وقتی که برنامه ی امتحانات را دید گفت: اوووه حالا کو تا امتحانات خیلی وقت دارم؛ یه هفته مونده به امتحانات گفت: هنوز خیلی زوده وقت هست … میخونم، شب امتحان شد و البته هنوز وقت بود…
فردا دید دوستش که سطح علمیش از اون خیلی کمتر بود داره به تمام سوالات جواب میده
خیلی ناراحت شد که چرا فرصت هامو از دست دادم.
بعد از ظهر که داشت از مدرسه بر میگشت نگاهش روی دیواری افتاد که یک حدیث از امیر المومنین (علیه السلام) روش نقش بسته بود:
از دست دادن فرصت ها غصه است.
(حکمت 118)
اولش بیشتر ناراحت شد و باز قضیه امتحان یادش اومد اما کمی فکر کرد روی حدیث، خیلی براش جالب بود که واقعا اگر یک چیز ارزش غصه خوردن داشته باشه از دست دادن فرصت هاست اما نه به این معنا که بشینیم و به خاطر فرصت های گذشته ناراحت باشیم که این خودش باعث از دست دادن فرصت های الانمون میشه بلکه یادمون باشه هر فرصتی که از دست دادیم دیر یا زود به خاطر از دست دادنش ناراحت میشیم.
از اون روز یه دفترچه برداشت و شروع کرد کارهاش را توش نوشتن و هر هفته برنامه ریزی می کرد که چطور از فرصت هام استفاده کنم.
تو همین برنامه ها زمان رفت و برگشت مدرسه را اختصاص داد به حفظ کردن حکمت های نهج البلاغه و اینجوری بود که بعد از یک سال تحصیلی تمام حکمت ها را حفظ کرد.
حال ما چقدر درس ائمه را حفظ کرده و یاد گرفته ایم ما با خود و فرصت هایمان چه کرده ایم ؟؟؟؟؟؟
راستی هنوز وقت هست برای حسینی شدن برای خدایی شدن برای امام زمانی شدن یا نه ؟!؟!؟!!؟!؟
موضوعات: دل نوشته, اجتماعی, نکته های ناب
[پنجشنبه 1395-07-15] [ 05:26:00 ب.ظ ]