ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  بانوان انقلابی ...

#جشنواره_پیروزی_انقلاب
سلام به همه عزیزان و نازنین هایم
ما خانم ها باید به خودمون افتخار کنیم نه ؟؟؟؟ چون بالاخره بانوان هم نقش مهمی در انقلاب اسلامی و پیروزی اون داشتن درسته ؟؟؟؟؟
مرضیه حدیده‌چی

زمانی که برای ادامه مبارزه به لبنان رفت، هر 8 فرزند خود را به دنیا آورده بود. مادر 35ساله، فرزندانش را به پدر سپرد و راهی شد تا شاید علاوه بر گذراندن دوره‌های چریکی، مدتی از دستگیری‌ها و آزار و اذیت ساواک در امان باشد. مرضیه حدیده چی سال 1353پس از تحمل یک سال زندان و شکنجه‌های طاقت فرسای ساواک در حالی از زندان آزاد شد که کسی امیدی به زنده ماندنش نداشت، در عین حال و در کنار آزادی او، دخترش رضوانه همچنان دربند ماند. او در کتاب خاطراتش می‌نویسد: برخی شب‌ها صدای ضجه دخترم که شکنجه می‌شد، تا صبح توی گوشم بود. او تنها زنی نیست که در مبارزات انقلاب نقش مؤثر داشته، اما شاید سرنوشت وی از بسیاری جهات با بقیه زنان انقلاب متفاوت باشد. این بانوی همدانی سال‌های 53تا 57با گروه روحانیت مبارز خارج از کشور زیر نظر شهید محمد منتظری به انجام عملیات و مأموریت‌های متفاوت مشغول بود. او در این سال‌ها در کشورهای مختلفی مانند عربستان، انگلستان، فرانسه، عراق، لبنان و سوریه تردد می‌کرد. جالب است بدانید که حدیده چی آموزش‌های رزمی و چریکی را در پایگاه‌های نظامی واقع در مرز لبنان و سوریه دید. اما نام مستعار طاهره دباغ شاید معروف تر از اسم مرضیه حدیده چی باشد. کسی که به سبب نوع فعالیتش در خارج از کشور به نام‌هایی چون خواهر دباغ، خواهرزینت احمدی نیلی و خواهر طاهره شناخته می‌شد. خواهر طاهره سال 1357همراه امام وارد پاریس شد و تا پیروزی انقلاب مسئولیت‌های بیت امام را در پاریس به عهده گرفت. زندگی وی پس از پیروزی انقلاب نیز کم هیجان تر و کم تحرک تر از سال‌های پیش از انقلاب نبود. نه تنها به این دلیل که به عنوان تنها زن هیئت ایرانی، به نمایندگی از امام پیام ایشان را به گورباچف ابلاغ کرد، بلکه مسئولیت‌های نظامی پس از انقلاب، خواهر طاهره را بیشتر در اذهان ماندگار ساخت. برخی از دوستان نزدیک وی می‌گویند: اگر سرعت عمل او درتسخیر پادگان قزوین و انتقال زرهی این پادگان به همدان نبود، شاید سرنوشت انقلاب به شکل دیگری رقم می‌خورد.

نظامیان پادگان همدان روزهای اول انقلاب زنی را که به عنوان فرمانده سپاه همدان پا به پادگان گذاشته بود، خوب به خاطر دارند. زنی که چنین می‌نمود که حتی به لحاظ مهارت‌های رزمی نیز قابلیت فرماندهی را دارد.

وی سپس مسئولیت بسیج خواهران این شهر را به عهده گرفت. اما مجلس که تشکیل شد و نظام استقرار یافت، گویی دوره بازنشستگی حدیده چی نیز به لحاظ فعالیت‌های نظامی و شبه نظامی فرارسید. وی دو دوره نمایندگی مردم تهران و یک دوره نمایندگی مردم همدان را در مجلس به عهده گرفت. پس از اتمام دوره نمایندگی در مجلس پنجم، کم کم خود را بازنشسته کرد و در حال حاضر قائم مقام جمعیت زنان جمهوری اسلامی است. وی در کتاب خاطرات سیاحت شرق خود به خاطره ای در سفر به شوروی سابق و ملاقات باگورباچف اشاره می‌کند: گورباچف وقت رفتن مثل زمان شروع با همه شروع به دست دادن کرد. به من که رسید، دستش را دراز کرد. آقای جوادی آملی و سایرین مرا نگاه می‌کردند. دیدم اگر توی ذوق گورباچف بزنم خیلی بد است. چادر را روی دستم انداختم و با او دست دادم. این دست دادن من برای گورباچف، امپراتوری آن زمان دنیای شرق خیلی سخت آمد. به همین دلیل گفت: من دستم را برای دست دادن دراز نکردم، بلکه دستم را به سوی این مادر انقلاب دراز کردم که بگویم ما همسایه‌های خوبی هستیم. ما دست بی اسلحه مان را به سوی شما دراز می‌کنیم، شما هم مردهایتان را تشویق کنید دست بدون سلاحشان را به سوی ما دراز کنند.

صفحات: 1 · 2

موضوعات: دهه فجر, جشنواره پیروزی انقلاب
[دوشنبه 1395-11-18] [ 10:57:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  بانوان انقلابی ...

#جشنواره_پیروزی_انقلاب
سلام به همه عزیزان و نازنین هایم
ما خانم ها باید به خودمون افتخار کنیم نه ؟؟؟؟
منیره علی

منیره علی معروف به گرجی به مجلس خبرگان قانون اساسی راه یافت و پس از اتمام دوره مجلس خبرگان قانون اساسی و سپس کناره گیری از مشاغل دولتی، در حال حاضر در آستانه 74سالگی در حوزه علمیه خدیجه کبری در تهران به تدریس فقه، تفسیر، احکام و اخلاق مشغول است و در مرکز تربیت معلم شهید رجایی، مدرس درس عرفان امام است.

مجالس وعظ و خطابه وی در سال های 56 ،57 و 58معروف است؛ مجالسی که با تأثیر از دکتر شریعتی، زنان و گاهی مردان را آماده مبارزه می‌کرد. گرجی از جمله واعظانی بود که پا به عرصه مبارزه فرهنگی گذاشت، گرچه انتخاب وی به عنوان تنها زن مجلس خبرگان قانون اساسی، اعتراض برخی از منتخبان این مجلس را برانگیخت. آنان تهدید کردند: «این زن باید برود وگرنه ما مجلس را ترک می‌کنیم.» و او پاسخ داد: «من بر مسئولیتی که مردم به من واگذار کرده اند، استوارم؛ هرکس نمی تواند حضور یک زن را تحمل کند، برود.»

منیره گرجی همچنین نخستین سازمان غیر دولتی در حوزه تخصصی زنان را با عنوان مؤسسه مطالعات و تحقیقات زنان، تاسیس کرده است.

موضوعات: دهه فجر, جشنواره پیروزی انقلاب
 [ 10:56:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  بانوان انقلابی ...

#جشنواره_پیروزی_انقلاب
سلام به همه عزیزان و نازنین هایم
ما خانم ها باید به خودمون افتخار کنیم نه ؟؟؟؟
زهرا شجاعی

«روزی که قرار بود امام وارد ایران شود، دوازدهم بهمن، کمیته ای برای استقبال اولیه از ایشان در فرودگاه شکل گرفت. کمیته، نمایندگانی از اقشار مختلف مردم را برای حضور در سالن فرودگاه (سالنی که در حال حاضر خراب شده است) انتخاب کرد. از میان دانشجویان نیز 150نفر انتخاب شدند، از هر دانشکده ای یک خانم و یک آقا. من هم به عنوان نماینده خانم دانشکده خودمان برای استقبال انتخاب شدم و مهندس علاقه مندان از میان آقایان.»

این گفته‌های زهرا شجاعی، رئیس سازمان امور مشارکت زنان است. وی از زنان نسل دوم انقلاب به شمار می‌رود؛ زنانی که در سال‌های اولیه انقلاب به عرصه مبارزات پاگذاشتند.

«دانشجویان و دانش آموزان چون از نظر سنی از همه کوچکتر بودند، به بالکن برده شدند، اتفاقاً بالکن مشرف به سالن بود. اول قرآن توسط دکتر محمد اصفهانی واعظی که آن موقع 8 - 7 ساله بود، قرائت شد و بعد پیام دانشجویان. آنگاه سرود «خمینی ای امام » را دانشجویان و دانش آموزان اجرا کردند. بعد از استقرار امام نیز من به عنوان خبرنگار در اطراف محل اقامت امام حضور داشتم. فرم‌هایی به ما داده بودند که هر اتفاقی در آن حوالی می‌افتاد، در آن فرم‌ها یادداشت می‌کردیم. یک شب هم به اتفاق چند دانشجو، توانستیم با امام ملاقات خصوصی داشته باشیم.»

148593887913921560172492271083159243206228243245226210.jpg

موضوعات: دهه فجر, جشنواره پیروزی انقلاب
 [ 10:56:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  سفر با کوله بارى پرازعشق ...

#جشنواره_پیروزی_انقلاب
سفر با کوله بارى پرازعشق
شهدای زن (انقلاب)، شهید زن

تنها شهید زن جهرم

شهید انقلاب اسلامی جهرمسفر با کوله بارى پرازعشق

زن هر جا که باشد هر وقت که باشد باید حجاب خود را حفظ کند. این را معصومه زارعیان بارها وقتى در تظاهرات شرکت کرده بود، مى گفت.
معصومه در 14 تیر سال 1339 در جهرم متولد شد. خانواده او فقیر ولى مذهبى بودند. معصومه از همان کودکى با اعتقادات مذهبى بزرگ مى شد. در حالیکه هنوز در سن نوجوانى بود، با امام خمینى (ره) آشنا شد.
او بارها در تظاهرات و راهپیمایى ها علیه رژیم شاهنشاهى شرکت کرده بود. 11 فروردین سال 1357 در حالیکه تظاهرات خونبار مردم تبریز جرقه تظاهرات در دیگر شهرها را ایجاد کرده بود و مردم جهرم در حمایت از کشته شدگان و شهداى تبریز به خیابانها ریخته بودند، «معصومه» براى حمایت از خون مظلومان در حالیکه تنها 18 سال داشت به خیابان آمد و با مشت هاى گره کرده علیه طاغوت نداى آزادى سر داد.
هرلحظه بر خیل شرکت کنندگان در خیابان سعدى افزوده مى شد.عده زیادى از نیروهاى نظامى که به دستور شاه براى متفرق کردن شرکت کنندگان در تظاهرات در برابر آنان صف کشیده بودند، به دستور فرمانده ناگهان اسلحه ها را روبروى مردم گرفته و اقدام به شلیک و تیراندازى کردند.
معصومه که در صف جلوى شرکت کنندگان بود، بدون اینکه لحظه اى به خود واهمه و ترس راه بدهد فریاد عدالت خواهى و آزادى سر مى داد. در همین لحظات بود که تیرى به او برخورد کرد و او به آرزوى دیرینه اش که شهادت در راه خدا بود نائل گشت ونامش را به عنوان تنها زن شهید در جهرم به ثبت رساند.
وقتى دلى عاشق و بیقرار شد، وقتى دلى سرگشته و حیران شد، دیگر چه فرق دارد که از کجا و با چه نام و با چه سن و با چه حالى پرواز کند. دل عاشق چه تفاوتى برایش دارد که شب است یا روز. دل عاشق برایش چه تفاوت مى کند که چگونه خواهد رفت. اصل «سفر» است و او خواهد رفت. خوشا به حال آنان که بى گذرنامه سفر کردند.

برای روح عالی این شهید بزرگوار سه صلوات قرائت کنید.

موضوعات: دهه فجر, جشنواره پیروزی انقلاب
 [ 10:55:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مدافع حیا با تمام جان ...

#جشنواره_پیروزی_انقلاب
مدافع حیا با تمام جان
شهدای زن (انقلاب)، شهید زن
شهید طیبه زمانی

شهید طیبه زمانی دانشجوی رشته شیمی دانشگاه مشهد در سال 1334 در خانواده ای کم درآمد و روحانی در روستای گودین از توابع شهرستان کنگاور در استان کرمانشاه دیده به دنیا گشود.

پدرش سید حسین نام داشت و از نزدیکان حاج آقا بزرگ کنگاوری (امام جمعه و واعظ معروف) بود.

او در سنین کودکی نزد پدرش قرآن را آموخت. استعداد سرشارش موجب شد که دوران ابتدایی و متوسطه را با درجه ممتاز پشت سرگذارد. شهید علاقه فراوانی به مطالعه داشت و در کنار کتاب های درسی کتاب های دیگری را نیز مطالعه می نمود.

او در دبیرستان منادی حجاب بود و در راه دفاع از حجاب و ارزش های اسلامی بسیار تلاش می کرد. طیبه بعد از اینکه دوران متوسطه را با موفقیت گذارند، در رشته شیمی دانشگاه فردوسی مشهد پذیرفته شد .

او در دانشگاه به فعالیت های مذهبی، سیاسی خود ادامه داد.

در حادثه زلزله طبس در گروه امداد امام به همراه دیگر دانشجویان به طبس رفت و با تمام توانش به مدت یک ماه مشغول خدمت به یتیمان و بی سرپرستان شد.

او عکاس ماهری بود و عکس هایش که از طبس گرفته شده بیانگر محرومیت و فشار طبقه مستضعف است و طغیانی است علیه رژیم منفور پهلوی.

زمانی که کماندوهای رژیم پهلوی به حریم بیمارستان اطفال مشهد حمله نمودند او به یاری اطفال بی پناه پرداخت.

روز 26 دیماه 56 که روز آزادی زن اعلام شده بود به همراه دیگر دانشجویان مسلمان در مشهد به تظاهرات پرداخت و از حجاب اسلامی و انقلاب به رهبری امام خمینی(ره) حمایت کرد.

در نتیجه ماموران رژیم منحوس پهلوی آنان را دستگیر نمود که بلافاصله با پیام آیت ا… شیرازی آزاد شدند.

وی سرانجام در تظاهرات روز 17 دیماه 1357 کنگاور شرکت کرد و به دست دژخیمان رژیم طاغوت به فیض شهادت رسید.

روزنامه اطلاعات به تاریخ 20 دی ماه 1357 نوشت: طیبه زمانی نماینده امام در طبس به گلوله بسته شد.

حاج آقا بزرگ کنگاوری در مراسم ختم آن شهید گفت: من معتقدم که خون این سیده جوان رژیم شاه را از ریشه بر خواهد کند.
آن شهید شجاع در چنین شرایطی مدافع حجاب و اعتقادات خویش بود در حال که ما در این زمان و در این شرایط هموار نه تنها چنینی نعمت بزرگی را نمی دانیم بلکه با بی رحمی تمام فداکاری های طیبه و بقیه شهیدان اسلام را نادیده می گیریم. نمی دانم چطور می خواهیم در روز موعود چشم به چشمان یوسف زهرا (عج) و مادر گرامیشان بدوزیم.

موضوعات: دهه فجر, جشنواره پیروزی انقلاب
 [ 10:55:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  نوجوان عاشق ...

#جشنواره_پیروزی_انقلاب
نوجوان عاشق
شهدای زن (انقلاب)
شهید نازیلا سید رحیمی نیارق

شهید نازیلا فرزند سید ابراهیم در روز اول شهریور ماه سال 1343 در یک خانواده مذهبی و کشاورز در روستای نیارق شهرستان نمین ازتوابع استان اردبیل دیده به جهان گشود.

پس از طی دوران طفولیت در سن 6 سالگی به مدرسه رفت.دوره ابتدایی را در مدرسه حسینیه روستای نیارق به پایان رسانید .

وی هنوز 14 سال بیش نداشت که در جریان تظاهرات مردم نیارق بر علیه رژیم ستم شاهی در تاریخ هجدهم دی ماه سال 1357 از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.

پیکر مطهر این شهید در گلزار روستای نیارق به خاک سپرده شد .

مادر شهیده نازیلا رحیمی نحوه شهادتش را چنین بازگو می کند :

روز دوشنبه18/10/1357 نزدیک ساعت دو بعد از ظهر بود.

دخترم مشغول بافتن پیراهنی بودند که ناگهان صدای “مرگ بر شاه” مردم بلند شد .

نازیلا که عاشق تظاهرات بود ، سراسیمه از خانه بیرون رفت و من هم به دنبال او رفتم

او به محض مشاهده مردم به جمع تظاهر کنندگان پیوست و من نیز به خانه برگشتم.

ساعت 4 بعد از ظهر بود که عمویش در حالی که پیکر خونین او را در آغوش گرفته بود وارد منزل شد و من به محض دیدن سر خونین نازیلا فهمیدم که دخترم شهید شده است.
نازیلا نوجوانی عاشق بود که با همه کوچکی بزرگوار بود. چشمان معصومش گواه این بود. یادش سبز

موضوعات: دهه فجر, جشنواره پیروزی انقلاب
 [ 10:55:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت
 
مداحی های محرم