ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  چطور خواهرم رو از خیانت به شوهرش نجات بدم؟ ...

پرسش مطرح شده در سایت مای مشاور :

راهکارهای مختلفی در این باره وجود داره که من به چند مورد اشاره می کنم و شما هر کدوم رو که مناسب جایگاه و شرایط خودتون دونستید عمل کنید:

۱- به خواهرتون بیش از پیش نزدیک بشید تا حدی که اعتماد ایشون به شما جلب بشه. کم کم سر صحبت رو باز کنید و چند تا داستان ساختگی که مقداری به وضعیت ایشون شبیه باشه از خودتون بسازین و براش تعریف کنین و نتیجه این داستان ساختگی رو هم طوری طراحی کنین که خواهرتون بتونه آیندش رو در این داستان ببینه. مثلا بگید آره بعد از مدتی که اونا با هم رابطه داشتن این رابطشون لو رفت و زندگیش بهم خورد. الان باهم شدیدا اختلاف دارن و شوهرش اون رو از خونه بیرون کرده. بچه ها رم ازش گرفته. اونیم که باهاش رابطه داشت پاپس کشیده و دیگه سراغش نمیاد. بیچاره خیلی داره سختی میکشه. هر وقت با من صحبت میکنه میگه فلانی من تازه می فهمم چه اشتباهی کردم و الکی الکی زندگی خودم رو به آتیش کشیدم. دیگه نه راه پس دارم و نه راه پیش و …. . 

۲- اگه فکر می کنید این روش جواب نمیده می تونید غیر مستقیم تهدیدش کنین و بهش بفهمونین که از رابطه اون خبر دارین. حتی بهش بگید من فکر می کنم شوهرت هم یک بوهایی برده و اگه فهمه خون به پا می کنه و … . یا ممکنه از پدرتون بیشتر بترسه و بهش بگید فکر کنم پدر فهمیده یا هر فرد دیگه ای فکر می کنید ازش حساب می بره. حتی اگه فکر می کنید از آبروش پیش بچه هاش می تره می تونید بهش بگید که بچه هات متوجه شدن که با یکی دیگه رابطه داری. اگه ادامه بدی و اونا مطمئن بشن که داری خیانت می کنی قطعا ازت متنفر میشن و دیگه هیچ وقت نمی تونی نگاهشون رو تغییر بدی. حتی زمانی که پیر هم بشی باز پیش خودشون میگن مادر ما وقتی جوون بود به پدرمون خیانت کرد و تو هم همیشه باید سرت جلوشون پایین باشه.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی
[یکشنبه 1396-05-29] [ 02:21:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  *رابطه جنسی پیش از ازدواج با همسر، 5 برابر احتمال طلاق را افزایش می دهد* ...

رابطه مقعدی
 مطالعه نشان داد بیش از 64 درصد پاسخگویان معتقد بودند که بیشتر پسران حاضر نیستند با دختری که قبلاً با جنس مخالف رابطه دوستی داشته است، ازدواج کنند و حتی 70 درصد پسران با تجربه رابطه جنسی ترجیح می‌دهند همسرشان قبلاً‌ تجربه ‌ای نداشته باشند.

امروز جمعیت ایران با افزایش شهرنشینی، استقلال اقتصادی زنان، تغییرات نگرشی درون خانواده ها و… مواجه شده است که افزایش رابطه با جنس مخالف است به عنوان یکی از مهم ترین تحولات جامعه ایران به شمار می رود که تا به امروز تحقیق جامعی در این خصوص صورت نگرفته بود و ما سعی کردیم در این پژوهش «نقش معاشرت قبل از ازدواج بر تأخير در ازدواج، رضايت زناشويي و طلاق» را مورد بررسی قرار دهیم.این تحقیق با همکاری وزارت ورزش و جوانان و طی سال های 89 تا 90 و در سه مرحله انجام شد. ابتدا 2031 دانشجوی ۱۸ تا ۴۰ ساله از ۷ دانشگاه دولتی و آزاد در تهران وارد مطالعه شدند و پس از آن ۹۲ نفر از زنان و مردان ۱۸ تا ۴۰ ساله با تحصیلات دانشگاهی که به دو شعبه دادگاه خانواده در تهران جهت درخواست طلاق مراجعه کرده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. در بخش کیفی قبل از پیمایش 21 مصاحبه عمیق و پس از آن 10 مصاحبه با زنان و مردان متأهل متفاوت بین گروه‌ های سنی ۴۰‌-۱۸ ساله صوزت گرفت.

دخترها پس از برقرار رابطه جنسی تمایل بیشتری برای ازدواج پیدا می کنند، ولی پسرها نه
مدیر گروه جمعيت، بهداشت و تنظيم خانواده مرکز مطالعات و پژوهش های جمعیتی آسیا و اقیانوسیه تصریح کرد: پرسشنامه 16 سؤالی تهیه شد و جوانان که میانگین سنی آنها در کل 22.5 بود، به سئوالات پاسخ دادند. 62 درصد این افراد اهل تهران بودند و درآمد ماهیانه آنها بالای 600 هزار تومان بود، 66 درصد از آنها به ماهواره، 97 درصد به اینترنت و 67 درصد به چت دسترسی داشتند و متأسفانه 19.6 درصد از مردان و 12.2 درصد از زنان مصرف الکل داشته اند.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی
 [ 02:11:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  *ارتباط جنسی قبل از ازدواج* ...

روابط مقعدی

با پسری که قصد ازدواج دارم رابطه جنسی داریم اما مخالفتهایی برای ازدواجمان به وجود آمده ولی ما دو نفر پای حرفمان هستیم با این رابطه که هنوز داریم تکلیفمان چیست.خانواده هایمان از این رابطه بی اطلاع هستن.
پاسخ به سوال :
آنچه رابطه بين پسر و دختر نامحرم را حلال مي کند، خواندن عقد شرعي ازدواج موقت يا دائم است که با شرائط آن و به صورت صحيح خوانده شود. بر اين اساس تا زماني که بين شما و پسر مورد علاقه شما عقد شرعي ازدواج -موقت يا دائم- به صورت صحيح خوانده نشود ، با هم نامحرم هستيد . هر نوع ارتباط غير متعارف بين شما حرام است ، هرچند قصد ازدواج هم داشته باشيد.
حتي نگاه کردن با قصد لذت به صورت و دست هاي همديگر و نگاه کردن بدون قصد لذت به بدن همديگر و دست دادن به هم و خنديدن و شوخي کردن با هم و صحبت هاي تحريک کننده حرام است .
مقداري که اسلام اجازه داده است ، صحبت کردن بدون قصد لذت دختر و پسر، براي شناخت اجمالي از هم و گرفتن نظر همديگر در مورد ازدواج است. اما بيش از اين مقدار و يا صحبت کردن با قصد لذت جايز نيست .
اگر رابطه بدني و جنسي داريد ، اين نوع رابطه گرچه با قصد جدي ازدواج هم باشد ،حرام است. هر گونه صحبت کردن با قصد لذت و يا نگاه به بدن همديگر حتي بدون قصد لذت حرام است.(1)

ادامه »

موضوعات: اجتماعی
 [ 01:57:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ناصرالدین شاه و کالسکه اش ...

ناصرالدین شاه در بازدید از اصفهان با کالسکه سلطنتی از میدان کهنه عبور می‌کرد که چشمش به ذغال‌فروشی افتاد. مرد ذغال‌فروش فقط یک شلوارک به پا داشت و مشغول جدا کردن ذغال از خاکه ذغال‌ها بود و در نتیجه گرد ذغال با بدن عرق کرده و عریان او منظره وحشتناکی را بوجود آورده بود. ناصرالدین‌شاه سرش را از کالسکه بیرون آورده و ذغال‌فروش را صدا کرد. ذغال فروش بدو آمد جلو و گفت: «بله قربان.» ناصرالدین شاه با نگاهی به سر تا پای او گفت: «جنهم بوده‌ای؟» ذغال فروش زرنگ گفت: «بله قربان!» شاه از برخورد ذغال‌فروش خوشش آمده و گفت: «چه کسی را در جهنم دیدی؟» ذغال‌فروش حاضرجواب گفت: «اینهائیکه در رکاب اعلاحضرت هستند همه را در جهنم دیدم.» شاه به فکر فرورفته و بعد از مکث کوتاهی گفت: «مرا آنجا ندیدی؟» ذغال‌فروش فکر کرد اگر بگوید شاه را در جهنم دیده که ممکن است دستور قتلش صادر شود، اگر هم بگوید که ندیدم که حق مطلب را اداء نکرده است. پس گفت: «اعلاحضرتا، حقیقش این است که من تا ته جهنم نرفتم!»

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب
[چهارشنبه 1396-05-25] [ 03:02:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دختر خانم ، آقا پسر ...

ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻧﻤﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﯽ ﺑﺎ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﭘﺴﺮ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﻭ ﺑﻪ
ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺕ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ …
ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻧﻤﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﺗﻮ ﺯﺩﻥ ﻭ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ
ﻣﯿﮑﻨﯽ …
ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻧﻤﯽ ﮐﻪ ﭼﭗ ﭼﭗ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﻭ
ﻣﯿﺮﯼ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﺕ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﻨﯽ
ﻭ ﺩﻟﺖ ﺧﻮﺷﻪ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﺕ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺣﺴﻮﺩﯾﺸﻮﻥ
ﺷﺪﻩ …
ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻧﻤﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﺮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺗﺎ ﺍﻭﻥ
ﺳﺮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ، ﺑﺮﺍﺕ ﺻﻒ ﮐﺸﯿﺪﻥ
ﻭﮐﯿﻒ ﻣﯿﮑﻨﯽ ….
،ﺁﻗﺎ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭﺕ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺟﻠﻮ ﭘﺎﯼ.ﻫﺮ ﺩﺧﺘﺮﯼ
ﺗﺮﻣﺰ ﻣﯿﺰﻧﯽ ﺑﻬﺖ ﺭﺍﻩ ﻣﯿﺪﻩ …
ﺁﻗﺎ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﺩﻟﺖ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﺎ ﯾﻪ ﺭﻧﮓ ﺩﺧﺘﺮ
ﻣﯿﺮﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ …
،ﺁﻗﺎ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﺩﻟﺖ ﺧﻮﺷﻪ ﺑﻪ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻓﺸﻨﺖ ﻭ ﻓﮑﺮ
ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺑﻬﺖ ﻧﻪ ﻧﻤﯿﮕﻦ …
ﺑﻌﻠﻪ ﺑﺎ ﺷﻤﺎﻡ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻧﺒﺎﺵ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺟـــﻨــــﺲ
ﺍﺭﺯﻭﻥ ﺯﯾـــــﺎﺩ
ﻣــﺸـــﺘــــﺮﯼ ﺩﺍﺭﻩ…~

موضوعات: دل نوشته
[سه شنبه 1396-05-24] [ 02:12:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  *نجار پیر* ...

نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده میکرد تا اینکه یک روز او با صاحب کار خود موضوع را درمیان گذاشت. پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن، حالا او به استراحت نیاز داشت و برای پیدا کردن زمان این استراحت میخواست تا او را از کار بازنشسته کنند. صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند، اما نجار بر حرفش و تصمیمی که گرفته بود پافشاری کرد. سرانجام صاحب کار درحالی که با تأسف با این درخواست موافقت میکرد، از او خواست تا به عنوان آخرین کار، ساخت خانه ای را به عهده بگیرد.

نجاری

نجار در حالت رودربایستی، پذیرفت درحالیکه دلش چندان به این کار راضی نبود. پذیرفتن ساخت این خانه برخلاف میل باطنی او صورت گرفته بود. برای همین به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و به سرعت و بی دقتی، به ساختن خانه مشغول شد و به زودی و به خاطر رسیدن به استراحت، کار را تمام کرد. او صاحب کار را از اتمام کار باخبر کرد. صاحب کار برای دریافت کلید این آخرین کار به آنجا آمد. زمان تحویل کلید، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت:

ادامه »

موضوعات: دل نوشته, اجتماعی, نکته های ناب
 [ 02:09:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت