ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  احکام عزاداری مقام معظم رهبری: عزاداری امام حسین علیه‌السلام به معنی زنده نگهداشتن و حفظ ارزش‌های معنوی الهی است، ...

س۱۳. آیا لطمه زدن به بدن در عزاداری ها جایز است؟
ج. لطمه زدن در عزاداری اگر ضرر قابل توجهی بر بدن داشته باشد و یا موجب وهن مذهب یا مؤمنین یا مراسم عزاداری معصومین (علیهم السلام) باشد، جایز نیست و در هر حال بهتر است مؤمنین مراعات شؤون عزاداری معصومین (علیهم السلام) بویژه سید و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین (علیه السلام) را بنمایند.

س۱۴. هروله کردن و گفتن ذکر ائمه بصورت تند و پشت سر هم (شور) جایز است؟
ج. اگر موجب وهن مذهب یا مراسم عزاداری معصومین «علیهم السلام» نباشد فی نفسه اشکال ندارد.

س۱۵. آیا استفاده از برخی از الفاظ مانند من سگ حسینم در عزاداری اشکال دارد؟
ج. گفتن این الفاظ شایسته نیست و در هر حال بهتر است مؤمنین مراعات شؤون عزاداری معصومین «علیهم السلام» بویژه سید و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین «علیه السلام» را بنمایند.

س۱۶. استفاده از آلات موسیقی مانند اُرگ (از آلات موسیقی و شبیه پیانو است) و سنج و غیر آن‌ها در مراسم عزاداری چه حکمی دارد؟
ج. استفاده از آلات موسیقی، مناسب با عزاداری سالار شهیدان نیست و شایسته است مراسم عزاداری به همان صورت متعارفی که از قدیم متداول بوده برگزار شود.

س۱۷. اگر بعضی از واجبات از مکلّف به سبب شرکت در مجالس عزاداری فوت شود مثلاً نماز صبح قضا شود، آیا بهتر است بعد از این در این مجالس شرکت نکند یا این‌که عدم شرکت او باعث دوری از اهل‌بیت(علیهم السلام) می‌شود؟
ج. بدیهی است که نمازِ واجب، مقدم بر فضیلت شرکت در مجالس عزاداری اهل‌بیت(علیهم السلام) است و ترک نماز و فوت شدن آن به بهانه شرکت در عزاداری اهل بیت (علیهم السلام) جایز نیست، ولی شرکت در عزاداری به‌گونه‌ای که مزاحم نماز نباشد ممکن و از مستحبّات مؤکد است.

س۱۸. نظر شریف حضرت عالی نسبت به ادامه حرکت دسته های عزاداری در شب های محرم تا نصف شب همراه با استفاده از طبل و نی چیست؟
ج. به راه انداختن دسته های عزاداری برای سیدالشهدا و اصحاب او(علیهم السلام) و شرکت در امثال این مراسم امر بسیار پسندیده و مطلوبی است و از بزرگترین اعمالی است که انسان را به خداوند نزدیک می کند، ولی باید از هر عملی که باعث اذیّت دیگران می شود و یا فی نفسه از نظر شرعی حرام است، پرهیز کرد.

س۱۹. آیا جایز است زنان با حفظ حجاب و پوشیدن لباس خاصی که بدن آنان را بپوشاند، در دسته‌ های سینه‌ زنی و زنجیرزنی شرکت کنند؟
ج. شرکت زنان در دسته‌ های سینه زنی و زنجیر زنی شایسته نیست.

س۲۰. اگر انسان در زیارتگاه های ائمه(علیهم السلام) خود را به زمین بیندازد و همانند بعضی از مردم که صورت و سینه خود را برزمین می مالند تا از آن خون جاری شود و به همان حالت وارد حرم می شوند، عمل کند چه حکمی دارد؟
ج. این اعمال که به عنوان اظهار حزن و عزاداری سنّتی و محبت ائمه(علیهم السلام) محسوب نمی شوند از نظر شرعی اعتباری ندارند، بلکه اگر منجر به ضرر بدنی قابل توجه و یا وهن مذهب شوند، جایز نیست.

ادامه »

موضوعات: محرم, اجتماعی, احکام, مناسبتی
[پنجشنبه 1395-07-29] [ 09:54:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ( أین الطالب بدم المقتول بکربلا ) ...

هزار بار نوشتم و پاره کردم باز
نیامدی و دلم را ستاره کردم باز

چقدر شعر شدم شعرهای آبی رنگ
ردیف و قافیه و استعاره کردم باز

چقدر سوره شدم آیه آیه دلتنگی
چقدر محض شما استخاره کردم باز

گره به قلب من افتاده صد هزار گره
به اسم اعظمتان راه چاره کردم باز

دلم گرفت از این شهرهای بی موعود
تمام پنجره ها را دوباره کردم باز

دخیل بسته دلم، روضه ای بخوان آقا
هوای کودک بی گاهواره کردم باز

کوچکترین جمله برای بزرگترین دعا :

اللهــم عجــل لولیــک الفـــرج

موضوعات: محرم, مناسبتی
[چهارشنبه 1395-07-28] [ 11:49:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ویژگی وتفاوت امام حسین(ع)با پیامبر ودیگر پیشوایان ...

حسین به گونه ای ویزه دری از درهای بهشت است وکشتی نجات از طوفان هاست.

آری پیامبر وپیشوایان پس از او همگی درهای بهشت اند ولی در حسین فراخ تراست.همگی کشتی نجات اند ولی کشتی حسین در گرداب های پرخروش ،پرشتاب تر ولنگر انداختن وپهلو گرفتن آن برساحل های نجات آسان تراست.

آنان همگی چراغ های فروزان ره یافتگی اند ولی فروغ حسین (ع)گسترده تر وبرخورداری از فروغش فزون تر است.آنان همگی پناه گاههایی استوارند ولی راه رسیده به پناهگاه حسین آسان تر وسهل تراست.(برگرفته از کتاب امام حسین این گونه بود.)

موضوعات: محرم
[یکشنبه 1395-07-25] [ 08:21:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  سلام بر علمدار کربلا ...

تو آغاز شدی؛ با بازوانی خیبرگشا و بلندبالاییِ پرطاقت که نسب از حیدر کرّار داشت و میراث دار تمام صبر بی باک علوی بود؛ از دامان زنی خدایی که چراغ خانه علیِ بی‏ فاطمه بود و هرگز، جز به کنیزی فرزندان زهرا رضایت نداد.

فرات، از همان صبح میلاد، چشم به راه تو بود و خواب دست‏های دلیر تو را می‏ دید.

مشک‏های بی‏ قرار روزگار، از همان موسم، با نام تو بغض می‏ کردند و تمام لب‏تشنگان زمین، با اسم تو سیراب می‏ شدند.

خوش آمدی پسر ام‏ ا لبنین…!

خوش آمدی، قمر بنی‏ هاشم!…

آه، در این چشم‏ها چه شجاعتی موج می‏زند! این دست‏ها چه خوبند برای ساقی شدن! این بازوان، چه بی نظیر ندکه علم‏دارِ آتیه حسین من باشند!

این پیشانی بلند، بی‏گمان تلاوت «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفار رُحَماءُ بَینَهُم» است.

در آن روز جگرسوز، موسای نینوا، چه هارون خجسته‏ ای خواهد داشت و حرم رسول اللّه‏، چه عموی مهربان و عاشقی!

آغوش طفلی که امروز در آغوش من است، فردا، تاب خواهد داشت تا تمام کودکان تشنه‏ ام را در خویش بگیرد.

خوش آمدی عباس من! شانه‏ هایت را رویینه‏ تن کن، برای به دوش کشیدن مشکی که از جنس گریه های سر در چاه پدر خواهد بود. چشم‏هایت را مهیا کن تا شعبگیِ کینه را تاب بیاورد و زانوانت را که اگر بر خاک افتادند، در محضر «حسین» به ادب برخیزند؛ حتی اگر آغوش عاشقت، بی دست و بی پا مانده باشد.

از همین امروز، آغوش بگشا بر روی تمام آینده نیزه و شمشیر و تشنگی؛ آتیه‏ ای که پر از ناله‏ه ای سه‏ سالگی دخترکان و بی‏تابی شش ‏ماهه است؛ آتیه‏ ای به رنگ خون گلوی حسین، به رنگ اسارت زینب، به رنگ فرات جاری و شهیدانِ عطش‏ زده… .

خوش آمدی پسر ام البنین! منتظر باش برای روزی که فاطمه به مادری‏ ات بیاید.

نوشته : استاد زهره ماندگاری

موضوعات: محرم
 [ 08:18:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  امام حسین علیه السلام با شهادت خود به بالاترین مرحله سلوک معنوی رسیدند. پس اشک ریختن برای ایشان چه معنایی دارد؟ ...

آنان با شهادت به قرب الهی رسیدند و این افتخاری بزرگ است و نباید ناراحت بود.مسیحیان نیز برای کشته شدن مسیح گریه و عزاداری نمی‌کنند، بلکه حتی جشن می‌گیرند.
پاسخ :
عاشورا و حادثه کربلا از چند جنبه قابل ارزیابی و تحلیل است که هر کدام می تواند حکم خاص داشته باشد.
در ابتدا با دو چهره از عاشورا رو به رو هستیم:
اوّل: زیبایى‏ها
زیبایى‏ها یعنى عظمتى که حضرت ابا عبداللَّه (ع) و یاران ایشان در ابعاد مختلف آفریده، عالى‏ترین جلوه‏هاى کمال انسانى را با عمل خویش ترسیم نموده و بزرگ ترین درس را به بشر آموخته اند. این بُعد از حادثه عاشورا بسیار غرورانگیز و افتخارآفرین است. به راستى باید به خود بالید که در چنین مکتب درخشانى پا به عرصه وجود نهاده و در آن رشد یافته‌ایم و با آن مى‏میریم و حاضریم همة هستى خود را در راه مکتب نثار کنیم.
شهادت برای شهید یک موفقیت، بلکه بزرگ ترین موفقیت است . امام حسین (ع) فرمود : «جدم پیامبر به من فرمود : نزد خدا مرتبه‌ای داری که جز با شهادت به آن نائل نمی‌گردی.»
شهادت حضرت، عالی ترین حد کمال به حساب می آید. بر این اساس شهادت برای شهید یک پیروزی به شمار می‌آید و جشن و شادمانی می طلبد. سید بن طاووس می گوید : اگر دستور عزاداری به ما نرسیده بود ، ایام شهادت امامان را جشن می گرفتم . علی (ع) آن گاه که می بیند مرگ به صورت شهادت نصیبش شد، از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجد.(1)
حضرت بعد از ضربت خوردن می فرماید:
«والله ما فجأنی من الموت وارد کرهتُه و لا طالع أنکرتُه و ما کنتُ إلا کقارب ورد و طالب وَجَدَ و ما عند الله خیر للابرار؛(2) به خدا سوگند! هیچ امر خلاف انتظاری برای من رخ نداده؛ آن چه پیش آمده، همان است که در آرزوی نیل به آن بودم. مانند کسی هستم که در جستجوی آب در صحرایی می گردد و ناگهان چاه آبی یا چشمه ای پیدا می شود . مَثَل جوینده ای هستم که به مطلوب خود رسیده است.»
دوش در وقت سحر از غُصّه نجاتم دادند و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
چه مبارک سحری بودوچه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند
آری بر اساس این رویکرد ، شهادت اولیای الهی جشن و شادی دارد؛ جشن و شادی برای رسیدن به عالی ترین مرتبه کمال و لقای محبوب از طریق شهادت.
دوم: چهره غمبار
چهره دیگر عاشورا جنبه تراژدیک، غمبار و اسفبار آن است. تأسف از این که چرا امت، حق امام (ع) را پاس نداشته و ناجوانمردانه‏ترین برخورد را نسبت به محبوب‏ترین خلق خدا و شریف‏ترین انسان‏ها روا داشتند. ظلمى که بر امام (ع) و اهل بیت و یاران ایشان تحمیل شد، دل هر انسان نیکوسیرتى را به درد مى‏آورد و روح آدمى را سخت مى‏آزارد و جشن و شادی در اینجا معنا ندارد. چگونه می توان در مواجهه با این چهره از عاشورا متاثر نشد؟! امام حسین ( ع ) به واسطه شخصیت عالیقدر و شهادت‏ قهرمانانه‏اش مالک قلب‌ها و احساسات صدها میلیون انسان است.
کیست که بشنود در آن صحراى سوزان با وجود عطش جانکاه، در میان صدها مأمور دشمن حضرت ابی الفضل العباس (ع) خود را به شریعه رساند و چون در رودى عظیم و آب گوارا قرار گرفت و آب را تا دهان آورد، ولى همین که به یاد تشنگى حضرت ابی عبداللَّه (ع) و فرزندانشان افتاد، به خود اجازه نوشیدن نداد و لب تشنه با مشک پر از آب برگشت، این مردانگى و شرافت، او را به ریختن اشک وادار نسازد؟!
در حال گریه و رقت و هیجان، انسان بیش از هر حالت دیگر خود را به محبوبی که برای او میگرید نزدیک میبیند ، و در حقیقت در آن حال است که خود را با او یکسان میبیند . خنده و شادی بیشتر جنبه شخصی و در خود فرو رفتن دارد اما گریه بیشتر از خود بیرون‏ آمدن و خویش را فراموش کردن و با محبوب یکی شدن است. به تعبیر شهید مطهری «گریه بر شهید، شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح وی و موافقت با نشاط و حرکت او است».(3)

ادامه »

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت
[شنبه 1395-07-24] [ 08:15:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  #روضه_های_مصور ...

روضه_های_مصور
کودکان_حسینی
سلام دوستان و عزیزان و بزرگواران
من این هفته که سر کلاس رفتم از دانش آموزام خواستم تا برام نامه بنویسن نامه ای به علی اصغر علیه السلام حالا دوست دارم بعضی از نامه ها رو براتون بنویسم تا شمام بخونید قشنگ نوشتن تا زبان خودشون نوشتن …..
اولین نامه ……………
نامه: سلام به طفل شش ماهه رباب من دختری11ساله هستم هروقت نام زیبای توروی لبم جاری میشود………. چشمان سیاهم پراز اشک میشود………. من خیلی از حادثه ای که در کربلا افتاده بودناراحتم خیلیییییییییی……. ان ملعون های بی رحم به تواب ندادند…… خواهران و عمه ات را به اسارت بردند…. سر پدرت رابریدند……. دست عمویت عباس را قطع کردند برادرت علی اکبر را……. اکنون بسیارناراحتم…… من امسال برای اولین بار برای پدرت گریه کردم….. نمیدانم کی قرار است نامه ام رابخوانند …… ونمیدانم توداری نامه ام رامیخوانی یانه. می بینی علی اصغر؟ مادرکه نباشدنظم خانه به هم میریزد علی درنجف…. حسین درکربلا….. و….

دانش آموزان کلاسم

موضوعات: محرم, مناسبتی
 [ 03:03:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت