ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  معنای لغوی عبادت ...

پس از جستجوی فرهنگهای لغت عرب به این نتیجه می رسیم که کلمه «عبد» بر معنایی آمیخته از «اطاعت » و «فروتنی » دلالت می کند. همچنین دانسته می شود منظور از کلمه «عبادة » عملی است که فرمانبری از معبودی را در پی دارد. برای آگاهی از درستی آنچه گفتیم به مراجعی مانند «اساس البلاغه »، «لسان العرب » و «تاج العروس » مراجعه کنید.

باید گفت به خاطر معنای خاص «عبد» است که آن را با تشدید - عبد - استعمال می کنند و مثلا می گویند: «عبد الطریق، عبد الشخص »; یعنی جاده را هموار کرد، فلان کس را بنده خود کرد.

با توجه به معنایی که گفته شد، هر اطاعتی عبادت نیست. آن اطاعتی عبادت است که محض دیگری باشد. شخصی که برای برآوردن خواسته خود دست به کار می زند، نمی گویند عبادت کرده است.

این نوشته، ترجمه بخش کوتاهی از کتاب «فلسفة الصلاة » نوشته محقق ارجمند «علی کورانی » است. با این امید که ترجمه تمام این کتاب بزودی در دسترس علاقه مندان قرار بگیرد.

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[پنجشنبه 1395-03-27] [ 12:48:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  فلسفه عبادات ...

آفرینش هستی و بعثت پیامبران (عالم تکوین و تشریع) برای عبادت است. خداوند میفرماید: وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیعْبُدُونِ [1] هدف آفرینش هستی و جن و انس، عبادت خداوند است. کارنامه همه انبیا و رسالت آنان نیز، دعوت مردم به پرستش خداوند بوده است: وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً اََنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ أجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ [2]پس هدف از خلقت جهان و بعثت پیامبران، عبادت خدا بوده است. روشن است که خدای متعال، نیازی به عبادت ما ندارد چرا که، فَإِنَّ اللَّهَ غَنِی عَنْکُمْ [3] پس همان خداوند از همه شما ها بی نیاز است پس بی تردید سود عبادت، به خود پرستندگان بر میگردد. [4]

مرحوم علامه طباطبائی (ره) در تفسیر آیه وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیعْبُدُونِ [5] میفرمایند: « ای تعالی انسان را آفرید تا پاداش دهد، و معلوم است که ثواب و پاداش عاید انسان میشود، و این انسان است که از آن پاداش منتفع و بهرهمند میگردد، نه خود خدا، زیرا خدای عز و جل بی نیاز از آن است. و اما غرضش از ثواب دادن خود ذات متعالیش میباشد، انسان را بدین جهت خلق کرد تا پاداش دهد، و بدین جهت پاداش دهد که اللَّه است. پس پاداش کمالی است برای فعل خدا، نه برای فاعل فعل که خود خدا است، پس عبادت غرض از خلقت انسان است، و کمالی است که عاید انسان میشود، هم عبادت غرض است و هم توابع آن - که رحمت و مغفرت و غیره باشد. و اگر برای عبادت غرضی از قبیل معرفت در کار باشد، معرفتی که از راه عبادت و خلوص در آن حاصل میشود در حقیقت غرض أقصی و بالاتر است، و عبادت غرض متوسط است» [6]

شهید مطهری(ره) در بیان مفهوم عبادت می فرمایند: «شناخت خدای یگانه به عنوان کاملترین ذات با کامل ترین صفات، منزه از هرگونه نقص و کاستی و شناخت رابطه او با جهان که آفرینندگی و نگهداری و فیاضیت، عطوفت و رحمانیت است، عکس العملی در ما ایجاد می کند که از آن به «پرستش» (یا عبادت) تعبیر می شود. پرستش نوعی رابطه خاضعانه و ستایشگرانه و سپاسگزارانه است که انسان با خدای خود، برقرار می کند. این نوع رابطه را انسان تنها با خدای خود می تواند برقرار کند و تنها در مورد خداوند صادق است.» [7] و نیز علامه طباطبایی(ره) در بیان حقیقت عبادت می فرمایند: « حقیقت عبادت این است که بنده، خود را در مقام ذلت و عبودیت واداشته، رو به سوی مقام رب خود آورد. و همین، منظور آن مفسری است که عبادت را به معرفت تفسیر کرده، میخواهد بگوید: حقیقتش آن معرفتی است که از عبادت ظاهری به دست می آید. پس غرض نهایی از خلقت همان حقیقت عبادت است، یعنی این است که بنده از خود و از هر چیز دیگر بریده، به یاد پروردگار خود باشد، و او را ذکر گوید. [8]

از آن چه گفته شد نتیجه می شود که وظیفه اصلی ما چیزی خارج از هدف اصلی خلقت نیست که آن عبارت است از عبودیت و بندگی کامل خداوند متعال.

آنچه تصویری روشن تر و کامل تر از عبادت به دست ما می دهد، این است که بدانیم حس عبادت و پرستش با خمیر مایه و سرشت انسان عجین شده است و «پرستش جزئی از وجود و کشش فطری انسان است. این روح پرستش که در انسان فطری است، گاهی در مسیر صحیح قرار گرفته و انسان به «خدا پرستی» می رسد، گاهی انسان در سایه جهل یا انحراف به پرستش سنگ و چوب و خورشید و گاو و پول و ماشین و همسر و پرستش طاغوتها کشیده میشود.

انبیا، برای ایجاد حس پرستش نیامده اند، بلکه بعثت آنان، برای هدایت این غریزه فطری به مسیر درست است. علی ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «فَبَعَثَ اللهُ مُحَمَّداً بالحَقِّ لِیخْرِجَ عِبادَهُ مِنْ عِبادَةِ الاَوْثان الی عبادَتِهِ» خداوند، محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ را به حق فرستاده تا بندگانش را از بت پرستی به خدا پرستی دعوت کند. [9] بیشتر آیات مربوط به عبادت در قرآن، دعوت به توحید در عبادت میکند، نه اصل عبادت. زیرا روح عبادت در انسان وجود دارد. [10] »

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:44:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  احادیثی پیرامون موضوع عبادت ...

حدیث (1) قال الله تعالی:

يا أَحمَدُ إِنَّ العِبادَةَ عَشَرَةُ أَجزاءَ: تِسعَةٌ مِنها طَلَبُ الحَلالِ فَإِذا طَيَّبتَ مَطعَمَكَ وَمَشرَبَكَ فَأَنتَ فى حِفظى وَ كَنَفى؛

در حديث قدسى آمده است كه خداوند مى‏فرمايد: اى احمد همانا عبادت ده جزء است كه نه جزء آن طلب ‏روزى حلال است، پس چون خوراكى و نوشيدنى خود را پاك كردى در پناه و حمايت من هستى.
وافی ج 26 ، ص 147 - بحار الانوار(ط-بیروت) ج 74 ، ص 27

حدیث (2) امام صادق عليه السلام :

لَوْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى عِبَادَةٌ تَعَبَّدَ بِهَا عِبَادُهُ الْمُخْلَصُونَ أَفْضَلَ مِنَ الشُّكْرِ عَلَى كُلٍّ لَأَطْلَقَ لَفْظَةً فِيهِمْ مِنْ جَمِيعِ الْخَلْقِ بِهَا فَلَمَّا لَمْ يَكُنْ أَفْضَلُ مِنْهَا خَصَّهَا مِنْ بَيْنِ الْعِبَادَاتِ وَ خَصَّ أَرْبَابَهَا فَقَالَ‏ *وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُور*
اگر نزد خداوند عبادتى بهتر از شكرگزارى در همه حال بود كه بندگان مخلصش با آن عبادتش كنند ، هر آينه آن كلمه را درباره همه خلقش به كار مى‏برد ، اما چون عبادتى بهتر از آن نبود از ميان عبادات آن را خاص قرار داد و صاحبان آن را ويژه گردانيد و فرمود : «واندكى از بندگان من سپاسگزارند» .
مصباح الشریعه ص 24 {شبیه این حدیث در تفسیر نور الثقلین ج 4 ، ص 324 ، ح 33 }

حدیث (3) حضرت زهرا سلام الله علیها:

من اصعد الی الله خالص عبادته اهبط الله عز و جل الیه افضل مصلحته؛

کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.
عده الداعی ص 233

حدیث (4) امام حسن عسکری علیه السلام:

لَیسَتِ العِبادَةُ کَثرَةَ الصیّامِ وَ الصَّلوةِ وَ انَّما العِبادَةُ کَثرَةُ التَّفَکُّر فی أمر اللهِ؛
عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.
تحف العقول ص 488 و ص 442

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:32:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  خواندن درس مهم تر است یا عبادت مستحب؟ ...

هم درس خواندن و هم عبادت های مستحب باعث می شود ما نزد خدا محبوب بشویم و در هر دو مورد روایت های زیادی وجود دارد مثلا در مورد قران خواند خداوند می فرماید: ْ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآن‏(1)
آنچه براى شما ميسّر است قرآن بخوانيد.
و در مورد درس و یادگیری علم پیامبر اعظم (ص)می فرمایند:اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّينِ فَإِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ(2)
دنبال علم باشید ولو علم در چین باشدچون طلب علم برهر مسلمانی فریضه و واجب است.
پس هر دو دارای اهمیت هستند ولی این دو مورد لزوما با هم تنافی ندارند. یعنی شما باید با برنامه ریزی و نظم مقداری از اوقات خود را به درس اختصاص دهید و مقداری از اوقات خود را به معنویت و عبادت و هر کاری را در زمان خودش انجام دهید و این دو مورد را می توان هر روز انجام داد بدون این که با هم تنافی داشته باشند.
البته این تذکر را بدهیم که در هر دو مورد باید تعادل را رعایت کنید و اجازه ندهید کار به افراط یا تفریط بکشد .
ودر مواقعی که درس دارید فقط به درس بپردازید و در موقعی که وقت عبادت و معنویت هست به عبادت بپردازید که در این صورت در هر دو پیشرفت خواهید کرد. البته در مواردی که درس خواندن برایتان واجب است ،اولویت با درس است نه عبادت مستحبی.

1. مزمل(73) آیه 20.
2. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعه، مؤسسه آل البيت (ع)قم، 1409 ه.ق، ج 27، ص 27.

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:04:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  طرق های علاقه‌مند سازی و جذب فرزندان نسبت به عبادت ...

یکی از مسائل مهم در خانواده‌های معنوی، آگاهی و اطلاع از روش‌های درست و صحیح ایجاد علاقه در فرزندان نسبت به مسائل دینی است. برخی از خانواده‌ها با وجود تلاش‌های فراوان، موفق به ایجاد انس نمی‌شوند‌ و برخی‌ دیگر هم، پرداختن به این مسأله را با رفتارهایی نامناسب همراه می‌کنند.

راه‌های علاقه‌مند کردن فرزندان به امور عبادی

1. گام اول؛ جذب و یادگیری سپس رفتار

پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرموده است: «کودکانتان را گرامی بدارید و آنان را خوب تربیت کنید.»[1] یکی از اصول تربیت دینی به خصوص در علاقه‌مند کردن کودکان به عبادت، توجه به آموزش این مسأله است.

کودکی که از همان بدو طفولیت خود را در کنار عبادت والدین و در اجتماعات معنوی می‌بیند، زمینه بیشتری برای پرسشگری در مورد دین و امور دینی در او شکل می‌گیرد. از این رو بر پدر و مادر لازم است خود را برای پاسخگویی به سؤالات دینی کودک آماده کنند. آگاهی کودکان از چگونگی انجام فرایض دینی و نیز دانستن فلسفه انجام آن به گونه‌ای محدود، می‌تواند مشوق خوبی برای انجام این کار و استمرار آن باشد. به عنوان مثال اگر کودکان در سن مطالعه هستند، والدین لازم است که کتاب‌های مناسب برایشان تهیه کنند و در مناسبت‌هایی به آنها هدیه دهند.

2. تشویق نه تحمیل

برخی از والدین، به درستی از شیوه تشویق کودک بهره‌مند می‌شوند. این تشویق‌ها می‌تواند کلامی و غیر کلامی باشد. به عنوان مثال دختر خردسالی که در کنار مادر به نماز ایستاده است، می‌تواند بعد از نماز، با جملات تحسین برانگیز، از سوی مادر، مورد تشویق و تحسین قرار بگیرد.

همچنین والدین می‌توانند به صورت مستمر و گاه به گاه، هدیه‌هایی را به فرزندانشان بدهند و آنها را بدین صورت و به دلیل رفتار خوبشان تشویق و مورد تحسین قرار دهند. البته باید توجه داشت که در این زمینه نباید از واژه و کلمه جایزه استفاده کرد؛ زیرا باعث می‌شود که فرزندان نسبت به این واژه شرطی شوند.

امّا واژه هدیه در این زمینه بسیار مناسب‍تر است؛ چون هم انگیزه رفتار فرزندان درونی نگه داشته می‌شود و هم از آسیب شرطی شدن و عبادت به شرط مزد، مصون می‌مانند.

در ضمن، هدیه آیین و سنتی است دینی و بار عاطفی بیشتری را دارد. هنگامی که کودک موقع نماز خواندن والدین جانماز می‌آورد و به اصطلاح خودش نماز می‌خواند، باید از سوی والدین، مورد تشویق و تحسین قرار بگیرد. پسری که هنوز مکلف نشده، همین که تشویق و ترغیب شود و این نکته را درک کند که اگر خدا به او گفته نماز بخواند، برای این است که به خدا نزدیک شود و تقرب پیدا کند، به این نتیجه خواهد رسید که از این طریق از بهداشت روانی بالاتری برخوردار خواهد شد و آرامش بیشتری در زندگی پیدا می‌کند.

باید توجه داشت که زور، تهدید و تحمیل نظر خود بر فرزندان، روش‌های نتیجه بخشی نیستند. مهم‌ترین نکته‌ای که کودکان باید بدانند این است که انجام فرائض دینی برای خودشان چه سودی(آرامش روحی و روانی) دارد؟ لذا لازم است این آگاهی را در آنها ایجاد کرد که کارهای معنوی به تعمیق و تأمین بهداشت روانی آنها کمک می‌کند؛ مثلا از کودکان خواسته شود که انجام دادن یا ندادن فرائض دینی را با هم مقایسه کنند تا خودشان نتیجه بگیرند که پایبندی به این احکام به نفع آنهاست.

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[چهارشنبه 1395-03-26] [ 11:56:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شیوه درست عبادت(ابلیس عبادت کرد اما عبودیت نداشت) ...

بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی
« بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ، لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ إِیلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» قریش/1-4

ابلیس عبادت کرد اما عبودیت نداشت
شیطان شش هزار سال عبادت کرد، حالا تازه امیرالمؤمنین می‌فرماید من نمی‌دانم سالش چه سالی است، سالهای دنیاست یا سالهای آخرتی، چون قرآن می‌فرماید که «وَإِنَّ یَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ» الحج/47 یک روز به اندازه هزار سالِ شماست، این روز قیامت یک روزش هزار سال است، شش هزار سال، یعنی روزهایش چه روزی بوده؟ دو نفر مسلمان زمانِ پیغمبر دعوایشان شد سرِ آبیاری، رفتند پهلوی پیغمبر گفت آقا ما دو تا کشاورزیم سرِ آبیاری دعوایمان شده، شما قضاوت کن، حضرت فرمود حق با فلانی است، تا گفت حق با فلانی است گفت بله باید بگویی، خویش و قومتان است. آیه نازل شد «فَلَا وَرَبِّكَ لَا یُؤْمِنُونَ » النساء/65 به خدا قسم اینها دین ندارند که همین که پیغمبر یک چیزی می‌گوید می‌گویند پارتی بازی شد. پیغمبر پارتی بازی کرد؟ پیغمبر بخاطر خویش و قومی‌اش پا روی حق گذاشت؟ «فَلَا وَرَبِّكَ لَا یُؤْمِنُونَ » النساء/65 به خدا قسم دین ندارند. گاهی وقتها انسان ممکن است مسلمان هم باشد اما اگر ببیند منافع شخصی‌اش نادیده گرفته می شود، مثلا قانون به ایشان گفت باید در این شهر باشی یا باید این درجه را بگیری یا باید مثلا در این دانشگاه باشی یا در این بازار باشی یا قرعه به نامت افتاد، بله، بردند، خوردند، کار از این کارها گذشته، گاهی وقتها اگر یک وقت یک مسئله‌ای شد که ما عبادت نکردیم «فَلَا وَرَبِّكَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّى یُحَكِّمُوكَ» النساء/65
خیلی مشکل است، این آخری از همه مشکلتر است، عبودیت در عبادت. آقا ببخشید این نمازتان غلط است اگر زحمت نیست یکبار دیگر، برو بابا خدا قبول می‌کند. می‌آید نماز می‌خواند اما وقتی می‌گویی اینجایش گیر است قبول نمی‌کند. آقا ببخشید شما چرا به ایشان سلام نکردی؟ من؟ به این؟ بله من به بالاتر خودم سلام می‌کنم به اینها که سلام نمی‌کنم. پیغمبر به بچه‌ها هم سلام می‌کرد. خیلی از مردها در خانه به خانمشان سلام نمی‌کنند، می‌ گوید مرد به زنش سلام کند؟ به بچه ‌ام سلام کنم؟ گاهی هم پدرها به بچه‌ها سلام می‌کنند ولی نه سلام متواضعانه، سلام توبیخی. یعنی چه؟ یعنی تو باید سلام کنی. یعنی سلام هم می‌کند سلامِ توبیخی است نه سلامِ تواضعی. گاهی وقتها انسان عادت پیدا کرده یک جایی بنشیند وقتی می‌نشیند یک کسی را بلندش می‌کنند جای او می‌نشانند، خوب نمی‌تواند جای او بنشیند. اگر یک بچه دو ساله یک جایی نشسته، رئیس جمهور وارد شد شما این بچه دو ساله را بلند کردی رئیس جمهور جایش نماز بخواند، نماز رئس جمهور هم باطل است. حق نداری شما بچه دو ساله را از سرِ جایش بلند کنی.

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:48:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت