از بين بردن ابهت پوشالي يزديان
سياست رعب و وحشت يزيديان، با افشاگري‏هاي اهل بيت با شکت روبه رو شد. اهل‏بيت امام حسين عليه‏السلام با وجود تحمل سخت‏ترين مشکلات، در مقابل دشمنان تسليم نشدند؛ بلکه با خطبه‏ها و سخنراني‏هاي کوبنده علاوه بررسوا کردن حکومت يزيد به توده ناآگاه مردم درس آزادي و آزادگي دادند و بدين گونه، نهضت‏هاي ديگري چون قيام توابين شکل گرفت. و شعار نهضت امام حسين عليه‏السلام در فضاي تمامي شهرها طنين افکند.

قيام عاشورا در کلام امام خميني
امام خميني( رحمهم‏الله ) درباره انگيزه الهي قيام امام حسين عليه‏السلام مي‏فرمايند: «شما ملاحظه کنيد که بهترين خلق اللّه‏ در عصر خودش حضرت سيدالشهداء و جوانان بني‏هاشم و اصحاب او شهيد شدند. لکن وقتي در آن مجلس پليد يزيد صحبت مي‏شود حضرت زينب قسم مي‏خورد که آن‏چه در کربلا ديدم جز پيشامدي زيبا نبود. شهادت يک انسان کامل در نظر اولياء خدا جميل است نه براي اين که جنگ کرده و کشته شده، براي اين که جنگ براي خدا بوده است.»

گريه‏هاي امام سجاد عليه‏السلام
امام سجاد عليه‏السلام پس از واقعه کربلا تا آخر عمر، پيوسته اندوهناک و گريان بود. سيدبن طاووس در کتاب مقتل خود به نام لهوف از امام صادق روايت کرده که امام زين العابدين عليه‏السلام حدود چهل سال بر پدر بزرگوارش گريست در حالي که روزها را روزه مي‏گرفت و شب‏ها را به عبادت مي‏پرداخت. هنگام افطار وقتي غلام آن حضرت برايش غذا مي‏آرود. امام مي‏فرمود: پسر پيامبر را با شکم گرسنه و لب تشنه شهيد کردند. و وقتي غلام مي‏گفت: مولاي من، آيا وقت آن نرسيده که اندوهتان تمام شود و گريه‏هايتان پايان پذيرد؟ حضرت مي‏فرمود: «واي بر تو! يعقوب 12 پسر داشت خدا يکي را پنهان کرد، موي سرش سفيد شد، کمرش خميده و ديدگانش به سبب گريه، بينايي خود را از دست داد؛ در حالي که مي‏دانست او زنده است اما من، پدر و عزيزانم را ديدم که به خون آغشته بر زمين افتاده بودند. چگونه اندوهم پايان يابد و گريه‏ام بکاهد.»
امام حسين و جوانان بني‏هاشم بهترين مردان زمانه خود بودند كه شهيد شدند .

ورود اهل بيت به مسجد رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله
اهل بيت، پس از يک سفر طولاني و پرماجرا هنگام ورود به مدينه، به کنار قبر رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله رفتند، آنان در کنار مرقد پيامبر، گفت و گوها و درد دل‏هاي بسيار داشتند؛ اما تاريخ از بيان همه آن‏ها سکوت کرده و تنها گفته است: زينب عليهاالسلام دست‏ها را به دو طرف درب و سر را داخل مسجد قرار داد و گفت: يا جدّاه، خبر قتل برادرم حسين عليه‏السلام را آورده‏ام. سکينه، با صداي بلند فرياد کشيد: اي جد گرامي از آن چه بر سر ما گذشته است پيش تو شکايت آورده‏ام به خدا قسم، سنگ دل‏تر از يزيد نديدم و کافر و مشرکي بدتر از او سراغ ندارم. با چوب خيزران بر لب و دندان پدرم حسين عليه‏السلام ـ (همان جايي که شما مي‏بوسيديد ـ مي‏زد و مي‏گفت: حسين چوب‏ها را چگونه مي‏بيني؟

ادامه مطلب :

يزيد از خدمات ابن زياد تقدير مي‏کند
برخلاف آن چه برخي از مورخان گفته‏اند، يزيد نه تنها از کرده خود پشيمان نشد بلکه از ابن زياد به دليل جناياتي که مرتکب شده بود، تقدير و تشکر کرد. يزيد طي نامه‏اي به ابن زياد نوشت: «تو بالا رفتي و از ابر گذشتي و مراحل پس از ابر را پشت سرگذاشته و ديگر جايي براي بالا رفتنت نمانده، مگر آن که بر بالاي خورشيد بنشيني. همين که نامه ما را ديدي، براي دريافت جايزه به شام حرکت کن.» ابن زياد با عده‏اي از استانداران به شام رفت، يزيد از او استقبال کرد، او را در آغوش کشيد، پيشانيش را بوسيد و از کشتن امام حسين به جهاد تعبير کرد. يزيد به ابن زياد و عمر سعد هر کدام يک ميليون درهم جايزه داد. همچنين ماليات عراق را نيز به ابن زياد بخشيد.

نتايج قيام عاشورا
نهضت امام حسين عليه‏السلام آثار و تايج بزرگي در جامعه اسلامي بر جاي گذاشت که از جمله، رسوا ساختن هيأت حاکمه وقت بود؛ چون بني‏اميه به حکومت خود رنگ ديني مي‏داد و در جهت تثبيت موقعيت خود در جامعه مي‏کوشيد. ولي قيام و شهادت امام حسين بزرگ‏ترين ضربه بر پيکر اين حکومت ناپاک وارد آورد. از آثار ديگر نهضت امام حسين عليه‏السلام احياء سنت شهادت بود. پس از درگذشت پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله در اثر انحراف حکومت اسلامي از مسير خود، مسلمانان کم‏کم روحيه سلحشوري را از دست دادند و به رفاه خو گرفتند؛ ولي قيام امام حسين اين وضع را دگرگون ساخت و سنت شهادت را در جامعه اسلامي زنده کرد. همچنين قيام حضرت، سرچشمه نهضت‏ها و قيام‏هاي ديگري چون نهضت توابين، قيام مختار و… شد.

بازگشت به مدينه
مدينه کارواني سوي تو با شيون آوردم
ره آوردم بــــود اشــکــي کــه، دامــن دامــن آوردم
مديـنــه در بــه رويـــم وامـکـن چــون يــک جــهان ماتــم
نــيـاورد ارمــغــان بـا خـود کـسـي، تـنـهامـن آوردم
مــديــنــه يــک گـلـسـتــان گــل اگــر در کــربــلا بـــردم
ولـي اکـنـون گــلـاب حــسـرت از آن گـلشـن آوردم
اسـيــرم کــرد اگـر دشمـن بـه جـان دوسـت خرسـنـدم
بــه پـايـان خـدمـت خـود را بـه نـحـو احــسـن آوردم
مــديــنـــه يـــوســـف آل عــلــي را بـــــردم اکــــنــــون

اگــــــر او را نــــيــــاوردم از او پـــيــــراهـــن آوردم
مـديــنــه گـر بـه سـويـت زنـده بـرگـشـتـم مـکن مَـنـعَمْ

کـه من اين نيمه جان را هم به صد جان کندن آوردم
مــديــنــه ايــن اسـيــري‏ها نـشـد ســدّ رهــم بــنـگــر
چهــا بـا خــطـبــه‏هـاي خـود بـه روز دشـمـن آوردم

منبع : باشگاه جهانی اهل بیت (ع)

 

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت, اربعین 95
[شنبه 1395-08-01] [ 05:07:00 ب.ظ ]