در خصوص «آرايش» و «زينت»، اين پرسش مهم مطرح است كه آيا مفهوم آن، واژه «زيور» (زينت‌هاى جدا از بدن، مانند جواهرات) را نيز در بر مى‌گيرد يا تنها آرايش‌هاى متصل به بدن، مانند سرمه و خضاب را شامل مى‌شود؟
در پاسخ بايد گفت: حكم كلى آن است كه خودآرايى جايز ولى خودنمايى در مقابل نامحرم، ممنوع است. آرايش، امرى فطرى و طبيعى است.
بنابراين، خداوند زينت و خودآرايى را نهى نمى‌كند؛ آن‌چه در شرع مقدس ممنوع شده، تبرّج و خودنمايى و تحريك و تهييج، به وسيله آشكار ساختن زينت در محافل اجتماعى است؛ چنان كه خداوند مى‌فرمايد: (وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى) و نيز مى‌فرمايد: (وَ لا يَضْرِبْنَ
بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ) اين آيه، زنان عرب را كه معمولاً
خلخال به پا مى‌كردند و براى اين كه نشان دهند خلخال گران‌بها دارند، پاى خود را محكم بر زمين مى‌كوبيدند، از اين كار نهى مى‌كرد.

ادامه مطلب :


فقيه بزرگوار، علامه مطهرى مى‌گويد :
«از اين دستور مى‌توان فهميد هر چيزى كه موجب جلب توجّه مردان مى‌گردد، مانند استعمال عطرهاى تند و همچنين آرايش‌هاى جالب نظر در چهره، ممنوع است. به طور كلى، زن در معاشرت، نبايد كارى كند كه موجب تحريك و تهيج و جلب توجّه مردان نامحرم گردد.
خداوند در آيه 31 سوره نور مى‌فرمايد: (وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلّا ما ظَهَرَ مِنْها)؛ «زنان مؤمن، زينت‌هاى خود را در مقابل نامحرم، آشكار نمى‌سازند؛ مگر زينت هايى كه به خودى خود آشكار هستند».
پس زينت‌هاى زن، دو گونه است؛ يك نوع زينتى كه مانند لباس و سرمه و زير ابرو و رنگ ابرو (به طور متعارف) و انگشتر و دست‌بند، آشكار است و پوشانيدن آن، واجب نيست و نوع ديگر، زينتى كه پنهان است؛ مگر آن‌كه عمداً بخواهد آن را آشكار سازد؛ مانند گوشواره و گردن‌بند. پوشانيدن اين نوع زينت و زيور، واجب است».

تاكنون مسئله آرايش و زيور در مقابل نامحرم را بيان نموديم؛ ولى بايد دانست كه در مقابل افراد محرم، به ويژه شوهر اين محدوديت وجود ندارد.
علامه طباطبائى در تفسير آيه 32 سوره اعراف مى‌فرمايد :
خداى متعال در اين آيه زينت‌هايى را معرفى مى‌كند كه براى
بندگانش ايجاد كرده و آنان را فطرتاً به وجود آن زينت‌ها و استعمال و استفاده از آنها، ملهم كرده است و روشن است كه فطرت، جز به چيزهايى كه وجود و بقاى انسان نيازمند آن است، الهام نمى‌كند .

حسّ زيبايى دوستى، سرچشمه پيدايش انواع هنرها در زندگى بشر شمرده مى‌شود. اين گرايش طبيعى، افزون بر آن كه آثار مثبت روانى در ديگران پديد مى‌آورد، به تحقق آثار گران‌بهاى روانى در شخص آراسته نيز مى‌انجامد. آراستن خود و پرهيز از آشفتگى و پريشانى، در نظام فكرى و ذوق سليم انسان ريشه دارد. پرهيز از خودآرايى، نه دليل وارستگى از قيد نفس است و نه علامت بى‌اعتنايى به دنيا. وضع ژوليده و آشفته و عدم مراعات تميزى و نظافت ظاهرى، خود به خود، شخصيت افراد را در نگاه ديگران، خوار مى‌سازد و زبان طعن و توهين دشمن را مى‌گشايد. بر اين اساس، پوشيدن جامه زيبا، بهره‌گيرى از مسواك و شانه، روغن زدن به مو و گيسوان، معطر بودن، انگشتر به دست كردن و سرانجام آراستن خويش هنگام عبادت و معاشرت با محرمان، از مستحبات موكد و برنامه‌هاى روزانه مسلمانان است.
حضرت امام حسن مجتبى 7 بهترين جامه‌هاى خود را در نماز مى‌پوشيد و در پاسخ كسانى كه سبب اين كار را مى‌پرسيدند، مى‌فرمود : «اِنَّ اللَّهَ جَميلٌ وَ يُحِبُّ الْجَمالَ فَاَتَجمَّلُ لِرَبّى ؛ خداوند، زيباست و زيبايى را
دوست دارد. پس خود را براى پروردگارم زيبا مى‌سازم».
در كتاب‌هاى حديثى ما نيز ابواب مفصلى درباره استحباب اين مسئله وجود دارد، كه براى اطلاع بيشتر، مى‌توانيد به حلية‌المتقين، نوشته علامه مجلسى، ص 12،53 و 91 - 107 مراجعه كنيد.

موضوعات: قرآنی, اجتماعی, حجاب/چادر
[یکشنبه 1394-08-24] [ 05:09:00 ب.ظ ]