سرلشکر "قاسم سلیمانی" کیست؟ ( قسمت دوم ) | ... | |
سرلشکر بی محافظ قاسم سلیمانی آن گونه كه آنها در موردش نقل میكنند، بیمحافظ و فقط با دو همراه، به عراق رفته و در منطقه حفاظت شده توسط امریكاییها، موسوم به منطقه سبز حضور یافته و دیدارهایش را در كمال آرامش سروسامان داده و بعد به ایران بازگشته است! پیشنهاد ترور سرلشکر خیلی فرقی نمیكند كه این ادعاها چقدر مستند است یا حتی چقدر میتواند صحیح باشد؛ همین مؤلفهها و قصههای راست و دروغ دیگری كه از او میگویند، برای ذهن شهروندان غربی كه مقهور شانتاژهای رسانهای دولت هایشان هستند، كفایت میكند تا به نمایندگان كنگره امریكا معترض نشوند كه چرا دور هم نشستهاید و با صراحتی باور نكردنی، پیشنهاد ترور میدهید! این ادعاها برای پروپیمان كردن پروژه ایرانهراسی و به طور اخص، سپاه هراسی كفایت میكند؛ حتی اگر دلیلی بر درستیشان اقامه نشود! ذهن شهروند غربی، برای فریب چنین تبلیغاتی را خوردن، از مدتها قبل آماده شده است. او به دیدن و شنیدن افسانههای هالیوودی عادت دارد! بسم الله اگر حریف مایی! ما اما به قصههای هالیوودی عادت نداریم، آرمان ما حقیقت اتفاقی است كه روز دهم محرم سال ۶۱ هجری در صحرای كربلا روی داده است. این است كه میگوییم كسی از آن جماعت امریكایی اگر توان ترور حاج قاسم سلیمانی را داشت، درنگ نمیكرد. این است كه در برابر پیشنهاد ترور او میگوییم: بسم الله اگر حریف مایی! قاسم سلیمانی مرموز نیست اما فرمانده سپاه قدس ایران است و همین فرمانده سپاه قدس ایران بودنش، كافی است تا جماعت امریكایی از او بترسند و در توجیه این ترس خویش، او را به نحوی اغراقآمیز، ترسناك معرفی كنند. بر این جماعت حرجی هم نیست البته؛ چه آنكه آدم ترسیده، اگر نخواهد كه ترسو لقب بگیرد، باید علت ترس را ترسناك و ترسناكتر معرفی كند تا ترسش توجیه شود. اینها، همه كه گفتیم، آن هم از قول آنهایی كه خارج مرزهای جمهوری اسلامی ایران هستند، تنها یك روی سكه بود؛ روی اشداء علی الكفار سردار قاسم سلیمانی؛ این روی سكه اما، در داخل مرزهای عقیدتی انقلاب اسلامی، او تمام قد سرباز ولایت است. از آن جنس آدمهایی كه مكلف به تكلیفند و همه حیاتش را از جوانی تاكنون، وقف نهضت حضرت روح الله كرده است. این روی سكه، او، رحماء بینهم است. جنگ كه تمام شد، امنیت خطه كویری را كه مستعد جولان اشرار بود به او سپردند و هنوز هم، هر قدر او، میان مردم كشورش ناشناخته باشد، مردم سیستان و بلوچستان و كرمان خوب میدانند كه در آن سالهای فرماندهی او، امنترین دوران را گذراندهاند. سال ۱۳۷۹، حضرت آیتالله خامنهای، فرماندهی كل قوا، او را به تهران فراخواند و مسئولیت سپاه قدس را به او سپرد. مسئولیتی كه قاسم سلیمانی را به كابوسی در ذهن امریكاییها بدل ساخت. كابوسی كه اگر دستشان برسد، خیلی زود، همچون عماد مغنیه ترورش خواهند كرد!
[پنجشنبه 1395-07-29] [ 09:28:00 ب.ظ ]
لینک ثابت |