اگر براي يك عمل يا رفتاري، دليل بر نفي و اثبات آن وجود نداشته باشد از نظر عقلي، نبود دليل به معناي آن نيست كه آن عمل و يا رفتار غيرمشروع است؛ برپايي مجالس در ايام ميلاد پيامبر اكرم (صلوات الله عليه) و بزرگان دين، يا برپايي مجالس عزا به ويژه در سال گشت شهداي كربلا، از مواردي است كه مي تواند مصداق اين قاعده قرار گيرد. در عين حال ما درباره مراسم عزاداري به بررسي قرآن و سنت مي پردازيم تا اثبات يا نفي آن روشن شود.
شايد در اذهان بسياري اين جمله پيدا شود كه آيا قرآن كريم خود جامع تمامي احكام و معارف و منبع شناخت دين مي باشد از عزاداري وسوگواري سخن گفته است.
در قرآن كريم آياتي وجود دارد كه مشروعيت، بلكه رجحان عزاداري و اقسام آن را اثبات مي كند. در اينجا به چند نمونه اشاره مي كنيم:

الف- عزاداري و فرياد ستمديدگان بر عليه ستمگران
«لايحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم»[1] خداوند متعال فرياد زدن به بدگويي را دوست ندارد جز براي كساني كه مورد ستم واقع شده اند.
هرچند ظلم و ستم داراي اقسام و مراتبي است، مانند: ظلم به نفس،ظلم به يتيمان، و… اما بزرگترين ظلم، آن است كه به حقوقي كه خداوند براي برخي از افراد قرار داده است تجاوز شود؛ به عبارت ديگر، خداوند براي برخي افراد حقي قرار داده و آن حق ولايت و امامت است.
«انما وليكم الله و رسوله والذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و هم راكعون»[2]: ولي شما، تنها خدا و پيامبر اوست و كساني كه ايمان آورده اند همان كساني كه نماز برپا مي دارند و در حال ركوع زكات مي دهند.
بي ترديد امام حسين(عليه السلام) يكي از كساني كه خداوند متعال حق ولايت و حاكميت براي ايشان قرار داده است و يزيد و يزيديان جزو طاغوت اند و غاصب حاكميت الهي، و لذا نبايد مسلمانان اطاعت آنان را قبول كنند. بر طبق آيه كريمه، بايد فرياد برآورد و به افشاگري و بدگويي آشكار و رسوايي ستمگران پرداخت و چهره كثيف و زشت آنان را روشن نمود.[3]

ب) عزاداري و مودت اهل بيت (عليهم السلام)
«قل لااسئلكم عليه اجرا الا المودة في القربي…»[4]: بگو به ازاي آن از شما پاداشي نمي خواهم مگر دوستي با خويشاوندان…».
قرآن كريم دوستي خاندان پيامبر (صلوات الله عليه) را بر امت اسلامي فرض دانسته و محبت آنان را پاداش زحمات طاقت فرساي پيامبر در راه تبليغ رسالت قرار داده است، و اين خود حكايت از عظمت رسالت آن حضرت و بزرگي پاداش مقرر بر آن دارد. امام رضا (عليه السلام) به پسر شعيب فرمود: «اگر دوست مي داري كه هم نشين ما، در بهشت برين باشي در غم و اندوه ما اندوهناك، و در شادي ما شادمان باش و ولايت ما را بپذير، چه آنكه اگر كسي سنگي را دوست بدارد در روز قيامت با آن محشور مي شود.» از اين رو مودت اهل بيت كه همانا پاداش ابلاغ رسالت خاتم پيامبران است طلب مي كند تا با آن زبان گفتار و كردار، اشك و اندوه، مرثيه سرايي و لعن و نفرين، بر قاتلان آنان، در سوگ آنان اندوهناك بود.[5]

ادامه مطلب :

>

ج- عزاداري و بزرگداشت شعاير الهي
«و من يعظم شعائر الله من تقوي القوب»[6]: هركس شعاير خدا را بزرگ دارد در حقيقت خاكي از پاكي دل اوست.
شعائر در لغت به معناي «ملامت» آمده است. «شعاير» از شعار يعني علامت، و نيز به معناي ندا نيز آمده است. در مصداق شعاير اختلاف است؛ برخي گفته اند: شعاير، قرباني حج است كه علامت گذاري شده است و نيز گفته اند: شعاير شامل تمام مناسك و اعمال حج است. شعاير در جاي ديگر به معناي نشانه هاي دين و طاعت خداوند بزرگ است. آنچه در روايات بدان اشاره شد از مصاديق كامل شعائر الهي به شمار مي آيد. بنابراين مقصود از شعاير الهي، بزرگداشت نشانه هاي دين و طاعت خداوند و آيين ابراهيمي است كه در اسلام تبلور نموده است.
به طور عموم مي توان استفاده نمود كه هر زمان، يا در هر مكان، فعل يا عملي كه ياد خدا و زمينه تقوي و رشد معنوي و روحي را فراهم آورد در صورتي كه در چهارچوب قوانين و دستورات اسلام قرار داشته باشد جزو شعاير الهي به شمار مي رود. همانند: نماز، روزه و… .[7]
بنابراين مي توان گفت كه: عزاداري نيز از بارزترين نشانه هاي شعاير اسلام است؛ چراكه در اين مراسم جز فراگيري مسايل دين و يادآوري شهامت ها و ايثارگري هاي شهيدان بزرگ اسلام، سخن ديگر طرح نشده و سخن از دشمني با دشمنان خدا و دوستي با دوستان خدا گفته مي شود. پس چگونه مي توان گفت، برپايي مجالس براي كساني كه در راه خدا و گسترش دين او شهيد شده و جانبازي نمودند از شعاير الهي به شمار نمي آيد؟

د- سوگواري حضرت يعقوب (عليه السلام) در فراق حضرت يوسف(عليه السلام)
«يا اسفا علي يوسف وابيضت عيناه من الحزن فهو كظيم»[8]: اي دريغ بر يوسف و در حالي كه اندوه خود را فرو مي خورد، چشمانش از اندوه سپيد شد.
حضرت يعقوب در جدايي فرزند خود دچار حزن و اندوه فراواني گشت به طوري كه ساليان درازي در غم يوسف اشك ريخت تا ديدگانش سفيد شد و بينايي خود را از دست داد. فرزندان يعقوب، يعني برادران يوسف از بسياري اندوه و حزن پدر به ستوه آمده و گفتند: «به خدا سوگند كه پيوسته يوسف را ياد مي كني تا بيمار شوي يا هلاك گردي»[9]
اين آيات گريه طولاني حضرت يعقوب را از ويژگي هاي مهم زندگي آن حضرت ياد كرده، چنان كه برخي روايات نيز گريه فراوان يعقوب را به عنوان ويژگي خوب ايشان قلمداد نموده است. زمخشري روايت كرده است كه حضرت يوسف (عليه السلام) از جبرئيل مدت اندوه و گريه پدر را جويا شد؛ پاسخ داد: «هفتاد سال به طول انجاميد» و درباره پاداش گريه او سؤال كرد. پاسخ داد: «گريه او پاداش هفتاد شهيد دارد.»
از آيه اي كه بدان اشاره شد چنين مي توان نيتجه گرفت، گريه و اندوه هرچند ساليان درازي طول بكشد مانع ندارد بلكه مشروع و از ويژگي هاي مثبت به شمار مي آيد.[10]
مؤيد آنچه گفته شد تمسك و استدلال امام سجاد (عليه السلام) است كه در پاسخ به كساني كه به گريه آن حضرت، اعتراض مي كردند فرمود: «مگر شما از گريه و عزاداري يعقوب اطلاع نداريد؟ او ساليان طولاني در فراق يوسف گريست تا بينايي خود را از دست داد، در صورتي كه فرزندش حيات داشت و تنها از جلو چشمانش ناپديد شده بود، اما من با چشمان خودم ديدم كه پدرم و 17 تن از اهل بيت پيامبر را شهيد و سرشان را از تن جدا نمودند.»[11]
با نظري به آيات و روايات مزبور به راحتي مي توان استنباط كرد، برپايي مجالس عزا و اقسام گوناگون عزاداري نه تنها با قرآن مخالفت و ناسازگاري ندارد بلكه از مصاديق شعاير الهي، مودت اهل بيت و مبارزه با ظلم و ستم مي باشد.

پی نوشتها:
1. سوره نساء، آيه 148.
2. سوره مائده، آيه 55.
3. ر.ك: حسين رجبي، پاسخ به شبهات عزاداري، صص 39-38.
4. سوره شوري، آيه 23.
5. ر.ك: حسين رجبي، پاسخ به شبهات عزاداري، ص 40-39.
6. سوره حج، آيه32.
7. ر.ك: حسين رجبي، پاسخ به شبهات عزاداري، ص43.
8. سوره يوسف، آيه 84.
9. سوره يوسف، آيه 85.
10. رك: حسين رجبي، پاسخ به شبهات عزاداري، ص44-43.
11. علي بن شهرآشوب، مناقب آل ابيطالب، قم، انتشارات علامه، ج4، ص 179.

منبع : مرکز فرهنگ و معارف قرآن

موضوعات: محرم, مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (10)
[یکشنبه 1395-07-04] [ 07:21:00 ب.ظ ]