ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  چرا عربستان به یمن حمله کرد؟ ...

جنگ در یمن به احتمال بسیار زیاد، سرآغاز یک سلسله تغییرات ژئوپلتیکی مهم در منطقه خاورمیانه خواهد بود.

این تغییرات به یک معنا ادامه تغییرات پیشین است ولی به معنایی دیگر، می تواند مستقل از بهار عربی و تبعات آن فهم و تحلیل شود.

سعودی قدرت نمایی چندانی در یمن نکرده است و اساسا نمی تواند بکند. سرباز سعودی توان حفاظت از سرحدات خود را هم ندارد چه رسد به اینکه سودای گشودن کشوری دیگر را در سر بپرورد؛ همچون همتای مصری اش که در کنترل صحرای سینا درمانده اما به خود حق می دهد برای شیعه یمنی که از مادر چریک زاده می شود خط و نشان بکشد.

چه اتفاقی رخ داده است؟

آغاز سراسیمه حمله هوایی به یمن محصول ترکیب چند عامل است:

قبل از هر چیز این نکته بسیار مهم است که توجه کنیم در اینجا با یک پروژه مشخصا امریکایی مواجهیم. امریکا ماه هاست از سوی سعودی و اسراییل متهم است که سیاست منطقه ای خود را تغییر داده و «عوض شده است». اساسا همین فهم مشترک ژئوپلتیکی هم هست که اسراییل و سعودی را تا این حد به هم نزدیک کرده است. فهمی که می گوید امریکا متحدان منطقه ای خود را تنها گذاشته، در خفا مشغول معامله با ایران است، جرئت، توان و انگیزه مداخله به نفع متحدانش و یکسره کردن منازعات منطقه ای را از دست داده و در حال نوعی اخراج خودخواسته از منطقه است. مبنای مخالفت رادیکال سعودی واسراییل با توافق هسته ای احتمالی ایران و امریکا هم در اصل همین است.

این دو، مذاکرات هسته ای و توافق احتمالی را خروجی یک معامله ژئوپلتیکی کلان –والبته پنهان- می بینند که ایران در آن از حالت دشمن خارج می شود و در بدترین حالت یک رقیب منطقه ای برای امریکا خواهد بود؛ والا چنانکه پیش از این گفته ایم مخالفت اسراییل و عربستان با مذاکرات هسته ای منطق هسته ای ندارد چرا که از دید این دو کشور هیچ روشی وجود ندارد که بتواند به معامله ای با ایران ختم شود بهتر از آنچه امریکا اکنون در پی محقق کردن آن است.

سعودی –به دلیل ضعف مفرطی که از آن رنج می برد- بیشتر، و اسراییل کمتر، ماه هاست از امریکا می خواهند تضمین بدهد که توافق هسته ای به یک توافق ژئوپلتیکی و به رسمت شناختن قدرت منطقه ای ایران بدل نخواهد شد. با نزدیک شدن مذاکرات هسته ای به یک توافق احتمالی، می توان حدس زد که فشار بر اوباما در این باره بیشتر هم شده باشد. در واقع، دولت اوباما همزمان با مذاکرات هسته ای فینال با ایران، باید به نوعی متحدان منطقه ای اش را متقاعد می کرد که همانطور که جان کری چند هفته قبل در جده گفت هیچ معامله بزرگی با ایران وجود ندارد و هر چه هست تلاشی است برای مهار توان هسته ای ایران که آن هم بیش از آنکه یک تهدید مرتبط با اشاعه باشد یک تهدید ژئوپلتیکی است.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, این هفته چه بنویسیم (7)؟
[دوشنبه 1395-06-15] [ 07:45:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  چهل حدیث در مورد حجاب زن و مرد ...

۱- امام على علیه السّلام فرموده اند : پوشیده و محفوظ داشتن زن مایه آسایش بیشتر و دوام زیبایى اوست . غرر الحکم(۵۸۲۰)

۲- امام صادق علیه السلام می فرمایند: حجاب زن برای طراوت و زیبایی اش مفیدتر می باشد. ( المستدرک، ج۵)

۳- امیرالمومنین علیه السلام در وصیت خود به امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود:«با پوشش و حجابی که برای همسرانت قرار می‌دهی، چشم آنان را از هوس و حرام بازمی‌داری، چرا که حجاب برای آنها ثبات بیشتری به ارمغان می آورد. از خروج بی‌حساب و بی‌رویه زنان جلوگیری کن، زیرا مفاسدی دارد؛ و اگر می‌توانی، کاری کن که همسرانت غیر از تو را نشناسند و با مردان رفت و آمد نداشته باشند

۴- حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که: روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر کرد. رسول خدا فرمود:« چرا از او رو می‌گیری، او که تو را نمی‌بیند؟» فاطمه عرض کرد:« او مرا نمی‌بیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمی‌بیند ولی بوی مرا که حس می‌کند

۵- رسول خدا(ص) از حضرت جبرئیل(ع) سوال نمود که آیا فرشتگان خنده و گریه دارند؟ جبرئیل فرمود: بله. (یکی از آنجاهایی که فرشتگان می‌خندند) زمانی است که زن بی‌حجابی و بدحجابی می‌میرد، و بستگان او را در قبر می‌گذارند و روی آن زن را با خشت و خاک می‌پوشانند تا بدنش دیده نشود. فرشتگان می‌خندند و می‌گویند: تا وقتی که جوان بود و با دیدنش هر کسی را تحریک می‌کرد و به گناه می‌انداخت(پدر و برادر و شوهرش و…از خود غیرت نشان ندادند) و او را نپوشاندند، ولی اکنون که مرده و همه از دیدنش نفرت دارند او را می‌پوشانند.

۶- در یک روز بارانی حضرت علی(علیه‌السلام) با پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در بقیع بودند که زنی سوار بر الاغ از آن‌جا عبور می‌کرد. ناگهان پای الاغ در چاله‌ای فرو رفت و زن از بالای آن به زیر افتاد. رسول خدا به سرعت روی خود را برگرداند. حاضران به رسول خدا گفتند این زن شلوار به تن دارد. حضرت سه بار فرمود: خداوند زنان شلوار پوش را رحمت کند. سپس فرمودند: ای مردم! شلوار را به عنوان پوشش برگزینید؛ چرا که از پوشاننده‌ترین لباس‌های شماست‌. و به‌وسیله‌ی آن از زنان خود به هنگام خروج آنان از منزل محافظت کنید. (البته باید توجه داشت که پیامبر، شلوار را به عنوان مکمل پوشش مطرح کردند، نه جایگزین پوشش!)

۷- پیامبر فرموده اند:خدا مردانی را که شبیه زن می‏شوند و زنانی را که خود را شبیه مرد قرارمی‏دهند ، نفرین کرده است.

۸- رسول خدا(ص) فرمودند:سه گروه، هرگز داخل بهشت نمی‌شوند :۱- زنی که خود را درلباس وحرکات وامور دیگر شبیه مرد سازد و…

ادامه »

موضوعات: قرآنی, اجتماعی, نکته های ناب, احکام, اهل بیت
 [ 12:14:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  کجای قرآن آمده دوست دختر یا پسر ممنوع؟ ...

در آیه‌ی ۵ از سوره‌ی مائده ابتدا می‌فرماید «أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبات‏»، یعنی آن چه پاک، طاهر، نیکو و مفید است را بر شما حلال نمودم. سپس به برخی از نیازهای ضروری مانند «خوردن» اشاره نموده و پس از بیان حکم آنها، به نیاز «مرد و زن» به یک‌ دیگر پرداخته است و پس از بیان ضرورت برقراری روابط و انحصار نیکو و حلال بودن آن به شکل ازدواج (نکاح)، ‌تأکید می‌فرماید: «غَیْرَ مُسافِحینَ وَ لا مُتَّخِذی أَخْدان‏»، یعنی این رابطه نباید به شکل رفیق‌گیری [همان دوست دختر و پسر] و زناکاری باشد.
خداوندی که انسان را خلق نموده و راه‌های رسیدن به کمال و سعادت دنیا و آخرت را به نشان داده و با بیان چگونگی روابط انسان با هر شخص، جامعه یا موضوعی به گونه‌ای که هم رفع نیازش را نماید و سبب کمالش گردد قوانینی وضع نموده است، نه تنها خود بهتر از هر کس دیگری می‌داند که انسان [اعم از مذکر یا مۆنث] به جنس مخالف نیاز دارد، بلکه می‌فرماید: خودم در قوانین تکوینی خلقتم، و بر اساس علم و حکمتم این غریزه و محبت را به شما داده‌ام. هم چنان که نیاز و محبت چیزهای دیگری را نیز بر شما قرار داده‌ام.

اما اگر انسان برای رفع هر نیازش بدون هیچ قانونی که منتج به فایده‌ی او شود عمل کند، از تعقل و اراده‌ی خود که وجه متمایز او با حیوانات است، هیچ بهره‌ای نمی‌برد و لذا چون حیوانات و بلکه پست‌تر می‌گردد [کالانعام بل هم اضل]. لذا برای هر فعلی قانونی وضع نمود و در این قانون بهترین‌ها را حلال و مضرات را حرام نمود. یا به تعبیری دیگر، اصل‌ها را حلال و بدل‌های تقلبی را حرام نمود.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب
 [ 12:07:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  چهل حدیث درباره دو رويی و نفاق ...

۱ـ «پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم»:
مَن خالَفَتْ سَريرَتَهُ علانِيَتُهُ فَهُوَ مُنافقٌ.
منافق آن كسي است كه ظاهرش برخلاف باطنش باشد. (سفينه، ج ۲، ص ۶۰۶)

۲ـ «مولي اميرالمؤمنين عليه‌السلام»:
ما اَقبَحَ بِالانسانِ أَنْ يكونَ ذاوَجهَين.
چقدر قبيح است که انسان داراي دو چهرة متضاد و متفاوت باشد. (فهرست غرر، ص ۳۹۵)

۳ـ «پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم»:
بِئسَ العبدُ عبدٌ هُمزَةٌ يُقبِلُ بِوَجهٍ و يُدبِرُ بِوَجهٍ!
آدم دورو تا چه اندازه پست و نکوهيده است، در حضور يک چهره دارد و در غياب چهره‌اي ديگر! (الشهاب‌في‌الحِکَم والآداب، ص ۱۸)

۴ـ «مولي اميرالمؤمنين عليه‌السلام»:
اَلمنافقُ مَكورٌ مُضِرٌّ مُرتابٌ.
آدم منافق فردي است مکّار، حيله‌گر، زيان‌رسان و هميشه محل شک و اتّهام است. (فهرست‌غرر، ص ۳۹۴)

۵ـ امام سجاد(ع):
اَلمنافقُ اِنْ حَدَّ ثَكَ كَذَّبَكَ و اِنْ وَعَدَكَ اَخلَفَكَ و إنِ ائْتَمَنْتَهُ خانَكَ و اِنْ خالَفتهُ اِغتابَكَ.
منافق کسي است هرگاه با تو حرف مي‌زند دروغ مي‌گويد و اگر به تو وعده مي‌دهد خُلف وعده مي‌کند، هر وقت امانت به او سپردي به تو خيانت مي‌نمايد و چنانچه با او مخالفت کني در پشت سر، تو را غيبت مي‌کند. (بحار، ج ۷۲، ص ۲۰۵)

ادامه »

موضوعات: قرآنی, اجتماعی, این هفته چه بنویسیم (7)؟
[یکشنبه 1395-06-14] [ 10:46:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  منافق شناسی در نگاه مقام معظم رهبری ...

از سوی حضرت آیت الله خامنه ای، در سال 1360 (4 تا 18 اردیبهشت و 5 تیر) چهار خطبه در دانشگاه تهران بیان شد. در تأثیرگذاری آن همین بس که یک روز بعد از خطبه چهارم، معظم له در مسجد ابوذر (تهران) توسط منافقان کوردل ترور شد. اینک گزیده ای از سه خطبه روشنگر رهبر عزیزمان تقدیم می شود.(1)

1.آگاهی بخشی از میزان خطر منافقان

(وَ مِنَ النّاسِ مَن یَقُولُ آمَنّا بِالله وَ بِالیَومِ الآخِرِ وَ ما هُم بِمُؤمِنینَ یُخادِعُونَ الله وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ ما یَخدَعُونَ إِلّا أَنفُسَهُم وَ ما یَشعُرُونَ فی قُلُوبِهِم مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللهُ مَرَضاً).(2)
شاید بشود گفت خطرناک ترین دشمنی که انقلاب پیامبران را در طول تاریخ تهدید کرده است و به آن ضربه وارد آورده است، منافقان هستند. به دلیل اهمیت دشمنی منافقین با جریان انقلاب اسلامی در طول تاریخ است که در قرآن کریم از بین همه گروه های معارض، به منافقین اهمیت داده شده است.
در اول سوره بقره، سه آیه درباره مؤمنین و دو آیه در باب کافران و سیزده آیه در باب منافقان آمده است. آیات بسیاری نیز در سوره های متعدد قرآن درباره ی منافقین هست که خدای متعال خصوصیت روحی و عملکرد و نحوه برخورد با آن ها را توضیح می دهد.
حتی در قرآن سوره ای درباره کافران نیست. سوره قل یا ایها الکافرون ترسیم چهره کافران نیست. فقط چند آیه کوتاه هست که به پیغمبر دستور می دهد به کافران چنین بگو، اما سوره منافقون در قرآن مخصوص منافقین است. اهمیت این مسئله به قدری است که هر هفته در نماز جمعه این سوره طبق معمول و سنّت خوانده می شود تا مردم هرگز خطر نفاق و منافقین را از یاد نبرند. امروز هم جامعه ما بیش از همه، از طرف منافقین صدمه می بیند؛ لذا باید منافق را شناخت.

2.منافق کیست؟ انگیزه اش چیست؟

عنصر اصلی در ماهیت و شخصیت منافقین، این است که منافق آن چه را که در زبان و ظاهر اظهار می کند، در دل به آن باور ندارد. «امنّا بالله» می گوید، ولی ایمان ندارد. در دل معتقد به اسلام و انقلاب و حمایت از مستضعفین نیست، اما در زبان دم از اسلام و انقلاب و مستضعفین می زند…. نزد پیغمبر می آید و می گوید؛ (قالوا نشهد إنّک لرسول الله…)، با تأکید می گوید ما شهادت می دهیم که تو پیغمبر خدایی، اما دروغ می گوید: (و الله یشهد إِنّ المنافقین لکاذبون).(3)
منافق، چرا منافق می شود؟ محور اصلی حرکتِ نفاق «خودپرستیِ» منافق است. اول که ایمان نمی آورد، برای این ایمان نمی آورد که اسلام و انقلاب به ضرر اوست… از ترس جانش یا برای طمع به دست اندازی به قدرت و مال، به خاطر فرصت طلبی اظهار ایمان می کند. این جا هم خودپرستی او آشکار می شود… در انقلاب ما نیز کسانی بودند که پیش خود فکر می کردند اگر اوضاع ایران عوض شود، آن ها بر سر کار خواهند آمد؛ با این که عمرشان را در راحتی و رفاه گذرانده بودند. وقتی انقلاب آن ها را به بازی نگرفت، ضد انقلاب شدند و معارض با انقلاب. کسانی هم بودند که در اوایل توانستند با فرصت طلبی وارد حوزه انقلاب شوند، حتی پست و مقام هم بگیرند، ولی وقتی انقلاب در حرکت طبیعی خود این ها را کنار گذاشت، در مقابل انقلاب ایستادند. اول انقلاب را پذیرفتند، اما وقتی انقلاب جدی شد، با آن به مخالفت برخاستند. (ذلک بأَنّهم آمنوا ثمّ کفروا).

ادامه »

موضوعات: سخنان رهبر, اجتماعی, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 10:29:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آيات مربوط به نفاق و منافقان ...

نفاق در اصطلاح قرآنى عبارت است از: اظهار ايمان و پنهان نگاه داشتن كفر ۲ ؛ و به بيانى ديگر، نفاق يعنى اقرار به ايمان به زبان و عدم اعتقاد به آن در قلب ۳ .

قرآن كريم در توصيف منافق مى‏فرمايد:

«وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْأَخِرِ وَ مَا هُم بِمُؤْمِنِينَ ۴ ؛

گروهى از مردم كسانى هستند كه مى‏گويند: “به خدا و روز رستاخيز ايمان آورده‏ايم، در حالى كه ايمان ندارند“.»

در ادامه همين آيات، ضمن بيان ويژگیها و تأكيد بر بيماردلى آنان، رفتارشان را اين‏گونه توصيف مى‏كند:

«وَ إِذَا لَقُواْ الَّذِينَ ءَامَنُواْ قَالُواْ ءَامَنَّا وَ إِذَا خَلَوْاْ إِلَى‏ شَيَطِينِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِءُونَ ۱ ؛

و هنگامى كه افراد با ايمان را ملاقات مى‏كنند، مى‏گويند: ما ايمان آورده‏ايم؛ [ولى‏] هنگامى كه با شيطان‏هاى خود خلوت مى‏كنند، مى‏گويند: ما با شماييم؛ تنها [آن‏ها را ]مسخره مى‏كنيم

چنان‏كه از آيه فوق استفاده مى‏شود، رفتار منافقانه عبارت است از دوگانگى ظاهر و باطن و اين‏كه فرد در ظاهر، رفتارى را از خود نشان مى‏دهد كه در باطن، به آن اعتقادى ندارد.

اين رفتار در آيه‏ هاى متعددى از قرآن كريم، نكوهش شده است و بر آن وعده عذاب داده شده است كه براى نمونه به دو مورد اشاره مى‏كنيم:

- «بَشِّرِ الْمُنَفِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ۲

به منافقان بشارت ده كه مجازات دردناكى در انتظار آن‏هاست.»؛

- «إِنَّ الْمُنَفِقِينَ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا ۳ ؛

منافقان در پايين‏ترين دَرَكات دوزخ قرار دارند، و هرگز ياورى براى آن‏ها نخواهى يافت

ادامه »

موضوعات: قرآنی, اجتماعی, این هفته چه بنویسیم (7)؟
 [ 10:15:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت