ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  اشعار روز هفتم محرم؛ حضرت علی اصغر(ع) ...

یاس حرم ز شاخه جدا از سه شعبه شد
کوچکترین شهید فدا از سه شعبه شد

بین گلو و تیر ، که سنخیتی نبود
تکخال عشق بود و دو تا از سه شعبه شد

شش ماه او تمام شد و در منای عشق
قربان سیدالشهداء از سه شعبه شد

وقتی پدر ز حنجر او تیر را کشید
زد دست و پا به خون و رها از سه شعبه شد

در پاسخ به شادی شرم آور عدو
در خیمه های تشنه عزا از سه شعبه شد

دیدی دلا به محشر کبرای کربلا
شور قیامتی که به پا از سه شعبه شد

آنجا که کاخ صبر و امیدش خراب شد
غمخانه ی رباب بنا از سه شعبه شد

(سید محمد میرهاشمی)

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت
[یکشنبه 1395-07-18] [ 11:42:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  روز هفتم محرم :شهادت حضرت علي‌اصغر (2) ...

شهادت حضرت علي‌اصغر
مرسوم است كه شب هفتم محرم، به در خانه «باب الحوائج كوچك كربلا» حضرت علي اصغر (ع) مي‌روند و روضه‌ي آن طفل شهيد را مي‌خوانند. شهيدي كه به ظاهر، كودك است ؛ ولي به واقع پير عشق است.

حوريان، محو رخ مه‌پاره‌ات
كعبه‌ي خيل ملك، گهواره‌ات

گردش چشمان تو عشق‌آفرين
رشته‌ي قنداقه‌ات حبل‌المتين

زينت آغوش و دامان رباب
آينه‌گردانِ رويت، آفتاب

عالم و آدم همه محتاج تو
بر سر دوش پدر معراج تو

بسته بر هر تار موي تو نجات
تشنه‌ي لب‌هاي تو آب حيات

كودكي ، اما به معنا پير عشق
روي دستان پدر ، تفسيرِ عشق

تلخ‌ترين لحظات تاريخ نزديك مي‌شد؛ تمامي ياران و اصحاب امام حسين(ع) به ميدان رفته و كشته شده بودند. در اردوگاه حق تنها دو مرد باقي مانده بود: اباعبدالله الحسين(ع) و امام سجاد(ع) كه آن روز به اراده الهي بيمار بود تا زنده بماند و رهبري امت را پس از امام حسين(ع) به دست بگيرد.

امام(ع) چون خويشتن را تنها و بي ياور ديد آخرين حجت را بر مردم تمام كرد و بانگ برآورد: «هل من ذاب يذب عن حرم رسول الله؟ هل من موحد يخاف الله فينا؟ هل من مغيث يرجو الله باغاثتنا؟ هل من معين يرجو ما عندالله في اعانتنا؟» يعني: «آيا مدافعی هست كه از حريم رسول خدا دفاع كند؟ آيا يكتاپرستي هست كه از خدا بترسد و ما را ياري دهد؟ آيا فريادرسي هست كه به خاطر خدا ما را ياري رساند؟ آيا كسي هست كه به خاطر روضه و رضوان الهي به نصرت ما بشتابد؟».

صداي اين كمك‏خواهي امام كه به خيمه‌ها رسيد و بانوان دريافتند كه حسين ديگر ياوري ندارد، صدايشان به شيون و گريه بلند شد. امام به سوي خيمه‌ها رفت، شايد كه بانوان با ديدن او اندكي آرام گيرند؛ كه ناگاه صداي فرزند شش ماهه‌اش «عبدالله بن الحسين» ـ كه به علي اصغر معروف بود ـ را شنيد كه از شدت تشنگي مي‌گريست.

ادامه »

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت
 [ 11:40:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  روز هفتم محرم :شهادت حضرت علي‌اصغر (1) ...

روز هفتم محرم
در این روز عبدالله بن زیاد نامه‏اى به نزد عمربن سعد فرستاد و به او دستور داد تا با سپاهیان خود بین امام حسین و اصحابش و آب فرات فاصله ایجاد كرده و اجازه نوشیدن حتى قطره‏اى آب را به امام ندهد، همانگونه كه از دادن آب به عثمان بن عفان خوددارى شد!!(53)

عمربن سعد نیز فوراً عمر بن حجاج را با پانصد سوار در كنار شریعه فرات مستقر كرد و مانع دسترسى امام حسین و یارانش به آب شدند، و این رفتار غیر انسانى سه روز قبل از شهادت امام حسین علیه‏السلام صورت گرفت. در این هنگام مردى به نام عبدالله بن حصین ازدى كه از قبیله بجیله بود فریاد برداشت كه: اى حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانى نخواهى دید! به خدا سوگند كه قطره‏اى از آن را نخواهى آشامید تا از عطش جان دهى!

امام حسین علیه‏السلام فرمود: خدایا او را از تشنگى بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار مده!

حمید بن مسلم مى‏گوید: به خدا سوگند كه پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالى كه بیمار بود، قسم به آن خدایى كه جز او پروردگارى نیست، دیدم كه عبدالله بن حصین آنقدر آب مى‏آشامید تا شكمش بالا مى‏آمد، و آن را بالا مى‏آورد! و باز فریاد مى‏زد: العطش! باز آب مى‏خورد تا شكمش آماس مى‏كرد ولى سیراب نمى‌شد! و چنین بود تا جان داد.(54)

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت
 [ 11:38:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  ? Pourquoi dit-on de l'imam Hossein (as) qu'il est Tharoullah ...

Thar signifie ” Vouloir le sang ” et aussi ” Sang ” conformément au premier sens, on désigne l’imam Hossein (as) Tharullah dans ce sens que Dieu est son tuteur qui prend sa revanche. Mais, si on considère Tharullah dans le sens de sang de Dieu, on désigne donc l’imam Hossein (as) par rapport aux justifications suivantes :

1- Thar est ajouté au mot Allah afin de montrer que ce sang est un sang noble c’est-à-dire un complément honorifique.
2- un homme accomplit qui atteint le niveau le plus élevé de perfection et de rapprochement est désigné par ” Yadhoullah ” (main de Dieu) et “Lisânoullah “, (la langue de Dieu), ” Tharoullah “. En d’autres termes, il devient la main de Dieu et si Dieu veut accomplir quelque chose, il utilise sa main comme moyen. Il devient la langue de Dieu si Dieu veut transmettre une parole, il utilise la langue de la personne. Il devient le sang de Dieu si Dieu veut donner de la vie à sa religion dans la société, il se sert de cette personne. L’imam Hossein (as) est le sang de Dieu car le sang de cet imam qui s’est versé sur le sol, a contribué à promouvoir et à donner une nouvelle vie et une nouvelle source à la religion. Bien que le sens premier semble plus convenable, nous pensons que le second sens aussi peut se justifier et que cette désignation parait plus prioritaire par rapport à ceux qui connaissent et comprennent parfaitement le sens de cette
expression.

ادامه »

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت
[شنبه 1395-07-17] [ 02:59:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  چرا به امام حسین(ع)، اباعبدالله می گویند؟ ...

برای عزاداری کردن و شرکت در خیمه عزای هر کسی نیاز به شناخت اشخاص فوت شده در عرف جامعه داریم فلذا ضرورت شناخت کافی و در حد معمول از شهدای کربلا بخصوص سرور و سالار شهیدان امام حسین(ع) در راس امور قرار دارد واضح و مبرهن است که متون زیارتهای امام حسین(ع) ،که از امامان معصوم(ع) به یادگار مانده ، از غنی‌ترین اسناد و مدارک برای شناخت آن حضرت و پی بردن به عمق صفات و ویژگیهای خاص ایشان است. اوصاف و القابی که پاره‌ای از صفات مشترک امامان است، مثل حجهالله، نورالله، وجه‌الله ،ولی الله ، الرضی ، التقی و…اما برخی اوصاف ویژه امام حسین(ع) است مانند اباعبدالله ، ثارالله(انتقام و خونخواهى )، قتیل‌العبرات(کشته اشک‌ها)، اَسیرِ الکرُبات‎ (کرب یعنی اندوه شدید)، قتییل‌الظمآء("ظماء” به معنای تشنگی )،نوراً فی الاصلاب الشامخه(درخشندگی ویژه)’، الوتر‌الموتور(دُردانه) الشیب الخضیب (محاسن به خون خضاب شده) الخد التریب ( گونه به خاک آلوده) و… که در هر یک اسراری نهتفه است و به معانی بلندی اشاره دارد .
درباره کنیه «اباعبدالله» برای امام حسین (ع)، سه نکته قابل ذکر است:
۱٫ عرب در بدو تولد برای نوزدان خود علاوه بر اسم ، کنیه ای نیز تعیین می کند ، کنیه حسین بن علی (ع) نیز از خردسالی «ابوعبدالله» معین شد.(مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص ۲۵۱)
۲٫ امام حسین (ع) فرزندی به نام عبدالله داشت که در کربلا به شهادت رسید. گویا عبدالله در کربلا به دنیا آمد و مادرش رباب بود . او غیر از علی اصغر است . (تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۸۱؛ ابن صباغ، الفصول المهمه، ج ۲، ص ۸۵۱).
۳٫ قیام امام، موجب بقای دین و یکتاپرستی بود و پرستش هر یگانه پرستی در دنیا تا قیامت، مرهون حرکت و شهادت امام است، از این رو، او پدر تمام بندگان خداست؛ یا همان «اباعبدالله» .(عندلیب، ثارالله، ص ۴۷).
لقب «ابا عبدالله»، به معنای اوج خلوص و سرآمد بندگی است. چنان چه ما نیز در ادبیات فارسی به سرآمدها لقب پدر می‌دهیم. مثل: پدر شعر، پدر شعر نو و … . لذا لقب «ابا عبدالله» توصیف جایگاه آن حضرت نزد حق‌تعالی می‌باشد. البته برخی ایراد کردند که «ابا عبدالله» لقب نیست، بلکه کنیه است. که البته فرقی ندارد و برخی دیگر نیز گفتند: این صرفاً یک لقب یا کنیه است، همین. باید دقت شود که در کلام معصوم، کلام همین‌طوری و بی‌معنی و مقصود و یا صرفاً افتخاری وجود ندارد.
الف – لقب یا کنیه‌ی «ابا عبدالله»،‌ توسط حضرت رسول اکرم (ص)، طبق فرمان وحی و در بدو تولد به ایشان اعطا گردید. وقتی قنداقه‌ی حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام را به ایشان دادند، او را در آغوش کشیدند و فرمودند: «لا یوم کیومک یا ابا عبدالله – هیچ روزی مانند روز تو نیست، ای ابا عبدالله»‌(شفاء الصدور فی شرح زیارت العاشورا، چاپ اول، ص ۱۰۲)
ب – اما در خصوص لقب «ثار الله». کمال انسان در کمال بندگی خداوند متعال است و کمال بندگی نیز مستلزم کمال در معرفت، خلوص و عمل است. هر چه مراتب بیشتر باشد، انسان بیش از پیش تجلی حق تعالی می‌گردد و در واقع رنگ خدایی می‌گیرد. چنان چه فرمود:

ادامه »

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت
 [ 02:53:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  چرا به امام حسین ثارالله می گویند؟ ...

ثار هم به معنای خونخواهی و هم به معنای خون آمده است.
طبق معنای اول به امام حسین (ع) «ثارالله» گفته می شود از آن رو که ولی دم و خونخواه او خدا است.
ولی اگر «ثارالله» به خون خدا معنا شود، به دلیل یکی از توجیهاتی که ذکر می شود، به امام حسین (ع) «ثارالله» گفته می شود:
1. «ثار» به «الله» اضافه شده است تا بیان کند که این خون، خون شریفی است؛ یعنی اضافه تشریفیه است.
2. انسان کاملی که در مدراج کمال به مقام قرب فرائض راه یافته، «یدالله» و «لسان الله» و «ثارالله» می­شود؛ یعنی دست خدا می­شود که اگر خدا بخواهد کاری را انجام دهد با دست او انجام می­دهد. زبان الاهی می­گردد که اگر خدا بخواهد سخن بگوید با زبان او سخن می‌گوید، و خون خدا می­شود که اگر خدا بخواهد به مکتب خود در جامعه حیات ببخشد، از خون او استفاده می­کند. امام­حسین ­(ع) «ثارالله» است؛ زیرا خونی که از آن امام­ بر زمین ریخته شد موجب گردید تا حیات تازه­ای به کالبد دین دمیده شود.
ما معتقدیم که معنای اول اگرچه معنای درستی است، اما معنای دوم نیز می­تواند معنای صحیح این لقب باشد و برای اهلش که به عمق این معنا راه یافته­اند، از جهاتی در اولویت قرار داشته باشد.

در باره این موضوع نخست باید گفت: این لقب برای دو امام معصوم، امام علی (ع) و امام حسین (ع) وارد شده است. در زیارت امام حسین (ع) می­خوانیم: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ»؛[1] سلام بر تو اى خون خدا و فرزند خون خدا‏.
در مورد معنای ثار الله دو احتمال وجود دارد:
1. به معنای خونخواهی: درکتب لغت واژه «الثار» را به معنای «الطلب بالدم؛ یعنی خونخواهی» معنا کرده­اند. بر این اساس؛ «ثارالله» یعنی کسی که ولی دم و خونخواه او خدا است.
لازم است بدانیم که ندای خونخواهی حسین (ع)؛ یعنی شعار «یا لثارات الحسین»، شعار قیام توابین و نیز قیام مختار، بوده است،[2] و همچنین شعار فرشتگانی است که کنار قبر او تا ظهور امام زمان (عج) می­مانند،‏[3] و نیز شعار حضرت مهدی (عج) در هنگام قیام[4] و شعار یاوران شهادت طلب او است.[5]
معنایی که از واژه «ثارالله» بیان گردید، مورد پذیرش گروه زیادی از دانشمندان اسلامی قرار گرفته است[6]؛ بر طبق این معنا «ثاراللَّه» یعنى اى کسى که خونبهاى تو متعلق به خدا است و او خونبهاى تو را می­گیرد؛ زیرا تو متعلق به یک خانواده نیستى که خونبهاى تو را رئیس خانواده بگیرد، و نیز متعلق به یک قبیله نیستى که خونبهاى ترا رئیس قبیله بگیرد، تو متعلق به جهان انسانیت و بشریت هستی، تو متعلق به عالم هستى و ذات پاک خدایى، بنا بر این خونبهاى تو را او باید بگیرد، و همچنین تو فرزند على بن ابى طالب هستى که شهید راه خدا بود و خونبهاى او را نیز خدا باید بگیرد.
2. به معنای خون خدا: از کلام علامه مجلسی (ره) استفاده می­شود که «الثأر» به معنای خون و خونخواهی آمده است[7]؛ و آنچه گفته ایشان را تأئید می­کند معنایی است که کتاب لسان العرب از واژه «الثار» ارائه کرده است. این کتاب لغت می­گوید: «الثَّأْرُ الطَّلَبُ بالدَّمِ، و قیل: الدم نفسه»؛ یعنی واژه «الثار» به معنای طلب کردن خون است و گفته شده که به معنای خود خون نیز آمده است.[8] پس می­توان گفت که حسین (ع) خون خدا است، اما آیا براستی می­توان این معنا را پذیرفت و آیا خدا جسم است که خون داشته باشد و آیا اصولا چنین تصوری از خدا می­تواند صحیح باشد؟!
در پاسخ باید گفت: واژه­هایی؛ مانند یدالله و… که در فرهنگ اسلامی بکار برده می­شود، یک تعبیر کنایی یا مجازی تلقی می­شود[9]؛ مثلا آن­گاه که گفته می­شود علی (ع) یدالله است، منظور این نیست که خدا جسم است و مانند انسان دستی دارد و دست او حضرت علی (ع) است، بلکه مقصود آن است که علی (ع) مظهر قدرت الاهی است.

ادامه »

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت
 [ 02:45:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت