ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  کوله بار ...

در یک شب زمستانی سرد وبرفی،نیمه های شب پادشاه ازخواب برخاست وبه قصد سرکشی به نگهبانان ازقصر خارج شد.وقتی به محوطه بیرونی قصر

رسید،نگهبانی را دید که با لباسی معمولی در آن شب سرد مشغول حراست ازکاخ است.پادشاه پرسید"آیا با این لباس ،سردت نیست؟امشب هوا بسیار سرد است ممکن است سرما تورا از پای درآورد.”

نگهبان پس از تعظیم پاسخ داد"قربان من به این وضعیت عادت کرده ام سال هاست که این گونه از کاخ شما محافظت میکنم.”

پادشاه اورا تحسین کردوگفت:"تا چند لحظه دیگر دستور می دهم لباسی گرم برایت بیاورند”

نگهبان خوشحال شد وقتی پادشاه به اتاقش برگشت فراموش کرد دستور دهد برای آن نگهبان لباس گرم ببرند .صبح روز بعد جنازه آن نگهبان بینوار را با یادداشتی پیدا

کردند اونوشته بود “پادشاها،من سالها به سرما واین پوشش خوگرفته بودم،اما وعده لباس گرم تو،مرا از پای درآورد.”

آری عزیزم واقعیت این است که ترس می تواند زندگی مارا به نابودی بکشاند نگهبان با تلقین منفی پادشاه ،جانش را از دست داد.ترسیدن وتلقین منفی مدام همان

بلایی که ما از آن می ترسیم ،برسرمان نازل می کند.پس مراقب تلقین های منفی خود واطرفیانتان باشید عواملی که باعث ترس ونگرانی شما می شوند هرگز

اتفاق نمی افتد.وقتی می ترسید سلامتی خودرا از دست بدهید،وقتی می ترسید شغلتان را از دست بدهید وهرترس دیگری که دارید این ترسها وتلقین ها ی منفی

نسبت به خود می تواند شما را از پای دراورد.

بیایید از حالا به بعد روی ورودیهای ذهنمان کنترل بیشتری داشته باشیم وببینیم به خودمان چه می گوییم.بکوشیم هرروز کلمه ای مثبت به واژگان روزانه مان اضافه

کنیم .روزگاری پراز مثبت ها وخوبی ها برایتان آرزو دارم. تلخیص از مجله کوله بار ص12

موضوعات: اجتماعی
[یکشنبه 1395-07-25] [ 08:40:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  برمن این نعمت را ارزانی دارکه : ...

ای آفریدگار من

ای همه هستی من

برمن این نعمت را ارزانی دارکه :

بیش تر در پی تسلا دادن باشم تا تسلی یافتن؛

بیش تر درپی فهمیدن باشم تا فهمیده شدن؛

بیس تر درپی دوست داشتن باشم تا دوست داشته سدن؛

پس برمن نعمت “بخشیدن"را ببخش تا با آن : تسلی دهم به آن که با دلجویی اش درپی تسلی من است تاهردو تسلی بگیریم؛

بفهمم آن که ناراحتی ام را فهمیده تا هردو فهمیده باشیم؛

دوست داشته باشم آن که تسلی وفهمیدنم را دوست می داشته تا همدیگر را دوست داشته باشیم؛

خدایا چنان کن تا همه همدیگر را دوست داشته باشیم.

موضوعات: دل نوشته
 [ 08:39:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو ...

الهی چون در تو نگرم از جمله تاج دارانم و چون در خود نگرم از جمله خاکسارانم خاک بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم و شیطان را شاد

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو

الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم

الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .

الهی ظاهری داریم بس شوریده و باطنی داریم بخواب غفلت آلوده و دیده ای پر آب گاهی در آتش می سوزیم و گاهی در آب دیده غرق .

الهی هر که تو را شناخت و علم مهر تو افراخت هر چه غیر از تو بود بینداخت.

الهی اگر از دنیا مرا نصیبی است به بیگانگان دادم

واگر از عقبی مرا ذخیره ای است به مومنان دادم

در دنیا مرا یاد تو بس و در عقبی مرا دیدار توبس

الهی ضعیفان را پناهی ؛ قاصدان را بر سر راهی ؛ مومنان را گواهی ؛ چه عزیز است آنکس که تو خواهی!

الهی هر که ترا شناسد ؛ کار او باریک و هر که ترا نشناسد ؛ راه او تاریک .

الهی توانائی ده که در راه نیفتیم و بینائی ده که در چاه نیفتیم .

الهی بر عجز خود آگاهم و بر بیچارگی خود گواهم ؛ خواست خواست توست ؛ من چه خواهم .

الهی از پیش خطر و از پس راهم نیست دستم گیر که جز فضل تو پناهم نیست.

الهی ترسانم از بدی،خود بیامرز مرا به خوبی خود.

الهی بنیاد توحید ما خراب مکن و باغ امید ما بی آب مکن.

الهی هرکس ازآنچه ندارد مفلس است و من از آنچه دارم.

الهی ابوجهل از کعبه می آید و ابراهیم از بتخانه،کار به عنایت بود ،باقی بهانه.

الهی اگر مجرمم، مسلمانم و اگر بد کرده ام پشیمانم.

الهی کدام درد از این بیش باشد که معشوق توانگر بود و عاشق درویش… خواجه عبدالله انصاری

موضوعات: دل نوشته
 [ 08:37:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری ...

الهی آب عنایت تو به سنگ رسید ؛سنگ بار گرفت.

سنگ درخت رویانید؛درخت میوه وبار گرفت؛درختی که بارش همه شادی ،طعمش هم انس،بویش همه آزادی.

درختی که بیخ آن در زمین وفا،شاخ آن برهوای رضا،میوه ان معرفت وصفا،حاصل آن دیدارو لقا.

الهی از جود تو هر مفلس را نصیبی است. ازکرم تو هردردمندی را طبیبی است .برسر هرمومن از توتاجی است .دردل هر محب ازتو سراجی است.

(برگرفته از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری)

موضوعات: دل نوشته
 [ 08:36:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  حوصله تربیت واصلاح وتهذیب ...

اگر مربی به کار خود که همانا هدایت وتربیت دیگران است عشق وعلاقه داشته باشد وبی هیچ چشم داشتی عاشق هدایت وتربیت دیگران باشد او یک مربی واقعی گردیده است.

وقتی کلام مربی با تمام وجود از عمق درون اوسر چشمه گرفته وهمراه با سوز درون تاثیرش باشد،تاثیرش فوق العاده است زیرا کلامی که از دهان خارج می شود از محفظه روحی شخص واز لا به لای حالات وروحیات وتمایلات او عبور نموده سپس به سمع مستمع می رسد.

کسی که گام در تربیت دیگران بر میدار می بایست یکبار برای همیشه این مسئله را برای خود حل کند که آیا حوصله تربیت واصلاح وتهذیب دارد یا نه؟چرا که در غی این صورت گام نهادن در مسیر تربیت جز گرفتاری نتیجه ی دیگری ندارد.(برگرفته از کتاب سال صادقین )

موضوعات: اجتماعی
 [ 08:30:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  حادثه مرگ وروز قیامت ...

نبی اکرم(ص)فرمودند:خداوند تبارک وتعالی را فرشته ای است که هرشب از آسمان فرودآمده،خطاب به اهل زمین با صدای رسا فریاد می زند ومی گوید:

ای بیست ساله ها جدیت نموده،سعی کنیدوکوشش کنید!

ای سی ساله ها زندگی فانی دنیا شمارا سرمست وفریفته ی خودنکند!

ای چهل ساله ها روز ملاقات با پروردگار خود چه زاد وتوشهای مهیا کردهای!

ای پنجاه ساله ها پیری (نذیر وبیم دهندهبر)شما فرا رسیده است !

ای شصت ساله ها زمان برداشت محصول رسیده وشما مانند مزرعه ای هستید که وقت درو کردنش نزدیک شده است !

ای هفتاد ساله هاشما رابرای رفتن به سرای دیگر می خوانندپس اجابت کنید وپاسخ دهید!

ای هشتاد ساله ها ساعات آخر عمر شمافرارسیده وهنوز شما از وقوع حادثه مرگ وروز قیامت غافل وبی خبرید!

پس حضرت فرمودند:با مشاهده غفلت وبی خبری مردم روی زمین آن فرشته مقرب درگاه الهی مجدداندا کند

ومی گوید:اگر به خاطر بندگان خالص نمازگزار ورکوع کننده ومردان خاشع وپارسا وخداترس وکودکان شیر خوار ومعصوم وحیوانات زبان بسته نبود،هر لحظه ممکن بود عذاب الهی بر شما نازل می شد وفرو می ریخت.(مصباح الهداه،حاج شیخ عباس خدایی،ترجمه محسن غفاری)

موضوعات: اهل بیت
 [ 08:23:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت