|
|
|
نقش زنان و خانواده رزمندگان در حماسههای 8 سال دفاع مقدس (قسمت اول) |
... |
اگر از همه مسائل و جنبههای مختلف جنگ ، ایثار و فداکاریهای سربازان و مبارزین سخن گفته شود و از نقش پراهمیت مادران و همسران آنها صحبتی به میان آورده شود، قطعا حق مطلب بدرستی ادا نشده است، درست است که جنگ اصولا یک فعالیت مردانه و خشن محسوب میگردد و قهور و بیباکی و شجاعت فراوانی را میطلبد که بدون این ویژگیها و صفات انسانی امکان درگیریها و خونریزیها میسر نیست، اما باید توجه داشت که در پرورش این روحیه و خلقیات جنگی زنان و همسران رزمندگان نقش اصلی را ایفا مینمایند.
سیر تحولی و رشد
طی جنگهای جهانی اول و دوم نقش زنان در امور مربوط به جنگ و صنعت بیشتر بود و به علت کمبود مردان در هر دو جبهه ، زنان به ایفای نقش بیشتری پرداختند. تاریخ به نحوی نشان داده است که زنان در امور پشت جبهه نقش ارزندهای ایفا نمودهاند که بدون همدلی و همیاری آنان امکان نداشت مردان به تنهایی از عهده کلیه امور جنگ بر آیند. امروزه زنان نسبت به گذشته، سهم بیشتری را در نیروهای نظامی کشورهای غربی اشغال نمودهاند و هر چند در مأموریتهای برون مرزی از آنها استفاده نمیشود، به امور خدمات جنگی در داخل ارتشها مشغولند. علاوه بر آن در نیروهای پلیس و نیروهای راهنمایی و رانندگی یا حتی در گروههای تروریستی زنان فعالیت بیشتری را از خود نشان دادهاند.
زنان از دیدگاه فرهنگهای مختلف
بنا به فرهنگهای مختلف همین زنان بودند که در موقع اعزام نیروها به جبهه جشن و شور و شوق به راه انداخته یا به دعا و نیایش پرداخته و هنگام بازگشت نیز به استقبال آنها شتافته و از کشته شدگان تجلیل کرده و کانون خانواده را در خلال غیبت شوهرانشان گرم و با محبت نگه داشتهاند.
سازمانهای زنان هوادار صلح (Women Peace Party)
زنان در غیاب مردان امور تولید زراعی و تولید صنعتی را در جامعه اداره کرده و امکانات غذایی و پوشاکی را جهت آنان تدارک نمودهاند. آنها در سازمانهای هوادار صلح (wpp) اعلام کردهاند که در گذشته مردان برای جنگیدن خانه را ترک میکردهاند و حال ما برای صلح خانه را ترک میکنیم و نمیگذاریم جنگها اتمی و هستهای جهان را به نابودی بکشاند.
نقش زنان در جنگ از دیدگاه اسلام
در اسلام به نقش و کارکرد زنان در صحنههای فعالیت اجتماعی ، سیاسی اهمیت و اعتبار کافی داده شده اما در طول تاریخ به دلایل متعددی این حقوق یا مخدوش یا تعمداً نقض گردیده است طوری که برخی میپندارند زنان فاقد این حقوقند. (حقوق زن) حضور فعالانه زنان در عرصههای انقلاب اسلامی و تجدید سازمان اجتماعی و نیز حضور پیشقدمانه آنها در رخدادهای جنگ و جبهه و مسائل سیاسی ، اجتماعی جامعه اسلامی به منزله نیمی از پیکره این جامعه همواره تأیید رهبر و بنیانگذار انقلاب اسلامی بوده است.
ریشه دعوت و حرکت زنان به انجام دادن این قبیل فعالیتها به نقش الگویی زنان صدر اسلام و بانوان عصر پیامبر اسلام حضرت محمدصلیاللهعلیهوآلهوسلم بخصوص حضرت زهرا سلاماللهعلیه و حضرت زینب سلاماللهعلیه بر میگردد که بر اساس ایدئولوژی اسلامی و برنامههای اجتماعی اسلام قرار داشته است.
ادامه »
کلیدواژه ها: «كجاييد اي شهيدان خدايي», بوی باروت عطرنارنج, جبهه, جبهه و شهادت, جنگ, جنگ تحمیلی, جنگ تحمیلی کربلا, جنگ تحمیلی کربلا را مشق کردند, خاطره, خانواده رزمندگان, خبرگزاری فارس, دفاع مقدس, دل من پشت سرت کاسه ی آبی شد و ریخت, رزمندگان, رزمندگان اسلام, رزمندگان در 8 سال, رزمندگان در 8 سال جنگ تحمیلی کربلا را مشق کردند, زنان در دفاع مقدس, سیره شهدا, شعر دفاع مقدس, شعربلاگ, شهادت, شهید, شهید، امام خمینی (ره)، عملیات، جنگ, عملیات, عملیات بیتالمقدس, نقش خانواده رزمندگان در 8 سال دفاع مقدس, نقش زنان, نقش زنان در 8 سال دفاع مقدس, هشت سال دفاع مقدس, هفته دفاع مقدس, کوثربلاگ, کوثربلاگ ، دفاع مقدس موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (9)
[جمعه 1395-07-02] [ 05:36:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
دل من پشت سرت کاسه ی آبی شد و ریخت |
... |
زندگی خلوتی آراست که من باشم و تو بی گمان آینه می خواست که من با شم و تو
با ز هم لطف خدا خواست که با من باشی و چه زیباست چه زیباست که من باشم و تو
آرزوی گل مریم گل پونه گل یاس آرزوی همه گل هاست که من باشم و تو
عود ، اسپند ، حنا ، آینه، قرآن ، لبخند همه اسباب محیاست که من باشم و تو
زندگی خواب و خیالی است که من باشم و دل زندگی یک دو معماست که من باشم و تو
زندگی قصه ی شیرین و من و تیشه و کوه زندگی شرح دو شیداست که من باشم و تو
منبع : وبلاگ ویژه راسخون بلاگ
کلیدواژه ها: «كجاييد اي شهيدان خدايي», بوی باروت عطرنارنج, جبهه, جبهه و شهادت, جنگ, جنگ تحمیلی, جنگ تحمیلی کربلا, جنگ تحمیلی کربلا را مشق کردند, خاطره, خبرگزاری فارس, دفاع مقدس, دل من پشت سرت کاسه ی آبی شد و ریخت, رزمندگان, رزمندگان اسلام, رزمندگان در 8 سال, رزمندگان در 8 سال جنگ تحمیلی کربلا را مشق کردند, سیره شهدا, شعر دفاع مقدس, شعربلاگ, شهادت, شهید, شهید، امام خمینی (ره)، عملیات، جنگ, عملیات, عملیات بیتالمقدس, هشت سال دفاع مقدس, هفته دفاع مقدس, کوثربلاگ, کوثربلاگ ، دفاع مقدس موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (9)
[ 05:21:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
«كجاييد اي شهيدان خدايي» |
... |
شب امشب شور شيريني است در من / نماز گريه تسكيني است در من به جوش آمد دوباره خون مردي / تو اما اي دل غافل چه كردي؟ بخوان امشب به آهنگ جدايي / «كجاييد اي شهيدان خدايي» كجايي اي شب مجنون، كجايي؟ / گلافشان خدا و خون، كجايي؟ مياي خواهم كه ديگرگون شوم باز / سحر آواره «مجنون» شوم باز مي من شرح هفتاد و دو آيهست / مي خمخانه «هور» و «طلايه»ست چه غم ميخانه گر آتش بگيرد / دعا كن مي نميرد، مي نميرد مي من سطري از «حرمان هور» است / مي من سوره «والفجر» و «نور» است مي جوشيده با خون گل ياس / مي خورشيد رنگ دشت عباس مي روزي كه بستان را گرفتيم / كليد اين گلستان را گرفتيم
چه ميشد اشك ما تفسير ميشد / شبم شبهاي «بهمنشير» ميشد به مدهوشان خاكيپوش عاشق / به سوز نوحه مردان صادق «سبكباران خراميدند و رفتند /مرابيچاره ناميدند و رفتند» بگو «دشتي» است اين، بالا بخواند / «حسام الدين» ز مولانا بخواند «كجاييد اي شهيدان خدايي / بلاجويان دشت كربلايي»
تو را از جوهر غم آفريدند / مرا از ابر نمنم آفريدند براي گريه در سوگ حسين (ع) است / اگر ماه محرم آفريدند مرا عقل مجرد نام كردند / تو را عشق مجسم آفريدند
خوشا جامي كه «شور»ش اصفهانيست / خودش خاكي و سكرش آسمانيست مياي از اصفهان دردپرور / ز خاك عاشقان مردپرور برايم جام جانيازي بياور / مياي از خمّ «خرازي» بياور كسي كه با جنون پيمانه ميزد / شلال نخلها را شانه ميزد
زمين بازيچه بود و نبود است / هميشه چشم اين گنبد كبود است كنار رود كارون جان سپردي / دو چشمم بعد تو زاينده رود است مي من اصفهاني - كربلاييست / مي روحاني «نور الصفايي»ست
ادامه »
کلیدواژه ها: «كجاييد اي شهيدان خدايي», بوی باروت عطرنارنج, جبهه, جبهه و شهادت, جنگ, جنگ تحمیلی, جنگ تحمیلی کربلا, جنگ تحمیلی کربلا را مشق کردند, خاطره, خبرگزاری فارس, دفاع مقدس, رزمندگان, رزمندگان اسلام, رزمندگان در 8 سال, رزمندگان در 8 سال جنگ تحمیلی کربلا را مشق کردند, سیره شهدا, شعر دفاع مقدس, شعربلاگ, شهادت, شهید, شهید، امام خمینی (ره)، عملیات، جنگ, عملیات, عملیات بیتالمقدس, هشت سال دفاع مقدس, هفته دفاع مقدس, کوثربلاگ, کوثربلاگ ، دفاع مقدس موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (9)
[ 05:17:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
وصیتنامه 50 نفره رزمندگان میاندرودی روی پاکت شیرینی ... |
... |
شب قبل از عملیات به شریفی پیشنهاد کردم که به احتمال زیاد در عمیات فردا تعدادی از بچهها شهید میشوند و اگر یک وصیتنامه دستهجمعی بنویسیم یادگاری از این لحظات و ساعتهای قبل از شهادت و رشادت میماند.
روزهای نخست دی سالگرد انجام عملیات کربلای چهار و برای مردم میاندرود اما معنایی فراتر از نبرد و دفاع دارد.
تنها چند روز مانده به عملیات کربلای چهار حاج عبدالله شریفی که در آن زمان فرمانده پایگاه بسیج بود تعداد 50 نفر از جوانان روستایی کوچک اما غیرتمند بهنام سورک را برای اعزام به جبههها ثبتنام و اعزام میکند.
یکی از بازار و یکی از مزرعه، مدرسه یا کارخانه آمده بود اما همه با یک هدف که دفاع از کشور بود اما اتفاقی مهم در شب قبل از عملیات کربلای چهار رزمندگان این منطقه را جاودانه کرد.
راوی این رویداد که محمود محمدزاده است و در آن زمان فرمانده یک گردان غواص در دفاع مقدس بود در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس گفت: وضعیت در آن زمان خاص بود بعد از عملیات والفجر هشت بیش از هفت ماه بود که عملیاتی نشده بود.
وی اظهار داشت: برای عملیات جدید خیلی نیرو به جبههها آمده بودند و یک کاروان از سورک بهنام انصارالحسین(ع) نزدیک به 50 نفر از داوطلبان را ثبتنام و به هفتتپه اعزام کرده بود، من به همراه برخی دیگر از بچههای سورک در گردان عملیاتی عاشورا بودیم و نیروهای جدید سورکی هم با دیدن ما همه خواستار الحاق به این گردان بودند.
محمدزاده با اشاره به مخالفت خود و دیگر بچههای قدیمی گردان با این مساله گفت و دلیل آن را احتمال شهادت تعداد بالای افراد با توجه خطرات عملیات فردا دانست اما گوش کسی بدهکار نبود تا اینکه با پافشاری افراد در نهایت40 نفر به گردان عملیاتی عاشورا پیوستند. ادامه »
کلیدواژه ها: بوی باروت عطرنارنج, جبهه, جبهه و شهادت, جنگ, جنگ تحمیلی, جنگ تحمیلی کربلا, جنگ تحمیلی کربلا را مشق کردند, خاطره, خبرگزاری فارس, دفاع مقدس, رزمندگان, رزمندگان اسلام, رزمندگان در 8 سال, رزمندگان در 8 سال جنگ تحمیلی کربلا را مشق کردند, سیره شهدا, شهادت, شهید, شهید، امام خمینی (ره)، عملیات، جنگ, عملیات, عملیات بیتالمقدس, هشت سال دفاع مقدس, هفته دفاع مقدس, کوثربلاگ, کوثربلاگ ، دفاع مقدس موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (9)
[ 05:08:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
رزمندگان در 8 سال جنگ تحمیلی کربلا را مشق کردند ... |
... |
یک رزمنده سقزی با بیان اینکه رزمندگان در هشت سال جنگ تحمیلی کربلا را مشق کردند، گفت: عشق به اسلام و حرکت در مسیر ولایت و رهبری موجب شد که چشم رزمندگان ایران در آن سالهای جنگ غیر از خدا چیز دیگری نبیند.
داستان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و همپیمان شدن اکثر قریب به اتفاق کشورهای بلوک غرب و شرق و حتی همپیمانی شوروی با عراق، داستانی است که تا به حال بارها آن را به صورت مختلف از زبان افرادی که از زوایای مختلفی به جنگ مینگرند، شنیدهاید.
بر اساس تسلیحات کشف شده و ملیت اسرا و اسناد کمکهای مالی و ارزی، 89 کشور دنیا با عراق همپیمان شده بودند و او را در این جنگ کمک میکردند.
وجود روحیه بسیجی در وجود رزمندگان ایران موجب شکست توطئه دشمنان برای سرنگونی نظام مقدس جمهوری اسلامی شد.
ملت ایران در جنگ تحمیلی نشان داد که علیه تمامی قدرتها و ابرقدرتها سالیان سال میتوان مبارزه کرد و هر نظامی بدون اتکاء به قدرتهای بزرگ و با اتکاء به خدا و اعتقاد به قدرت مردم، در سختترین شرایط قادر است، استقلال کشور را حفظ کرده و با برنامهریزی مناسب و مبتنی بر آرمانها و منافع خود امور کشور را رتق و فتق نماید.
در طول هشت سال دفاع مقدس، نظام جمهوری اسلامی نشان داد که در صورت انسجام و هماهنگی داخلی و اقتدار انقلابی میتوان خارج از نفوذ قدرتها عمل کرد. چنین عملکردی، ابهت ابرقدرتهای شرق و غرب را شکست.
پس از جنگ، اسوه مجسم دوران نبرد و نشانه فدا شدن برای اسلام و قرآن فقط جانبازان و خانوادههای شهدا و آن دسته از رزمندگانی هستند که به عهد خود با خدا استوار مانده و به انتظار وعده موعود روزشماری میکنند.
وجود آنان برای جامعه و اشخاصی که میخواهند برای خدا زندگی کنند بالاترین نعمت و آشکارترین نشانه است.
به منظور آشنایی بیشتر با «نبی قدیمی» یکی از یادگاران دوران جنگ و جهاد گفتوگویی انجام داده ایم که در ادامه میآید…
آقای قدیمی متولد چه سالی و از چه خانوادهای هستید؟
دوم شهریور ماه سال 43 در خانوادهای پرجمعیت، متدین و مذهبی در روستای زرینه اوباتو به دنیا آمدم.
من فرزند پنجم خانوادهای 10 نفره بودم، شغل پدرم کشاورزی بود از این رو همراه چهار خواهر و سه برادر دیگرم در کنار اشتغال به تحصیل در امر کشاورزی کمک حال پدر بودیم.
دوران ابتدایی و اول راهنمایی را در روستای خودمان گذراندم، اوایل سال 57 همزمان با پیروزی انقلاب در حالی که 12 سال داشتم، برای ادامه تحصیل به شهرستان سقز نقل مکان نموده و دوران متوسطه را در دبیرستان دکتر مصدق «اندیشه کنونی» به پایان رساندم مدرک فوق دیپلم را نیز در مرکز تربیت معلم سنندج اخذ نمودم. ادامه »
کلیدواژه ها: آقای قدیمی, بسیجی شهید, بوی باروت عطرنارنج, جبهه, جبهه و شهادت, جنگ, جنگ تحمیلی, جنگ تحمیلی کربلا, جنگ تحمیلی کربلا را مشق کردند, خاطره, خبرگزاری فارس, دفاع مقدس, رزمندگان, رزمندگان اسلام, رزمندگان در 8 سال, رزمندگان در 8 سال جنگ تحمیلی کربلا را مشق کردند, سیره شهدا, شهادت, شهید, شهید، امام خمینی (ره)، عملیات، جنگ, عملیات, عملیات بیتالمقدس, هشت سال دفاع مقدس, هفته دفاع مقدس, کوثربلاگ, کوثربلاگ ، دفاع مقدس موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (9)
[ 05:02:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
ده خاطره خواندنی از جبهه ... |
... |
1)هوالباقی :هرچه میگفتی چیزی دیگر جواب میداد. غیر ممکن بود مثل همه صریح وساده و همه فهم حرف بزند. بعد از عملیات بود، سراغ یکی از دوستان را از اوگرفتم چون احتمال میدادم که مجروح شده باشد،گفتم: «راستی فلانی کجاست؟» گفت بردنش «هوالشافی.» شستم خبردار شد که چیزیش شده و بردنش بیمارستان. بعد پرسیدم: «حال و روزش چطوره؟» گفت: «هوالباقی.» میخواست بگوید که وضعش خیلی وخیم است و مانده بودم بخندم یا گریه کنم. 2) صدام، جارو برقیه : صبح روز عملیات والفجر۱۰ در منطقه حلبچه همه حسابی خسته بودند، روحیه مناسبی در چهره بچهها دیده نمیشد از طرفی حدود ۱۰۰اسیر عراقی را پشت خط برای انتقال به پشت جبهه به صف کرده بودیم برای اینکه انبساط خاطری در بچهها پیدا شود و روحیههای گرفته آنها از آن حالتخارج شود، جلوی اسیران عراقی ایستادم و شروع به شعار دادن کردم و بیچارهها هنوز، لب باز نکرده از ترس شروع به شعار دادن میکردند. مشتم را بالا بردم و فریاد زدم:«صدام جارو برقیه» و اونا هم جواب می دادند. فرمانده گروهان برادر قربانی کنارم ایستاده بود و می خندید. منم شیطونیم گل کرد و برای نشاط رزمنده ها فریاد زدم:«الموت لقربانی» اسیران عراقی شعارم را جواب میدادند بچههای خط همه از خنده روده بر شده بودندو قربانی هم دستش را تکان میداد که یعنی شعار ندهید! او میگفت: قربانی من هستم «انا قربانی» و اسیران عراقی هم که متوجه شوخی من شده بودند رو به برادر قربانی کردند و دستان خود را تکان میدادند و میگفتند:«لا موت لا موت» یعنی ما اشتباه کردیم.
3) آفتابه مهاجم :بین تانکر آب تا دستشویی فاصله بود. آفتابه را پر کرده بود و داشت می دوید. صدای سوتی شنید و دراز کشید. آب ریخت روی زمین ولی از خمپاره خبری نبود. برگشت دوباره پرش کرد و باز صدای سوت و همان ماجرا. باز هم داشت تکرار می کرد که یکی فهمید ماجرا از چه قرار است. موقع دویدن باد می پیچید تو لوله آفتابه سوت می کشید. *به نقل از غلامرضا دعایی
4) محاسن بغل دستی : ایام رجب المرجب بود و هر روز دعای «یا من ارجوه لکل خیر» را می خواندیم. حاج آقا قبل از مراسم برای آن دسته از دوستان که مثل ما توجیه نبودند، توضیح می داد که وقتی به عبارت “یا ذوالجلال و الاکرام “رسیدید، که در ادامه آن جمله “حرّم شیبتی علی النار ” می آید، با دست چپ محاسن خود را بگیرید و انگشت سبابه دست دیگر را به چپ و راست تکان دهید. هنوز حرف حاجی تمام نشده ، یک بچه های تخس بسیجی از انتهای مجلس برخاست و گفت: اگر کسی محاسن نداشت ،چه کار کند؟ برادر روحانی هم که اصولا در جواب نمی ماند گفت: محاسن بغل دستی اش را بگیرد .چاره ای نیست، فعلا دوتایی استفاده کنند تا بعد! ادامه »
کلیدواژه ها: بسیجی شهید, بوی باروت عطرنارنج, جبهه, جبهه و شهادت, جنگ, جنگ تحمیلی, خاطره, دفاع مقدس, رزمندگان, رزمندگان اسلام, سیره شهدا, شهادت, شهید, شهید، امام خمینی (ره)، عملیات، جنگ, عملیات, عملیات بیتالمقدس, هشت سال دفاع مقدس, هفته دفاع مقدس, کوثربلاگ, کوثربلاگ ، دفاع مقدس موضوعات: مناسبتی, این هفته چه بنویسیم (9)
[ 04:47:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|