آیا قرآن به همه پرسش های انسان پاسخ می دهد؟ | ... | |
قرآن چنان که صاحب نظران گفته اند - چون دریایی عمیق است و هیچ کتابی را نمی توان با آن مقایسه کرد . یکی از نشانه های معانی و مفاهیم قرآن گستره خاص دارد یا تمام علوم را در بر می گیرد؟ عمق قرآن کریم، تفاسیر مختلفی است که بر آن نگاشته اند . این در حالی است که نه تفاسیر گذشته توانسته اند از عهده تفسیر کامل آیات این کتاب مقدس بر آیند; نه تفاسیر معاصر می توانند تمام معانی اش را کشف کنند و نه تفاسیر آیندگان خواهند توانست به درک عمیق آیات آن نائل آیند . امامان معصوم (ع) نیز در موارد مختلف به جایگاه رفیع قرآن اشاره کرده اند; برای نمونه در روایات چنین آمده است: «فضل القرآن علی سائر الکلام کفضل الله علی خلقه » (1) ; برتری قرآن به دیگر سخنان مانند برتری خداوند بر مخلوق خود است . تاریخ اسلام نشان می دهد که قرآن در عرصه های مختلف زندگی مسلمانان ظهور و نفوذ داشته است . بخشی از این عرصه ها عبارت است از: 1 . معنوی و روحی 2 . عملی و اجتماعی 3 . علمی و نظری به نظر می رسد بعد اخیر، پرسش درباره «جامعیت قرآن » را در اذهان مسلمانان پدید آورده است . بسیاری از دانشمندان جامعیت قرآن را پذیرفته و در جهت اثبات آن دلیل هایی ارائه داده اند . پیش از تبیین برهان های این گروه، باید دانست دیدگاه طرفداران جامعیت قرآن به انواع زیر قابل تقسیم است: 1 . دیدگاه حداکثری که به گستردگی قرآن در همه علوم و روش ها معتقد است . این گروه از طرفداران جامعیت قرآن، قرآن را دربردارنده همه علوم نخستین و واپسین می دانند . در نگاه آنان، قرآن همه مسائل جزئی و کلی و حتی بسیاری دیگر از موضوعات مانند شیمی، فیزیک و . . . را شامل می شود . اینان قرآن را جامع مسائلی می دانند که مبین قوانین علوم نظری و تجربی است . (2) اسکندرانی و طنطاوی و ملامحسن فیض کاشانی و ابن کثیر در شمار این گروه جای دارند . فیض کاشانی، (3) پس از آن که دانش انسان را به دو نوع جزئی و حسی و کلی و مطلق تقسیم می کند، می گوید: اکنون آن که کیفیت این نوع دانش (علم کلی) را می داند، معنا و مفهوم آیه مبارک (و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شی ء) را در می یابد . چنین کسی به واقع گواهی می دهد که همه دانش ها در قرآن کریم وجود دارد . ابن کثیر (4) نیز، پس از نقل کلام ابن مسعود درباره نهفته بودن همه علوم در قرآن، می گوید: هر چه مردم در کارهای دنیایی و دین و معیشت و عالم رستاخیز نیازمندند، در قرآن بیان شده است . بی تردید اگر مراد ابن کثیر ظواهر کلمات قرآن باشد، قابل پذیرش نیست; زیرا اموری چون مسائل دقیق و جزئی ریاضی، شیمی، فیزیک و مانند آن در ظواهر قرآن به صورت شفاف بیان نگردیده است; ولی چنانچه مرادش نهفته بودن این دانش ها در مراتب گونه گون معانی و مفاهیم قرآن باشد، می توان آن را پذیرفت . ادامه مطلب : 2 . دیدگاه حداقلی، که تمامیت قرآن در ذکر کلیات و بیان ارزش ها را می پذیرد . طرفداران این نظریه قرآن را در محدوده توصیف جهان بینی و عقاید و بیان ارزش های جامع می دانند و معتقدند طرح مسائل علمی با قدسی بودن دین سازگار نیست . محمد عزة دروزه (5) و دکتر سروش (6) در شمار این گروه جای دارند . اکمال دین در نظر این گروه عبارت است از تبیین کامل امور معنوی و آخرتی و واگذاردن علوم انسانی و تجربی، از جمله شیوه حکومت به مردم . برخی در تایید این نظریه گفته اند: (7) افزودن سنت رسول الله (ص)، توجه به سیره امامان (ع) و توسل به اجتهاد در کنار قرآن دلیل واضح کامل نبودن قرآن به شمار می آید . بی تردید این دیدگاه نمی تواند درست باشد; زیرا طرح مسائل علمی در راستای هدایت و تربیت نفوس ضرورت دارد و به قدسی بودن زیان نمی رساند . از سوی دیگر، نقدپذیری به دینی بودن موضوع آسیب وارد نمی کند; چنان که احکام شرعی به واسطه عنصر اجتهاد همیشه در معرض انتقاد قرار دارند . افزون بر این، مسائلی چون سنت رسول الله (ص) و سیره ائمه (ع) و اجتهاد از پایه های جامعیت قرآن به شمار می آیند; به عبارت دیگر، همه این ها از متن قرآن کریم الهام گرفته اند; آیاتی مانند (و ما اتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا) (8) و (اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم) (9) و (انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا) . . . (10) و (لکم فی رسول الله اسوة حسنة) (11) و (و ما کان المؤمنون لینفروا کافة فلو لا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین) . . . (12) و احادیثی مانند «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی فان تمسکتم بهما لن تضلوا و انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض » . (13) بر نادرستی این نظر گواهی می دهند . 3 . دیدگاه اعتدالی که معتقد است قرآن کریم ضمن بیان کلیات و اصول و قواعد ارزشی و نگرشی، برخی از روش های رنوشت ساز و موثر در هدایت را نیز تبیین می کند . طرفداران این نظریه (14) ، چنان باور دارند که قرآن اصول و ارزش هایی را مطرح کرده است که می توان بر اساس آن یک نظام حقوقی و سیاسی و اجتماعی و پیام های ارزشی مبتنی بر یک مکتب روان شناسی و جامعه شناسی را استخراج کرد . بنابراین، قرآن از زاویه ای خاص بیانگر همه چیز است . جامعیت و شمول قرآن در گستره دیدگاه های علمی چنان است که در خصوص تک گزاره های آن سخنی ندارد و اثباتا یا نفیا موضع گیری نمی کند . در این میان، برخی از مفسران مانند علامه طباطبایی و دیگران، (15) جامعیت قرآن را در قلمرو هدایت و تربیت تفسیر کرده اند . او در این باره می نویسد: «آنچه ملاک است و کوتاهی را از جانب قرآن منتفی می سازد، این است که قرآن تمام مطالب لازم در حوزه هدایت و سعادت را همراه دارد و در این زمینه از هیچ کوششی فروگذار نکرده است » . (16) گروهی از پژوهشگران مانند استاد حسن زاده آملی جامعیت را براساس فهم زبان قران و ذوبطون بودن آن معنا کرده اند . او می نویسد: (17) «کلمه مبارکه «کل شی » چیزی را فروگذار نکرده است . پس چیزی نیست که قرآن تبیان آن نباشد . ولی قرآن در دست انسان زبان فهم، تبیان کلی شی و زبان کلمات الله بی انتها است . این انسان زبان فهم راسخ در علم است .» گروهی نیز جامعیت را در حوزه شرع و احکام آن محدود ساخته اند . عالمانی چون فخر رازی، (18) طبرسی (19) چنان اعتقاد دارند که جامعیت قرآن در محدوده دین و شرع معنا می یابد; زیرا بیان دین و احکام جز از ناحیه قرآن امکان پذیر نیست . دلیل های جامعیت قرآن نوع است: الف) آیات الاهی ب) سخنان معصومان (ع) ج) برهان عقلی
بخش نخست به سه دسته تقسیم می شود: 1- آیاتی که در آن واژه تبیان و تفصیل آمده است; مانند آیه 89 سوره نحل . 2- آیاتی که اسلام را دین جهانی معرفی می کند; مانند آیه 107 سوره انبیاء . دستورهای آیین جهانی باید چنان باشد که نیازهای عرصه های مختلف زندگی بشر را تامین کند . از این رو، جهانی بودن قرآن مستلزم جامع بودن آن است . 3- آیاتی که فرمان های قرآن را جاودانه معرفی می کند; مانند آیه 1 سوره فرقان . بی تردید چیزی که تا ابد استمرار دارد، باید به تمام نیازهای انسان در زندگی فردی و اجتماعی، برای تحقق هدایت و سعادت، پاسخ دهد .
روایات این بحث به سه دسته تقسیم می شوند: 1 . احادیثی که با واژگان تبیان و تفصیل، قرآن را وصف کرده اند; مانند این سخن امام رضا (ع) (20) : خداوند پیامبرش را قبض روح نفرمود، مگر آن که دینش را کامل ساخت . و قرآن را بر او نازل فرمود که در آن تفصیل هر چیزی وجود دارد . امام صادق (ع) (21) نیز می فرماید: خداوند متعال هر چیزی را در قرآن بیان کرده است . به خدا سوگند، قرآن همه نیازمندی های مردم را آورده تا کسی نگوید کاش این موضوع در قرآن بود . 2- روایاتی که قرآن را منبع و محل مراجعه معرفی می کند; مانند این سخن امام باقر (ع) (22) : بی تردید خداوند متعال چیزی که امت نیاز دارد، رها نساخته، در کتاب خود فرو فرستاده است . امام صادق (ع) (23) در این باره می فرماید: هر چه که دو تن در آن اختلاف دارند، ریشه اش در کتاب خدا موجود است; اما عقل مردم به آن نمی رسد . 3- گفتار مولای متقیان علی (ع) (24) که در توصیف قرآن می فرماید: آگاه باشید، دانستنی های گذشته و آینده تا روز قیامت در قرآن آمده است . . . .
در این بخش، با برهان های زیر رو به رو می شویم: خاتمیت، بر اساس دلیل های عقلی و نقلی، تثبیت شده است . نتیجه منطقی خاتمیت پذیرش جامعیت قرآن است; زیرا راز خاتمیت در چگونگی رهنمودها و مقررات و شیوه طرح آن ها نهفته است; یعنی باید پیامبر خاتم طرحی جامع و کلی ارائه دهد; طرحی که هیچ چیز در آن فرو گذار نشده باشد . اگر فرض کنیم دین اسلام در بیان مسائل لازم کوتاهی کرده است و جوینده هدایت پاسخ خود را در آن نمی یابد، بی تردید سردرگمی یا دست کم سرخوردگی پدید می آید و این کار از لطف خداوند دور است . اگر بر اساس ملاک های عقلی و نقلی دین اسلام متکامل ترین ادیان به شمار می رود، باید هر مساله ای را بیان کند . در پایان ، اشاره به معیارهای صدق جامعیت بر قرآن شایسته می نماید . مطابقت با فطرت انسانی، سهولت و انعطاف پذیری در تعلیمات، توان پاسخ به پرسش های بشر، شایستگی همگانی و جاودانگی، همسویی با انسان، همگونی اجزای دین، نگاه همه جانبه، فراروزی و آینده نگری، عقلانی بودن آموزه ها و توجه به تفقه و اجتهاد . بخشی از این ملاک ها به شمار می آید . پی نوشت ها: 1) بحارالانوار، ج 89، ص 19 . 2) اشاره به دو کتاب معروف تفسیری است که به شکل افراطی به مسائل علوم و تجربی پرداخته اند: کشف الاسرارا النورانیه (اسکندرانی) و الجواهر فی تفسیر القرآن .(طنطاوی) 3) هفده گفتار در علوم قرآنی، ترجمه سید حسین حسینی، 93- 98 . 4) تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج 2، ص 503 . 5) تفسیر الحدیث، محمد عزة دروزه، ج 6، ص 91 . 6) فربه تر از ایدئولوژی، عبدالکریم سروش، ص 48، 58 و 122 . 7) مجله کیان، حبیب الله پیمان، شماره 5، ص 27 و 28 . 8) و آن چه را فرستاده او به شما داد، آن را بگیرید و از آن چه شما را باز داشت، باز ایستید .(حشر (59): 7) 9) خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاء امر خود را نیز اطاعت کنید .(نساء (4): 59) 10) ولی شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند .(. . مائده (5): 55) 11) قطعا برای شما در اقتدا به رسول خدا سرمشقی نیکوست .(احزاب (33): 21) 12) و شایسته نیست مؤمنان همگی (برای جهاد) کوچ کنند . پس چرا از هر فرقه ای از آنان، دسته ای کوچ نمی کنند تا (دسته ای بمانند و) در دین آگاهی پیدا کنند .(توبه (9): 122) 13) همانا من میان شما (مردم) دو شی ء گرانبها را به یادگار گذاشتم . کتاب خدا و عترت خود که اهل بیت من باشند، اگر پس از من به آن دو چنگ بزنید گمراه نخواهید شد: آن دو از هم جدانمی شوند تا با هم به حوض (بهشت) وارد می شوند .(بحارالانوار، ج 2، ص 100) 14) مجله معرفت، ناصر مکارم شیرازی، شماره 5، ص 4 . 15) تفسیر المنار، شیخ محمد عبده، ج 7، ص 394 و 395 . 16) تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج 7 .(ذیل آیه 37 سوره انعام) 17) انسان و قرآن، حسن حسن زاده آملی، ص 9 . 18) تفسیر فخر رازی، ج 12، ص 215- 218 . 19) مجمع البیان، طبرسی، ج 6، ص 190 . 20) الجدید فی التفسیر القرآن، شیخ محمد سبزواری، ج 3، ص 29 . 21) اصول کافی، کلینی، ج 1، ص 59 . 22) همان . 23) همان . 24) نهج البلاغه، خطبه 158 . منبع : پايگاه اطلاع رسانی حوزه
[پنجشنبه 1395-08-13] [ 09:36:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|