نقش زنان و خانواده رزمندگان در حماسههای 8 سال دفاع مقدس (قسمت هشتم) | ... | |
4-1-صبر جمیل جنگ ، مدرسة صبر و مقاومت بود و سالهای دفاع مقدس ، صحنة تجلی زیباترین صبرها. صبر شیر زنانی که در شهادت همسر، خم بر ابرو نیاوردند ، صبر مادرانی که چهار فرزند خویش را در مسـلخ عشق قربانی کردند و صبر بانـوانـی که برجراحت و زخمهای عزیزانشان بوسه زدند و صبر و انتطار نامعلوم همسرانی که برای بازگشت شریک زندگیشان ثانیه شماری کردند و صبر زنانی که بر زخم زبانها ، طعنها و تمسخرهای دشمنان و تحریک منافقان سکوت پیشه کردند و صبر مادران و همسرانی که دراسارت عزیزانشان توکل کردند و صبر دخترانی که سالهای جوانی و زیبایی خویش را در رنج انتظار پژمردند و صبر زنانی که سالهای متمادی از عمر خویش را در به تربیت یادگار شهید ، چشم از احساسات و غرائز خویش فرو بستند و در خانة شهید حرمت او را پاس داشتند و فرزندان شهدا را برای آینده ای روشن تربیت کردند. مقام معظم رهبری صبر زنان را در دوران دفاع مقدس بسیار ارزنده و مؤثر می دانند و می فرمایند :«در سالهای جنگ ، اگر صبر مادران و همسران شهدا نبود ، مشکلات بزرگی ایجاد می شد.» (ویژه نامه حماسه گمنام ، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس – دفتر امور زنان. نیمة مهر 1380.) 1-5-مدیریت احساس زنان در طول دوران دفاع مقدس عالمانه ، بین احساسات رقیق زنانه و مادرانه و مسئولیت پذیری و ایثار و فداکاری در قبال حفظ ارزشهای دینی و پاسداری از کیان اسلامی یک ارتباط منطقی برقرار کردند و از نیروی احساسی خویش به زیباترین وجهی جهت احساس افتخارات ملی و دینی و حرکت آفرینی و تهییج مردان برای اعزام به جبهه ها و نیز مقابله با هیجانها و آسیبهای روحی و روانی ناشی از جنگ بهره گرفتند. آنها با گفتار ، نوشتار و رفتار خویش از تلاش ایثارگران و رزمندگان تجلیل کردند و با نثار عواطف خواهرانه و مادرانه و پشتیبانی عاطفی ، آنها را دلگرم کرده و نهال ایمان را در دلهای آنها پربار کردند. زنان میهن اسلامی در دوران دفاع مقدس ثابت کردند که احساسات منفی و کجرویهای اجتماعی که ؛ معمولاً ، در هر کشوری در زمان جنگهای مسلحانه و به دلیل بی خانمانی و بی سرپرستی خانواده ها ایجاد می شود ، در کشور ایران به موجب ایمان ، اراده و مدیریت احساسی زنان و فرزندان شهدا و نیز به موجب عهد و پیمان معنوی آنها با آرمانهای عزیزانشان ، کشور از سایر کشورهاست. 1-6-اطمینان دادن به امداد الهی شیرزنان در دفاع شهری (اوایل جنگ تحمیلی) و نیز جریان کمکرسانی به جبهه های جنگ و حضور در مناطق جنگی ، شاهد امدادهای غیبی بسیاری بودند که بر باور و ایمان آنان تأثیرگذار بود. در شرایطی که تمام کفر با تجهیزات و ادوات و آلات نظامی در جنگ شرکت کرده بود و ملت ایران با کمترین امکانات دفاعی ، فقط با توکل به نیروی لایزال الهی و اخلاص و توسل به ائمه اطهار (ع) ، دشمن زبون را به ذلت و خواری می کشاند حیرت و عجز و سرخوردگی ، نصیب دشمنان می شد و اطمینان به امداد الهی و تقویت روحیة رزمندگان و باور قلبی به یاری و نصرت الهی و امداد و غیبی ، نصیب ملت ایران می شد. آنها براین باور استوار بودند که خداوند از مؤمنان و پیروان حقیقت دفاع می کند و همین اطمینان به یاری پروردگار و مشاهدة امدادهای غیبی و یاری ملائکه و جنود الهی ، آرامش و سکینه را در قلب مادران میپروراند و بارقة امید به پیروزی در چشمانشان می درخشید.(سوره حج ، آیه 38). ادامه مطلب : 1-7-اخلاص در عمل زنان در جنگ ، به اقتدای رهبر خویش و به تأسی از شهدا ، فعالیتهای خود به ویژه کمک رسانی برای جبهه ها ، اهدای خون ، روز مستحبی برای کمک مالی به جبهه ها ، اهدای کلیه ، اهدای ارثیه و جواهرآلات ، … را با هدف دفاع از اسلام پنهان می داشتند ، به حدی که خانواده های آنان نیز مطلع نبودند و گاه از زبان دیگران و یا پس از شهادت آنان این امور خیر خواهانه علنی می شد. زنان بسیاری نیز با اخلاص تمام مجالس دعا ، نیایش ، زیارت عاشـورا ، … را برای پیروزی رزمندگان و شـفای جانبازان وبازگشت اسرا برپا می داشتند و یا در مراکز کمک رسانی با همین روحیة خالصانه ، کمکهای مردمی را جمع آوری و بستهبندی می کردند که سرعت در انجام این فعالیتها گاهی مردان را شگفت زده می کرد. به روایت بسیاری از رزمندگان ، ارزاق و مواد خوراکی را که زنان تهیه و ارسال می کردند ، به دلیل اخلاص و نیت صادقانه آنان بسیار پرخیر و برکت بود. چنین مشارکت فعالانه و خالصانه ای را با هیچ یک از امتیازات دنیایی نمی توان سپاس گذاری کرد ، ضمن آنکه بانوانی که عزیزانشان را ترغیب به حضور در جبهه ها کردند و خود نیز در پشت جبهه ها پشتیبانی و کمک رسانی نمودند ، هرگز به کسب امتیازاتی چون سهمیه دانشگاهها یا امتیازات دولتی نمی اندیشند و تنها خلوص نیت ، انگیزة اصلی فعالیت آنها بود. 1-8-شهادت طلبی جنگ ، ادراک عمیق فلسفه شهادت و معرفت نسبت به آرمان شهید و فیض تقرب به پیشگاه خدا را در باور بسیاری از مردان و زنان جامعه ایجاد کرد. جنگ ، فرصت به واقعیت پیوستن شعارهای آرمانی (حسین حسین شعار ماست – شهادت افتخار ماست) را فراهم آورد ، تا بدانجا که «زنان بسیاری از امام امت(ره) می خواستند که برایشان دعا کنند که به آرزوی شهادت و نوشیدن شهد گوارایش و فیض عظیم آن نایل آیند.» (صحیفة نور ، ج9 ، ص 342). به واسطه همین روحیة شهادتطلبی ، حدود 6291 نفر از شهدای دفاع مقدس زنان مؤمن و عفیف بودند که با شهادت خویش اثبات کردند که حضور دارند و حضورشان همیشگی است. (ویژه نامه حماسه گمنام). فضای معنوی جنگ ، یاد آخرت و آرزوی شهادت ، توجه زنان را به نوشتن وصیت نامه های پرمضمون ، غسل عاشقانة شهادت و پرهیز از دلبستگیها و دل مشغولیهای دنیا معطوف کرد ، آنان آرزو داشتند شجره نامه ای خونین داشته باشند با شاخ و برگی از جهاد و شهادت که ریشه در عشق و ایمان دارد ، با الهامی از پهلوی شکسته حضرت زهرا (س) و صحرای سرخ کربلا و مظلومیت ائمه اطهار(ع). 1-9-شهادت پذیری تلقی شهادت به عنوان فوز عظیمی که تنها نصیب بندگان منتخب و شایسته پروردگار می شود ، ارزش شهادت طلبی و شهادت پذیری را در اذهان زنان و مردان زنده کرد و آنان را مشتاقانه به سوی میعادگاه عاشقان رهسپار ساخت و جنگ ، بهترین زمان و جبهه ، بهترین مکان برای پرواز به سوی او گردید. در چنین فضایی ، که سرشار از معنویت و عرفان بود ، زنان و مادران ، با اذعان و باور عمیق به منزلت به منزلت والای شهید در نزد خداوند ، عزیزانشان را در عنفوان جوانی ، عاشقانه و مریدانه رهسپار جبهه ها کردند و شهادت آنها را همچون مراسم دامادی و وصال نامیدند و منزلگاه ابدیشان را تبریک و شاد باش گفتند. مادرانی که در شهادت فرزندشان خدا را شکر کردند و در فراق او دندان جگر نهادند و اگر گریستند گریه بر دوری خویش از عالم شهید و جاماندن از قافله و کاروان شهدا بود. دانش آموختگان مکتب دفاع مقدس ، با شنیدن خبر شهادت عزیزشان نه تنها تردید و خللی به ایمان آنها راه نیافت ، بلکه شهادت را هدیه ای از سوی خدا شمردند و بر این باور استوار ماندند که جز هدیة شهادت در راه خدا ، چیز دیگری سزاوار عزیزشان نبوده است. مادرانی که در شهادت تنها پسرشان آرزو کردند کاش پسران بیشتری داشتند تا در راه خدا قربانی نمایند. (روزنامه جمهوری اسلامی ، 1/7/61). مادرانی که ، چون کوهی مقاوم ، هنگام به خاک سپاری فرزند شهیدشان ، در حالی که ، عطر و گلاب بر سر و صورت می ریختند ، دست بر آسمان بلند می کردند که : «خداوندا قربانی مرا بپذیر». زنان جنگ ، زنانی بودند که در فراق همسر خویش سکوت و تنهایی اختیار کرده و به یاد او لحظه لحظة زندگی را پشت سر گذاشتند. چرا که می اندیشیدند بهترین روزهای عمرشان را با بهترین موجود عالم سپری کرده اند و با شهدی که نوشیده اند یک عمر مستند. زنان دفاع مقدس ، تجلیل و پاسداشت مهاجرانی را که پرچمی از تعهد بر دوش ، تن پوشی از تقوا بر قامت و پیشانیبند اخلاص بر سر و سلاح اصلاح در دست داشتند ، عبادت می شمردند و خانوادة شهدا را تکریم و احترام می کردند. وجه دیگر شهادت پذیری زنان ، مسئولیت خطیر آنها در تربیت یادگاران شهید است ، فرزندانی که باید ارزش ساز باشند و اهمیت ارزشهای معنوی پدر شهیدشان را بدانند و برای تحقق آرمانهای معنوی اسلام از مشکلات نهراسند و صبر و سعة صدر و دقت نظر در چنین مسئولیتی را پیشه راه خویش کنند. 1-10-همکاری و مسئولیت پذیری در هنگامة خون و شهادت ، بانوان جامعه اسلامی نمی توانستند بی تفاوت بوده ، خودخواهانه و فردگرایانه آسایش و راحتی خویش را طلب کنند. آنان با احساس مسئولیت نسبت به وضعیت حال و آیندة جامعه و سهیم شدن در سرنوشت کشور و با روحیة جمع گرایی و توجه به مصالح ملی و جمعی ، تکلیف خود را در شرایط بحرانی باز شناختند و با همدردی در مشکلات هموطنان شهرهای مرزی و جنگ زده و پناه دادن به آنان و گاه با پذیرش نگاه داری از کودکان بیپناه حملات موشکی و نیز ارسال کمکهای نقدی ، به یاری آنها شتافتند. چنین احساس مسئولیتی موجب شد که با خانوادة شهدای جنگ تحمیلی همدلی کرده ، در مراسم تشییع یادمان آنها شرکت کنند و مشکلات آنان را جویا شده ، در صدد رفع آنها برآیند. زنان فهیم کشورمان برای ادای تکلیف و انجام وظیفه ، مشکلات خانواده های رزمندگان اسلام را ، بی شائبه ، رفع می کردند. ادامه دارد … براش مشاهده منابع به قسمت آخر مراجعه فرمایید …
[جمعه 1395-07-02] [ 06:16:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|