پاسخ اين سؤال را خداوند در آيه مورد بحث داده است؛ بعد از آن كه فرمود: غضّ بصر داشته باشيد و چشم چرانى نكنيد، دليل اين حكم را ذكر مىكند و مىفرمايد: «ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ»؛ اين كنترل، براى (قلب و دل) شما پاكيزهتر است؛ معنايش اين است كه اكثر لغزشها، ابتدا از يك نگاه شروع مىشود و دل انسان با نگاه است كه مىرود. امير مؤمنان عليهالسلاممىفرمايد: «هر كس چشمش را آزاد بگذارد، حسرتش زياد مىگردد».
بايد بدانيم كه خداوند، خالق بشر است و انسانها را دوست دارد. او از اينكه بندگانش لذت ببرند، ناراحت نمىشود. خداوند نسبت به مخلوقات خود، بخيل نيست. پس اگر دستورى مىدهد، به خاطر مصلحت خود ماست. آن خالق حكيم مىفرمايد: اگر نگاه نكنى، براى دل و روحت بهتر است؛ پاك مىمانى؛ بذر آلودگىها در وجودت كاشته نمىشود.
استادى مىگفت: نتيجه تحقيقات يكى از دانشگاههاى اروپا نشان مىدهد كه موى زن، تشعشعاتى دارد كه روى مرد اثر گذاشته، او را تحريك مىكند.
روانشناسان نيز مىگويند: نگاه خيره و تيز در چشم طرف مقابل، موجب تحريك عواطف او مىشود.
مسئله نامحرم، موضوع سادهاى نيست و خيلى كار مهمى است و نياز به مراقبت دارد. در روايات آمده است كه جوانى همراه پيامبر بر يك مركب نشسته بود. رسول خدا صلىاللهعليهوآلهمتوجه شد او دارد به نامحرم نگاه مىكند. از اين رو صورت او را از سمت نامحرم برگرداند؛ پس گاهى آن جاذبه بر مجاورت و همراهى با رسول خدا صلىاللهعليهوآله نيز غلبه مىكند.1 . نجم 53، آيه 3 ـ 5.
. نور 24، آيه 30 - 31.
ادامه مطلب :
. ر.ك: شهيد مطهرى، مسئله حجاب.
آيهاى كه به خانمها مىگويد: «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ»؛ «صداى خود را نازك نكنيد و با عشوه سخن نگوييد؛ پس در قلب كسانى كه از نظر روحى بيمارند، نسبت به شما طمع مىافتد»، خطاب به زنهاى پيامبر است. بنابراين، معلوم مىشود كه جاذبه زن و مردى موجب مىشود كه حتى به زن پيامبر هم رحم نكنند.
روايات در شأن نزول آيه مورد بحث، مىگويند: مرد جوانى آن چنان غرق در نگاه خانمى شده بود كه بعد از گذشتن زن، جوان همچنان با چشمان خود او را نگاه مىكرد؛ تا اين كه وارد كوچه تنگى شد و باز همچنان به پشت سر خود نگاه كرد كه ناگهان صورتش به ديوار خورد و تيزى استخوانى كه در ديوار بود، صورتش را شكافت. جوان به خود آمد و ديد خون از صورتش جارى است كه در اين وقت، آيه كنترل نگاه، بر پيامبر صلىاللهعليهوآله نازل شد.2
1. بحارالانوار، ج 14، ص 38.
2 . وسائل الشيعه، ج 14، ص 139 ؛ تفسير نمونه، ج 14، ص 466.
موضوعات: قرآنی, اجتماعی, نکته های ناب, احکام
[پنجشنبه 1394-08-28] [ 06:13:00 ب.ظ ]