ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  معنا و مفهوم صبر ...

صبر در لغت به معنای تاب آوردن است که در برابر جزع به معنای بی تابی به کار می رود.( ترتیب العین، ج ۲، ص ۹۶۶، «صبر») در کاربردهای عربی صبر در سه معنای اصلی به کار رفته است: ۱٫ حبس و نگهدارى. ۲٫ قسمت بالاى یک چیز. ۳٫ نوعى از سنگ سخت.( معجم مقاییس اللّغه، ج ۳، ص ۳۲۹، «صبر»)

صبر به معنای حالت نفسانی که در علم اخلاق به کار می رود، همان حبس و نگهداری است به طوری که وقتی شخص به صابر نگاه می کند در می یابد که از عقل خویش که قسمت بالای انسان است استفاده کرده نه از قلب و احساسات که در میانه است یا اعضا و جوارح که پایین ترین قسمت بدن است. صابر از نظر ناظر بیرونی آدمی بی قلب و عاطفه است و مانند سنگ خارا و سنگدل و سخت دل محسوب می شود. پس می توان گفت که سه معنای اصلی صبر را در حالت نفسانی انسان می توان ردگیری و شناسایی کرد. به این معنا که اگر به هر سه معنای صبر توجه کنیم می توانیم آن حالت نفسانی انسان را به عنوان صبر قلمداد کنیم؛ چه به معنای حبس و خودداری خشم و غضب و جزع باشد و چه به معنای قسمت بالای یک چیز یا سنگ خارا و نوعی سنگ سخت باشد.

در فرهنگ قرآن صبر عبارت از امساک در تنگناها و خویشتن دارى به مقتضاى عقل و شرع یا حبس نفس از چیزى است که عقل و شرع حبس نفس از آن را اقتضا کند.( مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص ۴۷۴، «صبر») البته همین معنا در مفهوم اصطلاحی صبر در کتب اخلاقی اسلامی مد نظر است.

امام على علیه السلام درباره مفهوم صبر فرموده است: اَلصَّبْرُ اَنْ یَحْتَمِلَ الرَّجُلُ ما یَنُوبُهُ، وَ یـَکْظِمُ ما یَغْضِبـُهُ ؛ صبر آن است که انسان مصیبتى را که به او مى رسد تحمّل کند و خشم خود را فرو برد. (غرر الحکم، چاپ دانشگاه تهران، ج ۲ ، ۱۸۷۴)

بنابراین، صبر حالت خویشتن داری و نگه داری نفس از رفتارهای هیجانی و احساسی در هنگام بروز حوادث و مشکلات و مصیبت ها است. پس صابر در برابر فشار تاب می آورد و بی تابی و جزع نمی کند و رفتاری متعادل و متعارف خواهد داشت؛ هر چند که در وهله نخست به سبب ضربه و صدمه ابتدایی مبهوت و متاثر می شود ولی به سرعت مدیریت نفس خود را به دست می گیرد و اجازه نمی دهد تا کنش های بیرونی واکنش های او را مدیریت و جهت دهد.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, احکام
[پنجشنبه 1395-03-06] [ 12:24:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مراتب تقوا ...

با نگاهی به تبیین قرآن از مراتب تقوا می توان دریافت که تقوا نمی تواند تنها در محدوده کوچک ترک گناهان قرار گیرد؛ زیرا خداوند برای تقوا مراتبی را بیان کرده است. از جمله در آیه ۱۷ سوره لیل سخن از اتقی و باتقواترین می کند و یا در آیه ۱۰۲ سوره آل عمران از حق تقاته سخن به میان می آورد.

هم چنین خداوند در آیه ۱۶ سوره تغابن، مردمان را سفارش می کند تا تقوا را در حد توان و استطاعت خویش مراعات کنند و یا در آیه ۱۰۲ سوره آل عمران،‌ سفارش به تقوای کامل و شایسته مومنان می کند و یا در بیان اوج کمالی بندگان خالص از امامت در تقوا و پیشوای آن سخن می گوید.(فرقان، آیات ۶۳ و ۷۴)

این ها هم خود گواه روشنی است که تقوا دارای مراتبی است که نمی تواند تنها در جنبه نفی و اجتناب خلاصه شود، ‌بلکه دایره فراتر از آن ها به حوزه عمل و انجام کارهای شایسته و بایسته ای که موجبات تقرب و متاله شدن را فراهم می کند،‌نیز کشیده می شود.

به نظر می رسد که در آیات قرآنی، کم ترین مرتبه تقوا همان تقوای عقلایی است که خردمندان در فکر و عمل خواهان پرهیز از اموری به عنوان نابنهجار و انجام اموری به نام هنجار می شوند.

در مرتبه دوم، تقوای عقلانی است. تقوای عقلانی در حقیقت هر چیزی است که عقل و خرد آدمی آن را به عنوان بایسته ها و ناشایسته ها شناسایی و به عنوان فضلیت و رذیلت دسته بندی می کند. این دسته از مصادیق تقوا را می بایست به عنوان تقوای اخلاقی شناسایی و معرفی کرد. در مرتبه سوم نیز به اموری می توان اشاره کرد که عقل آدمی به استقلال نمی تواند پلیدی و زشتی یا خوبی و کمالی آن را دریابد. در این صورت وحی به مدد و یاری عقل می آید و اموری را به عنوان شریعت معرفی می کند که احکام شرعی برای رهایی از نقصی و دست یابی به کمالی است.

در حقیقت بایدها و نبایدهای عقلانی و عرفی و شرعی، از آداب و اخلاق و احکام شرعی،‌ مجموعه ای کامل از حقیقت تقوا را شکل می بخشد. تقوای کامل زمانی شکل می گیرد که همه این مراتب مورد توجه قرار گیرد.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی
 [ 12:22:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  تقوا در گستره معنایی ...

تقوا همانند واژه توحید بارها در انواع و اقسام گوناگون در آیات قرآنی تکرار شده است. همان گونه که قرآن بارها این نکته را بیان کرده که حقیقتی را برای مردم در عبارات گوناگونی بیان می کند تا هر کسی بر اساس فراخور فهم و درک و عمل، آن را بشناسد و در پی آن باشد. این شکل از بیان یک حقیقت در لباس های گوناگون واژگان تدوینی و نشانه های تکوینی در آموزه های قرآن، به عنوان « تصریف الآیات» معرفی شده است.(انعام، آیات ۴۶ و ۶۵ و ۱۰۵؛ اعراف، آیه ۵۸)

به سخن دیگر، خداوند حقیقتی را از راه های گوناگون به مردمان نشان می دهد تا آن را بشناسند و بتوانند با باطن و ملکوت هر چیزی آشنا شوند و دریابند که یک حقیقت در ورای همه این صورت های متکثر و چهره ها و سیماهای متفاوت قرار دارد و خداوند برای رساندن یک حقیقت، از همه ابزارها بهره می گیرد تا از راه این ابزارها چون ضرب الامثال(رعد، آیه ۱۷؛ ابراهیم، آیات ۲۵ و ۴۵؛ اسراء، آیه ۴۸؛ نور، آیه ۳۵ و آیات دیگر) نشانی از بی نشان دهد.

تقوا، در آموزه های قرآنی، کلید توحید است؛ زیرا انسان جز از راه تقوا به هیچ چیز از نظر شناختی و علمی و عملی نمی رشد. از این روست که تقوا همانند توحید دارای اقسام،‌ ابعاد و مراتبی است. هر چه اقسام و ابعاد و مراتب تقوا بیش تر درک و تحقق یابد، به همان اندازه انسان در مقام دانستن و شدن به توحید حقیقی و محض نزدیک تر می شود و هر چه انسان از تقوا دورتر می گردد،‌ به همان اندازه از حقیقت معرفتی و تحققی تقوا دورتر می شود. بنابراین، تقوا تنها یک مساله در حوزه رفتار نیست، بلکه تجلی تمام حقیقت توحید در انسان است.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی
 [ 12:11:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  راههای کاربردی کسب بصیرت ...

1. تقوای دل: یکی از مهمترین راه های بصیرت افزایی پرورش روح تقوا و دوری از معاصی در جامعه است. قرآن کریم می فرماید: «ان تتقوا الله یجعل لکم فرقاناً»(3) اگر تقوای الهی پیشه کنید خداوند قدرت تمیز حق از باطل را به شما عطا خواهد کرد.
همان طور که در تعریف بصیرت آمد، بصیرت نوعی ادراک قلبی است که به وسیله آن می توان حق و باطل را از هم تمییز داد؛ بنابراین به نورانیت دل بستگی دارد و اگر قلب از زنگار گناه پاک باشد می تواند حقیقت را به روشنی در آینه دل جلوه گر ببیند.
2. تذکر و غفلت زدایی: یکی از مهمترین امور بصیرت بخش؛ «یادآوری» و «ذکر» است که موجب «غفلت زدایی» می شود. خداوند متعال در بسیاری از آیات قرآن بندگان را به ذکر خود و یا یادآوری نعمات و آیات الهی، وقایع عبرت آموز و بلایای واردشده بر امتهای پیشین و… سفارش کرده است.(4)
امیرالمؤمنین علیه السلام درباره تأثیر ذکر بر افزایش بصیرت می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الذِّكْرَ جَلَاءَ الْقُلُوبِ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ الْعَشْوَةِ»(5) بدرستى كه خداى سبحان ذكر را جلادهنده دلها، قرار داده که بینا می شوند به وسیله آن بعد از کوری و اشتباه در تاریكى .
چنانکه خداوند نیز خطاب به پیامبرش می فرماید: «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنین »)6) پیوسته تذكر ده، زیرا تذكر مؤمنان را سود مى بخشد.
و در جای دیگر خداوند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را به یادآوری «ایام الله» [روزهای خدا] دستور می دهد و می فرماید: « وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّه »(7)

ادامه »

موضوعات: نکته های ناب, اهل بیت, ایام شعبانیه
[چهارشنبه 1395-03-05] [ 03:59:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ولادت حضرت رقیه (س) مبارک باد ...

از عشق می نویسم و از بیقرارها
از باده می نویسم و از می گسارها
از چشمه می نویسم و از آبشارها
از شاخه می نویسم و بانگ هزارها

از غنچه ای که آمده با آن بهارها

از جلوه ای که آمده تا محشری کند
از میوه ای که آمده تا نوبری کند
از آیه ای که آمده تا کوثری کند
از دختری که آمده تا مادری کند
پس می رود ز آمدنش انتظارها

اصلا بعید نیست که آقاترین شود
این خانمی که آمده لیلاترین شود
زینب رسیده است که کبراترین شود
در اوج جلوه آید و زهراترین شود
طفلی سه ساله با همه این وقارها

پر کرده است آمدنت جای عشق را
عشقت کشانده باز وسط پای عشق را
می دید در نگاه تو دنیای عشق را
باعث شده است خنده بابای عشق را
لبخند تو که برده ز بابا قرارها

ادامه »

موضوعات: دل نوشته, اجتماعی, مناسبتی, اهل بیت
 [ 12:02:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آیا در میان این تعداد مسلمان و شیعه، ۳۱۳ نفر یار برای ظهور حضرت وجود ندارد؟ ...

در پاسخ باید گفت که اولاً: در روایات مختلف، برای یاران و اصحاب خاص حضرت مهدی علیه السلام، صفات و خصوصیات ویژه ای ذکر شده که ممکن است این افراد با این شرایط ویژه هنوز در بین ما موجود نباشند.
ثانیاً: از مجموعه احادیث استفاده می شود که یاران حضرت مهدی علیه السلام بعد از ظهور، محدود به 313 نفر نمی شود و باید دسته دیگری از یاوران امام زمان علیه السلام که ده هزار نفر هستند نیز برای قیام حاضر باشند، چراکه بدون حضور ایشان در مکه قیام صورت نمی گیرد.(1)
ثالثاً : فراهم شدن ۳۱۳ نفر از یاران خاص حضرت ولی عصر علیه السلام علت تامّه برای ظهور حضرت نیست و تنها یکی از شرایط تحقق ظهور است. در حقیقت ظهور امام مهدی علیه السلام شرط مهم دیگری نیز دارد که همان «آمادگی عمومی» و استقبال جهانی برای تشکیل حکومت عدل الهی است.
آمادگی برای ظهور در پرتوی بصیرت همگانی
اقبال و خواست عموم مردم نسبت به امام زمان علیه السلام و حمایت از تشکیل حکومت عدالت گستر مهدوی نیازمند این است که شناخت و بصیرت نسبت به حقانیت و اهداف قیام امام عصر علیه السلام در بین مردم به بالاترین حد ممکن برسد. بنابراین می توان گفت: یکی از مهمترین ابزار ایجاد آمادگی عمومی، برای ظهور امام مهدی علیه السلام بصیرت افزایی در جوامع اسلامی است.
گرچه 313 نفر که فرماندهان و یاران اصلی ایشان را تشکیل می دهند در اوجِ ایمان، ولایت پذیری، صبر و بصیرت هستند؛ عموم یاران نیز با توجه به مقدار بهره ای که از این اوصاف کریمه دارند به حضرت نزدیکتر خواهند بود گرچه عموم مردم هم برای حمایت از دولت ایشان باید از این اوصاف بهره مند باشند. بنابراین برای فراهم آوردن یکی از مهمترین شرایط ظهور امام زمان علیه السلام باید سعی بر افزایش سطح بصیرت دینی در جامعه داشت

ادامه »

موضوعات: ایام شعبانیه
 [ 10:56:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت