ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  سنت افطاری به مثابه یک مناسک اجتماعی ...

سنت افطاری رایج، امروزه در حد فامیل و آشنایان خانوادگی مانده است و کمتر شاهد افطاری دادن به غیر از کسانی که به خانه‌های افراد رفت و آمد می‌کنند هستیم. البته گاه افطاری‌هایی به عنوان نذری در برخی شب‌های خاص ماه رمضان به همسایگان یا حتی چای و شربت دادن در کنار خیابان‌ها دیده می‌شود. همچنین سنت خوبی نانواها دارند که در برخی روزهای این ماه مبارک، نان را به رایگان توزیع می‌کنند. اما هیچ یک از این‌ها نمی‌تواند عنوان «افطاری» داشته باشد. آن‌چه ما در این یادداشت به دنبال آن هستیم، ترویج افطاری دادن به عنوان پهن کردن سفره در مسجد، یا توزیع یک «بسته» شامل افطاری ساده به مردم رهگذر و ناشناس یا افراد در یک محله است. این نوع از افطاری دادن هر چند وجود دارد، اما خیلی گسترده نیست سنت افطاری که غالباً محدود به روابط فامیلی، همسایگی و حداکثر محلی بوده است تا تبدیل آن به یک سنت یا مناسک گسترده‌ی اجتماعی، راهی طولانی اما شیرین در پیش دارد که مبتنی بر مخاطب‌شناسی خاصی در رسانه است. این‌گونه مخاطب‌شناسی در جامعه‌ی ایران که بر اساس عمل فرد به فرایض و واجبات دینی انجام می‌شود می‌تواند بسیار کارآمد باشد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به این نکته مهم توجهی خاص فرموده و به مسلمین دستور می فرماید که برای ایجاد اتحاد و انسجام میان همه اقشار جامعه همدیگر را به بهانه افطار دعوت کنید تا در سایه ماه رمضان اتحاد و اتفاق هر چه بیشتر میان مسلمانان ریشه بدواند. در این باره آن حضرت می فرماید:
«ای مردم! هر کس از شما مومن روزه داری را در این ماه افطاری دهد، برای او است در مقابل این عمل، ثواب آزاد کردن بنده، و آمرزش گناهان گذشته اش.رسول گرامی اسلام در خطبه غراء شعبانیه درباره یکی از سنت‌های زیبا در ماه رمضان سخن گفته و بر عمل به آن حتی به اندازه یک خرما یا جرعه شربت آبی سفارش جدی می‌کننداین سنت حسنه و زیبا که در ماه رمضان نمود و نماد دارد، سنت “افطاری دادن” است که متاسفانه گاهی به سبب تجمل گرایی و ریخت و پاش‌های بیهوده این سنت نیکو و پسندیده مورد غفلت واقع می‌شود.هیچ چیز مانند غذا دادن و قربانى كردن انسان را به خداوند متعال نزدیك نمی‌كند. (بحارالانوار، ترجمه ج 67 و 68، ج‏2، ص347) در این میان افطاری بهتر و برتر است وَ قَالَ النَّبِیُّ(صلی الله علیه و آله) مَنْ فَطَّرَ فِی هَذَا الشَّهْرِ مُؤْمِناً صَائِماً كَانَ لَهُ بِذَلِكَ عِنْدَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِتْقُ رَقَبَةٍ وَ مَغْفِرَةٌ لِمَا مَضَى مِنْ ذُنُوبِهِ فَقِیلَ لَهُ یَا رَسُولَ اللهِ لَیْسَ كُلُّنَا نَقْدِرُ عَلَى أَنْ نُفَطِّرَ صَائِماً فَقَالَ إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى كَرِیمٌ یُعْطِی هَذَا الثَّوَابَ مِنْكُمْ مَنْ لَمْ یَقْدِرْ إِلَّا عَلَى مَذْقَةٍ مِنْ لَبَنٍ یُفَطِّرُ بِهَا صَائِماً أَوْ شَرْبَةٍ مِنْ مَاءِ عَذْبٍ أَوْ تُمَیْرَاتٍ لَا یَقْدِرُ عَلَى أَكْثَرَ مِنْ ذَلِك. (من لا یحضره الفقیه، ج2، ص134)

پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود هر كس یك مؤمن روزه ‏دار را در این ماه افطارى دهد، پاداشى برابر با آزاد كردن یك بنده نزد خدا داشته، و مایه آمرزش گناهان گذشته وى نیز خواهد بود، پس گفتند: یا رسول الله، همگى ما قادر بر افطارى دادن به روزه دارى نیستیم، پس فرمود: خداى تبارك و تعالى چندان كریم است كه به كسى از شما كه نتواند جز با جرعه شیر آمیخته با آبى، یا شربت آب گوارایى، یا چند دانه خرما روزه‌دارى را افطارى دهد و بر انفاق چیزى بیش از این قادر نباشد، همین ثواب را عطا مى‏ كند.

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[دوشنبه 1395-03-24] [ 12:01:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  دو فرصت در ماه رمضان ...

در ماه‌های مبارک رمضان همواره دو فرصت پیش روی ما قرار دارد. این ماه در وهله‌ی نخست فرصتی برای خودسازی و تهذیب نفس و نزدیکی به خدا است. فرد به اصلاح رفتار و اعمال و ارتباطش با خدا و خلق او می پردازد. او می‌کوشد تا از هر آن‌چه که رابطه‌اش را با خدا و خلق او مخدوش می‌کند پرهیز کند. از جمله‌ی این امور می‌توان به اعمالی اشاره کرد که حق دیگران را تضییع می‌کند مانند غیبت کردن. این اعمال به شدت رابطه‌ی فرد با خدا را مکدر می‌کند.

فرصت دوم که خود ناشی از فرصت نخست است، آمادگی جامعه برای اصلاح هنجارها و رفتارهای جمعی است. تفاوت این دو فرصت در این است که فرصت نخست کاملاً در اختیار فرد بوده تا او برحسب درک اهمیت آن و میزان توان و آمادگی خود از آن بهره‌برداری کند، اما استفاده از فرصت دوم، معطوف به میزان درک و شناخت این فرصت از سوی مسئولان و کارگزاران حکومت و توان برنامه‌ریزی و اجرایی آن‌ها است.

یکی از فرصت‌های نادر ماه مبارک رمضان، ترویج سنت «افطاری» است که آثار فردی و اجتماعی بسیاری دارد. این سنت نیز همانند بسیاری از سنن پسندیده به دلیل مشکلات گوناگونی مانند مسائل اقتصادی، تغییر باورهای اجتماعی درباره‌ی سطح ارتباطات با دیگران، غلبه‌ی تجمل‌گرایی در خانواده‌ها و البته جابجایی جمعیت و مهاجرت‌های محلی و منطقه‌ای در برخی موارد گرفتار غبار فراموشی شده است. زیرا سنت‌ها معمولاً در روابط نزدیک اجتماعی از نوع معاشرت، پایدار می‌مانند و این همان چیزی است که با مهاجرت‌ها تقریباً از بین می‌رود، چون بنای زندگی در شهرهای بزرگ در ناشناس بودن است. البته گاهی برخی اقوام پس از مهاجرت ارتباطات جدیدی میان خود به وجود می‌آورند که اگر به درستی هدایت شود می‌تواند کارکردهای مثبت و البته متفاوتی داشته باشد. تفاوت سنت افطاری با دیگر سنت‌ها، اصلاح و تقویت رابطه‌ی فرد با خدا و با عموم جامعه خصوصاً جامعه‌ی مؤمنان است. از این جهت به سختی می‌توان جایگزینی دیگر برای سنت افطاری در ماه رمضان یافت.

یادداشتی از دکتر حسن خجسته

سفره افطاری ساده منزل پدر عزیزم

تاریخ : 1395/03/23

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[یکشنبه 1395-03-23] [ 11:44:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اگر روزی فراموش کردم خدای ِ بزرگی دارم پروردگارا تو فراموش مکن که بنده کوچکی داری ...

پروردگارا با زبان روزه ، با دستانی خالی به درگاهت آمده ام تا بگویم ببخش مرا که  اگر دنیایم کمی تنگ شد غصه خوردم اما وقتی یاد تو برایم کمرنگ شد غصه نخوردم ببخش مرا که برای دنیا گریه کردم اما وقتی نمازم قضا شد برای آخرتم گریه نکردم …

پرورردگارا یاری ام کن که روزه ام تنها تحمل رنج گرسنگی و تشنگی برای بدنم نباشد…

پرورردگارا یاری ام کن روزه ی دل بگیرم  قلبم را از پلیدی ها،پستی ها، حسدها،کینه ها،نامهربانی ها پاک کنم…

پرورردگارا یاری ام کن تا بتوانم روزه ی زبان بگیرم و زبانم از باز شدن به ناسزا ، تهمت،دروغ،زخم زبان در امان باشد…

پرورردگارا یاری ام کن بتوانم از روزهای زندگی ام ، از عمرم که در حال سپری شدن است به بهترین شکل ممکن استفاده کنم…

پروردگارا کمکم کن بتوانم اندیشه ام را از ابتذال و قضاوت ناروا پاک کنم…

پرورردگارا یاری ام کن که سراسر عمرم را روزه باشم از پلیدی هایی که مرا از مهر بیکران تو دور میکند …

پرورردگارا در آخر می گویم نگاهت را ، دست پرمهرت را ، محبتت را ، عشقت را ، و هر آنچه خودت میدانی از من نگیر …

پروردگارا دوستت دارم………..

عکس گرفته شده در سحر ماه مبارک رمضان 1395/03/23

دل نوشته : اکرم رضایی


موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:10:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  آیا اگر كسى به یقین رسید، نمازش را ترك كند؟! ...

در قرآن آمده است: «وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى یَأْتِیَكَ الْیَقِینُ» یعنى‏ عبادت كن تا به یقین برسى. پس آیا اگر كسى به یقین رسید، نمازش را ترك كند؟!
پاسخ: اگر گفتیم: نردبان بگذار تا دستت به شاخه بالاى درخت برسد، معنایش این نیست كه هر گاه دستت به شاخه رسید، نردبان را بردار، چون سقوط مى‏كنى.
كسى كه از عبادت جدا شد، مثل كسى است كه از آسمان سقوط كند «فَكَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ» به علاوه كسانى كه به یقین رسیده‏اند مانند: رسول خدا و امامان معصوم، لحظه‏اى از عبادت دست برنداشتند. بنا بر این مراد آیه، بیان آثار عبادت است نه تعیین محدوده‏ى عبادت.

آیات و روایات، براى عبادت شیوه‏ها و شرایطى را بیان نموده است، ولى چون این آیه، اوّلین فرمان الهى خطاب به انسان در قرآن است، سرفصل‏هایى را بیان مى‏كنیم تا مشخّص شود عبادت باید چگونه باشد:

1ـ عبادت مامورانه، یعنى طبق دستور او بدون خرافات.
2ـ عبادت آگاهانه، تا بدانیم مخاطب و معبود ما كیست. «حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ» (نساء، 43)
3ـ عبادت خالصانه. «وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» (كهف، 110)
4ـ عبادت خاشعانه. «فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» (مؤمنون، 2)
5ـ عبادت مخفیانه. پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: «اعظم العبادة اجراً اخفاها» (بحار، ج 70، ص 251)
6ـ عبادت عاشقانه. پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمودند:«افضل الناس مَن عَشق العبادة» (بحار، ج 70، ص 253)
و خلاصه در یك نگاه باید بگوییم كه براى عبادت سه نوع شرط است:
الف: شرط صحّت، نظیر طهارت و قبله.
ب: شرط قبولى، نظیر تقوى.
ج: شرط كمال، نظیر اینكه عبادت باید آگاهانه، خاشعانه، مخفیانه و عاشقانه باشد كه اینها همه شرط كمال است. (براى تفصیل بیشتر به كتاب پرتوى از اسرار نماز و تفسیر نماز نوشته حجت الاسلام قرائتی مراجعه نمایید)

پیام‏های آیه:
1ـ دعوت انبیا، عمومى است و همه مردم را دربر مى‏گیرد. «یا أَیُّهَا النَّاسُ»
2ـ از فلسفه‏هاى عبادت، شكرگزارى از ولى نعمت است. «اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِی خَلَقَكُمْ»
3ـ اوّلین نعمت‏ها، نعمت آفرینش، و اوّلین دستور، كُرنش در برابر خالق است.
«اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِی خَلَقَكُمْ»
4ـ مبادا بت‏پرستى یا انحراف نیاكان، ما را از عبادت خداوند دور كند، حتّى آنان‏نیز مخلوق خداوند هستند. «وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ»
5ـ عبادت، عامل تقواست. اگر عبادتى تقوى ایجاد نكند، عبادت نیست.«اعْبُدُوا» «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»
6ـ به عبادت خود مغرور نشویم كه هر عبادتى، تقوا ساز نیست. «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»

تفسیر نمونه، ج1
 بحارالانوار، ج 70

تبیان

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 10:43:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  چرا خدا را عبادت كنیم؟ ...

پاسخ: در چند جاى قرآن پاسخ این پرسش چنین آمده است:
چون خداوند خالق و مربّى شماست. «اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِی خَلَقَكُمْ» (مشركان خالقیّت را پذیرفته ولى ربوبیّت را انكار مى‏نمودند، خداوند در این آیه دو كلمه«ربّكم» و «خلقكم» را در كنار هم آورده تا دلالت بدین نكته كند كه خالق شما، پروردگار شماست.)

چون تأمین كننده رزق و روزى و امنیت شماست.«فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ الَّذِی‏أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» (قریش، 3- 4) چون معبودى جز او نیست. «لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی» (طه، 14) عبادت انسان، هدف آفرینش انسان است نه هدف آفریننده. او نیازى به عبادت ما ندارد، اگر همه مردم زمین كافر شوند او بى‏نیاز است: «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ» چنان كه اگر همه مردم رو به خورشید خانه بسازند یا پشت به خورشید، در خورشید اثرى ندارد.

با اینكه عبادت خدا بر ما واجب است، چون خالق و رازق و مربّى ماست، ولى بازهم در برابر این اداى تكلیف، پاداش مى‏دهد و این نهایت لطف اوست.
آنچه انسان را وادار به عبادت مى‏كند امورى است، از جمله:
1ـ توجّه به نعمت‏هاى او كه خالق و رازق و مربّى ماست.
2ـ توجّه به فقر و نیاز خود.
3ـ توجّه به آثار و بركات عبادت.
4ـ توجّه به آثار سوء ترك عبادت.
5ـ توجّه به اینكه همه هستى، مطیع او و در حال تسبیح او هستند، چرا ما وصله ناهمرنگ هستى باشیم.
6ـ توجّه به اینكه عشق و پرستش، در روح ماست و به چه كسى برتر از او عشق بورزیم.

تفسیر نمونه، ج1
 بحارالانوار، ج 70

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 10:38:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  خدا چه نیازی به عبادات ما دارد؟ ...

عبادت ها و نیایش هاى ما چیزى بر جاه و جلال خدا نمى‏افزاید همانگونه كه ترك آنها چیزى از عظمت مقام او نمى‏كاهد، او نیازى به عبادت ما ندارد، اگر همه مردم زمین كافر شوند او بى‏نیاز است: «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ» چنان كه اگر همه مردم رو به خورشید خانه بسازند یا پشت به خورشید، در خورشید اثرى ندارد.

این عبادتها كلاس هاى تربیت براى آموزش تقوا است، تقوا همان احساس مسئولیت و خودجوشى درونى است كه معیار ارزش انسان و میزان سنجش شخصیت او است.

اوّلین نعمت‏ها، نعمت آفرینش، و اوّلین دستور، كُرنش در برابر خالق!!
یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِی خَلَقَكُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (بقره21)
اى مردم! پروردگارتان كه شما و پیشینیان شما را آفرید، پرستش كنید تا اهل تقوا شوید.
در آیات گذشته سوره بقره خداوند حال سه دسته (پرهیزكاران، كافران و منافقان) را شرح داد و بیان داشت كه پرهیزكاران مشمول هدایت الهى هستند، و قرآن راهنماى آنان است در حالى كه بر دلهاى كافران مهر جهل و نادانى زده، و به خاطر اعمالشان بر چشم آنها پرده غفلت افكنده و حس تشخیص را از آنان سلب نموده است و منافقان بیماردلانى هستند كه بر اثر سوء اعمالشان بر بیماریشان مى‏افزاید.
اما اینجا، بعد از این مقایسه روشن، خط سعادت و نجات را كه پیوستن به گروه اول است مشخص ساخته مى‏گوید:” اى مردم پروردگارتان را پرستش كنید كه هم شما و هم پیشینیان را آفرید تا پرهیزگار شوید.”
حال توجه به چند نكته در این مقطع ضروری به نظر می رسد:
1- خطاب” یا أَیُّهَا النَّاسُ” (اى مردم) كه در قرآن حدود بیست بار تكرار شده و یك خطاب جامع و عمومى است نشان مى‏دهد كه قرآن مخصوص نژاد و قبیله و طایفه و قشر خاصى نیست، بلكه همگان را در این دعوت عام شركت مى‏دهد، همه را دعوت به پرستش خداى یگانه، و مبارزه با هر گونه شرك و انحراف از خط توحید مى‏كند.

در كتاب‏هاى قانون، مواد قانون، بدون خطاب بیان مى‏شود، ولى قرآن كتاب قانونى است كه با روح و عاطفه مردم سر و كار دارد، لذا در بیان دستورات، خطاب مى‏كند. البتّه خطاب‏هاى قرآن مختلف است.( براى عموم مى‏فرماید: «یا ایّها الناس»، امّا براى هدایت‏یافتگان فرموده: «یا ایّها الذین امنوا» )
2- براى برانگیختن حس شكرگزارى مردم، و جذب آنها به عبادت پروردگار از مهمترین نعمت شروع مى‏كند كه نعمت خلقت و آفرینش همه انسانها است، نعمتى كه هم نشانه قدرت خدا است، و هم علم و حكمت او و هم رحمت عام و خاصش چرا كه در خلقت انسان این گل سر سبد عالم هستى، نشانه‏هاى علم و قدرت بى‏پایان خدا و نعمتهاى گسترده‏اش كاملا به چشم مى‏خورد.

آنها كه در برابر خدا خاضع نیستند و او را پرستش نمى‏كنند غالبا به خاطر این است كه در آفرینش خویش و پیشینیان نمى‏اندیشند، و به این نكته توجه ندارند كه این آفرینش بزرگ را نمى‏توان به عوامل كور و كر طبیعى نسبت داد، و این نعمتهاى حساب شده و بى‏نظیر را كه در جسم و جان انسان، نمایان است، نمى‏توان از غیر مبدء علم و قدرت بى‏پایانى دانست. بنابراین یادآورى این نعمتها، هم دلیلى است بر خداشناسى، و هم محركى است براى شكرگزارى و پرستش.
البته با توجه به آیات قرآن واضح است كه هدف از خلقت جهان و انسان، تكامل انسان‏هاست. یعنى هدف از آفرینش هستى، بهره‏گیرى انسان‏هاست ( «سَخَّرَ لَكُمُ» جاثیه، 13. «خَلَقَ لَكُمْ» بقره، 29) و تكامل انسان‏ها در گرو عبادت («وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» ذاریات، 563) و اثر عبادت، رسیدن به تقوى ( «اعْبُدُوا رَبَّكُمُ» «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» بقره، 21)
و نهایت تقوى، رستگارى است. («وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» بقره، 189)
3- نتیجه این پرستش، تقوا و پرهیزگارى است (لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ).
بنابراین عبادتها و نیایشهاى ما چیزى بر جاه و جلال خدا نمى‏افزاید همانگونه كه ترك آنها چیزى از عظمت مقام او نمى‏كاهد، این عبادتها كلاسهاى تربیت براى آموزش تقوا است، تقوا همان احساس مسئولیت و خودجوشى درونى است كه معیار ارزش انسان و میزان سنجش شخصیت او است.
4- تكیه بر” الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ” (كسانى كه پیش از شما بودند) شاید اشاره به این باشد كه اگر شما در پرستش بتها استدلال به سنت نیاكانتان مى‏كنید خدا هم آفریننده شما است و هم آفریننده نیاكان شما است، هم مالك و پرورش دهنده شما است و هم مالك و پرورش دهنده آنها، بنا بر این، پرستش بتها چه از ناحیه شما باشد و چه از ناحیه آنها چیزى جز انحراف نیست‏ .

براى برانگیختن حس شكرگزارى مردم، و جذب آنها به عبادت پروردگار از مهمترین نعمت شروع مى‏كند كه نعمت خلقت و آفرینش همه انسانها است، نعمتى كه هم نشانه قدرت خدا است، و هم علم و حكمت او و هم رحمت عام و خاصش چرا كه در خلقت انسان این گل سر سبد عالم هستى، نشانه‏هاى علم و قدرت بى‏پایان خدا و نعمتهاى گسترده‏اش كاملا به چشم مى‏خورد.

بنابراین یادآورى این نعمتها، هم دلیلى است بر خداشناسى، و هم محركى است براى شكرگزارى و پرستش.

تفسیر نور ،ج1

تبیان

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[شنبه 1395-03-22] [ 11:13:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت