اشعار روز هفتم محرم؛ حضرت علی اصغر(ع) 9 | ... | |
هرم لبهای تو آتش زده جانم پسرم پسر ساقی کوثر به چه کاری افتاد داغ تو چون علی اکبر کمرم را تا کرد مادرت دیده به راه است که سیراب آیی بی هوا تیر رسید و نفسم بند آمد خون من گردن آنکس که گلوی تو برید صبر کن تا پر قنداقه ی تو پاره کنم ز ترک های لبت بوسه گرفتن سخت است می کَنم قبر تو را دور ز چشم مادر با وجودی که کنم قبر تو یکسان با خاک (قاسم نعمتی)
[یکشنبه 1395-07-18] [ 11:50:00 ق.ظ ]
لینک ثابت نه تنها تیر و تیغ و سنگ بوده این شبهای آسمانی بر شما تسلیت باد دوست عزیزم. 1395/07/19 @ 09:59
|