من پدر و مادر را به نسیم صبحگاهی تشبیه می کنم چون مادر وپدر دستشان رابا مهربانی برسروصورت مامی زنند ومعلم رابه کتابی درخشان تشبیه میکنم زیرا معلم بامهربانی به ما علم ودانش می آموزد.

درقرآن کریم ذکر شده است “وبه الوالدین احسانا” “به پدر ومادر خود نیکی کنید .”

احترام گذاشتن به دیگران به خصوص پدر ،مادر ومعلمان یکی از نشانه های انسان با ادب است.

برای مثال :1-پاهایمان را جلوی آن هادراز نکنیم 2-صدایمان را بلند تر از صدای آنها نکنیم

3-قبل از آن ها سلام کنیم

امام علی(ع)می فرماید:هر کس که به من علم بیاموزد ،مرا بنده خود قرار داده است .

به حرف های انسان های بزرگتر از خود گوش دهیم زیرا آن ها راه هایی راکه ما می پیماییم آن ها پیموده اند .

نعمت وجود بابركت آنان، اغلب تا هستند، ناشناخته است. وقتى‏به جايگاه حساس و مهم و نقش كارگشاى آنان پى مى‏برند كه از دست‏بدهند. چه بسيار اختلافها و قهرها و نزاعهاى خانوادگى كه پس ازدرگذشت «بزرگ خاندان‏» چهره نشان مى‏دهد و چه بسيار رابطه‏ها ورفت و آمدها كه قطع مى‏شود، يا به سردى مى‏گرايد، و علت آن فقط ازدنيا رفتن محورى است كه مايه دلگرمى، اميد، انس و معاشرت فاميل‏است.

ادامه مطلب :

رسول خدا(ص) فرمود: «البركة مع اكابركم‏»; (1) .

بركت و خير ماندگار، همراه بزرگترهاى شماست.

در سخن ديگر فرمود: «الشيخ فى اهله كالنبى فى امته‏»; (2) .

پيرمرد در ميان خانواده‏اش، همچون يك «پيامبر» در ميان امتش‏است.

اين اشاره به همان نقش محورى، فروغ‏بخشى، صفاآورى، هدايت‏و ارشاد، تجمع و الفت است كه در وجود آنان نهفته است. پس اگربزرگترها در فاميل و خانواده، چراغ روشنى‏بخش و محور وحدت وهمدلى و عامل انس و ارتباط و رفت و آمدهاى خانوادگى‏اند، بايد اين‏جايگاه، محفوظ بماند و مورد حراست و تقويت قرار گيرد.

ب - حرمت‏بزرگترها
رعايت ادب و مقتضاى حق‏شناسى نسبت‏به عمرى تلاش‏صادقانه و ايثارها، گذشتها، دلسوزيها و سوختن و ساختنها كه بزرگان‏از خود نشان داده‏اند، آن است كه در خانواده‏ها مورد تكريم قرار گيرند،عزيز و محترم باشند، به آنان بى‏مهرى نشود، خاطرشان آزرده نگردد،به توصيه‏ها و راهنماييهايى كه از سر سوز و تجربه مى‏دهند، بى‏اعتنايى‏نشود.

خود «بزرگسالى‏» و «سن بالا» در فرهنگ دينى ما احترام دارد. اين‏سخن پيامبر خدا(ص) است: «من عرف فضل كبير لسنه فوقره، آمنه الله تعالى‏من فزع يوم القيامة‏»; (3) .

هر كس فضيلت و مقام يك «بزرگ‏» را به خاطر سن و سالش‏بشناسد و او را مورد احترام قرار دهد، خداى متعال او را از هراس ونگرانى روز قيامت ايمن مى‏دارد.

احترام به بزرگترها و ترحم و مهربانى نسبت‏به كوچكترها، ازدستورالعملهاى اخلاقى اسلام است و كانون خانواده‏ها را گرم و مصفامى‏سازد و اين، توصيه امام صادق(ع) است كه فرمود:

«ليس منا من لم يوقر كبيرنا و لم يرحم صغيرنا»; (4) .

كسى كه بزرگ ما را احترام نكند و كوچك ما را مورد شفقت وعطوفت قرار ندهد، از ما نيست.

اين سخن را نيز از على(ع) به ياد داشته باشيم كه فرمود:

«يكرم العالم لعلمه و الكبير لسنه‏»; (5) .

دانشمند را به خاطر علمش و بزرگسال را به خاطر سن او، بايداحترام كرد.

اگر جوانان قدر پيران را نشناسند و به جايگاه آنان حرمت ننهند،هم رشته‏هاى عاطفى پيوندهاى انسانى از هم گسسته مى‏شود، هم ازرافت و عاطفه و تجربه سالخوردگان محروم مى‏شوند، هم نشانه‏بى‏توجهى خود به ارزشها را امضا كرده‏اند. حضرت على(ع) در يكى ازسخنان خويش، ضمن انتقاد از اوضاع زمانه و ناهنجاريهاى رفتارى‏مردم، از جمله بر اين دو مساله تاكيد مى‏فرمايد: 1- بى‏احترامى‏كوچكترها نسبت‏به بزرگترها 2- رسيدگى نكردن توانگران به‏نيازمندان:

«انكم فى زمان … لا يعظم صغيرهم كبيرهم و لا يعول غنيهم فقيرهم‏»; (6) .

شما در زمانه‏اى به سر مى‏بريد كه كوچك به بزرگ تعظيم و تكريم‏نمى‏كند و ثروتمند، به فقير رسيدگى نمى‏كند!

نسبت‏به والدين
سالمندان به طور عموم، از احترام برخوردارند. اگر پدر و مادرباشند كه اين وظيفه، سنگين‏تر و مسؤوليت مضاعف است. قرآن كريم‏از تندى و پرخاش نسبت‏به پدر و مادر پير نهى مى‏كند و به سخن نيك‏و لحن شايسته و خضوع و تواضع و گستردن بال رافت در برابر آنان وخيرخواهى و دعا در حق آنان دعوت مى‏كند.

فرمان خداوند، چنين است:

«اما يبلغن عندك الكبر احدهما او كلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل‏لهما قولا كريما، واخفض لهما جناح الذل من الرحمة و قل رب ارحمهما كما ربيانى‏صغيرا»; (7) .

هر گاه يكى از آن دو (پدر و مادر) يا هر دو نزد تو به سن پيرى وسالمندى رسيدند، به آنان اف مگو، آنان را طرد مكن و به آنان سخن‏كريمانه بگو و بال فروتنى را از روى رحمت و شفقت‏براى آنان‏بگستر، و بگو: پروردگارا! همان گونه كه مرا در خردسالى‏ام تربيت‏كردند، تو نيز بر آنان رحمت آور.

ادب و احترام نسبت‏به پدر و مادر بزرگسال، آن است كه: آنان را به‏اسم، صدا نكنى، به احترامشان برخيزى، از آنان جلوتر راه نروى، باآنان بلند و پرخاشگرانه سخن نگويى، نيازهايشان را برآورى،خدمتگزارى به آنان را وظيفه‏اى بزرگ بدانى و از آنان در سن كهولت وپيرى مراقبت كنى.

در حديث است كه امام باقر(ع) فرموده است: پدرم به مردى‏نگريست كه همراه پسرش راه مى‏رفتند و پسر به بازوى پدرش تكيه‏داده بود. پدرم تا زنده بود، با آن جوان (به خاطر اين بى‏حرمتى نسبت‏به‏پدرش) صحبت نكرد. (8) .

به همان اندازه كه آزردن آنان و «عاق‏» شدن، حرام و نكوهيده است‏و از آن نهى شده است، دل به دست آوردن و جلب رضايت و نيكى به‏آنان سفارش شده است و اين خدمتگزارى، سبب بهشتى شدن فرزندان‏به شمار آمده است.

«ابراهيم بن‏شعيب‏» گويد: به امام صادق(ع) عرض كردم: پدرم بسيارپير و سالخورده و ناتوان شده است. هر گاه حاجتى داشته باشد او رابرمى‏داريم و بر دوش مى‏كشيم. حضرت فرمود: «ان استطعت ان تلى ذلك‏منه فافعل و لقمه بيدك، فانه جنة لك غدا»; (9) اگر بتوانى عهده‏دار كارهاى اوشوى چنين كن، حتى با دستانت لقمه در دهان او بگذار، كه اين فرداى‏قيامت، براى تو بهشت (يا سپر از آتش: جنه) خواهد بود.

انتقال فرهنگ
از عمده‏ترين راههاى انتقال يك فرهنگ به نسلهاى آينده، رفتارپدر و مادر و مربيان است. كودكان، آنچه را در رفتار بزرگترها ببينند، ازآن الگو مى‏گيرند. احترام به بزرگترها و رعايت ادب و تكريم نسبت‏به‏سالخوردگان، اگر در عمل و رفتار ما تجلى يابد، فرزندان ما نيز، اين‏فرهنگ را مى‏آموزند و با همين آداب و سنن بار مى‏آيند. كسى كه انتظارادب و معرفت و حق‏شناسى از فرزندانش دارد، بايد همين حالت رانسبت‏به پدر و مادر و بزرگترها نشان دهد، تا كوچكترها هم از اوبياموزند.

اين يك سنت تاريخى و تاثير و تاثر از اعمال و رفتار است. هركس چيزى را درو مى‏كند كه كشته است. اگر در حديث است كه «لاميراث كالادب‏»; هيچ ارثى همانند ادب نيست كه از بزرگان به فرزندان‏برسد، در اين مورد هم مصداق مى‏يابد.

امام على(ع) فرمود:

«وقروا كباركم، يوقركم صغاركم‏»; (10) .

به بزرگانتان احترام كنيد، تا كوچكترها هم به شما احترام كنند.

امام صادق(ع) نيز فرموده است:

«بروا آباءكم، يبركم ابناؤكم‏»; (11) .

به پدرانتان نيكى كنيد، تا فرزندانتان هم به شما نيكى كنند.

اين دقيقا برداشت محصول، از زراعتى است كه انسان با رفتارش‏در زمين دل و لوح جان كودكان انجام مى‏دهد.

دهقان سالخورده چه خوش گفت‏با پسر.

كاى نور چشم من، بجز از كشته، ندروى!

مهمترين درس تربيتى، آن است كه با عمل داده شود. كودكان نيزمستعدترين شاگردانى‏اند كه «درسهاى عملى‏» را با دقت، از رفتار مامى‏آموزند. اگر ما به سالمندانمان احترام نگذاريم، از خردسالان ونوجوانان چه انتظارى داشته باشيم كه با سالخوردگان و خود ما بااحترام و تعظيم و تكريم، برخورد كنند؟ اين ارتباط متقابل درتاثيرگذاريهاى رفتارى را نمى‏توان ناديده گرفت. به قول معروف، اگراحترام امامزاده، توسط متولى رعايت نشود، از ديگران چه انتظارى‏است؟!

جاى سالمندان، پيش از آنكه در «آسايشگاه‏»ها و «سراى سالمندان‏»باشد، كانون گرم و بامحبت‏خانه‏هاست، تا چراغ خانه روشن بماند ومحور تجمع و الفت افراد گردند. و از انديشه آنان نيز استفاده شود.بالاخره آنان، حاصل يك عمر، تجربه و چشيدن سرد و گرم روزگارندو مى‏توانند «مشاور» خوبى در تصميم‏گيريهاى زندگى باشند.

آنچه در آينه جوان بيند.

پير در خشت‏خام، آن بيند.

اين هم بعد ديگرى از برخورد با پيران است.

و چه نيكو سروده است ملك‏الشعراى بهار:

سحرگه به راهى يكى پير ديدم.

سوى خاك، خم گشته از ناتوانى.

بگفتم: چه گم كرده‏اى اندرين ره؟

بگفتا: جوانى، جوانى، جوانى.

پى‏نوشتها:

1) بحارالانوار، ج‏72، ص‏137.

2) همان.

3) همان.

4) همان، ص‏138.

5) غررالحكم، چاپ دانشگاه، حديث 11007.

6) همان، حديث 3857.

7) اسراء، آيه 23 و 24.

8) بحارالانوار، ج‏71، ص‏64.

9) همان، ص‏56.

10) غررالحكم، چاپ دانشگاه، حديث 10069.

11) بحارالانوار، ج‏71، ص‏65.

ورود به بهشت و برخورداری از درجات بالای بهشتی:

از جمله آثار اخروی كه در نتيجه احترام به پدر و مادر برای انسان حاصل می‌شود، رسيدن به بهشت و بهره‌مندی از نعمت‌های فراوان آن است.

خداوند در قرآن سعادت و شقاوت انسان را بسته به اعمال او می‌داند و برای هر يك از اعمال انسان درجه و مرتبه‌ای قرار داده است: «برای هر يك برابر اعمالی كه انجام داده اند درجاتی است، كه پروردگار تو از آنچه می كنند غافل نيست.»(انعام/132)

اگر احترام به پدر و مادر در نزد خدا در مرتبه‌ای بسيار بالا قرار دارد، پس چه پاداشی بهتر و ارزشمندتر از بهره‌مندی از بهشت و درجات بالای آن برای انسان می‌تواند وجود داشته باشد؟

امام باقر(ع) در مورد مؤمنان برخوردار از جايگاه والای بهشتی می‌فرمايد: «اگر مؤمنی چهار ويژگی در خود داشته باشد خداوند او را در بالاترين و شريف‌ترين جايگاه قرار خواهد داد: كسی كه يتيمی را پناه داده و بر او پدرانه نظر افكند، كسی كه ضعيفی را مورد ترحم قرار دهد و در حد كفايت به او كمك كند، كسی كه به والدين خود انفاق و با آنان مدارا كند، و آن كه به ايشان نيكی كرده و از نگران ساختن آنها اجتناب نمايد».

يكی از پيامدهای نيك احترام به والدين، همنشينی با نيكان در آخرت است. بزرگترين آرزو و خواسته اهل‌ ايمان، همنشينی با «ابرار» چه در دنيا و چه در آخرت است. آنان از خدا می‌خواهند كه با نيكان بميرند و با ايشان محشور شوند: «پروردگارا! گناهان ما را بيامرز و زشتی‌های ما را بپوشان و ما را با نيكان بميران».

همنشينی با نيكان:

كسی كه به خدا ايمان داشته باشد، برای جلب رضايت خدای متعال و برخورداری از فضل و رحمت الهی تمام سعی و تلاش خود را به كار می‌گيرد و با اعمال شايسته، راه رسيدن به رستگاری را می‌پيمايد. يكی از آن اعمال نيك، احترام به پدر و مادر است كه سعادت آخرت و همنشينی با نيكان را به‌دنبال خواهد داشت.

پيامبر اكرم(ص) در بيان نيكی به پدر و مادر و نتيجه آن در آخرت و روز قيامت می‌فرمايد: «كسی كه برای پدر و مادرش حج انجام دهد و يا بدهكاری آنها را بپردازد، خداوند او را در روز قيامت با نيكان بر می‌انگيزد».

انسان موجودی است كه هميشه به خداوند محتاج است و همواره در تمام كارها بايد به او متوسل شود و از او كمك بخواهد. دعا بهترين وسيله ارتباط بين خدا و انسان است. خداوند بزرگ بندگان خود را به دعا كردن سفارش كرده و وعده استجابت به آنان داده است. چنانكه درسوره بقره می‌فرمايد: «دعای دعاكننده را، به هنگامی كه مرا می‌خواند، پاسخ می‌گويم».

البته خداوند متعال برای دعا و استجابت آن و همچنين برای درخواست‌كنندگان آن شرايطی قرار داده است كه بايد به آن شرايط عمل كرد. در اين رابطه پدر و مادر از جمله كسانی هستند كه دعايشان در حق فرزندان خوش رفتار مستجاب می‌شود.

اجابت دعای والدين در حق فرزندان:

در اهميت دعا برای فرزندان همين بس كه حضرت امام سجاد(ع) در صحيفه سجاديه، دعای 25 را به فرزندان خود اختصاص می‌دهد و از خداوند نيك بختی آ نها را می‌خواهد.

امام صادق(ع) در اهميت دعای والدين در حق فرزندان می‌فرمايد: «خداوند دعای سه كس را رد نخواهد كرد: دعای پدر در حق فرزند در هنگام نيكی به او، دعای پدر بر ضد فرزند (نفرين) هنگامی كه مورد عاق او واقع شود و دعای مظلوم بر ظالم».

والدين از نظر اخلاقی و تربيتی بر فرزندان خود تأثير زيادی دارند. پدر و مادر اولين كسانی هستند كه فرزندان در تمام مراحل زندگی، آنها را به عنوان الگوی خود قرار می‌دهند.

بنابراين كسی كه انتظار ادب و معرفت و حق‌شناسی از فرزندانش دارد، بايد همين حالت را نسبت به پدر و مادر خودش و بزرگترها نشان دهد، تا كوچكترها هم از او بياموزند. اگر كسی پدر و مادرش را احترام كرد نتيجه آن را در احترام فرزندانش به خود خواهد ديد. اگر فرزند ببيند كه پدر و مادرشان نيكی به والدين را سرلوحه زندگی خود قرار داده‌اند و به آن اهتمام می‌ورزند، او هم نسبت به آنان چنين خواهد كرد.

امام صادق(ع) می‌فرمايد: «به پدرانتان نيكی كنيد تا فرزندانتان به شما نيكی كنند.» (بحارالانوار/ج71/ص65)

موجب نيكی فرزندان:

خداوند انسان را به عنوان با ارزش‌ترين گوهر وجود خلق كرد، به او معرفت عطا كرد و ميوه محبت و دوستی را در دلش به بار نشاند و خانواده را مكانی امن برای پرورش و آرامش او قرار داد.

از نشانه‌های او آن است كه از جنس خودتان همسرانی برای شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد و ميان شما و همسرانتان علاقه شديد و رحمت قرار داد، بی‌شك در اين (نعمت الهی) برای گروهی كه می‌انديشند نشانه‌های قطعی است.(روم/21)

از اين رو خانواده مقدس‌ترين نهاد و اساس رشد و حيات جامعه است و اسلام برای آن اهميت بسياری قائل شده، آن را كانون اخلاقی جامعه و زير بنای اصلی حيات اجتماعی می‌داند.

در اسلام رمز استحكام و ماندگاری خانواده توجه به ارزش‌های متعالی دينی و رعايت ارزش‌های انسانی شناخته شده است و برای هر يك از افراد در خانواده مسئوليت و وظايفی قرار داده و همه اعضای خانواده را موظف به رعايت اين اصول كرده است. در اين صورت است كه محيط خانواده محيطی پربار و سالم خواهد بود.

اشاره:

از مهم‌ترين تكاليفی كه در قرآن به آن سفارش فراوان شده و در آموزه‌های اسلامی نيز به عنوان يك فضيلت اخلاقی شناخته شده است؛ احسان و احترام به پدر و مادر است چنان كه خداوند متعال در قرآن می‌فرمايد: جز خداوند يگانه را پرستش نكنيد و به پدر و مادر احسان كنيد.(بقره/83)

موضوعات: فضیلت های فراموش شده
[جمعه 1394-11-02] [ 11:16:00 ب.ظ ]