اشاره: نوشتار پیش رو گزیده شرحی است بر دعای پر فیض عرفه به قلم مرحوم علامه محمدتقی جعفری(ره) که در کتابی با عنوان نیایش امام حسین (علیه السلام) در صحرای عرفات گرد آمده است. علامه جعفری در این کتاب با مشی عرفانی خود ترجمه و شرح به یادماندنی و زیبا از دعای عرفه از خود بر جای گذاشته است. این عالم ربانی در سال ۱۳۷۷ دار فانی را وداع گفت و به جوار رحمت حق پیوست و در حرم رضوی به خاک سپرده شد. (سرویس معارف)
فعالیت عمیق روح
آن حالت روحی که میان انسان و معبودش رابطه انس ایجاد کرده و او را در جاذبه ربوبی قرار می دهد، نیایش نامیده می شود. در آن هنگام که شما موقعیت واقعی خود را در جهان با عظمت هستی درک می کنید، در حال نیایش به سر می برید؛ زیرا فقط در این حال است که تمام خود را مانند تابلویی بی اختیار در زیر دست نقاش ازل و ابد نهاده اید. زندگی بی نیایش و حیات بیرون از جاذبیت کمال الهی همان جام خالی است که هنگام تولد به لب مان می چسبانیم و موقع مرگ آن را دور می اندازیم. در هیچ یک از فعالیت های روانی ما پدیده ای را نمی توان نشان داد که از فعالیت روح به هنگام نیایش عمیق تر و گسترده تر باشد. درک ما، مشاعر ما، تخیل ما، تفکر ما، وجدان با عظمت تر از جهان هستی ما، همگی و همگی در حال نیایش در هم می آمیزند و اقیانوس جان را می شورانند.
در همه اوقات و همه لحظات زندگی نیایش برای ما امکان پذیر است، زیرا همیشه روزنه هایی از دیوارهای این کیهان کهنسال به سوی بی نهایت باز است و ما از رصدگاه این کالبد خاکی همواره می توانیم آن سوی جهان را نظاره کنیم؛ ولی سرود نیایشی که از اعماق جان بر می آید به احساس خاموشی مطلق در جهان طبیعت شور و اشتیاقی دارد. شاید روح انسانی در خاموشی مطلق راز دیگری در می یابد. برای همین است نیایش شبانگاهی لذت وصف ناپذیری دارد.
خداوند مهربان با عنایت بی چونش گام های ما را به عرفات رسانده است. آخرین ساعات روز عرفه است. در نقطه ای از این صحرای ملکوتی شخصی در دامنه کوهی به حالت نیایش در آمده، دل در ملکوت، دست ها به سوی آسمان، چشم به آفاق بیکران، گاهی تبسم از ابتهاج بر لبانش، گاهی دانه هایی از اشک شوق در چشمانش. این شخص که نیایش می کند کیست؟ او فرزند علی بن ابی طالب(ع) است. این شخص سالک راه حق و حقیقت و عاشق راستین وجه الله و رضوان الله و لقاء الله، حسین بن علی(ع) است، این است آن کاروان سالار شهیدان اصول انسانی و ارزش های والای عالم وجود.
¤ «اَللهُم اِنى اَرْغَبُ إِلَیْک وَاَشْهَدُ بِالربُـوبِیةِ لَک مُقِراً بِـاَنک رَبى وَ اِلَیْک مَرَدى»
آن کدامین قدرت است که بتواند در برابر قضای الهی عرض وجود کند در حالی که خود جزیی از قضای الهی است؟ آن کدامین اراده است که بتواند در مقابل اراده خداوندی خود را بنمایاند در صورتی که وجود آن اراده از نتایح اراده خداوندی است. چگونه ممکن است مشابه صنعت خداوند خلاق پدید آورد در صورتی که هیچ سازنده ای نمی تواند ذره ای از نیستی به عرصه هستی وارد کند و بر همه امکانات و استعدادها و ماهیت اجزای صنع خود عالم و بر استفاده از همه آنها توانا باشد.
ادامه »
موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (7)؟
[ 12:11:00 ب.ظ ]