خداوند در آیات قرآن شرایطی را برای پذیرش اعمال صالح بیان کرده است؛ زیرا بدون قبولی عمل صالح نمی‌توان امیدی نسبت به آثار و برکات عمل صالح داشت. اصولاً انسان هر کار نیکی را که انجام می‌دهد به هدف دست‌یابی به آثار مادی و معنوی آن است. این آثار زمانی تحقق می‌یابد که شرایط تأثیرگذاری عمل فراهم باشد. از مهم‌ترین شرایطی که قرآن برای هر عملی بیان کرده است عبارتند از:
۱- اخلاص: کلمه اخلاص از ریشه «خلص» به معنای پیراستن از آمیختگی و برگزیدن است. (لسان‌العرب، ذیل واژه خلص) و حقیقت آن در اصطلاح شرعی و قرآنی، بیزاری از غیر خدا است. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ذیل واژه خلص)
البته امین‌الاسلام طبرسی، مفهوم قرآنی اخلاص را فراتر از این دانسته است. وی می‌نویسد: اخلاص سری است الهی که تنها در قلب بندگان محبوب الهی قرار می‌گیرد. (مجمع‌البیان، ج۱-۲، ص۴۰۹) پس اخلاص در هر کسی به معنای حقیقی و واقعی آن تحقق نمی‌یابد، بلکه یک امانت الهی ویژه بندگان محبوب خداوند است. هرچه محبت فزون‌تر شود، اخلاص نیز به همان میزان افزایش می‌یابد و به همین میزان آثار اخلاص نیز فزون‌تر می‌شود. از همین‌رو اخلاص ابرار و مقربان و سابقون، بالاتر و برتر از هر اخلاص دیگر و مورد ستایش خداوند است. (نگاه کنید: انسان، آیات ۵ تا ۹)
از نظر قرآن ارزش هر فردی بستگی به اعمال عبادی دارد که با اخلاص به جا می‌آورد. (انعام، آیه ۵۲؛ کهف، آیه۲۸) خداوند می‌فرماید کسب اخلاص در اعتقاد و عمل، مایه ارزشمندی انسان در نزد او خواهد شد. (بقره، آیه۱۱۲؛ آل‌عمران، آیات ۱۶۲ و ۱۶۳)
پس اگر عملی فاقد عنصر اخلاص باشد و عمل صالح با اموری دیگر چون شرک و ریا آمیخته شود، آن عمل فاقد ارزش خواهد بود و خداوند آن را نمی‌پذیرد. (کهف، آیه۱۰۰؛ بقره، آیه۱۱۲؛ اسراء، آیه۸۰).

ادامه مطلب :


۲- حسن فاعلی و فعلی: شرط دوم پذیرش هر عملی، آن است که آن عمل، صالح و نیک باشد؛ یعنی عمل زشت و بد و صالح نباشد. بنابراین، اگر انسان عملی بد داشته باشد، آن عمل مورد پذیرش نیست. البته مراد از عمل صالح آن است که نفس عمل، کار خوب و نیکی باشد، هر چند که انسان آن را بد بجا آورد؛ زیرا انسان گاه به دلایل و شرایط درونی و بیرونی نمی‌تواند عمل صالح را چنان که باید و شاید به جا آورد و عملش با نواقص و کمبودهایی همراه است؛ اما از آنجا که نفس عملش نیک است، مورد پذیرش قرار می‌گیرد. در آیات قرآن از جمله آیه ۱۱۲ سوره بقره و ۱۲۵ سوره نساء از واژه محسن استفاده شده است که بیانگر شرط نیک بودن در پذیرش اعمال است. همچنین در آیه ۱۰ سوره فاطر شرط بالا رفتن عمل و قبولی آن، نیت خوب و عمل صالح دانسته شده است. به سخن دیگر، عمل زمانی مقبول خواهد بود که از حسن فاعلی و حسن فعلی برخوردار باشد؛ یعنی فاعل و انجام دهنده عمل، دارای نیت نیک و فعل و عملش نیز نیک و صالح باشد.
۳- تداوم احسان و تقوا: آنچه بیان شد دو شرط اساسی برای قبولی اعمال است. با این همه برخی از آیات شرط دیگری را بیان کرده که کار را سخت می‌کند به این معنا که حسن فاعلی و حسن فعلی هنگام عمل به تنهایی کفایت نمی‌کند، بلکه لازم است شخص مخلص نیکوکار، همواره اهل احسان و تقوا باشد. از همین‌رو خداوند در آیات ۱۱۲ سوره بقره و ۱۲۵ سوره نساء از واژه محسن استفاده کرده است؛ زیرا محسن، زمانی معنا می‌یابد که احسان، صفت مشبهه و دایمی شخص شده باشد؛ چرا که شخصی که یک بار کار نیک می‌کند، به وی محسن گفته نمی‌شود، بلکه محسن کسی است که همواره اهل احسان است. همچنین خداوند در آیه ۲۷ سوره مائده می‌فرماید: انما یتقبل الله من المتقین؛ به راستی خداوند جز از متقین نمی‌پذیرد. در این آیه نیز با تأکید بر اسم متقین نشان می‌دهد که قبولی عمل صالح زمانی است که از شخص متقی صادر شده باشد. کسی که در هنگام عمل، تقوا داشته باشد، ولی پس از آن از چنین صفتی برخوردار نباشد، هر چند ممکن است عملش صحیح باشد اما عملش مقبول نیست؛ زیرا شرط قبولی عمل، صدور عمل از کسی است که صفت تقوا ملکه یا حتی مقوم ذاتی او شده باشد. پس در شرط قبولی اعمال صالح تنها نیت اخلاص در هنگام عمل کفایت نمی‌کند بلکه باید این اخلاص در شکل صفت ماندگار و دایمی در شخص، خود را نشان دهد و فاعل عمل صالح، متقی و محسن باشد.
موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب
[شنبه 1395-03-08] [ 09:44:00 ق.ظ ]