پرسش مطرح شده در سایت مای مشاور :

راهکارهای مختلفی در این باره وجود داره که من به چند مورد اشاره می کنم و شما هر کدوم رو که مناسب جایگاه و شرایط خودتون دونستید عمل کنید:

۱- به خواهرتون بیش از پیش نزدیک بشید تا حدی که اعتماد ایشون به شما جلب بشه. کم کم سر صحبت رو باز کنید و چند تا داستان ساختگی که مقداری به وضعیت ایشون شبیه باشه از خودتون بسازین و براش تعریف کنین و نتیجه این داستان ساختگی رو هم طوری طراحی کنین که خواهرتون بتونه آیندش رو در این داستان ببینه. مثلا بگید آره بعد از مدتی که اونا با هم رابطه داشتن این رابطشون لو رفت و زندگیش بهم خورد. الان باهم شدیدا اختلاف دارن و شوهرش اون رو از خونه بیرون کرده. بچه ها رم ازش گرفته. اونیم که باهاش رابطه داشت پاپس کشیده و دیگه سراغش نمیاد. بیچاره خیلی داره سختی میکشه. هر وقت با من صحبت میکنه میگه فلانی من تازه می فهمم چه اشتباهی کردم و الکی الکی زندگی خودم رو به آتیش کشیدم. دیگه نه راه پس دارم و نه راه پیش و …. . 

۲- اگه فکر می کنید این روش جواب نمیده می تونید غیر مستقیم تهدیدش کنین و بهش بفهمونین که از رابطه اون خبر دارین. حتی بهش بگید من فکر می کنم شوهرت هم یک بوهایی برده و اگه فهمه خون به پا می کنه و … . یا ممکنه از پدرتون بیشتر بترسه و بهش بگید فکر کنم پدر فهمیده یا هر فرد دیگه ای فکر می کنید ازش حساب می بره. حتی اگه فکر می کنید از آبروش پیش بچه هاش می تره می تونید بهش بگید که بچه هات متوجه شدن که با یکی دیگه رابطه داری. اگه ادامه بدی و اونا مطمئن بشن که داری خیانت می کنی قطعا ازت متنفر میشن و دیگه هیچ وقت نمی تونی نگاهشون رو تغییر بدی. حتی زمانی که پیر هم بشی باز پیش خودشون میگن مادر ما وقتی جوون بود به پدرمون خیانت کرد و تو هم همیشه باید سرت جلوشون پایین باشه.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی
[یکشنبه 1396-05-29] [ 02:21:00 ب.ظ ]