و اما استاد و شاگرد از منظر اخلاق | ... | |
یکی از مباحثی که دایم مورد نظر اساتید اخلاق می باشد احترام به استاد است ، که گاهی با همین اهمیت دادن و احترام گذاشتن به استاد انسان می تواند به مقامات علمی بالایی دست بیابد و لذا در این مقاله جنبه ها و داستانهای از این بحث را مطرح می کنیم.
احترام به علما و اساتید ارزش علم و دانش در قرآن: یكی از ارزشهای اسلامی در قرآن، «علم و دانش» است. «… هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ…» [1] «آیا دانایان و نادانان با هم برابرند؟».
آیا كسانی كه در تحصیل فضایل و آگاهیهای مفید و مؤثر در كمال خویش گام بر میدارند، با گروهی كه از حیات جز خواب و خوراك و… چیزی نمیدانند برابرند؟ شكی نیست كه برتری و ارجحیت، همانا از آن كسانی است كه در راه تحصیل علم گام بر میدارند، و ساعتهایی را به تعلیم و تعلم سپری میسازند و از دیار جهالت و لو چند قدم در شبانه روز به سوی عالم علم و نور، هجرت میكنند:
آن را كه فضل و دانش و تقوا مسلّم است هر جا قدم نهد قدش خیر مقدم است در پیشگاه علم مقامی عظیم نیست از هر مقام و مرتبهای علم، اعظم است جاهل اگر چه یافت تقدّم مؤخر است عالم اگر چه زاد مؤخّر مقدّم است جاهل به روز فتنه ره خانه گم كند عالم چراغ جامعه و چشم عالم است
ادامه مطلب : در دین مقدس اسلام و سیره عملی پیامبر و اهل بیت همواره بر تكریم علما و دانشمندان دین تأكید شده است. چنانكه امام موسی كاظم ـ علیه السّلام ـ فرمود: «عَظِّمِ الْعالِم لِعِلمِهِ وَدَعْ مُنازَعَتَهُ[2]؛ عالم را به جهت علمش تعظیم و احترام كن و با او منازعه منما.»
امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: «مَنْ وَقَّرَ عالِماً فَقَدْ وَقَّرَ رَبَّهُ[3]؛ كسی كه به عالمی احترام نماید، به خدا احترام نموده است.»
پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «اَكْرِمُوا الْعُلَماءَ فَاِنَّهُمْ وَرَثَهُ الْأَنْبِیاءِ فَمَنْ أَكْرَمَهُمْ فَقَدْ اَكْرَمَ اللهَ وَرَسُولَهُ[4]؛ دانشمندان را گرامی دارید كه آنها وارثان پیامبرانند و هر كه آنان را احترام نماید، خدا و رسولش را احترام نموده است.»
انگیزه تكریم علما این همه تكریم و احترام نسبت به عالمان در فرهنگ دین، بدین جهت است كه آنان انسانهای متعهد، راهنمای مردم، مخالف بدعتها، پاسدار اندیشههای ناب، طرفدار حقوق محرومان، روشن كنندهی چراغ امید در دل آنان و… هستند و گرنه، این همه تكریم برای كسانی كه از تعهد و مسئولیت بهرهای نبردهاند معنا ندارد.
كسی كه اندك آشنایی با تاریخ حوزهها داشته باشد، میداند كه تنها عالمان الهی بودهاند كه از میان مردم برخاستهاند و همراه آنان زندگی كردهاند و در غم و شادی شریك آنان بودهاند و هر جا خطر و دشواری بوده است، خود را سپر بلا نموده و از شرافت و عزت مردم دفاع كردهاند. اینها و صدها ویژگی دیگر، زمینهی تجلیل و تكریم از علمای صالح و راستین را فراهم نموده است.
دیدگاههای رهبر معظم انقلاب طلبه قدیمی، بین ده نفر استاد، یک استاد را انتخاب میکرد و بعد نوکر آن استاد میشد. ما ها نوکر استادمان بودیم. حاضر بودیم واقعا نوکری اساتید را بکنیم.
دستشانرا میبوسیدیم، احترامشان میکردیم و از ته دل به آنها محبت میورزیدیم. طلبه اینطوری بود. زمانهای قبلاز ما هم، همین طور بود. آنوقت «آدابالمتعلمین» به ما میگفت که در تاریکی،یک شانه از استادتان جلو تر بروید تا اگر چاه است، شما بیفتید و استادتان نیفتد.
طلبه در مقابل استاد، با ادب بود. نه اینکه احساس صمیمیت نباشد. خیر، استاد خیلی هم صمیمی و مانند پدر بود؛ اما این پسر در مقابل استادش، با کمال ادب رفتار میکرد.
* و اما شهید ثانی اینگونه میفرمایند : بر دانشپژوه لازم است که در مقابل استاد،همراه با ادب، آرامش، فروتنی و افتادهحالی، بنشیند، در حضور استاد به دیوار یا پشتی یا از این قبیل، تکیه ندهد و ….
در محضر استاد، درِ گوشی صحبت نکند؛ با چشم به کسی اشاره نکند؛ بیدلیل سخن نگوید؛ سخن خندهآور یا مبتذل و هرآنچه را که حاوی بیادبی یا گفتمان ناروا است، بر زبان نیاورد؛ تا اجازه نگرفتهاست، لب به سخن نگشاید؛ بیدلیل و بدون آنکه استاد بخندد، نخندد؛ اگر نتوانست جلوی خنده خود را بگیرد، به تبسم، آن هم بدون هیچ صدایی بسنده کند.
او باید بداند که فروتنی در برابر استاد، مایه عزتمندی، افتخار و بلند مرتبگی است و بزرگداشت حرمت وی، به پاداش الهی میانجامد و اهتمام به خدمت او شرافتآمیز است.
* او را گرامی بدارد. در سخن گفتن و پاسخ دادن، و در بود و نبود استاد، او را گرامی بدارد و با خطاب مفرد، با او سخن نگوید؛ او را از دور نخواند؛ در خطاب به او عباراتی نظیر؛ «سرورم» و «استاد» به کار ببرد.
برای تکریم او از صیغه جمع بهره گرفته و او را مخاطب سازد؛ مثلاً بگوید «در این مورد چه میفرمایید؟»، «نظر شما در این باب چیست؟»، «شما که خدایتان از شما راضی باشد، فرمودید …»، «خدا از شما بپذیرد»، «رحمت خدا بر شما باد» پی نوشت ها : [1] . زمر/9. [2] . بحارالانوار، ج78، ص309. [3] . غرر الحكم، ج5، ص351. [4] . نهج الفصاحه، حدیث 450. منبع: نسیم هدایت (رهنمودهای بزرگان به طلاب جوان)- 158 تا 162 راسخون
[پنجشنبه 1395-06-11] [ 07:03:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|