ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  چرا خرمشهر را خدا آزاد كرد؟ ...

سوم خرداد، سالروز آزادسازي خونين شهر، يادآور اين كلام قصار و پرمعناي حضرت روح الله است كه فرمودند: خرمشهر را خدا آزاد كرد.
در صحت و درستي اين كلام، ذره اي ترديد نيست. اين كلام را بايد با تمام وجود پذيرفت؛ زيرا به جز خداوند قادر متعال، هيچ نيروي ديگري نمي توانست خرمشهر را آزاد سازد. اگر اين چنين نبود، صدام حسين با غرور نمي گفت: «اگر ايرانيان بتوانند خرمشهر را آزاد سازند، كليد بصره را به آنان خواهم داد» آري صدام حسين معدوم و ارتش بعث عراق، خرمشهر را پس از اشغال، به يك دژ تسخيرناپذير نظامي تبديل كرده بودند. آنان با علم به موقعيت راهبردي خرمشهر براي ايران و نقش تعيين كننده آن در معادلات جنگ و سرنوشت نبرد، با استفاده از تمامي تجارب بشري در عرصه جنگ ها و با استقرار نيروهاي فراوان همراه با مدرن ترين تجهيزات و ايجاد موانع گوناگون در مسير نيروهاي رزمنده ايراني، به اين اطمينان رسيده بودند كه ايراني ها، هرگز قادر به بازپس گيري خرمشهر نخواهند بود.
اما محاسبه عراقي ها غلط ار آب درآمد و ايراني ها خرمشهر را آزاد كردند و هزاران هزار عراقي را به اسارت گرفتند و خسارات سنگيني بر ارتش بعث عراق وارد ساختند. اما اين آزادسازي، از طريق عادي حاصل نشد. خرمشهر از طريقي آزاد گشت كه امام(ره) راز آن را با جمله، «خرمشهر را خدا آزاد كرد» آشكار ساختند. اكنون سوال اين است كه، چرا خرمشهر را خدا آزاد كرد؟
اين سوال، بدان معناست كه ممكن بود خداوند خرمشهر را آزاد نكند براي فهم و درك اين مطلب، كافي است كه نيم نگاهي به گذشته سرزمين خود داشته باشيم. در طول 150 سال، چندين جنگ به ايران تحميل شد و در طي اين جنگ ها، نزديك به يك ميليون كيلومترمربع از سرزمين ايران اشغال شد و در نهايت اين مناطق در تصرف دشمنان باقي ماند و با معاهده ها و قراردادهاي تحميلي چون گلستان و تركمانچاي، از ايران جدا گشت. چرا خرمشهر اشغال شده، سرنوشتي متفاوت پيدا كرد؟ چرا خداوند ديگر سرزمين هاي اشغال شده ايران به دست بيگانگان را آزاد نساخت؛ ولكن خرمشهر را آزاد ساخت؟ دليل اين آزادسازي از سوي خداوند چيست؟ دليل آن را مي توان در كلماتي يافت كه براي نام گذاري اين روز برگزيده شده است. روز سوم خرداد، يعني روز آزادسازي خرمشهر را، روز «مقاومت، ايثار و پيروزي» نام گذاري كرده اند. آري، دشمنان به ملتي هجوم آوردند كه در راه خداوند قيام كرد و پرچم اسلام را برافراشت. كيست كه نداند عراق به نمايندگي از سوي نظام سلطه و متحدين منطقه اي اش تجاوز نظامي به ايران را آغاز كرد. صدام و ارتش بعث عراق، به دليل همين نوع نمايندگي، مطمئن بود مبتني بر استراتژي جنگ برق آسا، ظرف چند هفته به اهداف راهبردي خود در جنگ و از جمله فتح تهران و ضميمه كردن خوزستان به خاك عراق دست خواهد يافت و كيست كه نداند اسلام خواهي ملت ايران و استقلال و عزت طلبي ايرانيان، دشمني نظام سلطه را براي اين ملت در پي داشت. آري قيام ملت ايران در راه خدا و تلاش اين ملت براي قرار گرفتن تحت حاكميت الهي و رهايي از طاغوت هاي زمان، موجب شد تا استكبار جهاني با تمام قواي خود به مقابله با اين ملت الهي بپردازد. جنگ تحميلي، نمونه اي از مقابله هاي دشمنان اسلام و بشريت با ملت ايران بود. ملت ايران با رهبري الهي روح خدا، در برابر دشمنان قدرتمند، دست به مقاومت زد. مقاومت همراه با حركت هاي مجاهدانه و ايثارگرانه ملت ايران در راه خدا، زمينه هاي تحقق وعده هاي الهي را پديد آورد.
رزمندگان اسلام به قدرت خدا وند و وعده هاي او ايمان داشتند. اين ايمان به برتري قدرت خداوند در مصاف با قدرت هاي مادي، نشأت گرفته از وعده الهي است كه فرمود: «ان ينصركم الله فلا غالب لكم» آري اين وعده الهي در روز سوم خرداد 1361 تحقق يافت و بر همين اساس حضرت امام خميني(ره) فرمودند: «خرمشهر را خدا آزاد كرد.» اكنون ملت ايران در عرصه اي ديگر با تهاجم دشمنان اسلام روبه رو شده است. استكبار جهاني و متحدانش، جنگ تمام عيار اقتصادي را عليه ملت ايران به راه انداخته و از تحريم هاي خود عليه جمهوري اسلامي، با عنوان تحريم هاي فلج كننده ياد مي كنند. در زمانه اي كه برخي از گروه هاي سياسي و سياست بازان قدرت گراي منفعت طلب، چاره را براي رفع تحريم ها و كاستن از مشكلات اقتصادي، در مذاكره با دشمنان و كوتاه آمدن در برابر آمريكا مي دانند، بايد يادآور نصرت الهي در زمانه هايي چون آزادسازي خرمشهر شويم و بدانيم كه، با تداوم مقاومت در برابر فشارهاي اقتصادي دشمنان و پياده سازي راهبرد اقتصاد مقاومتي و خلق حماسه اقتصادي مبتني بر حركت هاي مجاهدانه و ايثارگرانه، پيروزي اقتصادي بر دشمنان قطعي خواهد بود.

موضوعات: مناسبتی
[دوشنبه 1395-03-03] [ 10:51:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  دعوت از آهو بر سفره دوستان ...

حضرت ابو جعفر، امام محمد باقر صلوات اللّه و سلامه عليه حكايت فرمايد:
روزى پدرم؛ حضرت زين العابدين عليه السّلام به همراه عدّه اى از دوستان به اطراف شهر مدينه ، جهت تفريح و استراحت رفتند، كه من نيز با ايشان همراه بودم .
چون سفره غذا گسترانيده شد و افراد آماده خوردن طعام شدند، ناگاه آهوئى در آن نزديكى عبور كرد، پدرم امام سجّاد عليه السّلام خطاب به آهو كرد و فرمود:
اى آهو! من علىّ بن الحسين بن علىّ بن ابى طالب هستم و مادرم فاطمه زهراء عليهاالسّلام ، دختر رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله مى باشد، نزديك ما بيا و با ما هم غذا شو.
آن گاه ، آهو جلو آمد و كنار سفره همانند ديگر دوستان نشست و مشغول خوردن غذا شد.
پس از گذشت لحظه اى ، يكى از افراد اشاره اى كرد و آهو را ترساند؛ وقتى آهو خواست فرار كند، پدرم اظهار نمود:
آن حيوان را نترسانيد چون كه در پناه من قرار گرفته است و سپس به آهو خطاب كرد و فرمود: نترس ، تو در پناه من هستى و كسى با تو كارى نخواهد داشت .
و آهو با آسودگى خاطر مشغول خوردن غذا شد، كه اين بار يكى ديگر از افراد دستى بر پشت آهو كشيد و آهو پا به فرار گذاشت .
پدرم امام سجّاد عليه السّلام به كسى كه دست بر كمر آهو كشيد و آن را ترساند، فرمود: تو مرا نزد آهو سبك و ضايع كردى و تو سبب شدى كه آهو از ما سلب اعتماد كند.
و سپس افزود: من ديگر با تو سخن نخواهم گفت و متوجّه باش كه براى اين حركت ناشايسته ات ضرر خواهى ديد.
و پس از مدّتى آن شخص با شتر خود به اطراف مدينه رفته بود، كه شتر او فرار كرد و مردم هر چه كردند، نتوانستند شتر او را به منزلش باز گردانند.(1)

——————————————————————————————————————

1- إ ثبات الهداة : ج 3، ص 39 و 40.

منبع:

چهل داستان وچهل حدیث از امام سجاد علیه السلام ، حجت الاسلام والمسلمین عبدالله صالحی

 

موضوعات: مناسبتی, ایام شعبانیه
[پنجشنبه 1395-02-23] [ 11:54:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  شفاعت امام از دوستدار خود ...

ابن شهاب زُهرى حكايت نمايد:
در جنگ بين مسلمانان و روميان ، يكى از برادران ايمانى من - كه به او علاقه بسيارى داشتم - كشته شد و شهيد گشت ؛ و من همواره افسوس مى خوردم كه چرا همراه او نبودم تا من هم با فداكارى ، به فيض رفيع شهادت نائل آيم .
شبى در عالم خواب او را ديدم ، به او گفتم : پروردگارت را چگونه يافتى ؟ و با تو چه برخوردى داشته است ؟
پاسخ داد: خداوند متعال ، به جهت شركت من در جنگ و جهاد با دشمنان اسلام ، گناهان مرا مورد عفو و بخشش خويش قرار داد.
همچنين به جهت محبّت و علاقه اى كه به حضرت رسول و اهل بيتش ‍ صلوات اللّه عليهم داشتم ، مورد شفاعت امام زمانم ، حضرت علىّ بن الحسين ، زين العابدين عليه السّلام قرار گرفتم ؛ و در بهشت درجات عاليه اى ، عطايم گرديد.
زُهرى گويد: در همان خواب به او گفتم : من بيش از حدّ، افسوس مى خورم كه چرا همراه تو نبودم و شهادت شامل من نشده است ؟!
در پاسخ اظهار داشت : تو در پيشگاه خداوند متعال ، مقامى عالى و والاترى خواهى داشت .
سؤ ال كردم : چگونه و به چه سببى ؟ من كه كار شايسته اى انجام نداده ام !

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, ایام شعبانیه
 [ 10:49:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  هم راز و هم ساز تهى دستان ...

امام محمّد باقر عليه السّلام فرموده است :
هنگامى كه پدرم امام سجّاد زين العابدين عليه السّلام به شهادت رسيد و خواستم پيكر مطهّر او را غسل دهم ، عدّه اى از اصحاب و اهل منزل را كنار جنازه آن حضرت احضار كردم .
چون بدن مقدّس حضرت برهنه و آماده غسل دادن شد، حاضران به مواضع سجده حضرت سجّاد عليه السّلام نگاه كردند، كه در اثر سجده هاى طولانى ، پوست پيشانى و سر زانو، كف پا و كف دستهايش سخت شده و پينه بسته بود، چون كه او در هر شبانه روز هزار ركعت نماز مى خواند و سجده هاى بسيار طولانى انجام مى داد.
و هنگامى كه به پشت و سر شانه هاى پدرم امام سجّاد عليه السّلام نظر افكندند، اثراتى همانند جاى طناب مشاهده كردند؛ و چون علّت آن را پرسيدند؟

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, ایام شعبانیه
[چهارشنبه 1395-02-22] [ 11:45:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  قافله ای که به حج می رفت ...

قافله ای از مسلمانان كه آهنگ مكه داشت، همینكه به مدینه رسید چند روزی توقف و استراحت كرد و بعد، از مدینه به مقصد مكه به راه افتاد.

در بین راه مكه و مدینه، در یكی از منازل، اهل قافله با مردی مصادف شدند كه با آنها آشنا بود. آن مرد در ضمن صحبت با آنها متوجه شخصی در میان آنها شد كه سیمای صالحین داشت و با چابكی و نشاط مشغول خدمت و رسیدگی به كارها و حوائج اهل قافله بود. در لحظه ی اول او را شناخت. با كمال تعجب از اهل قافله پرسید:
این شخصی را كه مشغول خدمت و انجام كارهای شماست می شناسید .
- نه، او را نمی شناسیم. این مرد در مدینه به قافله ی ما ملحق شد. مردی صالح و متقی و پرهیزگار است. ما از او تقاضا نكرده ایم كه برای ما كاری انجام دهد، ولی او خودش مایل است كه در كارهای دیگران شركت كند و به آنها كمك بدهد.
- معلوم است كه نمی شناسید، اگر می شناختید این طور گستاخ نبودید، هرگز حاضر نمی شدید مانند یك خادم به كارهای شما رسیدگی كند.
- مگر این شخص كیست؟
- این، علی بن الحسین زین العابدین است.
جمعیت، آشفته بپاخاستند و خواستند برای معذرت دست و پای امام را ببوسند.
آنگاه به عنوان گله گفتند: «این چه كاری بود كه شما با ما كردید؟ ! ممكن بود خدای ناخواسته ما جسارتی نسبت به شما بكنیم و مرتكب گناهی بزرگ بشویم.»
امام: «من عمدا شما را كه مرا نمی شناختید برای همسفری انتخاب كردم، زیرا گاهی با كسانی كه مرا می شناسند مسافرت می كنم، آنها به خاطر رسول خدا زیاد به من عطوفت و مهربانی می كنند، نمی گذارند كه من عهده دار كار و خدمتی بشوم، از این رو مایلم همسفرانی انتخاب كنم كه مرا نمی شناسند و از معرفی خودم هم خودداری می كنم تا بتوانم به سعادت خدمت رفقا نائل شوم». [1]

———————————————————————————————————————-
[1] . بحار ، جلد 11، چاپ كمپانی، صفحه ی 21، و در صفحه ی 27 بحار جمله هایی هست كه امام می فرماید: «اكره ان آخذ برسول اللّه ما لا اعطی مثله» . و در روایتی هست كه فرمود: «ما اكلت بقرابتی من رسول اللّه قطّ. »
منبع: داستان راستان،شهید مطهری،جلد اول.

موضوعات: مناسبتی, ایام شعبانیه
 [ 11:42:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  میلاد سید الساجدین(ع) مبارک باد ...

امشب كه در بهشت وا مى ‏گردد
هر درد نگفتنى دوا مى ‏گردد
از يمن ولادت امام سجاد(ع)
حاجات دل خسته روا مى ‏گردد
ولادت با سعادت امام سجاد(ع) مبارک باد

موضوعات: مناسبتی, ایام شعبانیه
 [ 09:30:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت