايع آسمانى بعد از حضرت ابراهيم(ع) را به يك معنا آيين ابراهيمى مى‏خوانند الان مسلمانان، مسيحيان و يهوديان ، پيرو دين حنيف ابراهيمى نيز شمرده مى‏شوند. اين مسأله نافى پيروى از پيامبران بعد از حضرت ابراهيم(ع)نيست؛ بلكه مقصود از «آيين ابراهيم» همان آيين توحيد و يكتاپرستى است و شايد اشتهار آن به جهت بروز و جلوه بسيار نيرومند توحيدى آيين حضرت ابراهيم(ع) و نقش برجسته آن در مبارزه با مظاهر شرك ‏باشد؛ هرچند انبياى پيشين و پسين نيز موحد بوده‏اند. در عين حال گاه شرايط اجتماعى، يكى از جلوه‏هاى اولياى دين و يا تعاليم آن رابارزتر و آشكارتر مى‏كند. همين مسأله در مورد يكتاپرستى صادق است ؛ يعنى ، تأثير تاريخى حضرت ابراهيم(ع) دراين مسأله ، بسيار گسترده و شفاف است و همين باعث شده كه همه يكتاپرستان پس از آن حضرت را ، ابراهيمى مى‏خوانند.
لازم به ذكر است اگر پيروى پيامبر از حضرت ابراهيم را بپذيريم، اين پيروى به معناى التزام پيامبر به شريعت ابراهيم نيست بلكه به‏معناى هم سويى در عقايد يعنى توحيدى بودن است و اين مساله وصف دين حضرت موسى(ع) و حضرت عيسى(ع) نيز بوده است‏كه همه به اديان ابراهيمى اشتهار داشته‏ اند.
با توجه به برگزيدگى پاسخ چهارم، اين نكته را مى‏توان يادآور شد كه با جزم نمى‏توان آيينى را براى پيش از دوران بعثت پيامبر برشمرد و ليكن محمد(ص) مومن موحدى بود كه خدا را مى‏پرستيد و نسبت به آنچه كه برايش شريعت الهى و دين حنيف‏ابراهيمى بود رهنمون مى‏ساخت، پايبند بود. همانا كه او برترين و كاملترين خلق در خلقت، رفتار وخرد بود و برترين فرشته نيز او را تعليم مى‏داد و به محاسن اخلاق راهنمايش مى‏كرد.( الصحيح، ج2، ص 197
نكته ديگر اين كه اگر پيامبراكرم(ص) به عنوان عيسوى مشهور مى‏شدند ، چه بسا اين مسأله باعث مى‏شد كه انحرافات پديد آمده و مسيحيان دين مسيح(ع) را به ايشان چسبانده و يا چنان تبليغ مى‏ گردند كه پيامبر اسلام(ص) شريعت خود را از متون مسيحى دريافت كرده و با دستكارى‏ هايى ادعاى نبوت نموده است.
نكته ديگر اينكه دليلى وجود ندارد كه پيامبراكرم(ص) لزوماً مى‏ بايست مانند ديگران پيش از بعثت از آيين مسيح پيروى كند ؛ زيرا برحسب برخى از شواهد آن حضرت پيش از رسالت نيز تأييد شده از سوي خدا بوده‏ اند ؛ يعنى به ايشان به گونه‏ اى هرچند به صورت الهام و يا در خواب حقايق غيبى وحى مى‏شده و روح ‏القدس همراه ايشان بوده است و براساس وظايف خاصى كه خداوند از ايشان مى‏ خواسته ، عمل مى‏كرده ‏اند ، ليكن در چهل سالگى به «رسالت» مبعوث گرديدند ؛ يعنى فرشته وحى و پيك الهى برايشان فرود آمد و تبليغ و دعوت اجتماعى به سوى آيين جديد الهى را بر دوش او نهاد.
1. بحار الانوار ، ج 18، ص 271 تا 281 به طور گسترده
2. قوانين الاصول ، ميرزاي قمي، جلداول ص 255.
3. الصحيح من سيره النبي، ج 1، ص 156 چاپ جامعه مدرسين ،سه مجلدي
4. سيره رسول خدا، جعفريان، ص 182.

موضوعات: قرآنی, مناسبتی, اهل بیت, مبعث پیامیر (ص)
[یکشنبه 1395-02-12] [ 11:30:00 ب.ظ ]