معنا و مفهوم صبر | ... | |
صبر در لغت به معنای تاب آوردن است که در برابر جزع به معنای بی تابی به کار می رود.( ترتیب العین، ج ۲، ص ۹۶۶، «صبر») در کاربردهای عربی صبر در سه معنای اصلی به کار رفته است: ۱٫ حبس و نگهدارى. ۲٫ قسمت بالاى یک چیز. ۳٫ نوعى از سنگ سخت.( معجم مقاییس اللّغه، ج ۳، ص ۳۲۹، «صبر») صبر به معنای حالت نفسانی که در علم اخلاق به کار می رود، همان حبس و نگهداری است به طوری که وقتی شخص به صابر نگاه می کند در می یابد که از عقل خویش که قسمت بالای انسان است استفاده کرده نه از قلب و احساسات که در میانه است یا اعضا و جوارح که پایین ترین قسمت بدن است. صابر از نظر ناظر بیرونی آدمی بی قلب و عاطفه است و مانند سنگ خارا و سنگدل و سخت دل محسوب می شود. پس می توان گفت که سه معنای اصلی صبر را در حالت نفسانی انسان می توان ردگیری و شناسایی کرد. به این معنا که اگر به هر سه معنای صبر توجه کنیم می توانیم آن حالت نفسانی انسان را به عنوان صبر قلمداد کنیم؛ چه به معنای حبس و خودداری خشم و غضب و جزع باشد و چه به معنای قسمت بالای یک چیز یا سنگ خارا و نوعی سنگ سخت باشد. در فرهنگ قرآن صبر عبارت از امساک در تنگناها و خویشتن دارى به مقتضاى عقل و شرع یا حبس نفس از چیزى است که عقل و شرع حبس نفس از آن را اقتضا کند.( مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص ۴۷۴، «صبر») البته همین معنا در مفهوم اصطلاحی صبر در کتب اخلاقی اسلامی مد نظر است. امام على علیه السلام درباره مفهوم صبر فرموده است: اَلصَّبْرُ اَنْ یَحْتَمِلَ الرَّجُلُ ما یَنُوبُهُ، وَ یـَکْظِمُ ما یَغْضِبـُهُ ؛ صبر آن است که انسان مصیبتى را که به او مى رسد تحمّل کند و خشم خود را فرو برد. (غرر الحکم، چاپ دانشگاه تهران، ج ۲ ، ۱۸۷۴) بنابراین، صبر حالت خویشتن داری و نگه داری نفس از رفتارهای هیجانی و احساسی در هنگام بروز حوادث و مشکلات و مصیبت ها است. پس صابر در برابر فشار تاب می آورد و بی تابی و جزع نمی کند و رفتاری متعادل و متعارف خواهد داشت؛ هر چند که در وهله نخست به سبب ضربه و صدمه ابتدایی مبهوت و متاثر می شود ولی به سرعت مدیریت نفس خود را به دست می گیرد و اجازه نمی دهد تا کنش های بیرونی واکنش های او را مدیریت و جهت دهد.
[پنجشنبه 1395-03-06] [ 12:24:00 ب.ظ ]
لینک ثابت |