سابقه سیاه پوشی | ... | |
شواهد فراوانی در متون کهن ایرانی وجود دارد که سیاهپوشی را نشان ماتم و اندوه قلمداد کرده است. شاهنامه فردوسی که بیانگر فرهنگ و تمدن کهن ایران است، از مواردی که جامه سیاه را نمود عزا و غم تلقی کرده، آکنده می نماید. وقتی رستم به ست برادرش، شغاد، ناجوانمردانه کشته شد، با این بیت روبرو می شویم: به یک سال در سیستان سوگ بود همه جامه هاشان سیاه و کبود این سیاهپوشی تا اکنون در ایران رایج است. در اساطیر یونان باستان آمده است: زمانی که تیتس از قتل پاتروکلوس به دست هکتور شدیدا اندوهگین شد، به نشانه عزا سیاه ترین جامه هایش را پوشید . این امر نشان می دهدکه قدمت رسم سیاهپوشی در یونان به عصر هومر باز می گردد. در میان عبرانیان نیز رسم آن بود که در عزای بستگان سرها را می تراشیدند و بر آن خاکستر می پاشیدند و لباس تیره می پوشیدند. بستانی، در دائره المعارف خود، رنگ سیاه را مناسب ترین رنگ عزا در تمدن اروپای قرن های اخیر گزارش کرده، می نویسد: «طول دوران عزاداری، بر حسب درجه نزدیکی به میت، از یک هفته تا یک سال طول می کشد و بیوه زنان دست کم تا یک سال عزا می گیرند و در این مدت لباس های آنان سیاه رنگ و خالی از هر گونه نقش و نگار و زیور آلات است.» در کتب تاریخی گزارش شده است که عرب، در مواقع مصیبت، جامه خویش به رنگ سیاه می کرد. در عصر پیامبر (ص) پس از پایان جنگ بدر که ۷۰ تن از مشرکان و قریش به دست مسلمانان بر خاک هلاکت افتادند، زن های مکه در سوگ کشتگان خویش جامه سیاه پوشیدند. شعر لبید، درباره سیاهپوشی زنان نوحه گر، مورد استشهاد بسیار از کتب لغت است: آن زنان در حالی که لباس های سیاه عزا و پلاس مویین بر تن کرده بودند، گونه های خویش را با ناخن می خراشیدند. منبع : وبسايت فاراقلیط
[جمعه 1395-08-07] [ 12:24:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|