سؤال:
هر چه بیشتر می گذرد به این می رسم که خدا به ما ظلم کرده است، بدون اینکه خودمان خواسته باشیم ما را به دنیا آورده و بعد می گوید که باید از من تشکر کنید همان طوری که من می گویم. و هر کاری که من دوست دارم انجام بدهید البته مختار هستید ولی اگر نخواستید این کار را نکنید. واقعا خنده دار نیست ما که نخواستیم به این دنیا بیاییم که هم این دنیا و هم آن دنیا جواب پس بدهیم. بچه که بودیم عروسک های مان را می چیدیم و بازی می کردیم و از بالا به آنها نگاه می کردیم و هر کاری که می خواستیم با آنها می کردیم کاری شبیه خدا، این بار ما شده ایم عروسک و خدا شده عروسک گردان روزگار، راهنمایی بفرمایید.
(برنامه ی سمت خدا – 25 / 10 / 1392)
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین و صلی الله علی سیدنا محمدوآله و الطاهرین
و لعنةالله علی أعدائهم أجمعین و لا حول و لاقوّة إلّا بالله العلی العظیم
1. برای آنکه بتوانیم قضاوت کنیم که آیا خداوند متعال ظالم است یا نه؟ باید پیش از هر چیز معنای ظلم و عدل را بشناسیم.
ادامه مطلب :
ظلم عبارتست از رعایت نکردن حق کسی، اگر در جائی کسی به حق دیگری تجاوز کند او را ظالم مینامیم؛ مانند کسی که به دیگری بدهکار باشد و با وجود قدرت بر پرداخت بدهی، حق او را اداء نکند.
یا مانند کسی که بدون اجازه در ملک دیگری تصرف مینماید و حق مالکیت او را مراعات نمیکند.
یا مانند کسی که بدون جهت و بدون اجازه دیگری را حبس نموده و او را از حق آزادیش محروم مینماید.
در مقابل عدل به مراعات نمودن حقوق گفته میشود و عادل کسی است که حق هر کس را اداء می نماید.
البته ظلم و عدل گاهی به معانی دیگری نیز استفاده میشوند که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم.
2. با توجه به این تعریف هر جا که صحبت از ظلم میشود باید کسی حقی داشته باشد و دیگری به آن تجاوز نموده باشد تا آن شخص را ظالم بنامیم.
بنابراین اگر کسی حقی نداشت نمیتواند ادعا کند به او ظلم شده است.
مثال: فرض کنیم چند نفر فقیر که به سختی زندگی را میگذرانند در کنار کوچهای نشستهاند و شخصی متمول از آنجا عبور میکند و تصمیم میگیرد به آنها کمک کند.
او بر حسب مصالحی که در نظر دارد به نفر اول یک ملیون و به نفر دوم پنج ملیون و به نفر سوم پانزده ملیون و به نفر چهارم صدهزار تومان کمک میکند.
آیا در این مثال این شخص متمول و پولدار در حق کسی ظلم کرده است؟ آیا شخص چهارم می تواند ادعا کند که چون به او کمتر کمک شده است مورد ظلم قرار گرفته است؟ واقعیت اینست که شخص پولدار هیچ ظلمی نکرده و هر چقدر به هر کسی کمک کرده است فقط احسان و نیکوکاری بوده است. آری، سزاوار است که کمتر کمک کردن او به برخی بر اساس مصالح و حکمتهائی باشد که در نظر داشته و گرنه او را عادلی غیرحکیم می نمائیم.
مثالی دیگر: پدر و مادری سالها زحمت تربیت و تهیه مایحتاج فرزند خود را تحمل نمودهاند و اکنون فرزند به سن نوجوانی رسیده است و توقعاتی فراوان از پدر و مادر دارد و آنها آن توقعات را برآورده نمیکنند. فرزند پدر و مادر خود را ظالم مینامد. ولی آیا واقعاً آنها ظالمند؟ آیا پدر و مادر وظیفهای بیشتر از تهیه احتیاجات فرزند دارند؟ بگذریم از آنکه هرچه از کودکی نیز برای او زحمت کشیدهاند از سر تفضل و نیکوکاری بوده است و فرزند باید شاکر آن هم باشد.
مثالی دیگر: شما کتابی را برای مدت یک ماه به رفیقی امانت میدهید و موعد مقرر فرا میرسد و برای باز پس گرفتن به او مراجعه میکنید و کتاب را از او میگیرید. آیا در حق او ظلمی نمودهاید؟ بدیهی است که پس گرفتن کتاب حق شماست و شما ظلمی نکردهاید؛ چون کتاب ملک خود شما و در دست او امانت بوده است و شما به حق کسی تجاوز ننمودهاید.
3. با تدبر در این مثالها میتوان به پاسخ سؤال اصلی نزدیک شد. آیا خداوند متعال عادل است یا ظالم؟
گام اول: در گام اوّل باید توجّه نمود که اگر با دید دقیق به عالم نظر کنیم اصلاً ممکن نیست که خداوند به کسی ظلمی نماید؛ زیرا در عالم کسی از خداوند طلبکار نیست و همه هر چه دارند متعلق به خود خداوند است. براهین فلسفی به خوبی اثبات میکند که معلول و مخلوق در همه وجود خود محتاج به علت و خالق خود است و هر چه دارد با تمام وجود متعلق به علت است و محال است که از خود چیزی داشته باشد و به همین جهت هیچ وقت از خالقش نمیتواند طلبکار باشد. (برای توضیح فلسفی این بحث به زبان ساده رک: مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى، ج6، ص81-83)
متون دینی نیز همین حقیقت را با زبانی صریح بارها بیان مینماید که: وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ (آل عمران، 189) وَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ (آل عمران، 109 و 129)
در حقیقت مخلوق همیشه به خالقش بدهکار بوده و وامدار وی است. تمام خوبیهائی که در شبانهروز به او میرسد، نفسی که میکشد و غذائی که میخورد و ساعتی چند که به خواب راحتی فرو میرود و علمی که میآموزد و دوستان و همنشینان خوبی که با آنان انس میگیرد و عضلات بدنش که با حرکت دادن آنها حرکت نموده و فعالیت مینماید و هزارن نعمت دیگر همه و همه عطایا و هدایای خالق مهربانی است که آن به آن در حال عطا کردن آن میباشد و ما در ازای آن نه نفعی به وی میرسانیم و نه کاری برای وی میکنیم و نه میتوانیم کاری برای او بکنیم.
اگر کمی تأمل کنیم در مقابل این همه نعمت جز شرمندگی و خجالت نمیتوان سخنی عرضه کرد.
بنده همان به که ز تقصیر خویش/ عذر به درگاه خدای آورد
ورنه سزاوار خداوندیش/ کس نتواند که به جای آورد
بیانی دقیق تر: انسان دو مرحله در زندگی خود دارد: مرحله خلق شدن و مرحله رشد کردن.
در مرحله خلق شدن امکان ندارد که در حق کسی ظلم شود؛ چون قبل از خلقت کسی نبوده تا حقی داشته باشد و حق خود را طلب کند و مدعی شود که حقش مراعات نشده است.
چیزی که تا دیروز معدوم بوده و امروز تازه لباس وجود پوشیده است، معلوم است که نمیتواند ادعا کند حق من ادا نشده و من مظلوم واقع شدهام چون قبل از خلقت معدوم بوده و وجودی نداشته تا حقی داشته باشد.
اما بعد از مرحله خلق شدن، باز هم در عالمی که همه مخلوقند و یک نفر خالق، امکان ندارد که خالق در حق کسی ظلم نماید؛ چون همه هرچه دارند از خود خالق است و هیچ استقلالی ندارند و به بیان دیگر همه هرچه دارند امانتی از جانب خود اوست و باید شکرگذار وی نیز باشند.
یک نکته: در آغاز خلقت همانطور که ظلم (به معنای تجاوز به حقوق) بیمعنا است، عدل هم به معنای رعایت حقوق بیمعناست؛ چون کسی حقی نداشته تا حقش مراعات شود. ولی عدل گاهی به معنای «قرار دادن هر چیز در جای سزاوار خود» به کار میرود که به این معنا خداوند در آغاز خلقت عادل بوده چون خواهیم دید که این تنوّع مخلوقات امری حکیمانه است.
4. گام دوم:
در گام اول به این نتیجه رسیدیم که از جهت عقلی کسی از خود ملکی ندارد و خود ما و هر چه داریم ملک خداوند است و او هرچه نماید در ملک خود نموده و نمیتواند ظلم نماید. پس خداوند لزوماً عادل است یعنی ظلم از او متصور نیست.
با این همه خداوند از سر لطف و کرامت و نیز از سر حکمتش، خودش برای بندگانش بر عهده خودش حقوقی را تعیین فرموده و وعده داده است که آنها را بجا آورد.
مثلاً خودش فرموده است که هر کس واقعاً از صمیم قلب به دنبال حق باشد و تلاش نماید من حتماً او را راهنمائی میکنم و هر کس حق را بپذیرد و عمل صالح انجام دهد او را یاری میکنم و کسانی که مرا و انبیاء مرا شناختند و به حق عمل نمودند پاداش میگیرند و …
پس از آنکه خداوند چنین حقوقی را خودش برای ما بر عهده خودش قرار داد ما به معنائی از او طلبکار میشویم و از این پس اگر خداوند حق ما را ادا نماید عادل بوده و اگر حق ما را ادا ننماید ظالم میشود. پس ظلم درباره خداوند فقط نسبت به حقوقی قابل تصور است که خود وی بر عهده خودش قرار داده است.
در همین موارد هم اگر دقت کنیم ما باز هم هیچ حقی بر عهده خداوند نداریم و او خودش از سر تفضل و منت حقی را بر عهده خودش قرار داده است و خودش به ما توفیق عمل صالح را عطا میکند و خودش هم جزای خیر میدهد.
به هر حال در این مرحله هم از خداوند جز عدل دیده نمیشود و پاداش هر کس را عادلانه و بلکه بیش از حقش ادا میکند و هرگز ظلمی از او سر نمیزند.
5. ممکن است گفته شود:
«درست است که هر نعمتی که داریم همه از خداوند است ولی خداوند همانطور که این همه نعمت به ما داده است در کنار آن بلایا و مصیبتها و بدبختیهائی هم برای ما قرار داده است و همه اشکال و سؤالات از همین مصیبتها آغاز میشود.
سالهاست که میخواهم خانهای تهیه کنم و موفق نمیشوم. میخواهم شغل مناسبی پیدا کنم ولی به هر در می زنم به رویم باز نمیشود. میخواهم ازدواج کنم ولی همه نزدیکان با من مخالفت میکنند. مدتهاست مریضی گریبانگیر من شده و هیچ درمانی اثر نمیبخشد و …
این همه بلا و سختی همه از جانب خداوند است و خداوند متعال با این کارها به ما ظلم نموده است. مگر مجبور بوده ما را خلق کند و ما را عذاب داده و به انواع مصیبتها مبتلا نماید و هر روز ما را تاریکتر از روز دیگر قرار دهد؟ آیا اینها ظلم نیست.»
پاسخ:
برای اینکه کمی واقعبینانه به قضایا نظر کنیم میتوان بحث را با مثالهائی دیگر دنبال کرد:
مثال: فرض کنید همه مردم دنیا علاوه بر دو دست و دو پا دو بال بسیار زیبا نیز داشتند که میتوانستند با آن در آسمانها پرواز کنند و به سرعت یک ماشین از جائی به جای دیگری بروند ولی ما چند نفر مثل الآن بدون بال بودیم.
در چنین دنیائی مردم درباره ما چه میگفتند؟ حتماً میگفتند ما چند نفر ناقص الخلقة هستیم و خداوند ما را ناقص خلق فرموده است و ما بیچارهها بال نداریم و آن وقت ما نیز همیشه از اینکه ناقص الخلقة هستیم غصه میخوردیم و احساس رنج میکردیم که از نعمت پرواز کردن محرومیم و به خداوند همیشه اعتراض میکردیم که چرا ما را با این همه رنج و غصه خلق فرموده است.
منبع: Gofteman-bartar.ir
موضوعات: قرآنی, اجتماعی, نکته های ناب, احکام
[یکشنبه 1395-02-26] [ 12:18:00 ب.ظ ]