ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  اشعار شب تاسوعا 5 ...

اشعار مرثیه حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

***

با خنده پای اهل جفا می خورد زمین
ساقی میان علقمه تا می خورد زمین

کارش تمام می شود آن کس که عاقبت
سرلشگرش کنار لوا می خورد زمین

باید که دختران حرم گریه سر دهند
وقتی عمو به دست قضا می خورد زمین

چیزی نمی کشد که عدو حمله می کند
آن لحظه هر کسی به جفا می خورد زمین

سر نیزه های لشگریان می رود هوا
شاه غریب کرب و بلا می خورد زمین

طفلی سه ساله بین تکاپوی نیزه ها
با ضربه های سخت عصا می خورد زمین

یک خواهری محجّبه بالای تپّه ای
تا می دود به سمت اخا می خورد زمین

***

افتادی از بلندی و آقا سرت شکست
ته مانده های زخمی بال وپرت شکست

وقتی عمود آمد وشقّ القمر که شد
تیر کمان میان دو چشم ترت شکست

با نیزه های لشگریان زیر و رو شدی
در زیر نیزه ها به خدا پیکرت شکست

در لحظه ای که تا شدی و دست وپا زدی
سقا کنار خیمه قد خواهرت شکست

بر روی پای فاطمه گفتی بیا اخا
بنگر به نیزه ای کمر لشگرت شکست

یک یا حسین گفتی و زینب دلش گرفت
آن لحظه عاقبت نفس آخرت شکست

سهیل عرب

 

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت
[سه شنبه 1395-07-20] [ 12:38:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  اشعار تاسوعای حسینی 4 ...

حقیقت را کجا دیــــدی؟


حقیقت را میان آه جانسوز ابالفضل علی (ع)


سقای لب تشنه


بریده دستهایش


با پیشانی زخمی


تیر در یک چشم


اشک در چشم دگر


ازضجه ی بی آبی طفلان


به هنگام سقوط از اسب


میان نخلهای نینوا دیدم.

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت
 [ 12:36:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  اشعار تاسوعای حسینی 3 ...

از عشق تو می نوشم


ناب ترین لحظه ها را


وسرشار می شوم از عطر تو


آن هنگام که عصاره ای از تو برمی گیرم


ومی نوشم این جام پر از مهر تو را


آه!
مسحور تو میشوم


وقتی تمام تو پر میشود از جام هستی


و
چه گواراست نوشیدن این عشق

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت
 [ 12:34:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  اشعار تاسوعای حسینی 2 ...

ای علمدار


یا ابالفضل


تو نخواستی،شوی شرمنده ی آب به طفلان رباب


من؛نمی خواهم که شوم شرمنده ی دل


که دچار است به عشق!


ای تو دوستدار حسین


دست های تو شفا می بخشد


قلب هر عاشق را


تو نخواه


تو نزار


که شوم شرمنده ی


این دل عاشق و آشفته و زار


موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت
 [ 12:32:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  اشعار تاسوعای حسینی ...

ای علمدار
یا ابالفضل
دست کش قلب معشوق مرا
تا به تاراج نبرند جسمش را
دست کش قلب مملو، از رنجش را
قلب پر مهرش را
قلب او پر درد است
فکر او هم حیران
قلب او قلب من است
فکر اونیز،
به یک فکر پریشان ،دچاراست دچار

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت
 [ 12:30:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  خلاصه ای از زندگانی امام حسین علیه السلام (6) ...

قيام حسينى
يزيد پس از معاويه بر تخت حكومت اسلامى تكيه زد و خود را اميرالمؤمنين خواند و براى اين كه سلطنت ناحق و ستمگرانه اش را تثبيت كند, مصمم شد براى نامداران و شخصيتهاى اسلامى پيامى بفرستد و آنان را به بيعت با خويش بخواند. به همين منظور, نامه اى به حاكم مدينه نوشت و در آن يادآور شد كه براى من از حسين (ع )بيعت بگير و اگر مخالفت نمود بقتلش برسان .
حاكم اين خبر را به امام حسين (ع )رسانيد و جواب مطالبه نمود. امام حسين (ع ) چنين فرمود: انا لله و انا اليه راجعون و على الاسلام السلام اذا بليت الامة براع مثل يزيد.(17) آن گاه كه افرادى چون يزيد, (شرابخوار و قمارباز و بي ايمان و ناپاك كه حتى ظاهر اسلام را هم مراعات نمي كند) بر مسند حكومت اسلامى بنشيند, بايد فاتحه اسلام را خواند.(زيرا اين گونه زمامدارها با نيروى اسلام و به نام اسلام , اسلام را از بين ميبرند.)
امام حسين (ع ) مي دانست اينك كه حكومت يزيد را به رسميت نشناخته است , اگر در مدينه بماند به قتلش مي رسانندش, لذا به امر پروردگار, شبانه و مخفى از مدينه به سوى مكه حركت كرد. آمدن آن حضرت به مكه , همراه با سرباز زدن او از بيعت يزيد, در بين مردم مكه و مدينه انتشار يافت , و اين خبر تا به كوفه هم رسيد. كوفيان ازامام حسين (ع ) كه در مكه به سر مي برد دعوت كردند تا به سوى آنان آيد و زمامدار امورشان باشد. امام (ع ) مسلم بن عقيل , پسر عموى خويش را به كوفه فرستاد تا حركت و واكنش اجتماع كوفى را از نزديك ببيند و برايش بنويسد. مسلم به كوفه رسيد و با استقبال گرم و بي سابقه اى روبرو شد, هزاران نفر به عنوان نايب امام (ع ) با او بيعت كردند, و مسلم هم نامه اى به امام حسين (ع ) نگاشت و حركت فورى امام (ع ) را لازم گزارش داد.
هر چند امام حسين (ع ) كوفيان را به خوبى مي شناخت , و بي وفايى و بي دينيشان را در زمان حكومت پدر و برادر ديده بود و مي دانست به گفته ها و بيعتشان با مسلم نمي توان اعتماد كرد, و ليكن براى اتمام حجت و اجراى اوامر پروردگار تصميم گرفت كه به سوى كوفه حركت كند.با اين حال تا هشتم ذيحجه , يعنى روزى كه همه مردم مكه عازم رفتن به منى بودند (18) و هر كس در راه مكه جا مانده بود با عجله تمام مي خواست خود را به مكه برساند, آن حضرت در مكه ماند و در چنين روزى با اهل بيت و ياران خود, از مكه به طرف عراق خارج شد و با اين كار هم به وظيفه خويش عمل كرد و هم به مسلمانان جهان فهماند كه پسر پيغمبر امت , يزيد را به رسميت نشناخته و با او بيعت نكرده ,بلكه عليه او قيام كرده است .

ادامه »

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت
[پنجشنبه 1395-07-15] [ 04:42:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت