همانگونه كه سرشت انسان فقط از شناخت ساخته نشده است، از عواطف و احساسات مثبت هم تشكيل نشده است. آدميزاد هم احساسات مثبت و هم احساسات منفي دارد. اين طبيعت انسان است كه در مواردي بايد رقت قلب پيدا كند و در اثر آن گريه كند و گاهي شادي كند.
خداوند در ما محبت آفريده تا نسبت به كساني كه به ما خدمت مي كند به ابراز علاقه و محبت بپردازيم.
علاوه بر آن در انسان، نقطه مقابل محبت، به نام بغض و دشمني قرار داده است. همان گونه كه فطرت انسان بر اين است كه كسي را كه به او خدمت مي كند دوست بدارد، فطرتش نيز بر اين است كه كسي را كه به او ضرر مي زند دشمن بدارد. قرآن مي فرمايد: «ان الشيطان لكم عدوا فاتخذوه عدواً»[46] ؛ «شيطان، دشمن شماست شما هم با او دشمني كنيد.»
اين فطرت انساني است و عامل تكامل و سعادت انساني است. اگر «دشمني» با دشمنان خدا نباشد به تدريج رفتار انسان با آن دوستانه مي شود. و حرف هايشان را قبول مي كند و شيطان ديگري مثل آنها مي شود. اگر كساني اين نصيحت را گوش نكردند بايد بدانند كه عاقبت به آنها ملحق خواهند شد. «ان الله جامع الكافرين و المنافقين في جهنم جميعا»[47]؛ سرانجام كساني كه نسبت به استهزاء كنندگان دين محبت مي ورزند و به آنها روي خوش نشان مي دهند، اين است كه تدريجاً حرف هاي استهزاء كنندگان بر آن ها اثر مي گذارد، وقتي حرف هايشان اثر كرد، در دلهايشان شك به وجود مي آيد و اگر شك ايجاد شد؛ اظهار ايمان كردن نفاق مي شود.
به عبارت ديگر دشمني كردن با دشمنان، سيستمي دفاعي در مقابل ضررها ايجاد مي كند.
موجودات زنده قوه دافعه دارند. چيزهايي كه براي بدن مضر است بايد بيرن ريخت. در روح انسان هم بايد، چنين استعدادي وجود داشته باشد، بايد يك عامل جاذبه رواني داشته باشيم تا از كساني كه براي ما مفيد هستند خوشمان بيايد، دوستشان بداريم و به آنها نزديك شويم و در مقابل بايد عملاً با كساني كه براي سرنوشت جامعه مضر هستند دشمني كرد.
اينكه ما نسبت به دشمنان اسلام و شيطان بزرگ اينقدر كينه داريم، و اجازه نمي دهيم شعار مرگ بر آمريكا حذف شود، تأسي به حضرت ابراهيم است. قرآن مي فرمايد: «شما بايد از ابراهيم ياد بگيريد و صريحا بگوييد «مرگ بر دشمن اسلام» و عداوت و دشمني خود را نسبت به دشمنان اعلام كنيد.»[48]
در فروع دين، تولي و تبري است يعني بايد دوستان خود را دوست بدارند و با دشمنان خدا دشمني كنند. تنها دوستي كافي نيست اگر دشمني نباشد، دوستي هم از بين مي رود. اما در مورد دشمنان غدّار، كينه توز و قسم خورده، خداوند مي فرمايد: «و لن ترضي عنك اليهود و لاالنصاري حتي تتبع ملتهم»[49]
تا دست از انقلابتان برنداريد، آمريكا از شما راضي نخواهد شد. هر روز لازم است تأمل كنيم كه آشتي با چنين كساني يعني چه؟ بايد با نهايت غضب، خشونت، تندي و عبوسي با اينها برخورد كرد. بايد مرگ را بر سر اينها باريد. چون آنها جز به مرگ ما راضي نيستند نه تنها به مرگ بدن ما، بلكه تنها به مرگ روح ما و به مرگ دين ما راضي مي شوند.[50]

ادامه مطلب :


دشمني خود نمونه بارزي از محبت به اهل بيت (عليهم السلام) است. همان طور كه اگر در جنگي، فردي در گروه مسلمانان با دشمنان مي جنگد و در پي هلاكت آنان، شهيد محسوب مي شود و داراي اجر و قرب الهي مي گردد؛ كسي هم كه به لعن و نفرين دشمنان بپردازد، خود نمونه جهادي ظاهري و به زبان خواهد بود و حد توانايي هر فردي با فرد ديگر در دفاع از دين و مذهب فرق مي كند.
گاهي سكوت، نشانه موافقت با مطلبي مي شود، پس اعتراض خود نمونه اي از مخالفت است چه بهتر كه اين اعتراض، با آرزوي دوري از رحمت الهي براي ايشان باشد.

46. سوره فاطر، آيه 6.
47. سوره نساء، آيه 140.
48. ر.ك: محمد تقي مصباح يزدي، آذرخشي ديگر از آسمان كربلا، ص 23.
49. سوره بقره، آيه 120.
50. ر.ك: محمد تقي مصباح يزدي، آذرخشي ديگر از آسمان كربلا، ص 23.

منبع : مرکز فرهنگ و معارف قرآن

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (10)
[یکشنبه 1395-07-04] [ 08:17:00 ب.ظ ]