عاشقت شدم

که صبح‌های ابری

بهانه‌ی لبخند باشی

که صدایت

طعنه بزند به خش خش برگ‌های پاییزی …

چشمهایت

تمام ” عاشقانه‌هایم ” را رقم میزنند

وقتی که مرا

در آنها غرق میکنی …

دوست خوب یکی از بهترین و ارزشمند ترین نعمت های خداست که باید قدر دونست من این هفته برام بعد از کلی گرفتاری ها و مشکلات گرچه همش باز هم باقیه اما یک روزش بیاد جوندنی و خاطره بخش بود خیلی برام خاطره خوب و خوشی شد روزی که با همه سختیهاش به بهترین روز تبدیل شد گرچه ساعتش کم بود اما کیفیت باعث ندیدن کمیت شد روزی که برام حسش مثل قدم زدن تو ساحل دریا و تماشای غروب آفتاب و درد و دل کردن با همراهم بود همراهی که سنگ صبور حرف هام بود و تونست دستهام رو با آرامش تمام بگیره و بهش آرامش بده ، خیلی وقت بود هدیه نگرفته بودم دلتنگ هدیه گرفتن بودم هدیه ای که با تمام وجود باشه ارزش مادیش هیچوقت برام مهم نبوده اما همین که بیادم بوده ارزشمند یکی از روزهای هفته پیش هدیه ای گرفتم که خیلی برام مهم و ارزشمند بود و فراموش نشدنی و وصف ناپذیر هدیه ای که واقعا به دلم نشست و غافل گیرم کرد . روزی که اشک ریختنش هم برام خاطره شد و خاطره …. کاش بعضی روزها و بعضی ساعات تمامی نداشت ….

من از عهد آدم تو را دوست دارم

از آغاز عالم تو را دوست دارم

  چه شبها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم نم: تو را دوست دارم  

نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی! من ای حس مُبهم تو را دوست دارم  

سلامی صمیمی تر از غم ندیدم به اندازه ی غم تو را دوست دارم  

بیا تا صدا از دل سنگ خیزد بگوییم با هم: تو را دوست دارم  

جهان یك دهان شد هم آواز با ما: تو را دوست دارم، تو را دوست دارم  

تمام نوشته هایم
تمام حرف هایم
تمام خط خطی هایم
تنها یک مخاطب دارد ، اما چه حیف که خودش نمیداند که مخاطب تمام حرف هایم اوست
تمام نقاشی هایم
تمام تصویر هایم
تمام کشیدن هایم
تنها یک تصویر یک مخاطب است ، اما چه حیف که خودش نمیداند این تصویر خودش است

آنقدر ذهنم را درگیر خودت کرده‌ای

که دیگر حتی نمی‌توانم

مضمون تازه‌ای پیدا کنم

حالا حق میدهی

 در نوشته‌هایم

 به همین سادگی بگویم

 ” دوستت دارم ” …

گاهی نمی‌شود

دست از دوست داشتنت برداشت

حتی

وقتی ازت دلخورم !…