نخستین وظیفه بعد از ازدواج | ... | |
لازم است زن و شوهر در آغاز زندگى یکدیگر را بشناسند، با طرز تفكر، اخلاق، خواسته ها، تمایلات و توان جسمى هم آشنا شوند، از نقاط ضعف و قوت یك دیگر آگاهى یابند و این شناخت هم به منظور تحكیم بنیاد زناشویى و دست یابى به راه هاى تنظیم زندگى، تعدیل خواسته ها و حداكثر استفاده كردن از امكانات موجود باشد، نه به قصد عیب جویى و كشف نقاط ضعف شخص مقابل. اگر با بینش مناسب در صدد شناخت یك دیگر برآمدند و در هم دیگر نقطه ضعفى یافتند، هرگز سر و صدا راه نمى اندازند، بلكه سعى مى كنند وضع موجود را اصلاح نمایند. نقطه ضعف، از دو حال خارج نیست: یا نقص جسمانى است و یا اخلاقى و روانى. اگر نقص جسمانیِ قابل اصلاح است، كه در این صورت باید در صدد چاره برآیند و از طریق معمول، آن را اصلاح نمایند. چنان چه نقص جسمانیِ غیر قابل اصلاح باشد، در این صورت باید زندگى خود را با وضع موجود، تطبیق دهند و تا پایان عمر با هم زندگى كنند. و اما اگر نقص اخلاقى و روانى است، در این صورت با خیرخواهى و تفاهم، در صدد اصلاح آن برآیند، و اگر با بردبارى و مهربانى عمل نمایند غالباً اصلاح و حداقل تعدیل خواهد شد و اگر در اصلاح عیب اخلاقى توفیق نیافتند، باز هم به صلاح آن هاست كه با گذشت و اغماض، آن را نادیده بگیرند و خود را با وضع موجود تطبیق دهند. مرد اگر نقصى در همسرش مى بیند و احساس مى كند كه قابل اصلاح نیست، همسرش را با همان نقص بپذیرد و تصمیم بگیرد هر طور شده با او زندگى كند. مثلاً، اگر همسرش عصبانى است اسباب عصبانیت او را فراهم نسازد و اگر عصبانى شد بردبارى و گذشت نشان بدهد. ادامه مطلب : اگر زود رنج است سعى كند وسیله رنجش او را فراهم نسازد و اگر رنجیده شد از او دل جویى كند. اگر در زندگى نامنظم است و تأكیدات و توصیه ها هم در او كارسازنیست، با گذشت و فداكارى، خود را با وضع موجود تطبیق دهد و مقدارى را نادیده بگیرد و بعضى ها را هم خودش منظم سازد. شناخت باید به قصد اصلاح، خیرخواهى و استوار ساختن بنیاد خانواده صورت گیرد، نه به منظور بهانه گیرى، عیب جویى و اشكال تراشى. به هر حال زن و شوهر باید توجه داشته باشند كه جز معصوم (ع)، هیچ كسى بى عیب و نقص نیست، نهایت این كه هر انسانى عیب یا عیوب خاصى دارد و دیگرى عیب هایى دیگر. انسان باید فكر كند مگر خودش بى عیب است كه از همسرش انتظار دارد كاملاً بى عیب باشد. البته بیش ترِ عیب ها قابل اغماضند و مى شود با تحمل آن ها، خوش و خرم زندگى نمود. حیف نیست انسان با مشاهده یك عیب كوچك، زندگى را بر خود و همسرش تلخ و ناگوار سازد؟! به هر حال مهم ترین وظیفه زن و شوهر در آغاز زندگى، شناخت یك دیگر و در مرحله بعدى، فراگرفتن آیین همسردارى است. فكر نكنید كه همسردارى كار ساده اى است، بلكه فن بسیار ظریف و حساسى است كه نیاز به علم و آگاهى دارد. زن و شوهر باید در آغاز زندگى، فن همسردارى را بیاموزند و به مرحله عمل در آورند و اگر در این باره كوتاهى كنند، عواقب سوء آن را در آینده اى نزدیك مشاهده خواهند كرد. در آن زمان دیگر اصلاح، دشوار و چه بسا غیر ممكن خواهد بود. لازم است یادآور شوم كه دوران اول ازدواج، یعنى دو سه سال اول زندگى زناشویى، دوران بسیار حساس و مهم و در واقع خطرناك است; زیرا دختر و پسرى كه زندگى جدید را آغاز مى كنند قبلاً براى همسردارى آماده نشده بودند. به این دلیل، برخورد آن ها غالباً حساب شده نیست، ناچارند آیین همسردارى را به وسیله تجربه و در طول سال هاى متمادى فراگیرند، و به تدریج خودشان را تعدیل كنند و با شرایط جدید تطبیق دهند. چون خام و بى تجربه اند ممكن است دست به اقدام خطرناكى بزنند و بنیاد خانواده را در معرض انحلال قرار دهند. چه بسیارند افرادى كه در اثر عجله و لج بازیِ بى دلیل در سال هاى اول زندگى، بنیاد ازدواج خود را متلاشى نموده اند، در صورتى كه اگر مقدارى صبر و بردبارى به خرج مى دادند، مى توانستند با تحمل هم زندگى را ادامه دهند. بنابراین، به عروس و دامادهاى جوان توصیه مى كنم كه دردوران اول ازدواج، صبر و عاقبت اندیشى بیش ترى از خود نشان دهند و تعادل اعصاب خویش را حفظ كنند و از هر گونه اقدام تندى جداً اجتناب نمایند و سعى كنند مشكلاتشان را با تفاهم و انصاف حل و فصل نمایند.
[یکشنبه 1394-10-20] [ 10:11:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|