#محرم
آیا ترغیب به عزاداری و گریه برای امام حسین علیه السلام ترغیب به غمگینی - که حالتی منفی می باشد- نیست؟(ادامه قسمت اول) لینک قسمت اول (http://kowsarnet.whc.ir/thewire/view/3748778)
 آیا غمگین بودن شیعیان در عزای سرور شهیدان، با علائم جسمی و روحی فوق، همراه است یا نه؟ تجربة شخصی شما چیست؟ آیا عزاداری برای امام حسین علیه السلام با از دست دادن سلامتی و افت سطح سلامت، انزواطلبی، گوشه گیری، احساس بی ارزشی و عدم کفایت، قصد خودکشی و احساس گناه، همراه است؟ شما با چه احساسی به عزاداری می پردازید و به هنگام عزاداری برای سالار آزادگان، چه احساسی دارید؟
از دیدگاه علمی، سوگواری برای سیدالشهدا علیه السلام، کاملاً از شرایط یک عزاداری و غمگینی طبیعی، برخوردار است و با رفتارهای اجتماعی مبتنی بر شناخت، انجام می شود. از این رو، بدون تکیه و اصرار بر قالب رفتاری خاص و بر اساس فرهنگ دینی و اجتماعی مردم، برگزار می شود و بر شناخت و آگاهی، استوار است و تنها یک رفتار نمادین و عزاداری بی روح و خشک نمی باشد. عزاداری مسلمانان بر اساس شناختی که عزاداران از حسین بن علی علیهما السلام و اهداف عالی آن حضرت و حرکت منتهی به شهادت او دارند، انجام می پذیرد. به همین دلیل در حین مرثیه سرایی، سوگواری روشن گرانه دارند؛ نه شیون بی هدف. بلکه آنان با عزاداری، به تمام زندگی خود، هدف می بخشند و حیات خود را حسینی می سازند و کسب نشاط می کنند و از مرگ ذلّت آفرین، فرار می کنند و به سوی زندگی با عزت و شرافت، گام برمی دارند.
بنابراین، اشک ریختن و عزاداری برای امام حسین علیه السلام، غمگینی و ماتم نابهنجار و بیمارگونه نیست؛ بلکه عین هنجارهای دینی و اجتماعی و مساوی با سلامت روح و روان است. اگر اشکی که ما برای امام حسین علیه السلام می ریزیم، در مسیر هماهنگی روح ما باشد، پرواز کوچکی است که روح ما با روح حسینی، همراه می کند.

ادامه مطلب :


از دیدگاه علمی و روان شناسی، شاید بتوان گفت که اگر این نوع واکنش های عاطفی از یک مسلمان بروز نکند، نشان بیماری و مرض باشد؛ همان گونه که فقدان علائم غمگینی وعدم ظهور رفتارهای عزاداری و ماتم سرایی، نشان بیماری تلقی شده است. شاید تصور شود که برخورداری از این روحیه، قابل ستایش است که افرادی – با وجود داغ دیدگی و رابطة نزدیک با چیزی یا فردی از دست رفته - هیچ یک از علائم ماتم و غمگینی را نشان نمی دهند و در یک نگاه سطحی، ممکن است روحیة این افراد، قابل تحسین به نظر آید؛ اما در حقیقت و در ژرفای این برخورد سطحی، آنان دچار استفاده بیش از حد از مکانیزم های دفاعی و انکار غم شده اند.
این مکانیزم شاید در کوتاه مدت، به شخص کمک کند؛ اما همین افکار و مقاومت، اگر بیش از دو هفته به طول انجامد، نقشی مخرب خواهد داشت و نه تنها فقدان رفتارهای عزادارانه، بلکه تأخیر در ظهور آنها، خود علامت بیماری است.
همان گونه که وجود هشت علامت یاد شده، به هنگام بروز ماتم و عزا، موجب می شود که آن عزا و ماتم را نابهنجار و نوعی بیماری تلقی کنیم، افرادی که فقدان نشانگان عزا یا منع از بروز نشانگان و یا تأخیر در بروز نشانگان عزاداری را نشان دهند نیز بیمار شمرده می شوند. بنابراین، از دیدگاه روان شناختی، هر که نشانگان عزا و ماتم را بروز ندهد، باید بیمار شمرده شود.
شاید بگویید که لازمة این سخن، آن است که هر شخصی که در عزای امام حسین علیه السلام سوگواری نکند، بیمار است و باید چنین فردی را بیمار نامید. نه، هرگز چنین نمی گوییم که هر شخصی که علائم سوگواری را در حق امام حسین علیه السلام بروز نمی دهد و برای آن حضرت گریه و زاری نمی کند و ماتم سرای وی نیست، از نظر روان شناسی علمی، بیمار شمرده می شود؛ بلکه شاید او به سیدالشهدا علیه السلام دل بستگی ندارد تا از فقدان و شهادت آن حضرت و مصایب وارده بر اهل بیت علیهم السلام، احساس غم نماید و چون وی به امام حسین علیه السلام دل بستگی ندارد و از آن حضرت، جداست، نمی تواند احساس رنج و غم کند و همان گونه که در تعریف غم و ماتم گذشت، باید بین آن شخص و یا شی ء از دست رفته و شخص مورد نظر، یک دل بستگی و تعلّق خاطر باشد؛ تا موجب بروز حالت غم و اندوه گردد و چنین شخصی اصلاً به امام حسین علیه السلام، دلبستگی ندارد، تا از شهادت آن حضرت و محرومیت از فیض وجودش، دردناک شود. اگر این شخص به اباعبدالله علیه السلام دل بستگی داشته باشد - حداقل مسلمان باشد - ولی با این وجود، فاقد نشانگان غم باشد و یا منعی از بروز نشانگان در وی وجود داشته باشد و یا در بروز نشانگان عزا و سوگواری، دچار تأخیر گردد، این شیوة رفتاری او، نابهنجار تلقی می شود.
ادامه دارد ……………………….(http://kowsarnet.whc.ir/thewire/view/3748835)


موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت
[شنبه 1395-07-17] [ 02:15:00 ب.ظ ]