ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  در مجلس ابن زیاد ملعون ...

▪️ ﺭﺍﻭﻯ ﮔﻔﺖ: ﻛﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺁﻥ ﻣﺠﻠﺲ ﺷﺪ ﺟﻨﺎﺏ ﺯﻳﻨﺐ ﻋﻠﻴﻬﺎﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻣﺘﻨﻜﺮﻩ ﻭ ﭘﻮﺷﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﭘﺴﺖ ﺗﺮﻳﻦ ﺟﺎﻣﻪ ﻫﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻭ ﺑﻪ ﻛﻨﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﻗﺼﺮ ﺍﻟﺎﻣﺎﺭﻩ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻨﺸﺴﺖ ﻭ ﻛﻨﻴﺰﻛﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﻃﺮﺍﻓﺶ ﺩﺭ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺣﺎﻃﻪ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺍﺑﻦ ﺯﻳﺎﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ ﺯﻥ ﻛﻪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻛﻨﺎﺭﻯ ﻛﺸﻴﺪ؟ ﻛﺴﻰ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﻧﺪﺍﺩ، ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺎﺭﻩ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭘﺎﺳﺦ ﻧﺸﻨﻴﺪ، ﺗﺎ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺳﻮّﻡ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﻛﻨﻴﺰﺍﻥ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ ﺯﻳﻨﺐ ﺩﺧﺘﺮ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﺍﺳﺖ!

▪️ ﺍﺑﻦ ﺯﻳﺎﺩ ﭼﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﺑﺸﻨﻴﺪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺍﻭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺣﻤﺪ ﺧﺪﺍﻯ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺭﺳﻮﺍ ﻛﺮﺩ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻭ ﻛﺸﺖ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻭ ﻇﺎﻫﺮ ﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪ ﺩﺭﻭﻍ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ. ﺟﻨﺎﺏ ﺯﻳﻨﺐ ﻋﻠﻴﻬﺎﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺣﻤﺪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﮔﺮﺍﻣﻰ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﻪ ﻣﺤﻤّﺪ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺧﻮﺩ ﻭ ﭘﺎﻙ ﻭ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺭﺟﺴﻰ ﻭ ﺁﻟﺎﻳﺸﻰ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺭﺳﻮﺍ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻓﺎﺳﻖ ﻭ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ ﻓﺎﺟﺮ ﻭ ﻣﺎ ﺑﺤﻤﺪ ﺍﻟﻠّﻪ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﻴﺴﺘﻴﻢ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﻳﮕﺮﺍﻧﻨﺪ.

▪️ ﺍﺑﻦ ﺯﻳﺎﺩ ﮔﻔﺖ: ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺩﻳﺪﻯ ﻛﺎﺭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺗﻮ؟ ﺟﻨﺎﺏ ﺯﻳﻨﺐ ﻋﻠﻴﻬﺎﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻧﺪﻳﺪﻡ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺟﺰ ﻧﻴﻜﻰ ﻭ ﺟﻤﻴﻞ ﺭﺍ…

???? #منتهی_الآمال ، باب پنجم …

موضوعات: محرم
[جمعه 1395-07-30] [ 11:59:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  آب بنوش عباس!!! ...

کسی در عباس فریاد می زند بنوش تا تــوان جنگیـدن بـاشد. بنــوش تـا تــوان رسانـدن آب به خیمـه ها باشد. بنـوش تا در خیمـه سهمی از آب برنـداری. مگر چیزی از فرات کم می شود؟ مگر حسین راضی نیست؟
مگر …؟
نه نه، موجی قوی تراز درون می گوید: حسین تشنه است. کودکان سینه بر خاک می گذارند تا التهاب عطش را کاهش دهند. اصغر را قطره آب کافی است. رقیه چندبار در بدرقه تو افتاد. سکینه رمق ایستادن نداشت. درچشم های زینب می خواندی تشنگی تارشان کرده است.
نه…هرگز. آنها تشنه ترند! اصلاً به آب نگاه کن چی می بینی؟ این کیست که در آب چشم درچشم تو دوخته است.
عباس به آب نگریست. درآب، حسین بود. موج ها در حرکت خویش، حسین می نگاشتند. صدای موج، حسین بود. به خویش برگشت و درخویش جز حسین ندید و … حسین تشنه بود.
آب بنوش عباس!
آب خنک و زلال و گوارا با عباس سخن می گفت. دست رشید عباس در آب فرو رفت. نوازش آب با دست های تشنه و جان تشنه تر چه می کند. قطره های عزیز از کف می چکید. آب را بالا آورد تا فضای دهان رسید. نسیم خنک آب چهره عباس را می نواخت.
ساقی بنوش، گوارایت باد!
باز در موج ها ولوله افتاد. حسین، حسین، حسین.
آب را پاشید و آب در حسرت لب های عباس، سر به زیر از تیررس نگاه او گریخت.
عباس، رها، سبک، سیراب از عشق، چشم به آب دوخت و با خویش زمزمه کرد:

ادامه »

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت
 [ 11:58:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  خجل از روی او گشته دل آب ، آب ...

خجل از روی او گشته دل آب ، آب

نهاد پا در فرات ، خواست لبی تر کند

برای اهل حرم ، آب میسر کند

داغ عطش بر لبش ، هر طرفش دشمنی

باز در این مهلکه یاد برادر کند

تشنه لب داده جان ، بر لب دریای آب

خجل از روی او گشته دل آب آب

*

دست عباس چون جدا شد

محشری در خیمه ها شد

علم افتاده و نیست علمدار حسین ، یا حسین

علم افتاده و نیست دگر یار حسین ، یا حسین

یک طرف دست ، یک طرف مشک

دل پر از خون ، دیده پر از اشک

« مرحوم حسین سعادتمند »

موضوعات: محرم
 [ 11:56:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نوحه سرائی جنیان در شهادت سرور شهیدان امام حسین(ع) ...

سعد بن عبدالله از میثمی نقل کرده است: پنج نفر از اهالی کوفه برای یاری امام حسین(ع) حرکت کردند و به قریه ای رسیدند که ((شاهی)) نامیده میشد. دونفر(یکی پیر ودیگری جوان) جلوی این پنج نفر آمده سلام کردند
پیرمرد گفت: من مردی از طائفه جن واین جوان برادرزاده من است،ماقصد داریم به این مظلوم(امام حسین (ع) )کمک و یاری کنیم.من پیشنهادی دارم. جوانی از آن پنج نفر گفت: پیشنهادت چیست؟
پیرمرد جنی گفت: پرواز کنم واز نزدیک اوضاع را بررسی کنم تا شما با آگاهی و بصیرت وارد عمل شوید!!
آنها در جواب گفتند:پیشنهاد خوبی است
راوی میگوید: پیرمرد یک شبانه روز از نظر آنها غائب بود،فردای آن روز صدائی شنیدند بدون اینکه صاحب آن را مشاهده کنند که می گفت:
به خدا سوگند ! نزد شما نیامدم،مگر آنکه دیدم در سرزمین طَف(کربلا) سری از پیکر جداگشته و گونه هایش بر روی خاک قرار گرفته بود
پیرامونش جوانان رشیدی بر خاک افتاده بودند که خون از گلویشان جاری بود،چونان چراغ و مشعل در تاریکی ها میدرخشیدند
همواره با شتاب ناقه ام را پیش راندم تا پیش از آنکه آنان با حوریه های بهشتی ملاقات کنند،در کنارشان باشم{وبه کمک و یاری آنها بشتابم}
حسین(ع) چراغ فروزان هدایت بود که هر ره گم کرده ای را به مقصد می رساند و خدا خود میداند که من در این گفتارم دروغ نمیگویم
کامل الزیارات ص 340

موضوعات: محرم
 [ 11:55:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  حلول محرم، وقت این #محاسبه هاست. ...

آیت الله میرباقری:
«وقتی ماه #محرم شروع میشود، ما باید احساس کنیم که الآن، سال 61 هجری است و سید الشهداء علیه السلام با کاروان خودشان در راه کربلا و در نزدیکی کربلا هستند…..یک منزل با کربلا فاصله دارند…ما باید محاسبه کنیم و ببینیم که کجا هستیم؟ جزء کدام دسته هستیم؟
آیا از قبل مهیا و آماده بودیم و با اولین اقدام سید الشهداء علیه السلام حرکت کردیم؟ یا جزء آنهایی که اهل تاخیر و تسویف (اند) هستیم و تعلقاتمان ما را از ولی خدا جدا میکند و یک گوشه ای را انتخاب میکنیم؟
حلول محرم، وقت این #محاسبه هاست.»
اول محرم 81

موضوعات: محرم
 [ 11:54:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کربلا یا کربلا یا کربلا ...

کربلا ای خاک اندوه و بلا
کرْبَلا، لا زِلْتِ کَرْباً وَبَلا، ما لقی عندک آل المصطفى
کربلا ای خاک اندوه و بلا، لاله‌زار سرخ آل مصطفی

کَمْ عَلى تُرْبِکِ لمّا صُرّعُوا، مِن دَم سال و مِن دَمع جرى
خاک تو آغشته‌ی خون است و اشک، از به خاک افتادن آلاله‌هاست

کربلا یا کربلا یا کربلا

یا رسول الله لو عایَنتَهم، و هُم ما بَینَ قَتلى وسِبی
یا محمد بنگر این آل تو است، یا قتیل دشت خون یا مبتلا

قَتَلوه بَعد علم مِنهُم، انه خامس اصحاب الکسا
قاتلانش با خبر بودند اوست، پنجمین دردانه آل عبا

یا حسین یا حسین یا حسین

غَسَلُوهُ بِدَمِ الطّعْنِ، وَمَا، کَفّنُوهُ غَیرَ بَوْغَاءِ الثّرَى
پاره پاره پیکرش مانده به خاک، غسلش از خون و کفن از بوریا

کیفَ لَم یَستَعجِلِ اللهُ لَهُم، بانقلابِ الأرضِ أورَجمِ السَّماء
از چه رو از هم نمی پاشد زمین؟ آسمان در هم نمی ریزد چرا؟

کربلا یا کربلا یا کربلا

لَیسَ هذا لِرسولِ اللهِ، یا، أُمّةَ الطُغیانِ والبَغی، جَزا!
اجر پیغمبر به قرآن این نبود، بی وفایان ننگ بادا بر شما

لَم یَذوقوا الـماءَ حتّی اجتَمَعوا، بِحَدّی السیفِ علی ورد الرّدی
تشنه بودند و گلویی تر نکرد، زان میان جز نیزه ها و دشنه ها

یا حسین یا حسین یا حسین

حَمَلُوا رأساً یُصَلُّونَ علی، جدَّه الأکرَمِ طوعاً و إبا
آسمان ها را به غارت برده اند، مانده بر نی آیه های والضّحی

میِّتُ تبکی لَه فاطمةُ، وابوها و علیّ ذوالعُلی
این صدای گریه های فاطمه است، هم نوای مصطفی و مرتضی است

کربلا یا کربلا یا کربلا

شعر عربی: مرحوم سید رضی (ره)
شعر فارسی: محمد مهدی سیار

موضوعات: محرم
 [ 11:52:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت