ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  وصیت نامه شهید مدافع حرم مهدی ثامنی راد ...

شهید مدافع حرم مهدی ثامنی راد


بسم‌الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام محضر مبارک حضرت ولی عصرامام زمان(عج) و روح پرفتوح حضرت امام خمینی(ره) و شهدای صدر اسلام تا به حال و رهبر معظم انقلاب و فرمانده کل قوا حضرت امام خامنه‌ای و خانواده و دوستان عزیزم. حضور و توفیق اینجانب به این سرزمین امام زمان و خدمت کردن در این راه مقدس که یک اعلام حکم جهاد از جانب ولی امرمسلمین اعلام شده است بسیار خوشایند است. تقدیر چگونه باشد خدا می‌داند. ولی وظیفه و شرع را باید عمل نمود و این چند جمله را که در موضوعات مختلفی آن را بیان می‌دارم و به این مصحف می‌نگارم:
1- دوستان و همرزمان من سلام: آنچه از این خلقت به این حقیر اثبات شده این بود که هیچ چیز را بهتر از این ندیدم که دوستان، صداقت دینی داشته باشند و کاری به این ناملایماتی که اتفاق می‌افتد در بین افراد، سازمان و جامعه نداشته باشند. ما باید سعی کنیم کار و وظیفه خود را به نحو احسن و آن طوری که وظیفه ما است انجام دهیم و سعی کنیم در حیطه کاری خود پیشرفت کنیم و یک فردی دارای معلومات عالی باشیم و بدانید که ما باید با کسب تجربه افرادی مفید باشیم برای حفظ وحراست ونگهداری اسلام. برادران من خود را دست کم نگیرید. دنیا و ابرقدرت‌های دنیا از لباس سبز ما و اسم ما می‌ترسند و آن هم به خاطر ایمان درون قلب شما دوستان است. خود را کوچک نشمارید. بدانید که ما الگویی همچون اباعبدالله‌الحسین و ابوالفضل‌العباس داریم. ما علی اکبر و علی اصغر داریم. این خاندان عصمت و طهارت از کودک شش‌ماهه برای ما الگو قرار دادند تا پیرمردی همچون حبیب ابن ظاهر. پس بدانید که ادامه دادن راهی همچون این بزرگواران راه به شهادت و رسیدن به معبود حقیقی است. براستی که صحبت و درد دل زیاد است، ولی نه این حقیر مجال نوشتن دارم و نه اینجا دل و جان فرصتی می‌دهد که از کربلایی بودن دل کَند و آن را توصیف کرد. چند خواهش دارم: یکی اینکه نماز اول وقت که گشایش از مشکلات است. دوم: صبر و تحمل. سوم: به یاد امام زمان باشیم. در آخر از همه دوستان درخواست دارم که بنده را حلال کنند و اگر در فرصتی باعث آزرده شدن دل شما شدم ازمن بگذرید.

ادامه »

موضوعات: دل نوشته, شهدا
[جمعه 1396-05-20] [ 04:36:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دلتنگ بابا ( این طفل عجب غمی به سیما دارد) ...

فرزند شهید مدافع حرم

دلتنگ بابا ( این طفل عجب غمی به سیما دارد)
این طفل عجب غمی به سیما دارد .
انگار هوس دیدن بابا دارد .
تلنگر به بعضی ها.

این لحظه چند …؟

موضوعات: دل نوشته, شهدا
 [ 04:34:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دلنوشته زیبا همسر شهید مدافع حرم ...

شهید مدافع حرم


دلنوشته همسر شهید مدافع حرم

احسنت به تو همسر شجاعم از تمام وجود خوشحالم که به آرزوی خود رسیدی و محو در ولایت شدی.
چهل روز گذشت….
اما برای من و با احتساب سرشماری انگشتان دستم 90 روز بیشتر گذشته. هیچ کس نخواهد فهمید که هر روز با چه شوقی تاریخ های تقویم دفتر کوچکم را خط میزدم و چه عاشقانه به انتظار برگشتنت به روزهای خط خورده ی تقویم میخندیدم ..
هر بار که به روزهای نبودنت فکر میکنم بارانی از نمک چهره ی مرا هاشور می زند.
روز وصال رسید، آمدی ولی نه آنگونه که انتظارش را داشتم…وقتی برای اولین بار به تابوتت نگاه کردم باور نمی کردم ، انگار تمام دنیا روی من سنگینی می کرد. اما با تمام این سنگینی ها با تمام تکه تکه بودنت زیبا بودی و چه غرور آفرینانه چشم از این دنیا بستی از تمام تعلقاتت…
به نبودن و دیگر نداشتنت حتی لحظه ای فکر نمی کنم، من به بودنت ایمان دارم. تو همیشه حاضری…
از ابتدای زندگی برایت می نویسم . از روزهای آشنایی که فقط خدا می داند چه روزهای شیرینی را با تو سپری کردم.
یادت می آید که همه ی زندگی را وقف امام حسین(ع) میکردی. شد آنچه می خواستی!!! اتفاق افتاد.
همه ی زندگی و امید و آیندمان را فدای حسین(ع) کردیم،بی منت،هر چه با هم برای آینده فکر می کردیم و تصمیم می گرفتیم به یکباره خرج حضرت زینب(س) کردیم که حقیقتا در راه درستی خرج کرده ایم!!

ادامه »

موضوعات: دل نوشته, شهدا
 [ 04:31:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دلنوشته همسر شهید مدافع حرم میثم نجفی ...

 شهید مدافع حرم میثم نجفی

دلنوشته همسر شهید مدافع حرم میثم نجفی

خدا را شکر که تمام این لحظه‌ها لحظه‌هایی که می‌شد با میثم، بهترین‌ها باشد فدایی حضرت زینب(س) شد و باعث شد کودکان وهمه مظلومان حلب آزاد شوند و مردم عزیز ما، باز هم با آرامش نفس بکشند و ای کاش قدر این آرامششان را بدانند.
«حلما» دختر شهید مدافع حرم«میثم نجفی» که 17 روز بعد از آسمانی شدن پدرش به دنیا آمد، یک ساله شد. او بابا را می‌شناسد و هرکس که می‌گوید بابا، سریع به عکس‌های پدرش که سرتاسر خانه قرار دارد، نگاه می‌کند. خیلی خوب با عکس پدر، ارتباط گرفته است.
شهید مدافع حرم میثم نجفی، 27 ساله از تکاوران سپاه حضرت محمد رسول الله(ص) تهران بزرگ بود. او برای دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و مقابله با تروریست‌های تکفیری داوطلبانه عازم سوریه و طی عملیات مستشاری در شهر حلب سوریه مجروح شد و به علت جراحت حاصل از اصابت ترکش به سر، چند روزی در کما بود که در روز 13 آذرماه سال گذشته به جمع شهدای مدافع حرم پیوست.
میثم جان، پارسال فکر می‌کردم شب یلدایمان با سال‌های قبل فرق می‌کند، فکر می‌کردم در این شب طولانی 3نفره شده باشیم، اما اصلا به ذهنم خطور نمی‌کرد که برای همیشه قرار است شب یلدای دونفره داشته باشم، اما نه با تو، بلکه با دخترت، دختری که شب یلدا، طولانی‌ترین شب سال به دنیا آمد. حالا امسال شب یلدا، شب تولد تنها دخترت هست و باید بدون تو برایش تولد بگیرم. ای کاش دیگر این طولانی‌ترین شب تبدیل شود به کوتاه ترین شب، که زود بگذرد و چه سخت می‌گذرد.

ادامه »

موضوعات: دل نوشته, شهدا
 [ 04:30:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دل نوشته زیبا همسر شهید مدافع حرم ...

مدافع حرم

قرار دلم سلام…

دیشب را به یاد روزهای آشنایی از لحظه های شروع همسفری با تو نخوابیدم، چشم هایم را بستم تا چهره مهربان و با حجب و حیایت را در شب خواستگاری تجسم کنم، یادم نمی رود بعد چند ساعت حرف زدن و به توافق رسیدن شرط آخر زندگی را گفتی و مهر خاموشی بردهانم زدی….آرزوی شهادت قلبم را لرزاند و به تپش انداخت، انگار نه انگار که چند جلسه خواستگاری باست که با هم آشنا شده ایم و من لحظه ای تصور نمودم که چندسالی می شود وابسته دل بی قرار تو هستم…نمی دانم چرا سکوت کردم و ذره ای ایستادگی و شک به دلم راه ندادم.انگار از همان روز اول باید به خودم تسکین می دادم که تو را خدا همسفری برای بهشت برایم فرستاده است… هنوز خنده های ماه اول نامزدی را از خاطر نبرده ام همان روزی که در پارک با هیجان تمام از شب خواستگاری تعریف میکردی و میخندیدی ….

نفسم…

امروز به طور اتفاقی از روبروی مزون عروس و هتلی که چندشب در آن سرکردیم رد میشدم, جمله ی در ذهنم تداعی میکرد که میگفتی این محله بهترین خاطرات زندگی مرا رقم زده است،تا قبل از فراهم شدن بساط عقد و خریدهای عروسی هرگز فکر نمیکردم که اینهمه به جزییات لباس عروس و …حساس باشی، هر انتخابی که من میکردم از دید تو بهترین و زیباترین عروس دنیا می شدم، فروشنده های بانو از این همه تعریف و تمجید تو تعجب کرده بودند…کاش هیچوقت با ذوق و شوق از شب عروسی و خاطرات دوران عقد تعریف نمیکردی تا دل تنگم را بی تاب تر کنی….

عشق زیبای من…

هرگز شوق نگاهت را با دیدن برگه آزمایش از یاد نمیبرم,تاب نیاوردی اشک شوق میریختی و شادی پدر شدن تمام وجودت را گرفته بود، چپ و راست مرا مورد مهر و نوازش خود قرار میدادی و مدام تکرار میکردی که خوشحالم بابای بچه ای میشوم که مادرش تویی…. چه غذاهایی که برای من نپختی، تمیز کردن خانه و شستن لباسها هم که سر جای خود حسابی برای خودت یک کدبانو شده بودی… فکرش را که میکنم اشک چشمانم را میگیرد مجبورم برا ی اینکه دخترت غصه نخورد بساط سجاده نماز را پهن کرده و سرنماز بغضم را خالی کنم…. خدا را شکر می کنم که دختر دلبندمان خیلی کوچک بود که رفتی و هنوز با تمام وجود نعمت پدر را درک نکره بود تا وابسته ات شود و دل کندن از تو برایش زجر آور باشد…هر چند که من خوب می فهمم دل کندن از میوه دلمان برای تو به چه قیمتی تمام شد…

ادامه »

موضوعات: دل نوشته, شهدا
 [ 04:26:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  زندگینامه شهید حسن سهیلی + پوستر ...

به یاد شهدای مرزبانی ناجا

“شهید حسن سهیلی”

از فرماندهان دلسوز

هنگ مرزی مهران

متولد = استان ایلام

شهادت = آبان 95

حین انجام مأموریت

.

.

سلام و صلوات هدیه به شهدای مرزبانی ناجا

به خصوص فرمانده محبوب، شهید حسن سهیلی

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین

1502446931hz313-441.jpg

موضوعات: دل نوشته, شهدا
 [ 04:22:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت