ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  پاسخ به ده شبهه وهابیت پیرامون غدیر (قسمت هشتم) ...

شبهه هشتم: چرا در خصوص اين موضوع مهم پيامبر اسلام از كلمه مولي استفاده مي كند كه حدود 27 معني مختلف مي دهد و جالب اينجاست كه حتي يكي از اين 27 مورد معناي خليفه و جانشين و اولي الامر نمي دهد ! در حاليكه در لسان عرب براي اين موضوع مهم كلمات فراواني مانند : مالك ، اولي الامر ، سلطان ، والي ، حاكم ، امام و . . . وجود داشته است .
اولا این شبهه پر از تناقض است که دروغگویی شبهه گر و عدم دقت در بیان شبهه دروغش را روشن می کند چراکه وی از یک طرف می گوید یکی از این 27 مورد معنای خلیفه و اولی الامر را نمی دهد آنوقت در چند کلمه بعد می گوید لسان العرب معانی همچون اولی الامر را استفاده کرده است.
ثانیا همان طور که در جواب سئوال ۲ هم گفته شد پیامبراسلام در روز غدیر خم فقط از کلمه مولا استفاده نکردند بلکه از کلماتی مانند ولی هم استفاده کردند:در کتاب خصائص أمير المؤمنين علي بن أبي طالب ، ج 1 ، ص 96 ، ح79 با سند صحيح نقل شده است که پیامبر دست على عليه السّلام را گرفت و فرمود :من كنت وليّه فهذا وليّه اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه
و اسنادی از حاکم نیشابوری و ابن کثیر دمشقی هم درباره صحیح بودن این حدیث آورده شد .
ثالثا حقيقت آن است كه رسول خدا(ص) با هر زبانى خلافت و امامت على(ع) را بيان كرد. مگر نه آن است كه در روايات بسيارى با عنوان «خليفه من» على(ع) را معرفى كرده است، پاسخ اهل سنت به آن روايات چيست؟
به عنوان نمونه چند مورد از رواياتى كه رسول خدا(ص) در آنها على(ع) را به عنوان خليفه خود نام برده است از مصادر عامه بيان مى كنيم:
1ـ تاريخ الامم والملكوك، حافظ ابن جرير الطبرى، ج1، ص541؛
2ـ الكامل ، ابن اثير، ج2، ص62؛
3ـ كنز العمال، العلامة المتقى الهندى، ج13، ص114؛
4ـ المستدرك على الصحيحين، الحافظ الحاكم النيشابورى، ج3، ص133؛
4ـ التلخيص، الحافظ الذهبى (چاپ شده در حاشيه مستدرك حاكم)، ج3، ص133 .
اضافه بر اينها علامه امينى در روايت رسول اكرم(ص) لفظ «خليفتى» را از منابع بسيار متعدد روايى، تفسيرى و تاريخى اهل سنت نظير: مسند احمد حنبل، تفسير كشف البيان ثعلبى، جمع الجوامع سيوطى وخصائص نسائى نقل مى كند كه براي آگاهي بيشتر مي توانيد به كتاب ارزشمند الغدير ج2، ص278 مراجعه بفرماييد.

منبع : پرسمان دانشجوان وهابیت

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت
[چهارشنبه 1395-06-24] [ 07:55:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ به ده شبهه وهابیت پیرامون غدیر (قسمت هفتم) ...

شبهه هفتم: چرا در طي 70 روز فاصله غدير خم تا رحلت پيامبر هيچ سوء قصدي به جان حضرت علي صورت نگرفت ؟
عدم سوء قصد هم به اين خاطر بوده كه نتوانستد و حضور رسول الله صلي الله و عليه و آله را مانع آن مي ديدند. ثانياً در صورت سوء قصد، رسول الله فرد ديگري را بجاي ايشان مي گذاشت لذا صبر كرده و نقشه بهتري به زعم خودشان كشيدند تا حكومت را پس از رسول الله از مسير آن منحرف كنند. ولي بعد از رسيدن به حكومت، قصد جان حضرت علي عليه السلام را كردند كه در روايات آمده است مانند اين جريان كه در بسياري از كتب معتبر آمده است:
فرجع أبو بكر إلى منزله وبعث إلى عمر فدعاه ثم قال : أما رأيت مجلس علي منا اليوم ، والله لان قعد مقعدا مثله ليفسدن أمرنا فما الرأي ؟ قال عمر الرأي أن تأمر بقتله ، قال فمن يقتله ؟ قال خالد بن الوليد فبعثا إلى خالد فأتاهما فقالا نريد أن نحملك على أمر عظيم ، قال حملاني ما شئتما ولو قتل علي بن أبي طالب ، قالا فهو ذاك ، فقال خالد متى أقتله ؟ قال أبو بكر إذا حضر المسجد فقم بجنبه في الصلاة فإذا أنا سلمت فقم إليه فاضرب عنقه ، قال نعم .
فسمعت أسماء بنت عميس ذلك وكانت تحت أبي بكر فقالت لجاريتها اذهبي إلى منزل علي وفاطمة فاقرئيهما السلام وقولي لعلي :
(إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنْ النَّاصِحِينَ) القصص: 28/20
فجاءت الجارية اليهما فقالت لعلي عليه السلام ان أسماء بنت عميس تقرأ عليكما السلام وتقول: ان الملا يأتمرون بك ليقتلوك فأخرج أنى لك من الناصحين ، فقال علي ( ع ) قولي لها ان الله يحيل بينهم وبين ما يريدون . ثم قام وتهيأ للصلاة وحضر المسجد ووقف خلف أبى بكر وصلى لنفسه وخالد بن الوليد إلى جنبه ومعه السيف فلما جلس أبو بكر في التشهد ندم على ما قال وخاف الفتنة وشدة على وبأسه فلم يزل متفكرا لا يجسر ان يسلم حتى ظن الناس انه قد سها ، ثم التفت إلى خالد فقال يا خالد لا تفعل ما أمرتك به السلام عليكم ورحمة الله وبركاته ، فقال أمير المؤمنين عليه السلام : يا خالد ما الذي أمرك به ؟ قال امرني بضرب عنقك ، قال وكنت تفعل ؟ قال إي والله لولا أنه قال لي لا تفعل لقتلتك بعد التسليم ، قال فأخذه علي ( ع ) فضرب به الأرض واجتمع الناس عليه فقال عمر يقتله ورب الكعبة فقال الناس يا أبا الحسن الله الله بحق صاحب هذا القبر فخلى عنه ، قال فالتفت إلى عمر وأخذ بتلابيبه وقال يا بن الصهاك لولا عهد من رسول الله صلى الله عليه وآله وكتاب من الله سبق لعلمت أينا أضعف ناصرا وأقل عددا ثم دخل منزله.

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت
 [ 07:52:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ به ده شبهه وهابیت پیرامون غدیر (قسمت ششم) ...

شبهه ششم: چرا در قرآن كريم ، صراحتا نام حضرت علي به عنوان خليفه و جانشين نيامده ؟ لااقل چرا در قرآن كريم يك آيه وجود ندارد كه اي پيامبر ، امر تعيين خليفه و جانشين به عهده و وظيفه توست ( حالا اگر مي گوييد نبايد نام علي مي آمد ! خود دستور كه مي توانست به صورت كلي صادر شود ! )
هرچند جواب در این باره بسیار است اما به طور خلاصه جوابی را از امام صادق علیه السلام نقل می کنیم: ابوبصیر می گوید : به امام صادق علیه السلام عرض کردم : مردم می گویند : چرا نام علی و اهل بیت ایشان در کتاب خدا نیست؟ فرمود: به آنان بگو نماز بر رسول خدا (ص) نازل شد ولی خداوند رکعات آن را که سه یا چهار تاست در کتابش نام نبرد، تا آنکه رسول الله (ص) آن را برای مردم تفسیر کرد و … (کافی ، ج 1 ، ص 286)
قرآن کتابی است که به بیان کلیات می پردازد نه جزئیات ، اصل امامت به صراحت در قرآن ذکر شده است اما جزئیات و مصادیق آن به خاطر مصالحی ، به صراحت نیامده است وتبیین جزییات را به عهده پیامبرصلی الله علیه و آله نهاده شده است .
خب پیداست اگر نام حضرت علی در قرآن برده میشد و با توجه به اینکه خیلی از منافقین و مسلمان نماها از حضزت علی کینه بدر ، حنین، خیبر را در دل داشتند دست به تحریف قرآن میزدند که این خیلی خطرناک است و اسلام در خطر نابودی قرار میگرفت.

منبع : پرسمان دانشجوان وهابیت

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت
 [ 07:47:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ به ده شبهه وهابیت پیرامون غدیر (قسمت پنجم) ...

شبهه پنجم: چرا در خصوص اين واقعه مهم ( يعني شكستن بيعت 120 هزار نفر ) هيچ مثل و شعري در همان زمان ساخته نشد ؟ و بر سر زبانها نيفتاد….
اولا در آن اوضاع خفقان چه كسي جرأت چنين كاري را داشت ثانياً شما مي خواهيد با اين دليل مضحك، روايت متواتر را زير سوال ببريد؟ روايتي كه ذهبي دانشمند شهير اهل سنت است مي گويد: «جمع طرق حديث غدير خم في أربعة أجزاء رأيت شطره فبهرني سعة رواياته وجزمت بوقوع ذلك.»
محمد بن جرير طبري اسناد روايت غدير خم را در چهار جلد جمع آوري كرده است كه من قسمتي از آن را ديدم و از گستردگي روايات آن شگفت زده شدم و يقين كردم كه اين اتفاق افتاده است.
الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان بن قايماز، سير أعلام النبلاء، ج 14، ص 277، تحقيق: شعيب الأرناؤوط و محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة التاسعة، 1413 هـ.
ثالثاً چطور انتظار داريد يك بيعت شكن عليه خود شعر بسازد و خود را در نظر آيندگان رسوا كند؟!.
رابعا با این حال خوب است بدانید در مورد ولایت حضرت امیر و غدیر خم شعری در محضر رسول خدا سروده شده است که منابع آن به شرح ذیل است:
رسائل المرتضى ج 4 ص 131
خصائص الأئمة شريف رضي ص 42
الاقتصاد شيخ طوسي ص 221
الأمالي شيخ صدوق ص 670
المسترشد محمد بن جرير الطبري ص 469
علماي اهل سنت كه اين شعر را به نقل از حسان نقل كرده اند :
1- سيوطي :
سيوطي ، علامه معروف اهل سنت كه تاريخ دان ، اديب ، محدث و اصولي است اين شعر را در كتابي كه در مورد اشعار برگرفته شده از روايات نوشته است به حسان نسبت مي دهد :
وأنشد الشيخ تاج الدين بن مكتوم لحسان بن ثابت الأنصاري رضي الله عنه:
يناديهمُ يومَ الغدير نبيُّهم … بِخُمٍّ فأسمعْ بالرَّسول مناديا
وقالَ فمن مولاكم ووليُّكم … فقالوا ولم يُبدوا هناك تعاميا
إلهك مولانا وأنت وليُّنا … ولم يُلْفَ منا في الولاية عاصيا
فقالَ له قم يا عليُّ فإنني … رضيتك من بعدي إماماً وهاديا
فمنْ كنتُ مولاه فهذا وليُّه … فكونوا له أنصارَ صدقٍ مواليا
هناك دعا اللهم والِ وليَّه … وكن بالذي عادى عليّاً معاديا
(الازدهار في ما عقده الشعراء من الأحاديث و الآثار ص19 ، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن أبو بكر، جلال الدين السيوطي (المتوفى : 911هـ) الوفاة: 911)
شيخ تاج الدين بن مكتوم اشعار حسان را خواند كه …

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت
 [ 07:39:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ به ده شبهه وهابیت پیرامون غدیر (قسمت چهارم) ...

شبهه چهارم: ما می دانیم که بسیاری از مردم مدینه و قبائل اطراف در غدیر خم حاضر نبوده اند چرا پیامبر اسلام پس از بازگشت به مدینه از این تعداد برای حضرت علی بیعت نمی گیرند ؟
جواب :
اولا تمام مردم مدينه در اين قضيه حضور داشتند نسائي در سنن خود مينویسد:
عن جابر بن عبد الله قال: أذن في الناس بالحج فلم يبق أحد يقدر على أن يأتي راكبا أو راجلا إلا قدم فتدارك الناس ليخرجوا معه حتى إذا جاء ذا الحليفة وولدت أسماء بنت عميس محمد بن أبي بكر فأرسلت إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم فقال اغتسلي واستثفري بثوب ثم أهلي ففعلت.
جابر مي‌گويد: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمان سفر حج صادر نمود، كسي نبود كه قدرت داشته باشد سواره يا پياده در اين حج شركت كند مگر اينكه حاضر بود، و در ميقات (ذو الحليفه) حاضر شدند، اسماء دختر عميس فرزندش محمد بن ابو بكر را به دنيا آورد، كسي را نزد رسول خدا فرستاد تا وظيفه اش را بداند، دستور داد تا غسل كند وخودش را بپوشاند و همراه شود.
(السنن الكبرى - کتاب الحج - المواقیت - إهلال النفساء - ح 3627 با سند صحیح)
ثانياً در بيعت هاي مشابه، بيعت گيري فقط از حاضرين مي شده است مانند بيعت مردم با رسول الله صلي الله عليه و آله در حديبيه يا بيعت خلفا در ابتداي حكومت خود. ثالثاً امامت يك امر الهي است لذا نيازي نيست كه حتما از همه مردم براي ايشان بيعت گرفته شود بخصوص كه اكثر جمعيت مسلمانان در آن واقعه حضور داشتند و رسول الله صلي الله عليه و آله فرمودند: «فَلْيُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ وَ الْوَالِدُ الْوَلَدَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة؛ حاضرين به غائبين و پدر به فرزندش برساند تا روز قيامت». بيعت مردم يا عدم آن در مشروعيت آن نقشي ندارد.

منبع : پرسمان دانشجوان وهابیت

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت
 [ 07:31:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ به ده شبهه وهابیت پیرامون غدیر (قسمت سوم) ...

شبهه سوم: چرا جوانان طرفدار حضرت علي در سقيفه بني ساعده به واقعه بيعت با حضرت علي در غدير خم هيچ اشاره اي نكرده و به جاي آن مي گويند : لا نبايع الا عليا…
اولا اگر بنابر توجيه روايات و محمل تراشيها و تفسيرهاى نابجا باشد با هيچ عبارتى نمى توان مطلبى را اثبات كرد. آنان به هر زباني و كلامي اگر بيان مي كردند شما قانع نمي شديد همانطور كه پيامبر اكرم(ص) در روز غدير لفظ مولي را به كار برد و شما گفتيد چرا لفظ خليفه را به كار نبرده است و در جاي ديگر لفظ خليفه را به كار برد و شما گفتيد منظور از خليفه يعني در ردّ امانات و اداى ديون و امثال آن.
ثانيا اينكه مدعي هستيد حتي يك نفر از جوانان انصار طرفدار علي كه در سقيفه حضور داشته اند به واقعه غدير اشاره نكرده اند مطلب باطلی است که براي روشن شدن بطلان آن ، لازم است كه در ابتدا در باره سقيفه بحث و بررسي شده و به اين سؤال پاسخ دقيق داده شود ، كه اولا انگيزه انصار از جمع شدن در سقيفه چه بوده است، با اين كه آن‌ها زحمات بسياري براي اسلام كشيده بودند و اگر زحمات آن‌ها نبود ، قطعاً اسلام به اين آساني به سر منزل مقصود نمي‌رسيد ؛ اما چه شد كه آن‌ها نيز فرمايش رسول خدا صلي الله عليه وآله را در باره امير مؤمنان عليه السلام به فراموشي سپردند و هنوز جنازه رسول خدا دفن نشده بود كه در سقيفه جمع شدند ؟!! و ثانيا مهاجرين و انصار حاضر در سقيفه چه كساني بودند و آيا تمام مهاجرين و انصار حضور داشتند و به ابوبكر راي دادند؟! ونيز اينكه چرا با وجود اينكه برخي از حضار در سقيفه نام علي عليه السلام را به عنوان خليفه ذكر كردند از راي خود برگشتند؟
فلسفه تشكيل سقيفه :
به صورت فشرده به چهار عامل مي‌توان اشاره كرد كه اين گروه از انصار كه از دستور رسول خدا (ص) سرپيچي كردند مي‌توانند به خاطر آن در سقيفه جمع شده باشند :
1. آن‌‌ها از اين مسأله خبر دار شده بودند كه عده‌اي از سران مهاجر توطئه‌هاي خطرناكي طراحي و نقشه‌هاي شومي براي غصب خلافت در سر مي‌پرورانند ، و مطمئن شدند كه امامت به اميرمؤمنان عليه السلام نخواهد رسيد ، خواستند كه به اعتقاد خودشان اسلام را از دست اين عده نجات داده و خود اداره كشور اسلامي را به عهده بگيرند .
2. از آن‌جايي كه گروه انصار در جنگ‌هاي رسول خدا با قريشان نقش تعيين كننده‌اي داشتند و بسياري از پهلوانان قريش به دست انصار كشته شده بود‌ ؛ از اين رو آن‌ها از انتقام قريش مي‌ترسيدند و با توجه به سابقه‌اي كه از آن‌ها سراغ داشتند ، مي‌دانستند كه اگر قريش حكومت را به دست بگيرد ، از آن‌ها انتقام سختي خواهد گرفت ؛ چنانچه بعد از روي كار آمدن قريشيان اين مسأله جامه عمل پوشيد و در قضيه حرّه به صورت كامل ، نمود پيدا كرد .
3. از زبان رسول خدا صلي الله عليه وآله شنيده بودند كه بعد از آن‌ حضرت ظلم‌هاي زيادي در حق آنان خواهد شد ، به همين دليل در صدد دفع آن برآمده و در حقيقت مي‌خواستند از اين مسأله پيشگيري نمايند .
4. انصار براي اسلام زحمات بسياري كشيده بودند و پيشرفت اسلام مديون آن‌ها بود ؛ در زماني كه عده مسلمانان بسيار اندك بود ، اسلام آوردند و با جان و مال خود رسول خدا را ياري كردند ؛ بنابراين طبيعي است كه آن‌ها براي خود اين حق را قائل بودند كه در حكومت آينده اسلام نقش داشته باشند .
حال به بررسي تفصيلي اين چهار مسأله خواهيم پرداخت :
آگاهي انصار از همپيماني و توطئه قريش عليه امير مؤمنان عليه السلام:
انصار متوجه شده بودند كه برخي از قريشيان همپيمان شده‌اند كه نگذارند بعد از رسول خدا خلافت به امير مؤمنان عليه السلام برسد ؛ لذا تصميم گرفتند كه قبل از عملي شدن نقشه آنان ، دست به كار شوند و خود خلافت را به دست گيرند .

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت
 [ 07:18:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت