ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  اشعار تاسوعای حسینی 15 ...

اشعار روضه حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

***

گر نخیزی تو زجا ، کار حسین سخت تر است

نگران حرمم ، آبرویم در خطر است

قامت خم شده را هر که ببیند گوید

بی علمدار شده ، دست حسین بر کمر است

داغ اکبر رمق از زانوی من برد ولی

بی برادر شدن از داغ پسر سخت تر است

دست از جنگ کشیدند و به من می خندند

تو که باشی به برم باز دلم گرم تر است

نیزه زار آمده ام یا تو پُر از نیزه شدی

چو ملائک بدنت پُر شده از بال و پر است

پیش من با سر منشق شده تعظیم نکن

که خدا هم ز وفاداری تو با خبر است

علقمه پر شده از عطر گل یاس ، بگو

مادرم بوده کنارت که حسین بی خبر است

به تو از فاصله ی یک قدمی تیر زدند

قد و بالای رَسا هم باعث دردسر است

اصغر از هلهله کردن بدنش می لرزد

گر بداند که تو هستی کمی آرام تر است

تیر باران که شدی یاد حسن افتادم

دستت افتاده ز تن ، فرق تو شق القمر است

وعده ی ما به نوک نیزه به هر شهر و دیار

که دنبال سرت خواهرمان رهسپر است

سعید خرازی

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت
[سه شنبه 1395-07-20] [ 12:55:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اشعار تاسوعای حسینی 14 ...

اشعار روضه حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

***

همین که نام بلندش کنار من پیچید

میان هر دو جهان اعتبار من پیچید

شهاب هر چه رها شد به جان خویش خرید

ز بس که ماه حرم در مدار من پیچید

قرار بود خرابش کند امان نامه

چه لحظه ها به خودش در کنار من پیچید!

همین که رفت، نشستم به روی دست زدم

خدا به خیر کند! کار و بار من پیچید

دخیل طفل رباب مرا نشانه گرفت

همین که تیر به مشک نگار من پیچید

سرش که ریخت سر شانه اش، به دنبالش…

صدای گریه ی بی اختیار من پیچید

سر عمود سرش را به هر طرف می برد

ز بس که رفت و به گیسوی یار من پیچید

گه فرود که برگشت، علتش این بود

رکاب اسب به پای سوار من پیچید

کنار علقمه وقتی روی زمین افتاد

صداش بیشتر از انتظار من پیچید

شکستنش کمرم را شکست و جار زدند

قدم، قدم، خبر انکسار من پیچید!

***

خبر پیچید سقا بهم پیچید

کنار خیمه ها آقا بهم پیچید

قمر افتاد، پشت سرش آفتاب افتاد

همین جا بود عاشورا بهم پیچید

سرش از سر بلندی بود، بالا بود

عمود آنقدرها زد تا به هم پیچید

نه، این مال زمین افتادن او نیست

دو چشمانش همان بالا به هم پیچید

تمام اتفاقاتی که انجامید

همه یک جا شد و یک جا به هم پیچید

هزاران چشم خیره، خیره تر می شد

بساط دختر زهرا به هم پیچید

و نا گه دختری داد زد گفت بابا…

بیا که معجر زن ها بهم پیچید …

علی اکبر لطیفیان

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت
 [ 12:54:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اشعار تاسوعای حسینی 13 ...

اشعار روضه حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

***

تمام غصه ام این است وپشت پابخوری

توهم شبیه خودم نیزه بی هوا بخوری

خداکند که به فرقم نظرنیندازی

هراس دارم از این عمق زخم جا بخوری

عزیز فاطمه مدیون مادرت کردم

اگر که ثانیه ای غصه ی مرابخوری

شبیه من جگرت آب می شود وقتی

که غصه من و این چند خیمه رابخوری

خلاصه عرض کنم حرف تیرها این است

قرارنیست که ازآب کربلابخوری

وحید قاسمی

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت
 [ 12:52:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اشعار تاسوعای حسینی 11 ...

اشعار مدح و مرثیه حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

***

ناز این دلبر خوش چهره کشیدن دارد

نمک عشق اباالفضل چشیدن دارد

تیغ کافیست، ترنج از سر راهم بردار

مات یوسف شدن انگشت بریدن دارد

راضی ام! زلف بیفشان و زمین گیرم کن

صید تو ظرفیت درد کشیدن دارد

هروله سعی وصفا، یاد تو انداخت مرا

صحن بین الحرمین ست دویدن دارد

حق بده، دست به سوی کمرش بُرد حسین

داغ تو داغ بزرگی ست،خمیدن دارد

اضطراب حرم ازتشنگی مشک تو نیست

بی علمدارشدن، رنگ پریدن دارد

سربازار نباید به تو می خندیدند

جگر گریه گریبان دریدن دارد

اشکهایت سرنی حرف دل زینب بود

مگر این چادر پر وصله خریدن دارد

وحید قاسمی

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت
 [ 11:50:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  اشعار تاسوعای حسینی 12 ...

اشعار مدح و مرثیه حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

***

آسمان جلوه ای اگر دارد

از نماز شب قمر دارد

شب میلاد تو همه دیدند

نخل ام البنین ثمر دارد

آمدی و حسین قادر نیست

از نگاه تو چشم بر دارد

كوری چشم ابتران حسود

چقدر فاطمه پسر دارد

ای رشید علی نظر نخوری

شهر چشمان خیره سر دارد

باب حاجات، كعبه ی خیرات

بر تو و قد و قامتت صلوات

ای نسیم پر از بهار علی

ماه در گردش مدار علی

چقدر مشكل است تشخیصت

تا كه تو می رسی كنار علی

با تو یك رنگ دیگری دارد

شجره نامه ی تبار علی

دومین حیدر ابوطالب

صاحب غیرت و وقار علی

به شما می رسد ذخیرۀ طف

همۀ ارث ذوالفقار علی

ای علمدار و سر پناه حسین

حضرت حمزه ی سپاه حسین

خشکسال قدیم دنیا من

جستجوهای پشت دریا من

تو بر این خاك ها بكش دستی

اگر این خاك زر نشد با من

سر سال است مرد مسكینم

ادامه »

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت
 [ 10:49:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  اشعار تاسوعای حسینی 17 ...

اشعار روضه حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

***

من و اشک و علمداری که دیگر بر نمی خیزد

چه باید کرد با یاری که دیگر بر نمی خیزد

مریزید آب های بی حیا در این سرازیری

ز مشک آبرو داری که دیگر بر نمی خیزد

بیا و زخم های کهنه و نو را تماشا کن

کدامین زخم شد کاری که دیگر بر نمی خیزد

عمویی خواب رفت، از خواب افتادند چشمانی

مگو حرفی ز بیداری که دیگر بر نمی خیزد

خبر آمد تمام چشم ها باران شد و بارید

ببار ای گریه ی جاری که دیگر بر نمی خیزد

نگاه تشنه ی طفلی کنار خیمه می پرسد

میان گریه و زاری که دیگر بر نمی خیزد

کنار خیمه تا ده تا شمردی بارها اما

عزیزم از چه بشماری که دیگر بر نمی خیزد

محسن عرب خالقی

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت
 [ 12:58:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت
 
مداحی های محرم