ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  عزاداري از ديدگاه علماي شيعه ...

حال كه به سخنان فقهاي اهل سنت نظري افكنديم لازم است تا سخنان فقها و علماي شيعه را هم در زمينه عزاداري مورد بررسي قرار دهيم؛ البته همانطور كه آگاهي داريد فقهاي شيعه انگشت شمار نيستند و افراد مشهور بسياري هم در اين زمينه سخني دارند اما؛ ما در اينجا فقط به چند نمونه، اشاره اجمالي مي پردازيم تا مطلب مورد نظر برايمان روشن شود و به آن بسنده مي كنيم.
مرحوم صاحب جواهر مي نويسند: «شكي نيست كه گريه بر ميت به خاطر روايات متعددي كه به حدّ تواتر معنوي رسيده و فتاواي فقها، جايز است و آن روايات عبارتند از: گريه پيامبر بر حمزه سيد الشهداء و فرزندش ابراهيم و غيرآنها، همچنين حضرت فاطمه(سلام الله عليها) بر پدر و خواهرش گريه كرد، امام سجاد(عليه السلام) بر پدر بزرگوارش گريست، به گونه اي كه حضرت فاطمه و امام سجاد (عليهم السلام) از چهار گريه كننده معروف گرديدند. نوحه سرايي در صورتي كه همراه با باطل يا دروغ نباشد جايز است و در غير اين صورت اشكال دارد.»[34]
امام خميني(رحمه الله عليه) مي فرمايد: «گريه كردن بر اموات نه تنها رواست بلكه در هنگام شدت حزن و اندوه مستحب مي باشد. ولي سخني كه باعث غضب پروردگار مي شود نگويد؛ و جايز است نوحه سرايي خواه با شعر يا با نثر، اما با اين شرط كه همراه با دروغ و محرمات ديگر نباشد. هم چنين بنا بر احتياط «واي گفتن» و بنا بر احتياط جايزسيلي زدن بر صورت، زخمي كردن، بريدن و كندن موي و فريادي كه بيرون از حدّ اعتدال باشد. هم چنين پاره كردن لباس روا نيست، جز براي پدر و برادر و در برخي از امور ياد شده، نظير بريدن موي سر توسط خانمها هنگام مصيبت، كفاره ماه رمضان و در كندن آن كفاره يمين واجب مي شود.»[35]
آيت الله خويي مي فرمايند: «احتياط واجب آن است كه در گريه بر ميت صدا را خيلي بلند نكنند، اگر زن در عزاي ميت، صورت خود را بخراشد و خونين كند يا موي خود را بكند، بنابراحتياط مستحب، يك بنده آزاد كند يا ده فقير طعام دهد و يا بپوشاند و هم چنين اگر در مرد يا زن يا فرزند، يقه يا لباس خود را پاره كند چنين است».[36]
آيت الله خامنه اي مي فرمايند: «عزاداري بر ائمه اطهار(عليهم السلام) و بزرگداشت شهادت اهل بيت (عليهم السلام)، موجب احياي ياد و نام و فرهنگ و هدف آنان است. در اثر عزاداري، چنان پيوندي ميان امام و امت شكل مي گيرد كه ديگر گذشت قرون و اعصار نمي تواند بين آنان جدايي افكند. اين مسأله، موجب نفوذ ناپذيري امت از انحرافات دشمنان مي گردد و مكتب را هم چنان سالم نگه مي دارد و تحريفات را به حداقل مي رساند از اين روست كه استعمارگران براي نابودي ملل اسلام، مي كوشند رابطه آنان را با تاريخ پرافتخار صدر اسلام قطع نمايند، تا با اين خلأ زمينه القاي فرهنگ خود را فراهم آورند. اين همه از آثار اجتماعي عزاداري است و آثار رواني و تربيتي ديگري نيز دارد.
مسأله گريه و عزاداري بر حضرت سيد الشهداء(عليه السلام) از افضل قربات است و فلسفه هاي سازنده و تربيتي متعددي دارد.»[37]

ادامه »

موضوعات: محرم, مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (10)
[یکشنبه 1395-07-04] [ 08:01:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خبرهای غیبی در نهج البلاغه(قسمت آخر) ...

ه . حمله مغول به بصره
“كَاَنِّي أَراهُمْ (اَنْظُرُ اِلَيْهِمْ) قَوْماً كَأَنَّ وُجُوهُمُ الْمَجانُّ الْمُطَرَّقَةُ يَلْبَسُونَ السَّرَقَ وَالدِّيباجَ، وَيَعْتَقِبُونَ الْخَيْلَ المِتاقَ، وَيَكُونُ هُناكَ اسْتِحْرارُ قَتْلٍ حَتّي يَمْشِي الْمَجْرُوحُ عَلَي الْمَقْتُولِ، وَيَكُونَ الْمُفْلِتُ اَقَلَّ مِنَ الْمَأْسُورِ؛(42) گويا آنان را مي بينم با رخساري چونان سپرهاي چكش خورده، لباسهايي از ديباج و حرير پوشيده، اسبهاي اصيل را يدك مي كشند و آنچنان كشتار و خونريزي دارند كه مجروحان از روي بدن كشتگان حركت مي كنند و فراريان از اسير شدگان كمترند.”
ابن ابي الحديد مي گويد: اين غيبي است كه وقوع آن را ما بالعيان ديديم و مردم از صدر اسلام منتظر آن بودند؛ ولي سرانجام در زمان ما اين جنايات به وقوع پيوست.

و. فقط نام اسلام
امام علي عليه السلام فرموده: “يَأْتِي عَلَي الناسِ زَمانٌ لا يَبْقي فِيهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ اِلَّا رَسْمُهُ وَمِنَ الْاِسْلامِ اِلَّا اِسْمُهُ وَ مَساجِدُهُمْ يَوْمَئِذٍ عامِرَةٌ مِنَ الْبِناءِ خَرابٌ مِنَ الْهُدي ؛(43) روزگاري بيايد كه در ميان مردم از قرآن جز خواندن و قرائت، و از اسلام جز نامي باقي نماند. در آن زمان، مساجد از نظر بنا و ساختمان معمور و آباد است؛ امّا از جهت هدايت [و معنويت ]خراب است (مسلمانان به اسم اسلام و قرآن اكتفا مي كنند و رفتن به مساجد هم جنبه تشريفات به خود مي گيرد؛ در صورتي كه اسلام وقرآن بايد در متن زندگي آنان حاكم باشد).”

ز . ظهور و برنامه هاي حضرت مهدي عليه السلام
درباره حضرت مهدي عليه السلام خبرهاي غيبي فراواني در نهج البلاغه آمده است كه فقط به دو مورد اشاره مي شود:

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (9)
[یکشنبه 1395-06-28] [ 04:39:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خبرهای غیبی در نهج البلاغه(قسمت پنجم) ...

د. حكومت كوتاه مروان و فرزندان او
در سال 36 هجري مروان بن حكم داماد عثمان در جنگ جمل اسير شد و امام حسن و امام حسين عليهما السلام از پدر عفو او را خواستند، حضرت نيز او را عفو كرد و آزاد نمود. حضرت خبرهايي غيبي درباره او و فرزندانش دارد كه عبارت است از:

1. خود مروان
بعد از اينكه حسنين عليهما السلام گفتند: پدر! مروان با شما بيعت مي كند، حضرت فرمود: “أَوَ لَمْ يُبايِعْنِي بَعدَ قَتْل عُثْمانَ؟ لا حاجَةَ لِي فِي بَيْعَتِهِ! اِنَّها كَفٌّ يَهُودِيَّةٌ لَوْ بايَعَنِي بِكَفِّهِ لَغَدَرَ بِسُبَّتِهِ، اَما اِنَّ لَهُ اِمْرَةً كَلَعْقَةِ الْكَلْبِ أَنْفَهُ وَهُوَ أَبُو الْاَكْبُشِ الْاَرْبَعَةِ، وَسَتَلْقَي الْاُمَّةُ مِنْهُ وَمِنْ وُلْدِهِ يَوْماً (مَوْتاً) اَحْمَرَ؛(34) مگر [مروان ] پس از كشته شدن عثمان با من بيعت نكرد؟ مرا به بيعت او نيازي نيست! دست او دست يهودي است، اگر با دست خود با من بيعت كند، در نهان بيعت را مي شكند. آگاه باشيد، او حكومتي [كوتاه مدّت ] مانند [فرصت كوتاه ] سگي كه با زبان بيني خود را پاك كند، خواهد داشت. و او پدر قوچهاي چهارگانه (چهار فرمانروا) است و امّت اسلام از دست او و پسرانش روزگار خونيني خواهند داشت. (35)”
همان طور كه آن حضرت خبر داده بود، مروان به حكومت رسيد؛ امّا حكومت او بيش از نه ماه طول نكشيد و از ميان چهار فرزندش يعني: عبد الملك، عبد العزيز، بشر و محمد، عبد الملك خليفه شد و آن سه، والي مصر و عراق و جزيره گرديدند و امّت اسلامي از مروان و فرزندانش روزهاي خونيني ديدند.

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 04:32:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خبرهای غیبی در نهج البلاغه(قسمت چهارم) ...

ج. خبرهاي مربوط به معاويه

1. تسلّط معاويه بر عراق
“أَمَّا اِنَّهُ يَسْتَظْهَرُ عَلَيْكُمْ بَعْدِي رَجُلٌ رَحْبُ الْبُلْعُومِ مُنْدَحِقُ الْبَطْنِ يَأْكُلُ ما يَجِدُ وَ يَطلُبُ ما لا يَجِدُ فَاقْتُلُوهُ، وَلَنْ تَقْتُلُوهُ؛(28) آگاه باشيد! پس از من مردي با گلوي گشاده و شكمي بزرگ بر شما مسلّط خواهد شد كه هر چه بيابد، مي خورد و تلاش مي كند آنچه ندارد، به دست آورد. او را بكُشيد؛ ولي هرگز او را نمي كشيد.”
مراد از “رجل” در كلمات فوق، معاويه است. او نفرين شده پيامبرصلي الله عليه وآله بود؛ زيرا وقتي آن حضرت چند بار او را فرا خواند، جواب داد كه مشغول غذا خوردن است. از اين رو، حضرت فرمود: “اَللَّهُمَّ لا تَشْبَعْ بَطْنَهُ؛ خدايا [هرگز ]شكم او را سير مكن!” از آن پس، معاويه فراوان مي خورد و مي گفت: “مَلِئْتُ وَما اَشْبَعْتُ؛(29) [از خوردن ]پُر شدم؛ ولي سير نشدم.”
در تاريخ نيز آمده كه “معاويه بسيار ميل به خوردن و خوش گذراني داشت و هيكل درشت و شكم برآمده اي براي خود درست كرده بود.” (30)
او همچنان كه حضرت پيش بيني كرده بود، بعد از شهادت علي عليه السلام بر عراق مسلّط شد.

2. سبّ علي عليه السلام
حضرت در ادامه همان خطبه پيشين مي فرمايد: “اَلا وَاِنَّهُ سَيَأْمُرُكُمْ بِسَبيٍ وَالْبَراءَةِ مِنِّي، فَاَمَّا السَّبُّ فَسُبُّونِي فَاِنَّهُ لِي زَكاةٌ وَلَكُمْ نَجاةٌ، وَاَمَّا الْبَرَاءَةُ فَلا تَبَرَّأُوا مِنِّي وُلِدْتُ عَلَي الْفِطْرَةِ، وَسَبَقْتُ اِلي الْاِيمانِ وَالْهِجْرَةِ؛(31) بيدار باشيد كه او (معاويه) شما را به بدگويي و بيزاري من وادار مي كند؛ بدگويي را [به هنگام اجبار دشمن ]اجازه مي دهم كه مايه بلندي درجات من و نجات شماست؛ امّا هرگز [در دل ]از من بيزاري نجوييد كه من بر فطرت توحيد تولّد يافته ام و در ايمان و هجرت [از همه ] پيش قدم بوده ام.”
معاويه پس از صلح امام مجتبي عليه السلام به شام بازگشت. مردم در اطراف او گرد آمدند و پيروزي اش را تبريك گفتند. اوگفت: “اي مردم! رسول خدا به من فرمود: تو پس از من به خلافت دست خواهي يافت. پس سرزمين مقدس را برگزين؛ زيرا مردان خدا در آن جمع اند و من شما را برگزيده ام. پس ابو تراب را لعن كنيد.” مردم نيز به دشنام و ناسزاگويي امام علي عليه السلام پرداختند.” (32)

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 04:26:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خبرهای غیبی در نهج البلاغه(قسمت سوم) ...

ب. خبرهاي مربوط به خوارج
حضرت علي عليه السلام در باره خوارج خبرهاي غيبي مختلفي داده است كه به نمونه هايي چند اشاره مي شود:

1. هشدارهاي قبلي
“فَأَنَا نَذِيرٌ لَكُمْ أَنْ تُصْبِحُوا صَرْعي بِأَثْناءِ النَّهْرِ(19) بِأَهْضامِ هذا الْغائِطِ عَلي غَيْرِ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ…؛ (20) شما را از آن مي ترسانم! مبادا صبح كنيد، در حالي كه جنازه هاي شما در اطراف رود نهروان و زمين پست و بلند آن افتاده باشد، بدون آنكه برهان روشني از پروردگارتان [و حجّت و دليل قاطعي ]داشته باشيد.”

2. فقط ده نفر باقي ماند
در سال 38 هجري به هنگام حركت براي جنگ با خوارج، شخصي گفت: خوارج از پل نهروان عبور كردند. حضرت با آنان صحبت و اتمام حجّت نمود. در اين هنگام، گروهي از آنان برگشته، به صفوف امام عليه السلام پيوستند و آنگاه حضرت رو به ياران خود نموده، و فرمودند: “مَصارِعُهُمْ دُونَ النُطْفَةِ وَاللَّهِ لا يُفْلِتُ مِنْهُمْ عَشْرَةٌ وَلا يَهْلِكُ مِنْكُمْ عَشْرَةٌ؛(21) قتلگاه آنان كنار نهروان است. به خدا سوگند از آنها ده نفر جان به سلامت نمي برند و از شما ده نفر كشته نخواهد شد.”
ابن ابي الحديد مي گويد: “اين خبر غيبي، يكي از معجزات علي عليه السلام است كه نقل آن نزديك به تواتر رسيده است و در نبردي كه ميان امام و خوارج نهروان رخ داد، همه شاهد بودند كه نه نفر از خوارج جان به سلامت بردند و از ميان ياران علي عليه السلام فقط هشت تن به شهادت رسيدند.” (22)

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 04:11:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خبرهای غیبی در نهج البلاغه(قسمت دوم) ...

نمونه هايي از خبرهاي غيبي
با توجّه به نكات پيش گفته، اكنون به مهم ترين خبرهاي غيبي كه در نهج البلاغه آمده است مي پردازيم:

الف. خبرهاي مربوط به بصره

1. غرق شدن بصره
“وَاَيْمُ اللَّهِ لَتَعْزَمَنَّ بَلْدَتَكُمْ حَتّي لَاَنِّي اَنْظُرُ اِلي مَسْجِدِها كَجُؤْجُوءِ سَفِينَةٍ اَوْ نَعامَةٍ جاثِمَةٍ؛(14)سوگند به خدا! سرزمين شما را [آب ] غرق مي كند. گويا مسجد شما را مي نگرم كه چون سينه كشتي يا همچونان مرغي كه بر سينه خوابيده [و بر روي آب مانده ]مي باشد.”
حضرت در پايان خطبه فرمود: “كَأَنِّي اَنْظُرُ اِلي قَرْيَتِكُمْ هذِهِ طَبَقَها الْماءُ، حَتّي ما يُري مِنْها اِلَّا شَرَفُ الْمَسْجِدِ كَأَنَّهُ جُؤجُوءُ طَيْرٍ فِي لُجَّةِ بَحْرٍ؛(15) گويي شهر شما را مي نگرم كه [غرق شده و] آب آن را فرا گرفته و چيزي از آن ديده نمي شود. مگر جاهاي بلند مسجد انگار آن، مانند سينه مرغي بر روي امواج آب دريا.”


ابن ابي الحديد در شرح اين كلمات مي گويد: “بصره تاكنون دوبار در آب غرق شده است؛ يك بار در زمان “القادر باللّه” و بار ديگر در زمان “القائم بأمر اللّه". طغيان آبهاي خليج فارس اين شهر را در آب فرو برد و از آن همه ساختمان، تنها قسمتي از مسجد جامع، همان طور كه علي عليه السلام خبر داده بود، در ميان آب ديده مي شد و در اين دو حادثه، تمام خانه ها خراب شد و جمعيّت بسياري غرق شدند.” (16)

2. فتنه ها و جنگها
“فتنه هايي چون پاره هاي شب تار كه نيرويي نمي تواند برابر آن بايستد و كسي نتواند پرچمهاي آن را پايين كشد، به سوي شما مي آيد، چونان شتري كه مهار شده و جهاز بر پشت آن نهاده و ساربان آن را كشانده و به سرعت مي راند. فتنه جويان كساني هستند كه ضربات آنها شديد و غارتگري آنان اندك است. مردمي با آنان جهاد مي كنند كه در چشم متكبّران خوار و در روي زمين گمنام و در آسمانها معروف اند. (17)” حضرت در ادامه فرمود: “فَوَيْلٌ لَكِ يا بَصْرَةُ عِنْدَ ذلِكَ مِنْ جَيْشٍ مِنْ نِقَمِ اللَّهِ لا رَهَجَ لَهُ، وَلا حَسَّ، وَسَيُبْتَلي اَهْلُكِ بِالْمَوتِ الْاَحْمَرِ، وَالْجُوعِ الْاَغْبَرِ؛(18) در اين هنگام، واي بر تو اي بصره! از سپاهي كه نشانه خشم وانتقام الهي است، بي گرد و غبار و صدايي به تو حمله خواهند كرد و چه زود ساكنانت به مرگ سرخ و گرسنگي غبار آلود دچار مي گردند.”

منبع و پی نوشت ها در قسمت آخر مطلب قرار داده میشود پس لطفا با ما همراه باشید…..

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, این هفته چه بنویسیم (9)
 [ 03:50:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت