یكی از مشكلات رخدادهای تاریخی عدم شفافیت آن است؛ از این رو مورخان معمولاً در میان مسایل تاریخی اختلاف نظر دارند. ظهور پیامبران از خاور میانه و علل ظهور آنها از منطقه باختر و خاور دور، از مسایل تاریخی است كه ابهام داشته و قضاوت دربارة آن مشكل است.
مورخان درخصوص ظهور همه پیامبران از منطقه خاور میانه اختلاف دارد. برخی عقیده دارند كه همه پیامبران از خاور میانه ظهور نكرده اند؛ زیرا پیامبران اختصاص به سرزمین و قوم خاصی ندارند.
طبق آموزه های اسلامی همه امت ها از خود پیامبر داشته اند و قرآن فرمود: “و لقد بعثنا فی كلّ أمة رسولاً أنِ اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت؛ در هر امت پیامبری فرستادیم (تا به مردم بگویند) كه خدا را بپرستید و از بت اجتناب كنید".
برخی از مورخان باور دارند كه پیامبران از مناطق معتدل ظهور نموده اند، زیرا در مناطق معتدل به دلیل ظهور دانش ها و صنعت، بیشتر زمینة كمال انسان ها فراهم شده و آمادة پذیرش پیامبران هستند. ابن خلدون از طرفداران این نگرش است. وی می‌نویسد: حتی بعثت پیامبران بیشتر در نواحی معتدل بوده و ما خبر بعثت پیامبری را در اقلیم جنوبی و شمالی نیافته ایم، از آن جهت كه پیامبران باید از نظر خلقت، كاملترین افراد باشند تا پیامی كه از جانب خدا می آورند، مورد قبول واقع شود. بر این اساس معلوم نیست كه همه پیامبران در منطقة خاوری ظهور نموده باشند.
البته پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت و كتاب آسمانی، از شرق میانه برخاستند. نوح(ع) از عراق برخاست و مركز دعوت ابراهیم(ع) عراق و شام بود، و به مصر و حجاز نیز سفر كرد. موسی(ع) از مصر برخاست.
آیت الله مكارم در خصوص علل ظهور پیامبران از خاور میانه می نویسد: با توجه به وضع پیدایش جوامع بشری،‌ و ظهور تمدّن انسانی، این مسئله جای شگفتی نیست، زیرا مورخان بزرگ جهان تصریح می كنند كه مشرق زمین (مخصوصاً شرق میانه) گهواره تمدن انسانی است و منطقه ای كه به نام هلال خصیب است.

ادامه مطلب :


تمدن مصر باستان كه قدیمی ترین تمدّن شناخته شده جهان است، تمدّن بابل در عراق، تمدن یمن در جنوب حجاز، همچنین تمدّن ایران و شامات، همه نمونة تمدن های معروف بشری هستند … قدمت تمدن انسانی دراین مناطق به هفت هزار سال یا بیشتر باز می گردد. از سوی دیگر، رابطة نزدیكی میان تمدن انسانی و ظهور پیامبران بزرگ است، زیرا انسان های متمدن نیاز زیادی به آیین های الهی دارند، تا هم قوانین حقوقی و اجتماعی را تضمین كرده، جلو تعدیات و مفاسد را بگیرد، و هم فطرت الهی آن ها را شكوفا سازد. به همین دلیل می گویم نیاز بشر امروز مخصوصاً كشورهایی كه از تمدن و صنعت سهم بیشتری دارند، به مذهب، از هر زمین بیشتر است.
اقوام وحشی و یا نیمه وحشی، آمادگی زیادی، برای پذیرش مذاهب ندارند، و اگر مذهب را پذیرا شوند، قدرت نشر آن را ندارند.
بعید نیست چنین ادعا شود كه هبوط حضرت آدم(ع) و نقل جمعیت بشری در منطقة خاوری بوده است.
بايد دانست يكي از مهمترين وظايف پيامبران به ويژه پيامبران اولوا العزم، هدايت و داوري ميان مردمي است كه به دليل شكل گيري نظام اجتماعي و تزاحم منافع با همديگر اختلاف پيدا كرده بودند زيرا انسان ها در ابتدا به صورت گروه هاي كوچك و به طور اشتراكي زندگي مي كردند. اما رفته رفته با پيدايش آتش و فلز و گسترش امكانات، برخي بر برخي سلطه پيدا كردند و بسياري از هدايت الهي دور شدند و آن يكپارچگي اوليه را از دست دادند. اين بحران ها بيشتر در سرزمين هاي با تمدن كهن كه به طور عموم در منطقه خاورميانه بودند شكل گرفت. از اين رو بيشتر پيامبران و به ويژه پيامبران اولوا العزم در اين مناطق مبعوث شدند.
چنان كه در قرآن مجيد نيز مي خوانيم: «كان الناس امه واحده فبعث الله النبيين مبشرين و منذرين و انزل معهم الكتاب بالحق ليحكم بين الناس فيما اختلفوا فيه و ما اختلف فيه الا الذين اوتوه من بعد ما جاءتهم البينات بغيا بينهم فهدي الله الذين ءامنوا لما اختلفوا فيه من الحق باذنه و الله يهدي من يشاء الي صراط مستقيم؛

مردم، امتي يگانه بودند، پس خداوند پيامبران را نويد آور و بيم دهنده برانگيخت و با آنان، كتاب[خود] را به حق فرو فرستاد تا ميان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داوري كند. و جز كساني كه[كتاب] به آنان داده شد - پس از آن كه دلايل روشن براي آنان آمد - به خاطر ستم [و حسدي] كه ميانشان بود[هيچ كس] در آن اختلاف نكرد. پس خداوند آنان را كه ايمان آورده بودند، به توفيق خويش، به حقيقت آنچه كه در آن اختلاف داشتند هدايت كرد و خدا هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مي كند» (بقره، آيه 213).
توضيح بيشتر آنکه:
اولاً، يكي از لوازم نبوت عامه اين است كه هيچ مردمي بدون راهنما نيستند و ممكن نيست خداوند ملتي را بدون رهنما رها كند زيرا خدا مربي و مدبر انسان است و انسان مسافري است كه عوالمي را پشت سر گذاشته و عوالمي پيش روي دارد انسان بدون راهنمايي وحي نمي‏داند از چه عوالمي آمده است و به كدام عوالم مي‏رود قرآن كريم در اين مورد مي‏فرمايد هيچ امتي بدون پيغمبر و راهنما نخواهد بود «ان من امه إلاخلا فيها نذير»، (فاطر، آيه 24) امكان ندارد جمعيتي در منطقه‏اي زندگي كنند و خداوند براي آنان راهنما نفرستد خداوند مردم را خواه موحد و خواه غير موحد از نبوت جدا نمي‏كند اصولاً نبوت از بشريت جدا نمي‏شود يعني ممكن نيست در عصري يا نسلي در سرزميني گروهي زندگي كنند و براي آنان نبوت نباشد و ممكن نيست جامعه بشري را بيافريند و وحي و سروش غيبي را خلق نكند زيرا جامعه بدون وحي حيات انساني نخواهد داشت.
انفكاك بشريت و نبوت ممكن نيست يا خود پيغمبر در يك جامعه معين به سر مي‏برد و يا نماينده و جانشين او و يا كتاب و تعاليمش.
اين كه در غرب پيامبري ظهور كرده است يا نه بايد گفت ممكن است در آن قسمتها جمعيتي نبوده و يا اگر بوده ما دليلي نداريم كه خداوند براي آنها انبيايي نفرستاده است چون همه انبيايي كه آمار و نامشان در جوامع روايي هست تنها نام بعضي در قرآن ذكر شده است خداي سبحان مي‏فرمايد: «منهم من قصصنا عليك و منهم من لم نقصص عليك»؛ ما پيش از تو رسولاني فرستاديم سرگذشت گروهي از آنان را براي تو باز گفته و گروهي را براي تو بازگو نكرده‏ايم، (غافر، آيه 78) لذا شايد در غرب نيز انبيايي بوده‏اند كه در قرآن قصه آنان نيامده است و علت عدم ذكر نام و قصه آنان در قرآن اين است كه كتاب و آثار تبليغي آنها براي مردم مشرق زمين و خاورميانه اصلاً آشنا نبود، (تفسير موضوعي ج 6 آيت عبدالله جوادي آملي).
ثانيا، بايد راهي وراي حس و عقل باشد كه بتوان از آن براي هدايت مردم استفاده كرد اما فعليت يافتن هدايت افراد مشروط به دو شرط است: يكي آنكه خودشان بخواهند از اين نعمت الهي بهره‏مند شوند، دوم آنكه ديگران موانعي براي هدايت آنان فراهم نكنند و محروم ماندن بسياري از مردم از هدايت انبياء در اثر سوء اختيار خودشان بوده است چنانكه محروميت بسياري ديگر در اثر موانعي بوده كه ديگران در راه گسترش دعوت انبياء بوجود آورده بودند. و پيامبران خدا همواره براي برداشتن اين موانع مي‏كوشيدند با دشمنان خدا و بويژه زورمندان و مستكبران به ستيز برمي‏خواستند بسياري از ايشان در راه ابلاغ رسالت الهي و هدايت مردم جان خود را فدا كردند.
نكته قابل توجه اينكه ويژگي اختياري بودن حركت تكاملي انسان ايجاب مي‏كند كه همه اين جريانات به صورتي انجام يابدكه زمينه حسن يا سوء انتخاب براي طرفين حق و باطل فراهم باشد مگر اينكه تسلط زورمندان و اهل باطل بجايي برسد كه راه هدايت ديگران را بكلي مسدود كند و نور حق و هدايت را در جامعه خاموش سازند در اين صورت خداي متعال از راه هاي غيبي و غير عادي طرفداران حق را ياري خواهد كرد اگر چنين موانعي بر سر راه انبياء نمي‏بود دعوت ايشان بگوش همه جهانيان مي‏رسيد و همگي از نعمت هدايت الهي بوسيله وحي و نبوت بهره‏مند مي‏شدند پس گناه محروميت بسياري از مردم از هدايت انبياء بگردن كساني است كه جلو گسترش دعوت ايشان را گرفته‏اند. (آموزش عقايد ج 2 استاد محمد تقي مصباح يزدي).

اما شهید مطهری در این باره نظری دارند که از بقیه بهتر و جامع تر است :
اما مسأله این که چرا در سرزمین خاصى پیغمبر زیاد بوده , این بستگى پیدا مى کند به همان [ ( الله اعلم حیث یجعل رسالته ) ] یعنى وقتى که این بستگى داشته باشد به استعدادهاى مخصوصى که در افراد هست , مسلما سرزمینها هم در پرورش استعدادها تأثیر دارد . امروز هم مى گویند که شرق , سرزمین عرفان و اشراق است . این یک امر گزاف و گتره نیست که مثلا غربیها بیشتر به محسوسات مى پردازند و شرقیها بیشتر به نامحسوسات , یعنى اینها بیشتر به این سو کشانده مى شوند آنها به آن سو . محیط جغرافیایى و اوضاع و احوال و گرمى آفتاب و اینها در پرورش جسم انسان مفید است و وضع جسم هم در پرورشهاى مخصوص روح تأثیر دارد . این مانعى ندارد که بعضى از سرزمینها آمادگى بیشترى داشته باشد براى پروراندن افرادى که اجمالا استعداد اشراق و الهام دارند .
اما اینکه آیا بعضى سرزمینها به کلى عارى بوده و فقط یک نقطه دنیا [ محل ظهور پیامبران ] بوده که همان سرزمین فلسطین و حجاز و اینها باشد , سرزمینهاى دیگر دنیا پیغمبر هیچ پرورش نداده ؟ این را ما با تاریخ نمى توا نیم اثبات کنیم که همه جا بوده و نمى توانیم اثبات کنیم که بعضى جاها قطعا نبوده . قرآن کریم مى گوید : ( و ان من امة الا خلافیها نذیر ) در تمام ملتها نذیرى وجود داشته . تاریخ هم نمى تواند ثابت کند که حتما نبوده . ولى قرآن مى گوید همه جا بوده . منتها ما با تاریخ نمى توانیم اثبات کنی که در فلان سرزمین آیا پیغمبرى ظهور کرده یا نکرده , اما نمى توانیم نفى هم بکنیم که نبوده . قرآن هم به طور کلى مى گوید : ( و ان من امة الا خلافیها نذیرنبوت، ص 30 .

موضوعات: قرآنی, مناسبتی, اهل بیت, مبعث پیامیر (ص)
[یکشنبه 1395-02-12] [ 10:13:00 ب.ظ ]