ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  شیوه درست عبادت(عبودیت در عبادت) ...

بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی
« بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ، لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ إِیلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» قریش/1-4

عبودیت در عبادت
مسئله دیگر عبودیت. عبودیت چه است؟ گاهی وقتها انسان عبادت می‌کند اما عبودیت ندارد. شیطان شش هزار سال عبادت کرد. در نهج البلاغه داریم، حضرت امیر می‌فرماید شش هزار سال عبادت کرد، اما یک بار خدا گفت به جای این، این کار را بکن، گفت نه، آقا شما چند سال است در فلان اداره هستی؟ حالا امروز به جای این اتاق برو آن اتاق. اه، اه ندارد. به جای این شهر برو آن شهر، من نمی‌روم. بجای ایشان با ایشان کار کن، من با ایشان کار نمی‌کنم. اینها رنگ الهی ندارد، رنگ سلیقه‌ای دارد. دوست داشتی توی این شهر باشی، توی این اتاق باشی، با ایشان کار کنی، یک خورده مسائل نفسی شما جابه جا شود، تمکین نمی‌کنی. هر کجا که نفس شد و تمکین نکردیم ابلیسیم. پناه بر خدا. خیلی مشکل است‌ها، اینها که می‌گویم خودم هم گیر هستم در آن، یعنی بنده را دعوتم می‌کنند برای مکه می‌گویند بیا سخنرانی کن، گفتم باشه. حالا اگر در هواپیمایی که می‌خواهم بروم بگویند حاج آقا شما به جای مکه کار دیگر بکن، حتی اگر گفتند این مکه‌ات را بده به کس دیگر، یک وقت می‌گویم کس دیگر بیاید نمی‌تواند سخنرانی کند یا مردم دورش جمع نمی‌شوند، این حرف منطقی است، یک وقت می‌گویند آقا تو اگر مکه‌ات را بدهی به فلانی به اندازه تو یا بیش از تو مردم دورش جمع می‌شوند. اگر من ندادم معلوم می‌شود مکه من هم دکان است، یعنی عبادت نیست، عادت است. آقا، شما اینجا نماز می‌خوانی، سنتان از هشتاد دارد رد می‌شود، مریض هم هستی خدا شفایتان بدهد، اما اگر شما این مسجد را بدهید به دامادتان که طلبه فاضلی است یا بدهید به پسرتان یا بدهید به یکی از شاگردانتان یا بدهید به یک طلبه جوانتری منتهی انتخابش با خود شما باشد، اگر آن مسجد را بدهی به او، جمعیت اینجا دو تا صف بیشتر می‌شود. اگر منِ هشتاد ساله ندادم مسجدم را به دامادم، پسرم، شاگردم یا یک طلبه‌ای. . . . بله یک وقت یک کسی را معرفی می‌کنیم که او از نظر فکری یا علمی گیر دارد، نه آدم گیر دار هیچی، یک آدمی که هیچ گیری ندارد، ببینید گاهی وقتها ممکن است بسیج دکان بشود، پیشنمازی دکان شود، مدیرکلی دکان شود، حج دکان شود، علامت دکان این است که اگر به ما گفتند از تو بهتر هست، قبول کنیم. بنده در تلویزیون هستم، به من بگویند آقای قرائتی این شبِ جمعه تعطیل التماس دعا، بیست و هفت سال است در تلویزیونی بس است، جای تو فلانی می‌آید، بینی و بین الله اگر، به من گفتند فلانی بیاید مثل تو یا بهتر از تو عده‌ای را جذب می‌کند اگر من پست را تحویل ندهم، تلویزیون برای من دکان است. دکان که شد دیگر عبادت نیست، عادت است. حالا هر کسی خودش فکر کند، هر کسی خودش بین خودش و خدا فکر کند. یک روز امام تفسیر سوره حمد می‌گفت، می‌گفت ما در اخلاصمان شک داریم، چون هروقت با خدا حرف می‌زنیم سرِ نماز، دل نمی‌دهیم به نماز، اما وقتی می‌خواهیم یک بحث علمی، تحقیقی بکنیم تمامِ وجودمان حواسمان جمع است. چرا؟ چون بجث علمی برای ما پُز و دکان است. می‌گویند فلانی عجب تحقیقی کرد، عجب دقتی کرد، عجب حرفِ ابتکاری زد. چون چیز‌هایی که ما و مردم هستیم حواسمان جمع است، چیزهایی که ما و خدا هستیم حواسمان پرت است، همین دلیل بر اینکه نماز ما آن نمازی که باید باشد نیست. مشکل است.

مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[چهارشنبه 1395-03-26] [ 11:45:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شیوه درست عبادت(عبادت، نه عادت) ...

بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی
« بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ، لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ إِیلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» قریش/1-4

عبادت، نه عادت
خوب؛ عبادت نه عادت. در این هم یک چیزی برایتان بگویم. امام صادق فرمود: (بصلاتهم ولا بصیامهم). اگر کسی خیلی نماز و روزه می‌گیرد فکر نکند خیلی آدم خوبی است(فان الرجل ربما) گاهی وقتها انسان عادت به نماز کرده، یعنی اگر نخواند چه کند؟ عادت کرده به نماز. حتی گاهی وقتها داریم(لو ترکوا استوحش) اگر رها کند به وحشت می‌افتد. بعضی‌ها کارشان عادت است. اگر کار عادت شد دیگر مزه ندارد. مثل عروسی، در عروسی اینها که تنبک می‌زنند، همه می‌گویند و می‌خندند، این خودش کیف نمی‌کند. گاهی وقت‌ها ممکن است یک فرمانداری، بخشداری، استانداری، از بس که کار اجرایی می‌کند دیگر خودش احساس ندارد، حتی روضه، اگر کسی همیشه روضه بخواند دیگر خودش گریه نمی‌کند. مثل مرده شورها، دیگر خودشان گریه نمی کنند. اگر یک کاری شد که دیگر احساسش را از دست داد، رها کند. احساس را از دست داد. یک کسی ماشین خریده بود، ماشینش را فروخت. به او گفتند چرا فروختی؟ گفت من را سنگدل کرده بود، من را بی تفاوت کرد، من فروختم. گفتم چطور؟ گفت قبلا که ماشین نداشتم، خودم کنار خیابان منتظر ماشین بودم، می‌گفتم خوب خوش انصاف تو می‌روی خوب یکی از اینها را سوار کن، خیلی وجدانم حساس بود که این ماشین‌ها که خالی می‌روند خوب یک نفر را سوار کنند. خودم که ماشین خریدم تا مدتی همین که می‌دیدم یک کسی کنار خیابان است سوار می کردم بعد دیدم به کارم نمی‌رسم، هی باید مسافرکشی کنم، من به کارم نمی‌رسم، گازش دادم رفتم، وقتی گازش دادم رفتم دیدم عجب، بی تفاوت شدم، یعنی مردم دیگر زن باشد، بچه بغل باشد، حامله باشد، زیر باران باشد، من برای اینکه به کارم برسم، گورِ پدرش. من گفتم پس بهتر این است که من برای حفظ وجدانم، برای اینکه عاطفه‌ام زنده بماند بهتر است که خودم ماشین نداشته باشم. ببینید گاهی وقتها انسان یک کاری عادت شده است برایش، باید یک کاری کنیم عادت نباشد. حتی ما سراغ داریم، شنیده شده افرادی که همیشه صف اول جماعت بودند، یک بار دیر آمده صف آخر بوده، می‌گفت صف آخر هی دیدم عجب، ما هر روز صف اول بودیم، چرا امروز صف آخر شدیم، دیدم این صف اولی هم برای من یک عادت شده است. بنده همیشه پیشنمازم، حالا یک بار دیدم که کسی دیگر ایستاده، خوب یک روز هم پس نماز شو. عادت به کار خوب خوب است، اما باید مواظب باشیم، عادت‌ها برای ما شغل نشود. این هم یک نکته.

مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:42:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شیوه درست عبادت(ابعاد عبادت در اسلام) ...

بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی
« بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ، لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ إِیلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» قریش/1-4

ابعاد عبادت در اسلام
واما ابعاد عبادت. راجع به ابعاد عبادت هم یک مقداری صحبت کنیم.
ابعاد عبادت. 1- فکری. فکر عبادت است. یک ساعت فکر از مدتهای طولانی عبادت بهتر است. فکر در چی؟ فکر در آفرینش. در آفرینش فکر کن. چی می‌شود؟ ایمان زیاد می‌شود، نتیجه‌اش ایمان است. شما تا حالا در انگشتهایت فکر کردی؟ یک وقت می‌گفتند فلان ماشین خیلی ماشین خوبی است. گفتیم چطور؟ گفت این اگر بخورد به یک ماشین دیگر، یک کیسه هوا دارد این می‌آید جلوی صورت. خوب حالا این کیسه را خدا اینجا قرار داده، پشت انگشت ما یک خورده گوشت زاپاس گذاشته که تا می‌خواهیم خم شویم اینجا کم نیاوریم. همین که حالا چند تا مهندس نشتسته‌اند طراحی کردند، یا هواپیما، می‌گوید اگر در هوای هواپیما اختلافی رخ داد از بالای سرتان یک کیسه می‌افتد تنفس کنید. همین کارها را خدا کرده. هواپیما چند موتوره، خود خدا دو تا کلیه قرار داده، تا این کلیه ایستاد. . . بسیاری از کارهایی که الان مخ‌های مبتکر کردند خدا کرده. فکر در آفرینش. فکر در تاریخ، عبرت می‌آورد. فکر در گناهان، آدم توبه می‌کند. فکر در استعدادها، آدم حواسش را جمع می‌کند بیشتر کار می‌کند. فکر در توطئه دشمن، آدم بسیج می‌شود. فکر خیلی مهم است. یکی از ابعاد، حالا من بحث فکر را نمی‌خواهم بکنم، چون یک پرونده دارم برای فکر که فکر در سی مسئله که در هر چی هم فکر کنی یک نتیجه‌ای دارد.
خوب؛ تحصیل عبادت است. کار عبادت است؛ روایت هایش را نمی‌خوانم. جبهه عبادت است. حدیث داریم، آیه و حدیث، پر است. نگاه عبادت است، به چی؟ نگاه به والدین، قرآن، کعبه، عالم، بعضی نگاه‌ها عبادت است. انتظار فرج، عبادت است. اطاعت از رهبر آسمانی، پیغمبر، امام، عبادت است. راهنما، راهنمای خیر شدن عبادت است. گاهی کسی خودش نمی‌تواند ولی راهنمای خیر می‌شود. پول ندارد اما تشویق می‌کند دیگران کمک کنند به فقیر.

مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:39:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شیوه درست عبادت(انتقاد از عبادت‌های مقطعی و موسمی) ...

بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی
« بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ، لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ إِیلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» قریش/1-4

یکی هم دائمی است. بعضی هایشان عبادتشان فصلی است. «إِذَا رَكِبُوا فِی الْفُلْكِ دَعَوْا اللَّهَ » العنكبوت/65 سوار کشتی می‌شوند می‌بیند غرق می شود می گوید(یا الله) « فَلَمَّا نَجَّاهُمْ » العنكبوت/65 جفتک می‌زند. یعنی وقتی گیر می‌کند یاالله می‌گوید، وقتی به ساحل رسید بدمستی می‌کند. این عبادت موسمی است. بعضی عبادت‌ها، عبادت‌هایی داریم عبادت‌های موسمی. می‌رود مشهد نماز می‌خواند می‌آید این طرف نمی‌خواند. موسمی.
موضعی؛ در یک موضعی که حالا پشت کنکور است، زن زائو می‌خواهد برود اتاق عمل، موسمی، موضعی. یک جانبه‌ای. یا می‌گوید پول می‌خواهی می‌دهم ولی حال ندارم نماز بخوانم. یا نماز می‌خوانم پول نمی‌دهم. قرآن می‌گوید پول و نماز به هم گره خورده. «مُنْفِقِینَ» این آیه قرآن است «مُنْفِقِینَ» یعنی انفاق می‌کنی به فقرا «وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَارِ» آل عمران/17، «وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَارِ» یعنی هم در سحرها استغفار می‌کند هم پول می‌دهد. با هم است. قرآن می‌گوید: «فَصَلِّ لِرَبِّكَ » الكوثر/2 نماز بخوان برای خدا، بعد می‌گوید «وَانْحَرْ » شتر هم بکش. نماز، شتر، « یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ َیُؤْتُونَ الزَّكَاةَ » المائدة/55 نماز، زکات، نماز، شتر کشتن، انفاق، استغفار، اینها به هم گره خورده. مثل چهار تا چرخ ماشین است، یک چرخش نباشد ماشین راه نمی‌رود. عبادت باید موسمی نباشد، موضعی نباشد، یک جانبه‌ای نباشد.

مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن

 

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:36:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شیوه درست عبادت(اخلاص در عبادت) ...

بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی
« بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ، لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ إِیلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» قریش/1-4

اخلاص در عبادت
خالصانه؛ «لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ» البینة/5 عبادت، خلوص درآن باشد. ممکن است یک کسی خیلی هم زحمت بکشد ولی ببینیم زیر اخلاص است. برای خدا نیست. اگر برای خدا باشد بسیاری از حساسیت‌ها حل می‌شود. حالا به سرگرد گفتند سرهنگ، به سرهنگ گفتند سرگرد. غیظ نمی‌کند. به لیسانس گفتند دیپلم، به دیپلم گفتند لیسانس. به لشکر گفتند تیپ، به تیپ گفتند لشکر. برو بابا دیگر حالا چه خبر است؟ یکی از بزرگان کتابی نوشته بود می‌خواست چاپ کند. داد به یک نفر که ببیند اگر خوب است چاپ کند. این آقایی هم که کتاب را دید، دید خیلی کتاب خوبی است. خودش رفت چاپ کرد اصلاً کتاب را به صاحبش پس نداد، به اسم خودش چاپ کرد. او گفت الحمدلله یک باری از دوش ما برداشتی، چون من می‌خواستم چاپ شود مردم بخوانند استفاده کنند الحمدلله تو این کار را کردی خدا خیرت دهد. یک نفر هم داریم که شکایت کرد که فلانی کتاب من را چند صفحه‌اش را از رویش برداشته در کتاب خودش نوشته و حق التألیف من را نداده. آدم‌ها فرق می‌کنند. یک صلواتی بفرستید. (اللهم صل علی محمد و آل محمد)
شخصی را سراغ دارم همکارمان است. بیست و پنج سال است با هم هستیم. کاشان با هم بودیم، تهران، نهضت سوادآموزی، ستاد نماز، زکات، تفسیر، رادیو و تلویزیون. چند سال است کمک به ما می‌کند. روحانی عزیزی است. من اسمش را در تلویزیون بردم، آمد گفت دیشب تا صبح غصه خوردم که چرا اسم مرا بردی می‌خواستم اسم من را نبری. این یک نفر. یک نفر هم یک حدیثی به من یاد داد من حدیث را در تلویزیون گفتم، گفتم یکی از دوستان یک حدیثی گفته، از من انتقاد کرد که چرا اسم من را نیاوردی. یعنی آدم هست یک حدیث می‌گوید می‌گوید اسم من را ببر، آدم هست بیست و پنج سال کمک می‌کند می‌گوید اسم من را نبر. آدم هست میلیاردی کمک می‌کند می‌گوید اسم من را نبرید، آدم هست اگر یک سطل زباله به شهرداری بدهد، یک سطل زباله مثلاً بانی سطل زباله محسن قرائتی، بر پدر و مادر کسی که ته سیگار بیندازد لعنت. یعنی به همه امت لعنت می‌کند، از خودش هم تعریف می‌کند. چه خبر است؟ یک سطل زباله داده. خالص باشیم، گرچه شیطان نمی‌گذارد آدم خالص باشد، خالصانه.
خاشعانه؛ خاشعانه؛ «فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ» المؤمنون/2 یک کسی نماز می‌خواند ضمنا با ریش هایش هم بازی می‌کرد: «مَالِكِ یَوْمِ الدِّینِ إِیَّاكَ نَعْبُدُ وَإِیَّاكَ نَسْتَعِینُ اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» الحمد/4-6 امام فرمود اگر این خشوع داشت با ریشش بازی نمی‌کرد.
چگونه عبادت کنیم؟ آگاهانه، عاشقانه، عادلانه، مخفیانه، خالصانه. یک دعا می‌کنم. خدایا به حق آنهایی که این رقمی عبادت کردند این گونه عبادت را نصیب ما فرما.

مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:23:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شیوه درست عبادت(نشاط در عبادت) ...

بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی
« بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ، لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ إِیلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» قریش/1-4

نشاط در عبادت
بعد از آگاهانه، عاشقانه. (وَاجعَل نِشَاطی فی عِبَادَتِک)، قرآن می‌گوید بعضی‌ها نماز می‌خوانند در حالِ «كُسَالَى» یعنی در حال کسالت. دو مرتبه کلمه «كُسَالَى» در قرآن آمده، یعنی این‌ها کسلند. دیدید بعضی‌ها چگونه با کسالت نماز می‌خوانند: (الله اکبر)، «بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ مَالِكِ. . . . » الحمد/1-4 امام صادق فرمود: بعضی به قدری بد نماز می‌خوانند که اگر اینطور که با خدا حرف می‌زنند با همسایه‌شان حرف بزنند همسایه‌شان جواب نمی‌دهد.
عاشقانه؛ (أفضَلُ النّاس مَن عَشِقَ العِبَادَه). خوب، (لا تکرهوا الی انفسکم العباده) نماز زورکی نخوانید. صبر کنید وقتی نشاط دارید بخوانید. حالا ممکن است کسی بگوید من در عمرم نشاط ندارم، نه، او را نمی‌گوید.
عادلانه؛ (ما احسن القصد فی العباده)، قصد یعنی اقتصاد، یعنی میانه روی. عبادت میانه روی باشد. گاهی وقت‌ها صبح تا شام آقا در مسجد است، اصلاً سر به مادرش هم نمی‌زند. گاهی وقت‌ها اصلا مسجد را قیچی می‌کند. اعتدال؛ قرآن خیلی آیه داریم برای اعتدلال. نماز می‌خوانی، انفاق می‌کنی، عادلانه باشد.
مخفیانه؛ عبادت‌ها مخفیانه باشد. مگر عبادت‌های واجب. بعضی عبادت‌ها به ما گفته‌اند علنی باشد، مثل جماعت؛ بعضی عبادت‌ها مخفیانه باشد بهتر است. (أعظَمُ العِبَادَه أجرَاً أخفَاهَا)

مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن

 

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:11:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت