در يك تقسيم بندي كلي مي توان دستورات اخلاقي را به دو گروه محاسن و مكارم اخلاق تقسيم كرد:
آن دسته از دستورات اخلاقي كه مربوط به روابط اجتماعي و جلب منافع مادي و چگونگي معاشرت با ديگران است و موجب بهبود زندگي دنيوي مي شود، در گروه محاسن اخلاق قرار مي گيرد.
اخلاقياتي كه معيار انسانيت است و از بزرگواري و طبع بالا و تعالي روحي و معنوي انسان حكايت مي كند، در زمره مكارم اخلاق قرار مي گيرد. به عبارت ديگر، از تقابل بين حسن خلق با سوء خلق و محاسن اخلاق با مكارم اخلاق در روايات چنين برمي آيد كه در مواردي كه اولياي الهي خواسته اند پيرامون اخلاق خوب به معناي جامع و كامل آن سخن بگويند و اهميت و ارزش آن را در مجموع بيان نمايند، از كلمه «حسن خلق» استفاده كرده اند و آن را با «سوء خلق» مي سنجيدند و بدينوسيله، ما را بر ملكات حميده و سجاياي اخلاقي پسنديده تشويق و ترغيب مي كنند و از صفات ناپسند بازمي دارند و به موازات ذكر فوايد مادي و معنوي حسن خلق، از زيان هاي دنيوي و اخروي سوء خلق نيز سخن به ميان مي آورند.
براي مثال، پيامبراكرم(صلي الله عليه وآله)در اين كلام گهربار خود مي فرمايند: « من سعادهٔ الرجل حسن الخلق و من شقاوته سوء الخلق.»1
اما در مواردي كه اولياي دين خواسته اند از تعالي معنوي و كمال روحاني سخن بگويند و افراد جامعه را به ارزش هاي عالي انساني متوجه كنند، از مكارم اخلاق نام برده اند و آن را در كنار محاسن اخلاق آورده اند و گام نهايي هدف انبيا و اولياي الهي شمرده اند.
اولياي دين به پيروان خود مي فهماندند كه هدف عالي رهبران اديان الهي، از جمله اسلام، تنها اين نيست كه مردم را با اخلاق خوب اجتماعي آشنا سازند و تربيت كنند، بلكه علاوه بر آن مي خواهند آنان را با سجاياي عالي انساني پرورش دهند و از مزاياي كرامت و انسانيت برخوردارشان نمايند. به همين دليل رسول اكرم(صلي الله عليه وآله) مي فرمايند: «بعثت لاتمّم مكارم اخلاق»;2 يعني به منظور رسيدن به مكارم اخلاق، به پيامبري مبعوث شدم. چگونگي رسيدن به اين مقام رفيع و بلند را مي توان در كلام اميرالمؤمنين(عليه السلام) جستوجو كرد، آن جا كه مي فرمايند: «ذلّلوا اخلاقكم بالمحاسن و قودوها الي المكارم»;3يعني اخلاق خود را در آغاز با صفات حميده و محاسن اخلاق رام كنيد و سپس آن را به سوي مكارم اخلاق و سجاياي عالي و ملكات نفساني انساني سوق دهيد.
بنابراين، گام اول در اخلاق رعايت محاسن اخلاقي است. براي دست يابي به گام دوم، يعني مكارم اخلاق، بايد گام اول را با موفقيت سپري كرد.
محاسن اخلاق مايه بهزيستي و موجب تحكيم روابط اجتماعي است. محاسن اخلاق مردم را به ادب و احترام متقابل وامي دارد و در جامعه مهر و محبت ايجاد مي كند. دست يابي به محاسن اخلاق كم و بيش براي همه افراد ميسّر است و همه مي توانند با تمرين و مراقبت هاي لازم، دير يا زود خويشتن را به اخلاق خوب اجتماعي متخلّق سازند، با مردم به گرمي برخورد كنند، وظايف خويش را به شايستگي انجام دهند و از نتايج مفيد و ثمربخش آن بهره مند گردند.
مكارم اخلاق آن دسته از صفاتي است كه در مرتبه بالاتري قرار دارد و به انسان تعالي معنوي عطا مي كند و تمايلات عالي انسان را از قوه به فعليت درمي آورد. تنها كساني مي توانند به كرايم اخلاق متخلّق شوند كه از محاسن اخلاقي عبور، و بر هواي نفس خود غلبه كرده، به خواهش هاي غيرانساني خويش پشت پا زده و خويشتن را از اسارت آزاد نموده باشند. پس، محاسن اخلاق براي تأمين حيات بشري و زندگي مادي است و مكارم اخلاق براي احياي جنبه انساني و تكميل جهات معنوي.
«برخي در تعريف محاسن اخلاق گفته اند: آن قسم خلق و خويي كه در شرع مقدس، ممدوح شناخته شده و با غرايز حيواني و تمايلات نفساني هماهنگ است، يا لااقل با آنها تضادي ندارد، حسن خلق است و در تعريف مكارم الاخلاق گفته شده: آن قسم خلقيات عالي و رفيعي كه اگر كسي بخواهد انجام دهد يا بايد با هواي نفس خود و كشتن غرايز خويش بجنگد و در جهت مخالف آنها قدم بردارد يا لااقل بايد نداري آنها را ناديده انگارد.
محاسن اخلاق با تمايلات نفساني هم آهنگ است، امّا مكارم اخلاق در نقطه مقابل غرايز است. انساني كه تعالي يافته و متصف به مكارم اخلاق شده است، در معرض اين است كه فخر فروشي كند و با اين فخر فروشي از جهت الهي خارج گردد. امام سجاد ـ عليه السّلام ـ از خداوند كرامتهاي اخلاقي و اخلاق بزرگوارانه را درخواست ميكند و از خداوند ميخواهد كه دچار آفت فخرفروشي نگردد. چون مرز بين اين دو دقيق است، تنها با توفيق و دستگيري خداوند است كه انسان ميتواند مرزها را بشناسد و از حد خويش خارج نشود. 1ـ مستدرك الوسايل، ج ۲، ص ۸۳.
2و3ـ فيض كاشاني، محجهٔ البيضاء، ج ۴، ص ۱۲۱/ ص ۱۲۲.
پرسمان دانشجوان
موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[پنجشنبه 1395-04-10] [ 02:33:00 ق.ظ ]