ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  پا به پای آفتاب ...

در شبِ سه شنبه نیمه ماه مبارک رمضان، سال سوم هجرت، خانه علی(ع) و فاطمه(س) حال و هوای دیگری داشت. انگار ستاره درخشان دیگری در این خانه، نورش را به رخ عالم می کشید. کودکی که در قنداقه پیچیده شده بود، به دست جدّش، آخرین پیام آور پروردگار سپرده شد. ایشان از نام کودک پرسیدند. حضرت علی(ع) فرمود: «من در نام گذاری بر شما پیش دستی نمی کنم» و رسول خدا(ص) فرمود: «من نیز از پروردگارم». در این هنگام عطر حضور جبرائیل فضای خانه را معطر کرد و پیغام آورد: «ای محمد(ص)، خداوند سلام می رساند و می فرماید: «نسبت علی به تو، همانند نسبت هارون است به موسی، الّا اینکه پیامبری بعد تو نخواهد بود، بنابراین این نوزاد را هم نام پسر هارون کن.»[27] آن گاه اولین نور دیده علی و فاطمه «حسن» نامیده شد.

در هفتمین روز شکفتن این نو گل، رسول(ص) گوسفندی را قربانی کرد و یک رانِ آن را به همراه یک دینار طلا به قابله بخشید و موی سر نوردیده اش، حسن(ع) را تراشید و هم وزن آن نقره مسکوک، صدقه داد. بعد سر وی را با بوی خوش و زعفران خوشبو کرد[28] و فرمود: «مالیدن خون از کارهای جاهلیت است»[29] و با این عمل، سنت حسنه دیگری را جانشین رفتار جاهلانه عرب آن روز کرد.

حسن بن علی(ع) هفت سال زیر سایه مهربانی های پیامبر اکرم(ص) زندگی کرد و در همین سن او را از دست داد. اما همین سال های اندک، مجالی بود مغتنم، که حسن(ع) هر لحظه خودش را از بی کران دست های سخاوت جدش سیراب کند و هر چه می تواند ـ حتی با وجود سن کم ـ از او نور و روشنی بگیرد. جریانات و اتفاقاتی که در تاریخ ذکر شده به روشنی بیانگر این مطلب است.

اما بعد از هجرت غمناک و زودرس پدربزرگ، همه چیز رنگ و بوی دیگری گرفت و اوضاع برای خانواده رسول(ص) بسیار متغیر و سخت گردید. در این زمان بود که مردم با همه آن سفارش ها و نگرانی های پیامبر، حقیقت را پشت سر گذاشته، بی چراغ به سوی تاریکی شتافتند و غم و رنجی سنگین تر از فقدان رسول، خانواده وحی را دچار اندوه می کرد. این بود که بر اثر رنج ها و ظلم هایی که به خانواده رسول، به ویژه دختر گرامی اش فاطمه زهرا(س) و وصی و جانشین بر حقش علی(ع) روا گردید، پس از 75 یا 95 روز دوباره گرد یتیمی بر چهره کودکان علی(ع) نشست و آنها مادر مهربان و مظلومه خود را از دست دادند. حسن بن علی(ع) در آن زمان تلخ ترین روزگار خود را سپری می کرد.

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[دوشنبه 1395-03-31] [ 02:30:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  در زلال کلام امام حسن(ع) ...

«پستی و فرومایگی یعنی: خرده بینی و مضایقه کردن در چیزهای بی ارزش».[18]

«خیر و سعادت خالص، شکر در برابر نعمت و صبر در برابر حوادث ناگوار است».[19]

«خاموشی و کنترل زبان، پوشش درماندگی و زینت آبروست. دارنده این صفت در آسایش است و هم دم او در امنیت می باشد».[20]

«کسی که قبل از سلام کردن، سخن گفت جواب او را ندهید».[21]

«معاشرت نیک با مردم، سَر عقل است».[22]

«ای فرزند آدم از حرام های الهی دوری کن تا عابد شوی؛

و به قسمت الهی راضی باش تا بی نیاز شوی؛

و با همسایه و هم نشین خود نیکی کن تا مسلمان شوی؛

و با مردم چنان رفتار کن که دوست داری با تو رفتار کنند، تا عادل شوی؛

ای فرزند آدم تو همواره از روز ولادت در حال از بین بردن عمرت هستی، پس از باقی مانده عمر برای آخرت خودت چیزی بردار؛ چرا که همانا مؤمن همواره می اندوزد و کافر همواره لذت می برد (و ریخت و پاش می کند و چیزی برای فردای قیامتش نمی گذارد».[23]

«و هر کس بر حسن اختیار خدا درباره خودش اعتماد کند، آرزو نمی کند که در حالی غیر از آنچه خدا برایش اختیار کرده، باشد».[24]

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:27:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  امام حسن(علیه السلام) از نگاه معصومین(علیه السلام) ...

پیامبر اعظم(ص)

«هر که دوست دارد سرور جوانان اهل بهشت را ببیند ، حسن بن علی(ع) را بنگرد».[2]

«حسن و حسین پسران من هستند. کسی که به آنان مهر ورزد، مرا دوست داشته است و کسی که به من مهر ورزد، خداوند او را دوست خواهد داشت و کسی که مورد مهر خداوند باشد، او را وارد بهشت می کند و کسی که این دو را دشمن دارد، مرا دشمنی ورزیده است و کسی که به من دشمنی کند، خداوند او را دشمن می دارد و چنین کسی را خداوند به رو در آتش درآورد».[3]

«هر که خواهان آن است که به دستاویز محکم خدا چنگ زند ـ همان که خداوند از آن در کتابش یاد کرده است ـ باید به علی بن ابی طالب و حسن و حسین مهر ورزد و ولایت آنان را داشته باشد؛ زیرا خدای ـ تبارک و تعالی ـ آن دو را از بالای عرش خود دوست دارد».[4]

«امام حسن گل خوشبو و برگزیده من از دنیاست. همانا این پسرم آقایی است که خداوند به سبب او بین دو گروه از مسلمانان را سازش می دهد. خدایا من او را دوست دارم و به دوست دار او نیز مهر می ورزم».[5]

«بهشت مشتاق چهار تن از خاندان من است که خداوند آنان را دوست دارد و مرا نیز به مهرورزی به آنان فرمان داده است و عبارتند از: علی بن ابی طالب(ع)، حسن(ع)، حسین(ع) و مهدی(عج) و او همان کسی است که عیسی بن مریم(ع) پشت سرش نماز می گزارد».[6]

«زمانی حسن بن علی(ع) در آغوش رسول خدا(ص) بود که سربلند نمود و گفت: پدرجان کسی که بعد از رحلت تان شما را زیارت کند چه پاداشی دارد؟ فرمود: پسرم کسی که بعد از وفاتم مرا زیارت کند، پاداش او بهشت است. کسی که پدرت را بعد از وفاتش زیارت کند، پاداش او بهشت است. کسی که برادرت را بعد از وفاتش زیارت کند، پاداش او بهشت است و کسی که تو را بعد از وفاتت زیارت کند، پاداش او بهشت است».[7]

رسول اعظم(ص) فرمود: «حسن از من است و من نیز از اویم. هر که حسن را دوست داشته باشد خدا نیز او را دوست می دارد».[8]

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:25:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  امام حسن علیه السلام در کلام آیت الله خامنه ای ...

امام حسن علیه السلام در کلام آیت الله خامنه ای
اگر امام حسن علیه السلام صلح نمی کرد، تمام ارکان خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را از بین می بردند و کسی را باقی نمی گذاشتند که حافظ نظام ارزشی اصیلِ اسلام باشد. همه چیز به کلی از بین می رفت و ذکر اسلام برمی افتاد و نوبت به جریان عاشورا هم نمی رسید … امیدواریم خداوند به همه ما بصیرتی عنایت کند، تا بتوانیم این بزرگوار را بشناسیم و نگذاریم پرده جهالت و غبار بد شناختی که تا مدتها بر چهره آن بزرگوار بوده، باقی بماند، یعنی حقیقت را همه باید بفهمند و بدانند که صلح امام مجتبی علیه السلام همان قدر ارزش داشت که شهادت برادر بزرگوارش، امام حسین علیه السلام ارزش داشت و همان قدر که آن شهادت به اسلام خدمت کرد، آن صلح هم همان قدر یا بیشتر به اسلام خدمت کرد).

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:18:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  در سحرگاه 15 خرداد 1342 چه گذشت؟ ...

قیام 15 خرداد، نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ملت ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) است.

 در سحرگاه 15 خرداد 1342، عوامل رژیم شاه به خانه ساده و بی‌آلایش حضرت امام در قم یورش بردند و امام خمینی (ره) که روز پیش از آن در روز عاشورای حسینی در مدرسه فیضیه قم، طی سخنان کوبنده‌ای پرده از جنایات شاه و اربابان آمریکایی و اسرائیلی او برداشته بودند، ‌دستگیر و به زندانی در تهران منتقل شدند.

هنوز چند ساعتی از این حادثه نگذشته بود که خیابان‌های شهر قم زیر پای مردان و زنان مسلمان و انقلابی که به قصد اعتراض از خانه‌هایشان بیرون آمده و به حمایت از رهبرشان فریاد برآورده بودند، به لرزه درآمد. همین صحنه در تهران و چند شهر دیگر به وجود آمد تظاهرات مردم رژیم را سخت به وحشت افکند و برای سرکوب این قیام تاریخی به اسلحه روی آورد.

در این روز حدود 15 هزار نفر مسلمان انقلابی به خاک و خون کشیده شدند و بدین ترتیب تاریخ ایران اسلامی در روز 15 خرداد ورق خورد و فصل جدیدی در رویارویی مستضعفان با مستکبران گشوده شد. پس از این واقعه در تهران و قم و سایر شهرها دولت به دستگیری و محاکمه روحانیون و مردم ادامه داد.

زندان‌ها از روحانیون و بازاری‌ها و کسبه پر شد و عده‌ای نیز محاکمه و اعدام شدند. جریان 15 خرداد هر چند ظاهرا با سرکوب خونین به نفع شاه تمام شد اما در حقیقت ماهیت رژیم ستمشاهی را بیش از پیش برای همگان آشکار کرد و نقطه آغازی برای توفان عظیم انقلاب اسلامی گردید که ظرف 15 سال با مجاهدت و ایثار و جانبازی عده زیادی از حق طلبان و مجاهدان راه خدا به پیروزی رسید و تاروپود رژیمی که اقتدار خود را در وابستگی به ابرقدرت‌ها و نیروی نظامی می‌دانست مانند تار عنکبوت از هم گسست.

موضوعات: انقلابی, مناسبتی, امام خمینی (ره)
[جمعه 1395-03-14] [ 10:16:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  واقعه 15 خرداد1342 ...

به دنبال انتشار خبر بازداشت امام در سحرگاه 15 خرداد 1342 به مناسبت سخنرانی تاریخی امام که علیه اسرائیل و رژیم شاه بوده از نخستین ساعات روز 15 خرداد، اعتراضات گسترده ای در قم، تهران، ورامین، مشهد و شیراز برگزار شد که با شعارهایی بر ضد شاه و در طرفداری از امام همراه بود. مأموران نظامی که در نقاط مرکزی و حساس شهرهای قم و تهران مستقر بودند به روی تظاهرکنندگان آتش گشودند. مردم نیز با چوب و سنگ به دفاع از خود برخاستند.

خبر دستگیری امام به سرعت در شهر قم و مناطق اطراف پیچید. زن و مرد از روستاها و منازل خویش در شهر به سوی منزل قائد خود حرکت کردند. شعار اصلی جمعیت «یا مرگ یا خمینی» بود که از تمام فضای قم به گوش می رسید. خشم مردم آنچنان بود که ابتدا مأمورین پلیس پا به فرار گذاشتند. آنها پس از تجهیز قوا به میدان آمدند.
نیروهای کمکی نظامی نیز از پادگان های اطراف به شهر قم گسیل شدند. هنگامی که سیل جمعیت از حرم حضرت معصومه بیرون آمدند، رگبار مسلسلها گشوده شد و تا ساعتی چند درگیری شدید ادامه داشت. حمام خون به راه افتاده بود. هواپیماهای نظامی از تهران به پرواز درآمدند و در فضای شهر قم برای ایجاد رعب بیشتر دیوار صوتی را شکستند. قیام با سرکوبی شدید کنترل شد. کامیون های نظامی، اجساد شهدا و مجروحین را به سرعت از خیابانها و کوچه ها به نقاط نامعلومی بردند. غروب آن روز شهر قم حالتی جنگ زده و غمگینانه داشت.
صبحگاه پانزده خرداد خبر دستگیری رهبر انقلاب به تهران، مشهد، شیراز و دیگر شهرها رسید و وضعیتی مشابه قم پدید آورد. مردم ورامین و شهرک های اطراف به سوی تهران سرازیر شدند. تانک ها و ابزار زرهی و نیروهای نظامی برای جلوگیری از ورود معترضین به شهر در سه راهی ورامین با جمعیت درگیر شدند و جمع زیادی از راهپیمایان را به خاک و خون کشیدند. جمعیت انبوهی در حوالی بازار تهران و مرکز شهر نیز گرد آمده و با شعار «یا مرگ یا خمینی» به سوی کاخ شاه به حرکت درآمدند. از جنوب شهر تهران نیز سیل جمعیت به سمت مرکز راه افتاده بود و در پیشاپیش آنها طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی، دو تن از جوانمردان جنوب شهر تهران، با گروه خود در حرکت بودند. این دو تن بعد از چندی دستگیر و در 11 آبان 1342 تیرباران شده و هوادارانشان به بندرعباس تبعید گردیدند.

ادامه »

موضوعات: انقلابی, مناسبتی
 [ 10:12:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت
 
مداحی های محرم