دلنوشته همسر شهید مدافع حرم میثم نجفی | ... | |
دلنوشته همسر شهید مدافع حرم میثم نجفی خدا را شکر که تمام این لحظهها لحظههایی که میشد با میثم، بهترینها باشد فدایی حضرت زینب(س) شد و باعث شد کودکان وهمه مظلومان حلب آزاد شوند و مردم عزیز ما، باز هم با آرامش نفس بکشند و ای کاش قدر این آرامششان را بدانند. ادامه مطلب : میثم جان، میخواهم عکس 3 نفرهمان را که باید شب تولد دردانه دخترت میانداختیم را بر سر مزارت بیندازم، چون عکس 3 نفره من، تو و دخترت را تنها بر سر مزارت میشود انداخت. وای میثم، هر روز و هر شب با خودم فکر میکنم زندگی ما بعد از به دنیا آمدن دخترمان چه تغییری میکرد، آن هم با این دردانه با نمک و شیرینت، میدانم که ما را میبینی، اما چه کنم دوست دارم برایت تعریف کنم که دخترت چقدر شیطنت میکند، چقدر خوب تو را میشناسد. با اینکه اصلا تو را ندیده ولی نه مطمئنا او تو را دیده و با تو بازی کرده، چون وقتی عکس تو را میبیند خیلی خوشحال میشود. وقتی به بچههای هم سن خودش نگاه میکنم، میبینم مثل حلمای ما نیستند، آخر آنها که بابایی مثل تو ندارند، الحق که دخترت کاملا به تو کشیده. و ای کاش تمام آنهایی که برای این لحظهها قیمت گذاشتهاند بگویند قیمت چند؟؟ خدا را شکر که تمام این لحظهها لحظههایی که میشد با میثم، بهترینها باشد فدایی حضرت زینب(س) شد و باعث شد کودکان وهمه مظلومان حلب آزاد شوند و باعث شد مردم عزیز ما، باز هم با آرامش نفس بکشند و ای کاش قدر این آرامششان را بدانند.
[جمعه 1396-05-20] [ 04:30:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|